درس خارج فقه آیت الله مظاهری
96/12/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اگر فقیر خمس، زکات و یا صدقه بگیرد، اگرچه از مخارج سالش زیاد بیاید، خمس ندارد.
مسئلۀ دیروز مسئلۀ مشکلی بود، لذا بین بزرگان، این مسئله مشکل است و اختلاف بالایی در میان محشین بر عروه است و در میان فضلای جلسه هم مسئله مشکل شده است.
عبارت مرحوم سید «رضواناللهعلیهعلیه» در مسئلۀ 51 اینست که:
لا خمس فیما ملک بالخمس أو الزکاة أو الصدقة المندوبة و إن زاد عن مؤنة السنة ...
اگر کسی خمس و زکات گرفت یا صدقۀ مستحبه گرفت، خمس ندارد ولو اینکه سال از روی آن بگذرد. بعد برای تأکید مطلب میفرماید:
نعم لو نمت فی ملکه ففی نمائها یجب کسائر النماءات.
اگر خمس را گرفت و یک سال از روی آن گذشت و قدرت خرید پیدا کرد. باید خمس قدرت خرید را بدهد. یا مثلاً درختی را از باب خمس گرفت و آن درخت میوهدار شد. باید خمس میوۀ آن درخت را بدهد. اما درختی که از باب خمس یا از باب زکات گرفته، یا کسی به او صدقه داده، خمس ندارد. لذا حرف مرحوم سید برمیگردد به اینکه کسانی که خمس و زکات میگیرند و صدقۀ مستحب میگیرند، اگر خرج نکنند و یک سال از روی آن بگذرد، لازم نیست خمس بدهند. اما اگر نمایی داشته باشد، باید خمسش را بدهد.
اگر یادتان باشد، دیروز مرحوم شیخ انصاری «رضواناللهتعالیعلیه» همین مسئله را عنوان کردند. یعنی این مسئله فتوای شیخ انصاری «رضواناللهتعالیعلیه» است، و مرحوم شیخ انصاری از استادشان مرحوم کاشف الغطاء نقل میکنند. لذا مرحوم سید «رضواناللهتعالیعلیه» از شیخ انصاری گرفته و شیخ انصاری کتاب خمس دارد و شیخ انصاری در کشف الغطاء از کاشفالغطاء مسئله را نقل میکنند. اما مرحوم شیخ انصاری تبعاً از استادشان میفرمایند علت اینکه میگوییم خمس ندارد، اینست که خمس برای فقراست و این مالک نیست، پس فائدهای نبرده است؛ و چون فائده نبرده، بنابراین خمس ندارد.
دیروز میگفتم این کلام به ساحت مقدس شیخ انصاری و کاشفالغطاء نمیخورد. برای اینکه خمس برای فقراست، اما فقیر سید یا در زکات، فقیر غیرسید، وقتی گرفت، به مجرد گرفتن مالک میشود. وقتی مالک شد، اگر مصرف نکرد و سال روی آن گذاشت، باید خمسش را بدهد، برای اینکه فائدهای برده و باید خمس آن فائده را بدهد.
بله، کسانی که میگویند فوائد خمس ندارد. سابقاً دربارهاش صحبت کردیم. مرحوم شیخ انصاری گفتند مطلق فوائد و تکسبات خمس دارد و صاحب جواهر فرمود خمس دارد و مرحوم سید هم در عروه اول احتیاط واجب کرد اما بعد فتوا داد که خمس دارد. لذا گفتم بنا بر فتوای مرحوم سید و خیلیها، مطلق تکسّبات و مطلق فوائد، خمس دارد. بالاخره رسید به اینجا که مرحوم سید، مرحوم شیخ انصاری در کتاب خمس و مرحوم کاشف الغطاء قبلاً گفتند مطلق تکسّبات و مطلق فوائد، خمس دارد. گفتند مراد از تکسّبات اینست که تجارت کند و سقط فروشی کند و مراد از خمس و زکات اینکه خمس و زکات بگیرد و مراد از فوائد، اینکه کسی به او هدیه یا جایزه بدهد.
مرحوم سید جزماً نتوانستند بگویند اما بالاخره روی آن فتوا دادند. اول احتیاط واجب کردند و بعد احتیاط واجب گفتند خمس دارد.
اشکال اولی که من دیروز کردم اینست که در اینجا مرحوم شیخ انصاری میفرمایند این اصلاً فائده نیست. زیرا خمس برای فقراست و از این نیست. وقتی از این نباشد، بنابراین نه تکسب است و نه فائده است، پس خمس ندارد. ما میگوییم این حرف به مقام قدس مرحوم شیخ انصاری نمیخورد. برای اینکه مسلّم باید خمس را به فقرا داد و خمس از فقراست و از کسانی است که مؤنه سالشان را نداشته باشند، اما وقتی سید فقیر این خمس را گرفت، مالک میشود. وقتی مالک شد، شما گفتید اگر کسی مالک خمس و زکات شود و سال روی آن بگذرد، باید خمس بدهد. در اینجا نیز بگویید باید خمس بدهد. لذا مرحوم شیخ انصاری در اینجا فرمودند خمس از فقراست، بنابراین کسی که خمس را میگیرد نه تکسب است و نه فائده، و چون نه تکسب است و نه فائده، پس خمس ندارد. مرحوم شیخ انصاری عبارت مرحوم سید را دارند و این علت هم برای آن آورده شده است.
ما به مرحوم شیخ انصاری میگوییم خمس از فقراست، اما فقیر خمس را گرفت، فقیر سید خمس را گرفت و فقیر غیرسید زکات را گرفت و به مجرد اینکه گرفت، مالک میشود. آنگاه اگر سال روی آن بگذرد، فائده به دست آورده و باید خمس آن را بدهد. اینکه شما میگویید از فقراست، بنابراین فائده نیست، درست است اما بعد که گرفت و مالک شد، فائده است.
آنگاه گفتیم اگر تا اینجا باشد، فتوای مرحوم شیخ انصاری و فتوای مرحوم سید و بسیاری از محشین این بود که مطلق تکسبات و مطلق فوائد خمس دارد. اما بعضی از قدماء و متأخرین گفتند آنچه خمس دارد، تکسّب است و باید درآمد باشد. و اما اگر فائده شد، این فائده خمس ندارد. حال گاهی خمس است و خمس ندارد و زکات است و خمس ندارد و هبه یا جایزه است و خمس ندارد تا آخر. این دائرمدار دو سه روایتی است که با آن روایتها چه کنیم و مرحوم شیخ انصاری و مرحوم سید و امثال اینها نتوانستند با روایتها کاری کنند و روی آن فتوا دادند و گفتند مطلق تکسبات و فوائد خمس دارد.
دیروز روایت صحیحالسندی از عبد ربه خواندیم و گفتیم عبد ربه موثق است و سهل بن زیاد هم قبل اوست و گفتیم او هم موثق است؛ لذا روایت صحیحالسند است و آن روایت میگوید اگر کسی خمس گرفت یا جایزه گرفت، خمس ندارد.
روایت این بود که:
عن عَبْدِ رَبِّهِ قَالَ: سَرَّحَ الرِّضَا ع بِصِلَةٍ إِلَى أَبِی فَكَتَبَ إِلَیهِ أَبِی هَلْ عَلَی فِیمَا سَرَّحْتَ إِلَی خُمُسٌ فَكَتَبَ إِلَیهِ لَا خُمُسَ عَلَیكَ فِیمَا سَرَّحَ بِهِ صَاحِبُ الْخُمُسِ.گفت حضرت رضا هدیهای برای پدرم فرستاد و امام «سلاماللهعلیه» فرمودند هر صلهای که صاحب خمس یعنی امام «سلاماللهعلیه» به تو داده است، خمس ندارد.
این روایت با بحث دیروز و امروزمان میخورد که مرحوم سید فرمودند: لا خمس فیما ملک بالخمس أو الزکاة أو الصدقة المندوبة...
حضرت رضا «سلاماللهعلیه» هم میگوید: «ینفی الله خمسه فی ما ملک بالخمس».
روایت عبد ربه دلالت میکند بر اینکه هدیهای که حضرت رضا به این آقا داده است، خمس ندارد.
بعضی از بزرگان، من جمله مرحوم آقای خوئی میخواهند این روایت را توجیه کنند و بگویند این روایت از روایاتی است که خود امام «سلاماللهعلیه» که خمس را میگیرد، ولو سال روی آن بگذرد، نباید خمس آن پول را بدهد. این بحث در باب قسمت خمس میآید و خیلی مفصل دربارۀ آن صحبت میشود، و اینکه آیا بیتالمال خمس دارد یا نه؟! گفتند نه، در همۀ سیرهها چه مسلمان و چه غیرمسلمان، بیتالمال خمس ندارد. این روایت میگوید بیتالمال خمس ندارد، اما اینکه اگر کسی خمس و زکات گرفت و سال روی آن گذشت خمس دارد، روایت مربوط به آن نیست و این روایت مربوط به بیتالمال است. از کلمۀ «صاحب الخمس» مثل مرحوم خوئی و بعضی از محشین و بعضی از بزرگان دیگر و مرحوم صاحب جواهر، از کلمۀ «صاحب الخمس» این را استفاده کردهاند و گفتند مراد از صاحب الخمس یعنی بیتالمال. بنابراین روایت مربوط به بحث ما نیست و باید بگوییم که اگر کسی خمس گرفت و سال روی آن گذشت، باید خمس بدهد.
روایت اینست که:
سَرَّحَ الرِّضَا ع بِصِلَةٍ إِلَى أَبِی فَكَتَبَ إِلَیهِ أَبِی هَلْ عَلَی فِیمَا سَرَّحْتَ إِلَی خُمُسٌ فَكَتَبَ إِلَیهِ لَا خُمُسَ عَلَیكَ فِیمَا سَرَّحَ بِهِ صَاحِبُ الْخُمُسِ.حضرت رضا «سلاماللهعلیه» هدیهای برای پدرم فرستادند. گفتند «سَرَّحَ بِهِ صَاحِبُ الْخُمُسِ» حضرت رضا نباید خمس دهد و چیزی که به تو داده، تو هم نباید خمس دهی.
آنچه روایت دلالت دارد، اینست که حضرت رضا صلهای برای او فرستادند و او سوال کرد من خمس دهم یا نه؟ فرمودند چون خمس است، خمس ندارد. برمیگردد به قولی که میگوید خمس و زکات و هبه و جایزه و غیره خمس ندارد.
علی کل حال برمیگردد به اینکه روایت میگوید فوائد خمس ندارد، اما تکسبات خمس دارد و روایت از روایاتی است که دلالت میکند بر اینکه تکسّبات خمس دارد و فوائد خمس ندارد.
امام رضا هدیهای داده بود و پرسید هدیهای که به من دادید خمس دارد یا نه؟ حضرت فرمودند نه، برای اینکه صاحب خمس به تو هدیه داده و تو نباید خمس هدیه را بدهی.
مرحوم آقای خوئی و بعضی بزرگان معنا میکنند که چون امام به تو داده، نباید خمسش را بدهی. جمع میکنند بین روایات و میگویند روایاتی که میگوید جایزه و هبه خمس دارد، آنجاست که صاحب خمس نداده باشد، اما اگر صاحب خمس داده باشد، خمس لازم نیست؛ لذا مثل مرحوم آقای خوئی میگویند روایت برّانی از بحث ماست و ربطی به بحث ما ندارد.
دیروز ما میگفتیم که اگر بخواهیم جمع بین روایات کنیم، باید بگوییم تکسبات خمس دارد و فوائد مطلقا خمس ندارد، حال جائزه باشد یا هدیه باشد یا خمس یا زکات و امثال اینها باشد.