درس خارج فقه آیت الله مظاهری
99/07/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: 1- وجوب قضاء بر کسي که فاقد طهورين است 2- حکم قضاء نماز جمعه 3- به جا آوردن قضاء نمازهاي مستحبي / مسئله 7 و 8 و 9/ نماز قضاء/ کتاب الصلوة
مسئله 7:فاقد الطهورين يجب عليه القضاء، و يسقط عنه الأداء و إن کان الأحوط الجمع بينهما. در مسئله ادعاي اجماع هم شده بر اين مطلب که اگر کسي نتواند خود را طاهر کند، به معناي اينکه وضو و غسل و تيمم کند، نماز از او ساقط است، اما بعد بايد قضايش را به جا بياورد. مرحوم سيد«رحمتاللهعليه» روي اين شهرت فتوا دادند اما احتياط مستحب کردند بر اينکه هم نماز بخواند بدون طهارت و هم بعد قضا کند. مشهور در ميان أصحاب گفتند نماز متوقّف بر طهارت است. وقتي طهارت نباشد، نماز واجب نيست اما ساقط هم نيست و بايد بعد قضاي اين نماز را با طهارت بخواند. حرفي که در مسئله هست، اينست که دليلي که آوردند، ناتمام است. براي اينکه نماز متوقّف بر خيلي چيزهاست اما در نبودش نماز قضا نيست. «لاصلاة الاّ بفاتحة الکتاب»، «لاصلاة إلاّ برکوع»، «لاصلاة إلاّ بالسجدتين»؛ اما درحالي که در نماز متوقّف بر فاتحة الکتاب است، اگر کسي نسياناً فاتحةالکتاب را نگفت، نمازش درست است و حتي آن فاتحة الکتاب قضاء هم ندارد. اگر کسي نتوانست رکوع کند، بايد نمازش را انجام دهد به هر صورتي که ميتواند؛ لذا اين جمله درست نيست و وجهي براي سقوط فاقدالطهورين نداريم. بنابراين دليل اقتضاء ميکند «الصلاة لا يترک بحالٍ»، اگر فاقدالطهورين شد، نماز را بدون طهارت بخواند. حتي ما ميگوييم قضاء هم ندارد اما معلوم است چون شهرت در کار است، بايد بگوييم جمع بين هر دو ميشود. يک نماز بخواند بدون طهارت و بعد هم که دسترسي به طهارت پيدا کرد، نماز ديگري بخواند. مرحوم سيد«رحمتاللهعليه» همين را فرمودند و ديگران و محشين بر عروه همين را فرمودند اما معمولاً احتياط مستحبي است و اينکه نماز براي فاقدالطهورين واجب نيست اما قضا دارد و بايد قضايش را بخواند. و حق مطلب اينست که بگوييم فاقدالطهورين بايد نماز بخواند بدون طهارت و قضاء هم ندارد اما مستحب است يا احتياط استحبابي دارد که بعد از اينکه دسترسي به طهارت پيدا کرد، نماز را با طهارت بخواند.
مسئله 8:من وجب عليه الجمعة إذا ترکها حتّي مضي وقتها أتي بالظهر إن بقي الوقت، و إن ترکها أيضاً وجب عليه قضاؤها لا قضاء الجمعة.
مسئله معلوم است. نماز جمعه وقت خاصي دارد و تقريباً يک ساعت و نيم است. بعد از يک ساعت و نيم، وقت نماز جمعه تمام ميشود و اگر نماز جمعه نخوانده باشد، اگر ما قائل به وجوب شويم، ساقط ميشود و اگر قائل به استحباب باشيم، باز ساقط ميشود و بايد نماز ظهر بخواند. چنانچه اگر به يک رکعت نماز جمعه رسيد، باز نماز جمعهاش درست است. مثلاً به يک رکعت رسيد و بعد رکعت دوم را خودش بخواند. هم دليل داريم و هم قول داريم و حرف ندارد. چيزي که در مسئله هست، اينست که اگر نماز جمعه را نخواند، يا عمداً يا سهواً يا جهلاً، تا اينکه نماز جمعه تمام شد اما هنوز وقت نماز جمعه هست و نماز جمعهی ديگري نيز هست. در اين صورت نوبت به نماز ظهر نميرسد و ميتواند به آن نماز جمعه برسد و نماز جمعه را بخواند ولو در جمعهی اول شرکت کرده باشد و نخوانده باشد يا اينکه به نماز جمعهی اول نرسيده باشد. مرحوم سيد«رحمتاللهعليه» اين جملهی آخر را نفرمودند و سزاوار بود که بفرمايند و نبايد فرموده باشند «يجب قضاء نماز جمعه ظهراً» براي اينکه فرمودند: «من وجب عليه الجمعة إذا ترکها حتّي مضي وقتها أتي بالظهر» و ظاهرش اينست که نماز جمعه واجب است درحالي که قول به وجوب در زمان غيبت کم است و قول به حرمت در زمان غيبت کم است، اما مشهور در ميان أصحاب است که نماز جمعه در روز جمعه مستحب است و مستحب مؤکّد هم هست؛ لذا «من يستحب عليه الجمعة إذا ترکها حتّي مضي وقتها أتي بالظهر». بعد هم اگر نماز ظهر نخواند و نماز جمعهی ديگري هم هست، ميتواند اما مستحب است که نماز جمعه را بخواند در حالي که نماز جمعهی ديگري بعد از نماز جمعهی اول باشد و در وقت هم باشد.
مسئله 9:يجب قضاء غير اليومية سوي العيدين حتّي النافلة المنذورة في وقت معين.مرحوم سيد«رحمتاللهعليه» مسئله را خيلي مختصر و درهم پيچيده فرمودند و آن اينست که همهی مستحبات قضاء دارد. اگر کسي نماز شب نخواند، به هر دليلي هم باشد، اگر فردا بخواهد قضاي نماز شب را بخواند، مانعي ندارد. همچنين اگر نذر کرده باشد که نماز شب بخواند، بايد نماز شب را بخواند و اما اگر نخواند، مشهور و من جمله مرحوم سيد ميگويند قضاء دارد و ما راجع به همهی نذرها يک قاعده داريم و آن اينکه نذر براي ما تکليف نميآورد و مشرّع نيست، بلکه وجوبي بر ذمّه ميآورد و اگر به جا آورد، ثواب دارد و اگر به جا نياورد، حنث نذر است و بايد کفاره دهد؛ و اما قبول نداريم که نذر مشرّع باشد و مشهور در ميان اصحاب و من جمله مرحوم سيد«رحمتاللهعليه» است که از جمله واجبات، منذور را ميدانند و ميفرمايند اگر کسي مثلاً نذر کرد نماز شب بخواند، نماز شب برايش واجب است. ميگوييم نماز شب مستحب است اما عمل به نذر واجب است؛ لذا در وقتي که ميخواهد نيت کند، نميتواند بگويد نماز شب واجب به جا ميآورم، بلکه بايد بگويد نماز شب مستحب به جا ميآورم و عمل به نذر هم کرده و ثواب نماز گرفته و ثواب نذرش را هم گرفته است. و اما اگر نماز را نخواند، ترک واجب نکرده بلکه ترک نذر کرده است؛ لذا مستحبي را ترک کرده اما منذورٌبه بوده و بايد حنث نذر کند. بنابراين اگر عمداً نخواند، اين نماز قضا ندارد، براي اينکه نماز مستحبي است و ترک شده است، بلکه به نذر عمل نکرده است؛ لذا کسي که نذر کرده مثلاً يک ميليون به فقير بدهد، اين دادن يک ميليون به فقير واجب نيست بلکه مستحب است اما نذر روي آن آمده است، بنابراين عمل به مستحب، عمل به نذر است و ثواب دارد؛ و اما اگر آن يک ميليون را ندهد، واجب را ترک کرده بلکه نذر را ترک کرده است. پس اگر بخواهد نيت هم بکند، ميگويد يک ميليون مستحبي صدقه ميدهم براي اينکه منذورٌبه است. اگر به نذرش عمل کرد، يعني به آن مستحب عمل کرد، حنث نذر ندارد و اگر به آن مستحب عمل نکرد، مستحبي که نذر روي آن بوده ترک کرده، لذا بايد حنث نذر کند و کفارۀ نذر بدهد؛ لذا اگر کسي نميتواند به نذرش عمل کند، واجب را ترک نکرده و نماز شب به همان حالت مستحبي که بوده مستحب است، و نذر روي آن باشد يا نباشد، تفاوت ندارد و اما عمل به نذر نکرده و اگر ميتوانسته کفاره دارد و اگر نميتوانسته، ساقط است. علي کل حالٍ واجب را ترک نکرده بلکه مستحبي را ترک کرده و يا مستحبي را به جا آورده. اگر مستحبي را به جا بياورد، نذر را عمل کرده و کفارۀ نذر ندارد و اگر نتوانست يا نسيان کرد يا اضطراري جلو آمد و بالاخره نتوانست به نذرش عمل کند، کفاره ندارد و قضاء هم ندارد براي اينکه منذورٌله است. بله، ما يک قاعدۀ کلي داريم که مرحوم سيد در اينجا ندارند و آن اينست که همهی مستحبات قضاء دارد اما قضاي مستحبي است و من جمله نماز شب مستحب است اما اگر کسي نخواند، مستحبي را ترک کرده است. حاج ميرزا علي آقاي شيرازي«رحمتاللهعليه» به قم آمده بود و در شب جلسه داشت و جلسه طول کشيده بود و نماز شبش قضاء شده بود. فردا صبح مثل اينکه بچهاش مرده باشد، گريه ميکرد و ميگفت ديشب نماز شبم ترک شد. گفتند قضاء کن. گفت قضاء خواندم اما قضاء کجا و ادا کجا! هرچه به ايشان دلداري دادند، از اينکه نماز شبش از بين رفته بود ولو اينکه قضاي آن را خوانده بود، گريه ميکرد. يادم نميرود مرحوم آيتالله آقاي نجفي«رحمتاللهعليه» ميفرمود خدمت امام زمان«عجلّاللهتعاليفرجهالشّريف» در راه سيد محمد رسيدم و آقا به من تلطف کردند و از جمله حرفها به من اين بود که فرمودند ننگ است کسي شيعهی ما باشد اما تسامح و تساهل در نماز شب داشته باشد. لذا در آخر کار از همه تقاضا دارم اين نماز شب که قرآن ميگويد مقام محمود است، اين مقام محمود را ترک نکنيد و از همه تقاضا دارم در اين وضع فعلي اهميت به نماز شب دهيد و در نماز شب بخواهيد که اين مرض و درد که براي همه آمده، شفاي عاجل و کامل پيدا شود، انشاءالله.