< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

99/08/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: موارد وجوب نماز جماعت/ 1- مستحبات در نماز 2- مسئله 1/ نماز جماعت‌/ کتاب الصلوة

 

ديروز عرض کردم بحث نماز جماعت که بحث فوق‌العاده مهم و مفصلي است، دو مطلب مهم در اول دارد و متأسفانه راجع به اين دو مطلب صحبت نشده است؛ درحالي که لازم بود مثل مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» راجع به اين دو مطلب مفصل صحبت مي‌کردند. بحث اول که ديروز درباره‌اش صحبت کردم، اين بود که مستحبات در اسلام زياد است و اين مستحبات در اسلام، معمولاً ثواب‌هايي که متوقف شده،‌ محيرالعقول است. يعني ثواب خيلي بالاست و اين ثواب‌ها هست تا برسد به سرحد نبوت.مشهور است که ما صد و بيست و چهار هزار پيامبر داشتيم و اين پيامبرها علامت‌هايي هم دارند و اختصاص به خودشان است و کسي بخواهد با کاري، چه واجب و چه مستحب، به سرحد نبوت برسد، ممکن نيست. براي اينکه يک مقام خاصي است که پروردگار عالم به طور تعبّد به بعضي داده است که در روايات ما مي‌گويد صد و بيست و چهار هزار پيغمبر هستند و صد و چهارده تا از آنها رسول و پنج نفر هم اولوا العزم هستند. بنابراين اين ثواب‌ها راجع به مستحبات چه مي‌تواند باشد؟

بالاخره بحث ما رسيد به اينجا که اين ثواب‌ها که نمي‌شود تفضّلي يا استحقاقي باشد؛ پس بايد ترغيبي باشد و نسبت دادند به حضرت امام«قدّس‌سرّه» که اينها ثواب ترغيبي است و ايشان مثال عوامانه مي‌زدند که دانه مي‌ريزند که کبوتر بگيرند. اين عمل را به جا مي‌آورد براي اينکه به مقام لقاء برسد و اين مقام لقاء که بيست و يک جا در قرآن آمده ﴿فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً﴾[1]

بنابراين لقاء در قرآن آمده و انسان به واسطه‌ی عبادات مي‌تواند به مقام لقاء برسد اما نمي‌تواند به مقام نبوت برسد. پس به همه‌ی اين ثواب‌ها، ثواب ترغيبي مي‌گوييم و به آن ثواب کنايي مي‌گوييم و ذکر لازم اراده‌ی ملزوم است. گفتند تو نماز شب بخوان آنگاه به مقام محمود مي‌رسي. تو اهميت به خلق خدا بده، ثواب حج و عمره داري. بالاخره اين ثواب‌هاي محيرالعقول، ترغيب است و اينست که ما به مقام محمود برسيم؛ همه براي اينست که ما به مقام لقاء برسيم؛ اينست که ما در همين دنيا حشر با اهل‌بيت داشته باشيم؛‌ در آخرت نيز حشر با اهل‌بيت داشته باشيم. اين مطلب اول بود که بايد دربارۀ آن خيلي صحبت کرده باشند و مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» ده روايت راجع به فضيلت نماز جماعت آوردند اما اسمي از اين مطلب نياوردند و يا مثلاً کساني که اهل دل بودند و کتاب دعا نوشتند، راجع به اين عرض من حرفي نزدند و معمولاً روايات را نقل کردند و در اهميت به مستحبات، ثواب محيرالعقولي آوردند. اين مطلب اول بود که مي‌دانيد خيلي حرف دارد اما به همين اندازه کفايت مي‌کنيم و ديروز اصل مطلب را نسبت دادم به حضرت امام«قدّس‌سرّه».مطلب دوم که اين هم خيلي مهم است و از استاد بزرگوار ما مرحوم محقّق آقاي داماد اين استاد عزيزي که تحقيق وتدقيق زيادي داشتند؛ و اين مطلب هم از ايشان است. مطلب اول که از حضرت امام«قدّس‌سرّه» بود، حرف عرفاني و سير و سلوکي است و اين يک حرف فقهي و يک حرف مربوط به محققين در فقه است. مطلب اينست که همه‌ی فقها و من جمله مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» در عروه، معمولاً‌ وقتي به واجبات مي‌رسند، واجبات را به اقسامي منقسم مي‌کنند. کم مي‌توانيد در عروه جايي پيدا کنيد که واجبات به اقسامي منقسم نشده باشد. لاأقل نماز جماعت مستحب است اما اگر نذر کنيم که نماز جماعت بخوانيم، آنگاه واجب مي‌شود. معمولاً در کتاب‌ها اين تقسيم واجبات زياد شده است، و با دقّت آقاي داماد معنا ندارد که تغيير ماهيت شود. يعني ما در نماز شب دو نماز داشته باشيم. يکي نماز شبي که در قرآن و روايات آمده و يکي هم نماز شبي که خودش با نذر درست کرده است و يا خودش با اجاره درست کرده است. اين سيرۀ همه و من جمله مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» در اينجا در نماز جماعت، نماز جماعت را منقسم مي‌کنند به واجب و مستحب و هفت واجب براي نماز جماعت درست کردند.

مي‌فرمايند نماز جمعه واجب است، اگر شرايطش موجود باشد. نماز جماعت واجب است، اگر روي آن نذر کرده باشد و يا روي آن عهد کرده باشد. نماز جماعت واجب است، اگر اجاره کرده باشد؛ درحالي که هيچکدام از اين هفت قسم، واجب نيست؛ بلکه به قول عوام کلاه صدراعظم را سر نوکر گذاشتند. مثلاً در باب نذر، مرد خداست و نذر کرده نماز شب بخواند و به نذرش عمل مي‌کند. اگر به نذرش هم عمل نکرد، کفاره مي‌دهد. اما وقتي که خواست نيت کند، نبايد بگويد نماز شب واجباً، بلکه مستحب است و در اينجا نذر واجب شده و همچنين نذر است که کفاره دارد؛ لذا اگر نماز شب را خواند، کفاره ندارد. اگر نماز شب را نخواند، کفاره دارد، البته نماز شبي که در هر دو صورت مستحب است. لذا اين آقا بايد نيت استحباب کند. بايد بگويد نماز شب مستحب به جا مي‌آورم. اين مورد نذرش است و کفاره ندارد و اما اگر بگويد نماز شب واجب مي‌خوانم، درست نيست و نماز شب هيچگاه واجب نمي‌شود، ﴿وَ مِنَ اَللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً﴾[2]

نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسي؛ و انصافاً بزرگان سفارش عجيبي روي اين نماز شب کرده‌اند. اما اين نماز شب واجب نيست و اگر قصد وجوب کند، نماز باطل است. قصد مستحب کند براي اينکه نذرش را ادا کند و آنچه واجب است، نذرش است. نذر روي امر مستحبي آمده و نيت مستحب مي‌کند و خواه ناخواه وقتي نيت مستحب کرد، مورد نذر آمده و جامه‌ی عمل پوشيده است. همه‌ی هفت قسمي که مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه»‌ در اينجا فرمودند، از اين باب است. يعني مستحب است به واسطه‌ی نذر يا عهدي يا به واسطه‌ی امر ثانوي مثل نذر يا اجاره‌اي، اداي نماز شب برايش واجب است به اين معنا که نماز شب مستحب مي‌خواند و مورد نذرش ادا مي‌شود و به مقام قدسي که مي‌خواهد، مي‌رسد. تعجب است که مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» اينجا هفت مورد آوردند براي اينکه نماز جماعت واجب است، درحالي که از نظر محقّق آقاي داماد«رحمت‌الله‌عليه» يک جا نماز جمعه واجب است و اين را هم قبول نداريم که بگوييم نماز جمعه در زمان غيبت واجب باشد، بلکه نماز جمعه مثل نماز جماعت است؛ ولي علي کل حالٍ قطع نظر از اين نکته‌ی من اگر نماز جمعه واجب باشد، بفرماييد که جماعت در ان واجب است و اما مابقي امور مستحبي است که عنوان وجوب روي آن آمده است و آن عنوان هم عنوان ثانوي است، مثل نذر و عهد و اجاره و امثال اينها. عبارت مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» اينست:

 

مسئله 1:

تجب الجماعة في الجمعة وتشترط في صحتها، وكذا العيدين مع اجتماع شرائط الوجوب، وكذا إذا ضاق الوقت عن تعلم القراءة لمن لا يحسنها مع قدرته على التعلم، وأما إذا كان عاجزا عنه أصلاً فلا يجب عليه حضور الجماعة وإن كان أحوط، وقد تجب بالنذر والعهد واليمين ولكن لو خالف صحت الصلاة وإن كان متعمدا، ووجبت حينئذ عليه الكفارة، والظاهر وجوبها أيضاً إذا كان ترك الوسواس موقوفا عليها، وكذا إذا ضاق الوقت عن إدراك الركعة بأن كان هناك إمام في حال الركوع، بل وكذا إذا كان بطيئا في القراءة في ضيق الوقت، بل لا يبعد وجوبها بأمر أحد الوالدين.[3]

مادر گفته حتماً بايد به مسجد بروي. در اينجا مسجد رفتن واجب است. مرحوم سيد«رحمت‌الله‌عليه» مي‌فرمايند بنابراين نماز جماعت واجب است و بايد به مسجد برود و نماز جماعت بخواند. اما آنچه واجب است، اطاعت از امر پدر يا مادر است براي اينکه نماز جماعت مستحب بخواند.

در همه‌ی اين هفت جا که نظيرش زياد است، اينگونه وجوب درست کردند درحالي که ما يک وجوب براي فرائض بيشتر نداريم و براي واجبات ديگر، داريم اما اينکه در بحث ما نماز جماعت منقسم شود به هشت قسم و اين هشت قسم به اين معنا که کسي که پدر و مادرش گفتند بايد نماز جماعت بخواني، نماز جماعت برايش واجب مي‌شود. مي‌گوييم نماز جماعت برايش واجب نمي‌شود بلکه امر پدر و مادر و رفتن به مسجد و نماز خواندن برايش واجب مي‌شود و اما وقتي خواست نيت کند، نمي‌تواند بگويد نماز جماعت واجب. اين امر دوم هم امر خوبيست و در آن حرف زياد داريم اما به همين اندازه کفايت مي‌کنيم و خلاصه‌ی اين دو امر اين شد که: مطلب اول مستحبات در نماز که محيرالعقول است، انسان را به مقام لقاء مي‌رساند و تا مي‌توانيم اهل مستحب باشيم. خوشا به حال کسي که علاوه بر اينکه مرد واجبات است، مرد مستحبات نيز هست. مطلب دوم هم اينکه بدانيم آنچه در اسلام واجب است، معنا ندارد که کم و زياد شود و نظير اينست که در شبانه روز هفده رکعت نماز واجب داريم. هشت رکعت نماز ظهر و عصر و هفت رکعت نماز مغرب و عشا و دو رکعت نماز صبح. حال اگر ما با نذر بخواهيم دو رکعت نماز نافله‌ی صبح هم اضافه کنيم، بدعت است. مي‌توان نذر کرد اما در وقت به جا آوردن بايد براي نماز نيت استحباب کنيم. مطلب اول از حضرت امام«قدّس‌سرّه» و مطلب دوم از استاد عزيزمان آقاي داماد«رحمت‌الله‌عليه».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo