< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مظاهری

98/04/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: آنچه در هنگام گفتن الله‌اکبر مستحب است/ تکبیرة الإحرام‌/ واجبات نماز/ کتاب الصلاة

 

مسئله ی امروز در باب تکبیرات افتتاحیه است، که خیلی مفصل در کتابهایی مثل جواهر و کتابهای ادعیه مثل زاد المعاد، آمده است. اینکه مستحب است که انسان علاوه بر تکبیرة الاحرام، شش تکبیر هم بگوید؛ و برای آنها دعاها و راز و نیازهایی هم آمده است، که مرحوم محدث قمی‌در مفاتیح، دعاها را نقل کردند. اما آنچه در اینجا مورد بحث است، اینست که ایشان در این تکبیرات افتتاحیه و من جمله در تکبیرة الاحرام، نحوه ی تکبیر را بیان میفرمایند. اینکه دو دست با هم بلند شود و کف دستها رو به قبله و پشت دستها رو به خودش باشد، و وقتی که «الله اکبر» را شروع می‌کند، از همان وقت دستها را بالا کند، تا تقریباً برسد به قبل از گوشها. همچنین می‌تواند کمتر یا بیشتر، دستها را بالا بیاورد. در «الله اکبر» اول نماز یا تکبیرات افتتاحیه، دو دست باید با هم بلند شود؛ و اما اگر با هم نباشد، یا اینکه تا منحر و یا تا اُذُن نباشد، استحباب به دست نیامده است. اما مرحوم سیّد «رضواناللهتعالیعلیه» می‌فرماید همه ی اینها مستحب در مستحب است. آنچه واجب است، گفتن الله اکبر است؛ اما بالا کردن دستها واجب نیست. اگر دستها را هم بالا کرد، ولو اینکه کف دستها رو به قبله نباشد، طوری نیست. و اگر دستها را بالا کند و اما «الله اکبر» را نگوید، می‌فرمایند این نیز مستحب است. لذا مثلاً در تکبیرات افتتاحیه، شش مرتبه دستها را بالا می‌کند و در بار هفتم که تکبیرة الاحرام می‌گوید، «الله اکبر» را می‌گوید. می‌فرمایند بالا کردن دستها بدون الله اکبر، مستحب است. همچنین می‌فرمایند بالا کردن یک دست هم مستحب است. اینکه گفتیم دو دست با نحو معینی بلند شود، شروعش از همان وقتی که می‌خواهد الله بگوید، باشد تا دستها تا منحر یا اُذُن رود، مستحب است. می‌فرمایند اصلاً می‌توانیم بگوییم که بالا کردن یک دست هم مستحب است. بالا کردن دو دست بدون گفتن الله اکبر، هم در روایات نیامده است، امادر اقوال بعضی از بزرگان آمده است و همه ی اینها را مرحوم سیّد مستحب می‌دانند و هرکدام از آن بیاید، مستحبی آمده است و اگر همه ی این دستورات بیاید، همه ی مستحبات آمده و اگر اصلاً این مستحبات نیاید، همان گفتن الله اکبر، کفایت می‌کند.

حرفی که در مسئله هست، اینکه در بلند کردن دو دست بدون گفتن الله اکبر، و یا بالا آوردن یک دست در وقت الله اکبر، قول هست، اما روایت نیست. و این فتوای مرحوم سید به «لایبعد» که بلند کردن دست بدون گفتن الله اکبر چه در تکبیرة الاحرام و چه در سایر تکبیرات افتتاحیه و یا بالا آوردن یک دست و گفتن الله اکبر، برمی‌گردد به یک قاعده و به آن قاعده تسامح در ادلّه ی سنن می‌گویند. اگر یادتان باشد، مرحوم شیخ انصاری در فرائد، مفصّل و مرحوم آخوند در کفایه به طور موجز، این مسئله ی تسامح در ادلّه ی سنن را عنوان کردند. روایت اینست که:

«مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ مِنَ اللَّهِ عَلَى عَمَلٍ فَعَمِلَ ذَلِكَ الْعَمَلَ الْتِمَاسَ ذَلِكَ الثَّوَابِ أُوتِيَهُ وَ إِنْ لَمْ يَكُنِ الْحَدِيثُ كَمَا بَلَغَه‌»[1]

مشهور در میان اصحاب می‌گویند تسامح در ادلّه ی سنن، خبر ضعیف را خبر ثقه می‌کند. این برای حجیّت خبر واحد است. لذا همه ی این کتابهای دعا سند صحیح ندارند، اما لاأقل روایت ضعیفی برای آن دعا هست.

استاد بزرگوار ما حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» میگفتند به مرحوم محدث قمی‌گفتم که آقا این مفاتیحی که شما نوشتید که در حقیقت مرحوم محدث قمی‌هم روی این مفاتیح کار کرده در روز هزاران نفر از آن استفاده می‌کنند. مرحوم محدث قمی‌می‌خواست مشرف شود به حرم و چون اربعین بود، نمی‌شد و من رفتم و برگشتم و ایشان هنوز ایستاده بود و من به ایشان گفتم هزارها محدث قمی‌به حرم رفتند و برگشتند؛ یعنی مفاتیح در دست زائرین بود. حضرت امام می‌گفتند به محدث قمی‌گفتم، آیا در این مفاتیحی که شما نوشتید، تمام روایات، روایات ثقه و مأمورٌ بهاست؟ گفتند نه، آنچه سند داشت من نوشتم. و اما در صدد این نبودم که سند ضعیف باشد و یا قوی باشد و یا ثقه باشد. مابقی کتابها نیز چنین است، مثل زادالمعاد مرحوم مجلسی و مصباح المتهجد شیخ طوسی. استاد بزرگوار ما آقای بروجردی علاقه ی خاصی به شیخ طوسی داشتند و یک وقتی روی منبر جملهای می‌گفتند که خیلی شیرین بود. می‌گفتند وقتی شیخ طوسی، مصباح المتهجد را نوشت، اول خود یک دوره به آن عمل کرد. بعد واداشت که زن و بچهاش نیز یک دوره به مصباح المتهجد عمل کنند. در مرتبه ی سوم اجازه ی انتشار داد. و اما همه ی روایات مصباح المتهجد، صحیح السند نیست، بلکه بسیاری از آنها ضعیف السند است، اما قانون تسامح در ادلّه ی سنن، همه ی آنها را صحیح السند می‌کند. مثلاً مصباح المتهجد و اقبال مرحوم طوسی و مرحوم ابن طاووس و زاد المعاد و من جمله مفاتیح، که آن وقتها مخصوصاً اهل علم به دعا و راز و نیاز خیلی اهمیت می‌دادند. می‌گویند شیخ طوسی مسافرت درازی کرد و یک بار کتاب دعا داشت. اما همه ی این دعاها صحیح السند نیست، با قانون تسامح در ادلّه ی سنن جلو می‌آیند و همه ی آنها را صحیح السند می‌کنند. مگر اینکه بدانیم بعضی از آنها جعل است یا فقها قبول ندارند؛ و اما با قانون تسامح در ادلّه ی سنن می‌گویند مفاتیح محدث قمی‌مورد اعتماد است، الاّ ما أخرجه الدلیل.

این راجع به قانون تسامح در ادلّه ی سنن که همه می‌گویند «مَنْ بَلَغَهُ ثَوَابٌ مِنَ اللَّهِ عَلَى عَمَلٍ فَعَمِلَ ذَلِكَ الْعَمَلَ الْتِمَاسَ ذَلِكَ الثَّوَابِ أُوتِيَهُ وَ إِنْ لَمْ يَكُنِ الْحَدِيثُ كَمَا بَلَغَه‌»؛ و گفتند «وَ إِنْ لَمْ يَكُنِ الْحَدِيثُ كَمَا بَلَغَه»، یعنی اینکه نتوانیم خبر را از نظر سند درست کنیم و روایت ضعیف با قانون تسامح در ادلّه ی سنن، به جای روایات صحیح می‌شود.

بعضیها مقداری جلو رفتند که آن هم حرف خوبیست. گفتند تسامح در ادلّه ی سنن فتوای فقیه را هم می‌گیرد. یعنی مثلاً شیخ طوسی در مصباح المتهجد یک دعا نقل کرده است و این دعا را کسی دیگر نقل نکرده و نمی‌دانیم آیا سندش مرسل هست یا نه؛ گفتند قانون تسامح در ادله ی سنن همین دعای شیخ طوسی را روایت صحیح السند می‌کند. حتی رفتند روی فتوا و گفتند مرحوم سید در عروه به این فتوا عمل می‌کنند. در خیلی جاها وقتی به مستحبات می‌رسد، طبق مستحبات فتوا می‌دهد و بعضی اوقات فتوا می‌دهد و بعضی اوقات «لایبعُد» می‌گوید. بالاخره از کسانی که قانون تسامح در ادلّه ی سنن را حتی در روایت ضعیف یعنی در مستحبات، اگر یک روایت ضعیف بر طبق آن داشته باشیم، مثل اینست که یک سند بر طبق آن داشته باشیم و آن، روایت مرسل را روایت مستند می‌کند. مرحوم سید در خیلی جاها و من جمله همین جا دو حرف دارند که این دو حرف را نمی‌توان درست کرد. یکی اینکه دستها را بالا کند بدون گفتن الله اکبر. در اینجا روایت نداریم اما قول داریم. قول دیگر اینکه یک دست را بالا کند و بگوید الله اکبر. مرحوم سید در اینجا به هر دو، فتوا داده است. می‌فرماید همینطور که الله اکبر مستحب است، بالا کردن دست بدون الله اکبر هم مستحب است. مثلاً در تکبیرات افتتاحیه شش مرتبه دستها را بالا می‌کند بدون الله اکبر و بار هفتم می‌گوید الله اکبر. دوباره می‌فرماید «لایبعُد» اینکه بگوییم همینطور که دو تا دست خصوصیاتی دارد و آن خصوصیات مستحب است، بلند کردن دو دست هم خصوصیت و استحبابی دارد و اگر یک دست را هم بالا کند، مستحب است، زیرا قول دارد. همین قول فقیه را مرحوم سید در عروه با قانون تسامح در ادلّه ی سنن، قول ضعیف را صحیح می‌کند. یعنی روایات ضعیف در مستحبات را صحیح السند می‌کند.

اصل قانون تسامح در ادلّه ی سنن یک قاعده ی صحیح در اصول ماست و معمولاً در اصول، رفتند روی همین که ضعیف را صحیح می‌کند. مرحوم نائینی «رضواناللهتعالیعلیه» در قانون تسامح در ادلّه ی سنن می‌فرمایند یعنی ضعیف در مستحب، مستند، مُسند در مستحبات است.

اگر یادتان باشد در قانون تسامح در ادله ی سنن خیلی حرف زده شده اما این حرف مرحوم نائینی که اساتید ما و من جمله آقای بروجردی «رضواناللهتعالیعلیه» هم می‌گفتند و خیلی از کتابها مثل دعائم و اشتعثیات را تصحیح می‌کردند. آقای بروجردی با این قانون تسامح در ادلّه ی سنن جلو می‌آمدند و می‌گفتند در این کتاب ضعیف که نمی‌دانیم آیا سندش به آن می‌خورد یا نه؛ قانون تسامح در ادله ی سنن، ضعیف را صحیح می‌کند و حتی کتاب ضعیف را کتاب مسند می‌کند؛ لذا خیلی از روایات که در وسائل نیست بلکه در رجال آقای بروجردی هست، با این قانون تسامح در ادلّه ی سنن است.

بنابراین مرحوم سید با قانون تسامح در ادله ی سنن می‌فرمایند که می‌تواند دو دست را بلند کند بدون گفتن الله اکبر و همچنین می‌تواند یک دست را بلند کند و بگوید الله اکبر، حتی در تکبیرة الاحرام.

 

مسئله 16:

اذا شکّ فی تکبیرة الإحرام،فإن کان قبل الدخول فیما بعدها‌ ‌بنی علی العدم،و إن کان بعد الدخول فیما بعدها من دعاء التوجّه أو الاستعاذة أو ‌ ‌القراءة بنی علی الإتیان،و إن شکّ بعد إتمامها أنّه أتی بها صحیحة أو لا، بنی‌ ‌علی العدم‌،لکنّ الأحوط إبطالها بأحد المنافیات ثمّ استئنافها،و إن شکّ فی ‌ ‌الصحّة بعد الدخول فیما بعدها بنی علی الصحّة،و إذا کبّر ثمّ شکّ ‌فی کونه ‌ ‌تکبیرة الإحرام أو تکبیرة الرکوع بنی علی أنّه للإحرام.‌[2]

ایستاده و نمی‌داند الله اکبر را گفت یا نه. در اینجا باید الله اکبر را بگوید، برای اینکه باید چیزی نداریم که بگوید الله اکبر را گفته، بنابراین باید الله اکبر را بگوید. یا اینکه گفت بسم الله الرحمن الرحیم و بعد شک کرد که آقا الله اکبر را گفته یا نه؛ در این صورت قانون تجاوز می‌گوید الله اکبر را گفتی. یا اینکه گفته الله اکبر و نمی‌داند درست گفته یا نه! این برمی‌گردد به قانون تجاوز.

مشهور در میان اصحاب گفتند قانون تجاوز بعد از آن است که فعل یا قول را انجام داده باشد. مثل اینکه گفته الله اکبر، بسم الله الرحمن الرحیم و بعد شک کرد که الله اکبر را گفته یا نه. در اینجا گفتند قاعده ی تجاوز هست. اما اگر گفت الله اکبر و هنوز بسم الله را نگفته، ما می‌گوییم قانون تجاوز دارد و مرحوم سید در همه جا می‌گفتند قانون تجاوز ندارد؛ زیرا قانون تجاوز اینست که تجاوز کند با کلمه یا جملهای؛ و اما تجاوز نکرده باشد، قانون تجاوز آن را نمی‌گیرد؛ لذا این اختلاف در میان اهل اصول هست و مرحوم شیخ انصاری مفصل در فرائد صحبت می‌کند و ما می‌گوییم قانون تجاوز، شک در صحت بعد از اتمام است، خواه چیز دیگری گفته باشد یا نگفته باشد. برای اینکه جملهای که در روایات داریم که «كُلُّ مَا شَكَكْتَ فِيهِ مِمَّا قَدْ مَضَى فَامْضِهِ كَمَا هُوَ»[3] . این می‌گیرد آنجا را که گفته الله اکبر و می‌خواهد بسم الله را بگوید اما نمی‌داند الله اکبر را درست گفته یا نه. مرحوم سید می‌گویند قانون تجاوز اینجا را نمی‌گیرد. اما انصافاً همین روایت می‌گوید قانون تجاوز اینجا را می‌گیرد، برای اینکه «كُلُّ مَا شَكَكْتَ فِيهِ مِمَّا قَدْ مَضَى فَامْضِهِ كَمَا هُوَ». یا اینکه می‌داند الله اکبر را گفت و می‌خواهد بسم الله الرحمن الرحیم را بگوید اما نمی‌داند الله اکبر را درست گفته یا نه؛ روایت در اینجا می‌گوید «فامضه کما هو» یعنی بگو گفتهام.

بالاخره دائرمدار همین است که در روایت شریف بگوییم «کلّ ما شکتتَ فیه قد مضی و ورد فی ما بعده فامضه کما هو». اگر این را بگویید، قانون تجاوز می‌گوید وارد بعد باید باشی و اما گفته «كُلُّ مَا شَكَكْتَ فِيهِ مِمَّا قَدْ مَضَى فَامْضِهِ كَمَا هُوَ»، یعنی مثلاً گفت الله اکبر و می‌خواهد بسم الله را بگوید اما شک کرد که اکبر را درست گفته یا نه؛ در اینجا «کلّ ما شککتَ فیه قد مضی فامضه کما هو».

این دائرمدار فهم شماست؛ اگر گفتید ورود در غیر هم می‌خواهد، قانون تجاوز ندارد. مرحوم سید نتوانسته فتوا دهد، لذا احتیاط واجب کرده که اگر گفت الله اکبر و شک کرد که آیا درست گفته یا نه؛ باید نماز را بشکند و دوباره بگوید «الله اکبر».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo