< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

98/04/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جهر و اخفات/ قرائت‌/ واجبات نماز/ کتاب الصلاة

 

میلاد پربرکت علی بن موسی الرضا المرتضی را به همه ی شما تبریک میگویم و از طرف همه ی شما این میلاد پربرکت را خدمت حضرت ولی عصر «اروحنافداه» تبریک میگویم و از طرف همه ی شما، از حضرت ولی عصر میخواهم که نظر لطفی به نظام ما و به انقلاب ما بفرمایند و عیدی ما این باشد که این سختیها مبدّل به آسانی شود، و این تاریکیها مبدل به روشنایی شود؛ و این خطرها مبدل به پیروزی بگردد؛ ان‌شاء الله.

برای اینکه این خواست شما از آقا امام زمان پذیرفته شود، خدمت حضرت علی بن موسی الرضا «سلاماللهعلیه» صلوات.

مشهور در میان فقهاء اینست که اگر نماز جمعه میخواند، همه ی آن را بلند بخواند. حمد و سورهای که در نماز ظهر باید آهسته خواند، اما مستحب است در نماز جمعه که بلند بخواند. حتی اگر نماز جمعه نیست، نماز ظهر میخواند؛ برای امام جماعت مستحب است که حمد و سوره را بلند بخواند، بلکه مرحوم سیّد در اینجا فتوا میدهند که اگر نماز فرادی هم میخواند، مستحب است حمد و سوره ی در نماز ظهر را بلند بخواند.

در این باره شهرت بسزایی هست، روایات فراوانی هم هست؛ از جمله روایات، صحیحه محمد بن مسلم است.

 

صحیحه مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ لَنَا: صَلُّوا فِي اَلسَّفَرِ صَلاَةَ اَلْجُمُعَةِ جَمَاعَةً بِغَيْرِ خُطْبَةٍ وَ اِجْهَرُوا بِالْقِرَاءَةِ.[1]

میگوید من خودم پشت سر امام صادق «سلاماللهعلیه» نماز ظهر خواندم و در مسافرت هم بود و امام صادق «سلاماللهعلیه» حمد و سوره ی نماز ظهر را که نماز جمعه نبود، بلند خواندند.

در نماز جمعه واجب است که امام جماعت بلند بخواند، اما در روز جمعه برای خواندن نماز جماعت یا نماز فرادی خواندن، مستحب است که حمد و سوره را بلند بخوانند.

یک روایت معارض دارد. مرحوم صاحب جواهر از مرحوم محقّق در معتبر نقل میکند که مرحوم محقّق وقتی روایت را نقل میکند، میفرمایند این روایت معرضٌ عنها عندالأصحاب است. گرچه سند روایت خوب است، اما اصحاب از آن اعراض کردند، لذا به قاعده ی «خُذ بمشتهر بین أصحابک ودع الشاذ النادر»، این روایت را رها کردند و آن روایاتی که میگوید در روز جمعه اگر نماز جمعه میخوانی، واجب است که حمد و سوره بلند خوانده شود و اگر نماز جمعه نمیخوانی، چه در نماز جماعت و چه در نماز فرادی مستحب است که حمد و سوره بلند خوانده شود.

روایت مُعارض، صحیحه ی جمیل بن دراج است.

 

صحیحه جمیل بن درّاج عن أبی عبدالله علیهالسلام، سَأَلْتُهُ عَنْ صَلاَةِ اَلْجُمُعَةِ فِي اَلسَّفَرِ فَقَالَ: لاَ يَجْهَرُ اَلْإِمَامُ فِيهَا بِالْقِرَاءَةِ وَ إِنَّمَا يَجْهَرُ إِذَا كَانَتْ خُطْبَةٌ .[2]

دلالت روایت خیلی خوب است اما معارض با آن روایتهاست که میفرماید: «صَلُّوا فِي اَلسَّفَرِ صَلاَةَ اَلْجُمُعَةِ جَمَاعَةً بِغَيْرِ خُطْبَةٍ وَ اِجْهَرُوا بِالْقِرَاءَةِ».

مرحوم محقّق فرمودند: أنّه اشبع بالمذهب ولکن نصب الی المشهور استحباب

اگر روی قاعده جلو بیاییم، همین است که روایت گفته که باید آهسته بخوانیم، برای اینکه نماز ظهر و عصر است و روز جمعه هم نیست و قاعده اقتضاء میکند که آهسته بخوانیم. اما مشهور گفته مستحب است. معنای این جمله ی مرحوم محقّق اینست که مستحب است که در نماز ظهر روز جمعه، واجب است حمد و سوره بلند خوانده شود؛ چه فرادی و چه جماعت. و اگر جمعه نیست، مستحب است. از قاعده ی «خُذ بمشتهر بین اصحابک» روایتی را بگیر که میگوید در روز جمعه اگر نماز جمعه نمیخوانی، مستحب است که حمد و سوره ی نماز ظهر را بلند بخوانی.

 

مسئله 21:

‌یستحبّ الجهر بالبسملة فی الظهرین ‌«للحمد»والسورة.‌[3]

در نمازهایی که آهسته میخوانیم مثل نماز ظهر و عصر که باید حمد و سوره ی آن را آهسته بخوانیم، مستحب است که بسم الله الرحمن الرحیم در حمد و بسم الله در سوره را بلند بخوانیم.

در این نیز علاوه بر اینکه اجماع داریم، روایاتی هم داریم.

 

صحیحه صفوان، صلّیت خلف أبی عبدالله علیه السلام أیّاماً، إِذَا کَانَتْ صَلَاةٌ لَا یَجْهَرُ فِیهَا بِالْقِرَاءَةِ جَهَرَ بِ‌ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ وکانَ یَجهَرُ فِی...[4]

چه در حمد و چه در سوره مستحب است که بسم الله الرحمن الرحیم آن بلند گفته شود. حتی اگر یادتان باشد، روایت مشهوری از امام عسکری «سلاماللهعلیه»، مرحوم محدث قمی در مفاتیح نقل میکند که فرمود علامت مؤمن پنج چیز است و یکی از آنها اینست که بسم الله الرحمن الرحیم را بلند بگوید در جایی که حمد و سوره را باید آهسته بخواند.

نکتهای در این علامت مؤمن هست و آن اینست که سنّیها در سوره ی حمد اصلاً بسم الله نمیگویند. بعد از حمد هم اصلاً سوره نمیخوانند، اما بعضی اوقات بسم الله میگوید اما مقیّد است که بسم الله را آهسته بگوید. بعضی اوقات هم دیدید که اینها یک دفعه در وسط حمد و سوره شروع به خواندن قرآن میکنند و چند آیه میخوانند و به رکوع میروند و اصلاً بسم الله را نمیگویند چه رسد به اینکه بلند بگویند. اما امام عسکری میفرمایند علامت مؤمن اینست که مستحب است بسم الله الرحمن الرحیم را چه در حمد و چه در سوره، در نماز ظهر و عصر، بلند بخوانید.

 

مسئله 22:

إذا جهر فی موضع الإخفات أو أخفت فی موضع الجهر عمداً ‌ ‌بطلت صلاتة،و إن کان ناسیاً أو جاهلاً ولو بالحکم صحّت؛سواء کان الجاهل ‌ ‌بالحکم متنبّهاً للسؤال ولم یسأل أم لا،لکنّ الشرط حصول قصد القربة منه،و إن ‌ ‌کان الأحوط فی هذه الصورة الإعادة.‌[5]

در این مسئله دیروز صحبت کردم و گفتم مشهور در میان اصحاب اینست که میگویند «الجاهل المقصر کالعامد الاّ فی موضعین، الجهر و الاخفات موضع الآخر و التمام موضع القصر».

اگر کسی نمیداند که در مسافرت باید نماز شکسته بخواند اما تمام بخواند، معذور است و اگر کسی نمیدند که نماز مغرب و عشا و صبح را باید بلند بخواند، و آهسته بخواند؛ معذور است. گفتم این مشهور در میان اصحاب است و این جمله را هم نقل کردند که «الجاهل المقصّر کالعامد الاّ فی موضعین». در اینجا هم مرحوم سیّد میفرمایند اگر مسئله را میدانست و آهسته خواند، نمازش باطل است. جاهل مقصر در موضوع نیست و جاهل مقصر ولو در حکم، که مسئله را نمیدانست و مثلاً در نماز صبح باید حمد و سوره را بلند بخواند اما آهسته خواند.

روایت هم در اینجا هست الاّ اینکه یک روایت صحیح السند و ظاهرالدلاله داریم که میفرماید مانعی ندارد. حتی نقل میکنند که بعضی از قدماء هم فتوا دادند که اگر نماز صبح و نماز مغرب و عشا را دانسته آهسته بخواند، نمازش درست است. مرحوم صاحب جواهر و دیگران میفرمایند اعراض اصحاب روی آنست و اینکه حمد و سوره ی نماز مغرب و عشا و صبح، باید بلند خوانده شود و اگر کسی آهسته بخواند، نماز او باطل است. بله، اگر سهواً یا جهلاً باشد طوری نیست؛ به خاطر این روایت و شهرت که «الجاهل المقصر کالعامد الاّ فی موضعین».

و اما دیروز میگفتیم از موارد فراوانی در روایات ما هست که جاهل مقصّر معذور است. در کلمات فقها هم موارد فراوانی هست که اگر کسی عمداً نمازش را آهسته بخواند، اشکال ندارد. اما گفتند در همه جا، جاهل مقصّر، لیس کالعامد. بلکه جاهل مقصّر کالناسی. اگر چیزی رکن باشد و جهلاً نیاورد، نمازش باطل است؛ و اما اگر رکن نباشد، اول نماز تا آخر نماز، افعال نماز، اقوال نماز شرط ذُکری است و شرط واقعی نیست. اگر نسیاناً نیاورد طوری نیست و اگر جهلاً هم نیاورد، نمازش صحیح است؛ گرچه به خاطر جهلش مقصّر است و معذور نیست و عقاب دارد؛ اما اینطور نیست که قضای نماز را بخواند. اگر یادتان باشد، دیروز میگفتم که در همین عروه، بیش از شصت جا، چه در عبادات و چه در معاملات میگوید جاهل مقصر، معذور است. اما به خاطر اینکه مقصّر است و یاد نگرفته، کتک میخورد به خاطر عدم تعلّمش. و اما اینطور نیست که نمازش درست نیست و باید قضا کند. جاهل مقصر و جاهل قاصر با هم تفاوت ندارند و همینطور که جاهل قاصر، معذور است و عقاب ندارد و قضا هم ندارد؛ جاهل مقصر نیز معذور در قضاست، اما عقاب دارد در اینکه باید مسئله را یاد گرفته باشد و اما یاد نگرفته است.

بنابراین اگر جاهل مقصر، معذور باشد، نمازهای معمولی او قبول است و معاملاتی که کرده شد، قبول است، الاّ ما أخرجه الدلیل؛ و اما اگر بگویید جاهل مقصر کالعامد، و «الا فی موضعین» برای اینست که بگویند جاهل مقصر در همه جا معذور نیست و علاوه بر اینکه کتک دارد، نمازهایی هم که خوانده، اگر حمد و سورهاش باطل بوده یا وضویش خراب بوده و مسائل را بلد نبوده، باید بگوییم مقصر نیست و اعمالش باطل است و این وحشتناک است.

رسم بزرگان و رسم آقایان همین است. در وقتی که آدم عامی بیاید برای اینکه سر و سامانی در مسائل پیدا کند؛ آنها سر و سامان به مسئله ی او میدهند اما هیچکس نمیگوید هفتاد هشتاد سال نماز اشتباه خواندی پس نمازهایت را قضا کن. یک نفر را پیدا نمیکنید که این را بگوید. ولو اینکه مرحوم سیّد در اینجا میفرماید «جاهل مقصر کالعامد الاّ فی موضعین»، اما در این طرف و آن طرف مسئله و در جاهای دیگر میفرماید جاهل مقصر، معذور است. گفتم بیش از شصت و چهار جا در عروه و ملحقات عروه هست و در همین توضیح المسائل، همان کسانی که خیلی احتیاط میکنند، نظیر استاد بزرگوار ما آقای بروجردی که سر تا پا احتیاط است، اما مسلّم میفرمایند «کل ما رکب امراً بجهالة فلا شیء علیه الاّ شاذاً».

امام صادق «سلاماللهعلیه» رد میشدند و دیدند اطراف کسی را گرفتند و این بیچاره هم مثل بید میلرزد. جلو رفتند و گفتند چه خبر است. گفت نمیدانستم و محرم نشدم و با لباسهایم در مطاف آمدم و الان اطراف مرا گرفتند و میگویند باید برگردی به میقات و آنجا محرم شوی و به مطاف بیایی و کارهایت را انجام دهی و بعد از آن هم حج من قابل داری. امام صادق فرمودند چون بلد نبودی، میقات از تو ساقط است و همین جا محرم شو و اعمالت را به جا بیاور و حج من قابل هم لازم نیست. بعد هم به طور کلی فرمودند «کلّ ما رکب امراً بجهالة فلا شیء علیه».

در این زمینه روایات فراوانی هست که اگر جمع کنید یک کتاب میشود. مسئله فوقالعاده مهم و مبتلابه است و هفتاد هشتاد درصد مردم هم به این مسئله مبتلا هستند. روایات فراوانی هست که جاهل مقصر، معذور است؛ در همه ی عبادات و در همه ی معاملات. وقتی در بازار مسلمانها رویم، میبینیم که خراب است و ما از همین بازار مسلمانها خرید میکنیم. همچنین در مسجدها میبینیم که معمولاً همین مقدسها نمازهایشان بی اشکال نیست و حمد و سورههایشان غلط است. یا در مکه، اگر با تسامح و تساهل جلو بیاییم، یک حاجی درست میکنیم و اگر بخواهیم سختگیری کنیم خیلی گرفتاری پیدا می شود. اما همینطور که شارع مقدس فرموده «رفع مالایعلمون». رفع مالایعلمون میگوید مالایعلم، مرفوع است. پس جاهل مقصر، معذور است. بعد هم میگوید رفع نسیان. در نسیان میگویید و همه را شرط ذکری حساب میکنید. پس اگر شرط ذکری است، هر دو شرط ذکری و اگر شرط حقیقی است، هر دو شرط حقیقی است و واقع اینست که اسلام منتاً علی الامة، رفع مالایعلمون دارد و رفع مالایعلمون یعنی آدم جاهل مثل آدم ناسی، در عباداتش و معاملاتش معلوم است الا ما أخرجه الدلیل.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo