درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الحج
93/07/08
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع:
حکم کسی که قربانی ندارد
بحث این بود که اگر کسی قربانی ندارد اما پول قربانی دارد، آیا نوبت به روزه گرفتن میرسد یا نوبت به قربانی میرسد و در طول ذی الحجه اگر خودش هست قربانی کند و اگر خودش نیست برای او قربانی کنند! حتی اگر در ذی الحجه هم نمیتواند، در سال آینده خودش یا دیگران برایش قربانی کنند.
مسئله اختلافی است. بعضی از فقها فتوا دادند که وقتی نتواند در روز عید قربانی کند، نوبت به صوم میرسد. بعضی هم روی همین حرف فتوا دادند که اگر میتواند قربانی کند، در هر روزی از ذی الحجه قربانی کند، مانعی ندارد و حتی پولش را نزد کسی امانت بگذارد و سال دیگر برایش قربانی کنند، مانعی ندارد و لازم نیست روزه بگیرد. این اختلاف به خاطر دو دسته از روایات است. یک دسته از روایات که یکی از روایات صحیح السند و ظاهرالدلاله را دیروز خواندیم و همین را میفرمود که اگر قربانی ندارد، اما پولش را دارد و تمکن مالی دارد، باید قربانی کند ولو سال آینده. اگر میتوانند روز عید برایش قربانی کنند و اگر نمیتوانند در ایام تشریق یا ایام نفر یا هر روز ذی الحجه اگر خودش هست قربانی کند و اگر نیست وکالت دهد تا برایش قربانی کنند. و حتی اگر نمیتواند باز نوبت به قربانی میرسد و اگر سال آینده خودش میآید قربانی کند و الاّ وکیلش برایش قربانی کند و نوبت به روزه گرفتن نمیرسد. روایت صحیح السند و ظاهرالدلاله بود و اعراض اصحاب هم روی آن نیست و خیلی روی آن فتوا دادند. اما روایاتی هست که معارض این روایت است و روایت میگوید اگر نمیتواند روزه بگیرد، نوبت به این حرفها میرسد. معنایش اینست که اگر میتواند روز عید قربانی میکند و اگر نمیتواند نوبت به روزه میرسد و باید روزه بگیرد.
صحیحه زرارة، عن أبی عبدالله علیهالسلام: إنه قال : مَنْ لَمْ يَجِدْ ثَمَنَ الْهَدْيِ فَأَحَبَ أَنْ يَصُومَ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ فِي الْعَشْرِ الْأَوَاخِرِ فَلَا بَأْسَ بِذَلِكَ.[1]
مَنْ لَمْ يَجِدْ هَدْياً وَ أَحَبَّ أَنْ يُقَدِّمَ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ فِي أَوَّلِ الْعَشْرِ فَلَا بَأْسَ.[2]
اگر کسی هدی ندارد و دوست دارد آن 3 روز را روزه بگیرد،في أول العشر، فلا بأس.
صحیحه النضر بن قرواش قال: سألت أبا عبدالله (عليه السلام) عن رجل تمتع بالعمرة إلى الحج فوجب عليه النسك فطلبه فلم يجده و هو موسر حسن الحال، وهو یضعف عن الصیام، فما ینبغی له ان یصنع؟ قال: «یدفع ثمن النسک الی من یذبحه بمکة ان کان یرید المضی الی اهله، ولیذبح عنه فی ذی الحجة». [3]
پول دارد و اما هدی ندارد اما تمکن مالی او خوب است و اما روزه گرفتن برایش مشکل است. هدی ندارد برای اینکه نیست و روزه هم نمیتواند بگیرد برای اینکه روزه برایش ضرر دارد. اگر در ماه ذی الحجه میتواند خودش یا دیگری قربانی میکند وگرنه سال آینده خودش یا وکیلش قربانی میکند. گفتند این روایت میگوید آنجا که نتواند روزه بگیرد و الاّ اگر بتواند روزه بگیرد، روز عید موقعی که نتوانست قربانی کند، باید روزه بگیرد. درحقیقت گفتند این دو دسته روایت با هم معارضه ندارند. یک دسته از روایات میفرماید آنجا که میتواند قربانی کند، در روز عید قربانی کند و اگر نمیتواند، روزه بگیرد و این دسته از روایات میگوید اگر روزه برایش ضرر دارد و روز عید نمیتواند قربانی کند، قربانی را عقب بیندازد حتی تا ذی الحجه و حتی تا سال آینده. بسیاری هم روی این حرف فتوا دادند.
اشکال قضیه را اگر بتوانید جواب دهید، حرف خوبیست، آن حرفی که بگوییم اگر روزه برایش ضرر ندارد، روزه بگیرد و اگر روزه برایش ضرر دارد، قربانی کند ولو سال دیگر.
اشکال اینست که «و هو یضعف عن الصیام» در کلام راوی است و نه در کلام امام «سلاماللهعلیه». مطلب دیگر هم اینکه در اطلاق و تقیید باید یکی مثبت و یکی منفی باشد تا ما اطلاق و تقیید درست کنیم و در اینجا هر دو مثبت است. یعنی یکی راجع به کسی است که هدی ندارد و یکی راجع به کسی است که ضعف در روزه گرفتن دارد و ما بخواهیم تقیید کنیم احدهما را به آخر، تقیید مثبت به مثبت است و جایز نیست. مثل اینکه بگوید اکرم العلما و بعد بگوید اکرم العلما عدول و اینها با هم منافات ندارد. اکرم العلما یعنی همه ی آنها و اکرم العلما عدول، یعنی عادلهای علما و ما بخواهیم حمل مطلق بر مقید کنیم و بگوییم اکرم العلما الاّ الفسوق منهم، نمیشود. اطلاق و تقیید آنجاست که یکی مثبت و دیگری منفی باشد و در اینجا این دو روایتی که خواندیم، هر دو مثبت است. یکی میگوید در روز عید اگر قربانی ندارد، روزه بگیرد و یکی میگوید اگر روزه برایش ضعف دارد، قربانی کند ولو غیر از روز عید ولو در سال آینده. اگر بتوانید این دو اشکال را جواب دهید، خوب میشود که بگوییم یک دسته از روایات میگوید اگر در روز عید نمیتوانید قربانی کنید، پس (فصیام ثلاثة ایام) که روایتش را خواندیم و آیه شریفه هم همین را میگوید. آیه شریفه میگوید (و ان لم یجدوا) یعنی هدی را. حال تفاوت ندارد به خاطر اینکه پول ندارد و یا پول دارد اما قربانی نیست و بالاخره لم یجد عرفی است. کسی که در روز عید هرچه گشت گوسفند پیدا نکند، ولو میلیاردر هم باشد، عرف میگوید این نمیتواند گوسفند پیدا کند و آیه ی شریفه هم میگوید حال که نتوانستی گوسفند پیدا کنی، پس روزه بگیر. لذا در آیه شریفه وجدان، وجدان عرفی است و آیه شریفه بیش از این دلالت ندارد و میگوید اگر داری قربانی کن و اگر نداری، روزه بگیر. حال نداشتن منقسم میشود به اقسامی: یک دفعه ندارد برای اینکه از اول فقیر است. یک دفعه هم دارد اما گوسفندش گم شده یا در روز عید گوسفند نایاب شد، آنگاه ﴿لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ﴾[4] و یک بار هم پولدار است و میخواهد گوسفند بخرد اما گوسفند نیست، باز در اینجا ﴿لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ﴾.
لذا اینکه در کلمات صاحب جواهر دیده میشود که میخواهند بین روایات و آیه شریفه تعارض بیندازند، آیه شریفه تاب همه ی این اقسام را دارد و وجدان هم وجدان عرفی است و عقلی نیست و نمیتوانیم آیه ی شریفه را مختص کنیم به یک مورد خاصی. حال دو روایتی میماند که خواندم و نظیر آن چهار ـ پنج روایت هست و روایتها صحیح السند و ظاهرالدلاله است. یک روایت میگوید اگر پول داری اما هدی نداری، نوبت به روزه نمیرسد. باید صبر کنی در غیر روز عید در ایام تشریق و وقتی نیستی پول بگذاری و نائب بگیری و بالاخره نوبت به روزه نمیرسد و هر وقت که شد ولو سال آینده، قربانی کن. لذا چند روایت بود که اگر کسی در روز عید نتوانست قربانی کند و قربانی نبود، روایت میگوید نوبت به روزه نمیرسد بلکه نوبت به ایام تشریق و ایام ذی الحجه و وکالت میرسد و نوبت میرسد به اینکه اگر هیچکدام از اینها نشد، سال آینده خودش یا دیگری قربانی کند.
روایت امروز میگوید اگر نتواند روزه بگیرد، آنوقت این حرفها هست. مرحوم صاحب جواهر و دیگران آن روایتها را تخصیص دادند به این روایت و گفتند معنایش اینست که ﴿لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ﴾ یعنی نتواند روزه بگیرد. و وقتی نتوانست روزه بگیرد، در روز عید هم نمیتواند قربانی کند، پس در ایام تشریق یا ایام نفر یا ایام ذی الحجه قربانی کند و اگر نشد سال آینده قربانی کند. این روایت میگوید اگر نمیتواند روزه بگیرد، پس هر وقت میتواند قربانی کند و اما اگر میتواند روزه بگیرد، اگر نتوانست در روز عید قربانی کند، در روز یازدهم نوبت به روزه میرسد و میتواند آن 3 روز را روزه بگیرد. به عبارت دیگر گفتند روایت امروز مخصصّ روایت دیروز است. مشهور در میان اصحاب هم هست و مرحوم صاحب جواهر هم روی همین تقیید حکم کردند و گفتند روایت امروز یعنی صحیحه نضر مقید روایاتی است که گفت اگر روز عید نمیتوانست، 3 روز بعد و اگر نمیتواند ده روز بعد و اگر باز نمیتواند سال اینده. این روایت میگوید اگر نمیتوانی روزه بگیری سال آینده یا ایام ذی الحجه و اما اگر میتوانی روزه بگیری، وقتی در روز عید نتوانستی قربانی کنی و یا پول نداری و یا قربانی پیدا نمیکنی، آنگاه روزه بگیر و اگر نتوانستی روزه بگیری نوبت به قربانی میرسد ولو در سال آینده.
اگر بتوانید این دو اشکال مرا جواب دهید، اطلاق و تقیید حرف خوبیست و ظهور عرفی هم دارد و مشهور در میان اصحاب هم هست و حرف خوبیست و اینست که اگر کسی روز عید قربانی نداشت، حال یا پول ندارد و یا عذر دارد، باید 3 روز را در مسافرت و 7 روز در وطنش روزه بگیرد.
این روایت که میفرماید اگر نمیتوانی روزه بگیری، این در کلام راوی است و در کلام امام نیست. اگر امام فرموده بودند اگر نمیتوانی روزه بگیری آنگاه ایام ذی الحجه قربانی کن یا برای سال آینده بگذار. اما راوی مسئله پرسیده و گفته در روز عید نمیتوانم قربانی کنم و بدنم هم ضعیف است و نمیتوانم روزه بگیرم، حال چه کنم؟ حضرت فرمودند حال که قربانی نمیتوانی و روزه هم نمیتوانی بگیری، آنگاه نمیشود هر دو را از بین ببری، بنابراین در ایام تشریق یا در ذی الحجه وباز اگر نشد، سال آینده قربانی کن.
لذا راوی فرض خاصی را سوال کرده و درست است. یعنی اگر راوی این را نگفته بود، ما میگفتیم که اگر کسی در روز عید نتوانست قربانی کند و نتواست روزه بگیرد، در روز یازدهم یا در ایام ذی الحجه قربانی کند و یا سال آینده برایش قربانی کنند. روایت فرض کرده (یضعف علیه الصوم). این یک مطلب که گفتن این اطلاق و تقیید که در کلام فقهاست، مشکل است. این قید در کلام راوی است و قید در کلام راوی، روایت را متخصص میکند اما نمیتواند تقیید کند. به عبارت دیگر یک مسئله خاص است و راوی سوال کرده و امام «سلاماللهعلیه» جواب دادند. یکی هم اینکه (و هو یضعُف) امر مثبت است و منفی نیست و در مطلق و مقید و در عام و خاص همه گفتند مثبتین معمولاً قید نیستند. یا غرضی روی آنست. حال یا افضل الفرضین است مثل در باب دعا که شما فضلا گفتید مفاتیح محدث قمی یا مصباح المتهجد مرحوم شیخ قید و اطلاق و تقیید و غیره ندارد و همه افضل الافراض است و همه درست است و زیارت عاشورا میگوید صد لعن و صد سلام. حال اگر کسی ده لعن و ده سلام بخواند، زیارت عاشورا خوانده و اگر کسی یک لعن و یک سلام بخواند، باز زیارت عاشورا را خوانده است. یا در روز عاشورا فقط یک سلام دهد، باز زیارت عاشورا خوانده اما معلوم است آنکه صد لعن و صد سلام با خصوصیات و دعای علقمه بخواند، کجا و آن کجا. بالاخره همه در ادعیه گفتند تعدد مطلوب، افضل فالافضل. در ادعیه مثبت و منفی هم نگفتند بلکه گفتند در باب مستحبات تقیید و تخصیص نیست بلکه تعدد مطلوب است.
این بحث در اصول نشده اما راجع به تقیید مثبتین یا تخصیص مثبتین، اینکه دو امر مثبت است و یکی عام و یکی خاص است گفتند نمیشود آن خاص، آن عام را تخصیص دهد بلکه گفتند قرینه میخواهد. اگر قرینه نباشد، تعدد مطلوب است و باب عام و خاص و مطلق و مقید انجاست که یکی مثبت باشد و یکی منفی باشد و اگر هر دو مثبت یا هر دو منفی است، برمیگردد به تعدد مطلوب یا به کراهت مطلوب. این روایت این اشکال را هم دارد برای اینکه این روایت اینگونه است که:
سألت أبا عبدالله (عليه السلام) عن رجل تمتع بالعمرة إلى الحج فوجب عليه النسك فطلبه فلم يجده و هو موسر حسن الحال، وهو یضعف عن الصیام، فما ینبغی له ان یصنع؟ قال: «یدفع ثمن النسک الی من یذبحه بمکة ان کان یرید المضی الی اهله، ولیذبح عنه فی ذی الحجة».
کلمه «و هو موسر حسن الحال» و «هو یضعف عن الصیام» هر دو مثبتین است و منفی نیست. امام «سلاماللهعلیه» روی این مسئله جواب دادند و فرمودند: یدفع الی من یذبحه فی ذی الحجه عنه و ان لم یذبح اخره الی قابل ذی الحجه، برای کسی که موسرالحال است. یعنی قربانی ندارد اما پولش را دارد و برای کسی که نمیتواند روزه بگیرد. حال عجب اینجاست که مرحوم محقق و بعد هم مرحوم شهید در مسالک و کاشف اللثام و دیگران و من جمله شیخ المشایخ مرحوم صاحب جواهر «و هو موسر حسن الحال» را یک مسئله خصوصی کردند. لذا مرحوم محقق راجع به اینکه چه وقت باید ذبح کرد و چه چیز باید ذبح کرد، مفصل صحبت کردند و ما هم صحبت کردیم و تمام شد و الان دوباره مرحوم محقق یک مسئله ی خصوصی عنوان کردند و آن اینکه اگر کسی در روز عید پول دارد اما هدی ندارد، چه کند؟! طبق این روایت فتوا دادند و فرمودند ایام تشریق یا سال آینده انجام میدهد. یعنی مرحوم محقق قید ندیدند و این از عجایب است که مرحوم محقق دو مسئله عام و خاص کردند و مسئله عام را قبلاً گفتند و تمام شد و مسئله خاص و اینکه «من لایجد له مثمن هدی و یجد الثمن» را چه کند؛ و طبق روایت صحیحه نضر روی آن فتوا دادند.
مسئله قدری مشکل است اما با جوانی شما و کار و انشاء الله فکر شما بتوانیم مسئله را درست کنیم. خلاصه حرف اینست که فقها و من جمله مناسکها، الان اینطور گفتند که در روز عید اگر کسی قربانی نداشته باشد و اما پول داشته باشد، این شخص باید پول را مصرف کند. باید صبر کند در روز یازدهم یا ایام تشریق یا ایام نفر تا ذی الحجه اگر میتواند قربانی کند و اگر نمیتواند سال آینده قربانی کند. آنگاه اگر خودش بتواند خودش قربانی میکند و الاّ وکیل میگیرد. سابقاً بحث کردیم که اگر خودش در مکه است و قربانی هم دارد و پول هم دارد و باید پول را بدهد و قربانی بخرد و کسی برای او ذبح کند ولو اینکه اختیاری باشد. علی کل حالٍ وکالت را جایز دانستند و طبق همان روایت هم در اینجا فتوا دادند و کلمه «و هو یضعف» را انداختند و روی آن بحث نکردند، که این دو صورت دارد و اینکه یک شخصی نمیتواند روزه بگیرد اما میتواند هدی کند ولو سال آینده، حال نوبت به چه میرسد؟! این روایت میگوید باید هدی کند. یا کسی فقیر است و اصلاً نمیتواند هدی کند، آنگاه نوبت به روزه میرسد. روزه در آنجاست که نه ثمن باشد و نه مثمن و قرآن هم همین را دلالت دارد و اما اگر ثمن هست و مثمن نیست یعنی پول دارد و گوسفند ندارد، باید قربانی کند ولو سال آینده برای او قربانی کنند. حرف در اینست که ما میگوییم نمیتواند قید واقع شود و اما مناسکها و من جمله صاحب جواهر میفرمایند که میتواند قید واقع شود.
بحث این بود که اگر کسی قربانی ندارد اما پول قربانی دارد، آیا نوبت به روزه گرفتن میرسد یا نوبت به قربانی میرسد و در طول ذی الحجه اگر خودش هست قربانی کند و اگر خودش نیست برای او قربانی کنند! حتی اگر در ذی الحجه هم نمیتواند، در سال آینده خودش یا دیگران برایش قربانی کنند.
مسئله اختلافی است. بعضی از فقها فتوا دادند که وقتی نتواند در روز عید قربانی کند، نوبت به صوم میرسد. بعضی هم روی همین حرف فتوا دادند که اگر میتواند قربانی کند، در هر روزی از ذی الحجه قربانی کند، مانعی ندارد و حتی پولش را نزد کسی امانت بگذارد و سال دیگر برایش قربانی کنند، مانعی ندارد و لازم نیست روزه بگیرد. این اختلاف به خاطر دو دسته از روایات است. یک دسته از روایات که یکی از روایات صحیح السند و ظاهرالدلاله را دیروز خواندیم و همین را میفرمود که اگر قربانی ندارد، اما پولش را دارد و تمکن مالی دارد، باید قربانی کند ولو سال آینده. اگر میتوانند روز عید برایش قربانی کنند و اگر نمیتوانند در ایام تشریق یا ایام نفر یا هر روز ذی الحجه اگر خودش هست قربانی کند و اگر نیست وکالت دهد تا برایش قربانی کنند. و حتی اگر نمیتواند باز نوبت به قربانی میرسد و اگر سال آینده خودش میآید قربانی کند و الاّ وکیلش برایش قربانی کند و نوبت به روزه گرفتن نمیرسد. روایت صحیح السند و ظاهرالدلاله بود و اعراض اصحاب هم روی آن نیست و خیلی روی آن فتوا دادند. اما روایاتی هست که معارض این روایت است و روایت میگوید اگر نمیتواند روزه بگیرد، نوبت به این حرفها میرسد. معنایش اینست که اگر میتواند روز عید قربانی میکند و اگر نمیتواند نوبت به روزه میرسد و باید روزه بگیرد.
صحیحه زرارة، عن أبی عبدالله علیهالسلام: إنه قال : مَنْ لَمْ يَجِدْ ثَمَنَ الْهَدْيِ فَأَحَبَ أَنْ يَصُومَ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ فِي الْعَشْرِ الْأَوَاخِرِ فَلَا بَأْسَ بِذَلِكَ.[1]
مَنْ لَمْ يَجِدْ هَدْياً وَ أَحَبَّ أَنْ يُقَدِّمَ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ فِي أَوَّلِ الْعَشْرِ فَلَا بَأْسَ.[2]
اگر کسی هدی ندارد و دوست دارد آن 3 روز را روزه بگیرد،في أول العشر، فلا بأس.
صحیحه النضر بن قرواش قال: سألت أبا عبدالله (عليه السلام) عن رجل تمتع بالعمرة إلى الحج فوجب عليه النسك فطلبه فلم يجده و هو موسر حسن الحال، وهو یضعف عن الصیام، فما ینبغی له ان یصنع؟ قال: «یدفع ثمن النسک الی من یذبحه بمکة ان کان یرید المضی الی اهله، ولیذبح عنه فی ذی الحجة». [3]
پول دارد و اما هدی ندارد اما تمکن مالی او خوب است و اما روزه گرفتن برایش مشکل است. هدی ندارد برای اینکه نیست و روزه هم نمیتواند بگیرد برای اینکه روزه برایش ضرر دارد. اگر در ماه ذی الحجه میتواند خودش یا دیگری قربانی میکند وگرنه سال آینده خودش یا وکیلش قربانی میکند. گفتند این روایت میگوید آنجا که نتواند روزه بگیرد و الاّ اگر بتواند روزه بگیرد، روز عید موقعی که نتوانست قربانی کند، باید روزه بگیرد. درحقیقت گفتند این دو دسته روایت با هم معارضه ندارند. یک دسته از روایات میفرماید آنجا که میتواند قربانی کند، در روز عید قربانی کند و اگر نمیتواند، روزه بگیرد و این دسته از روایات میگوید اگر روزه برایش ضرر دارد و روز عید نمیتواند قربانی کند، قربانی را عقب بیندازد حتی تا ذی الحجه و حتی تا سال آینده. بسیاری هم روی این حرف فتوا دادند.
اشکال قضیه را اگر بتوانید جواب دهید، حرف خوبیست، آن حرفی که بگوییم اگر روزه برایش ضرر ندارد، روزه بگیرد و اگر روزه برایش ضرر دارد، قربانی کند ولو سال دیگر.
اشکال اینست که «و هو یضعف عن الصیام» در کلام راوی است و نه در کلام امام «سلاماللهعلیه». مطلب دیگر هم اینکه در اطلاق و تقیید باید یکی مثبت و یکی منفی باشد تا ما اطلاق و تقیید درست کنیم و در اینجا هر دو مثبت است. یعنی یکی راجع به کسی است که هدی ندارد و یکی راجع به کسی است که ضعف در روزه گرفتن دارد و ما بخواهیم تقیید کنیم احدهما را به آخر، تقیید مثبت به مثبت است و جایز نیست. مثل اینکه بگوید اکرم العلما و بعد بگوید اکرم العلما عدول و اینها با هم منافات ندارد. اکرم العلما یعنی همه ی آنها و اکرم العلما عدول، یعنی عادلهای علما و ما بخواهیم حمل مطلق بر مقید کنیم و بگوییم اکرم العلما الاّ الفسوق منهم، نمیشود. اطلاق و تقیید آنجاست که یکی مثبت و دیگری منفی باشد و در اینجا این دو روایتی که خواندیم، هر دو مثبت است. یکی میگوید در روز عید اگر قربانی ندارد، روزه بگیرد و یکی میگوید اگر روزه برایش ضعف دارد، قربانی کند ولو غیر از روز عید ولو در سال آینده. اگر بتوانید این دو اشکال را جواب دهید، خوب میشود که بگوییم یک دسته از روایات میگوید اگر در روز عید نمیتوانید قربانی کنید، پس (فصیام ثلاثة ایام) که روایتش را خواندیم و آیه شریفه هم همین را میگوید. آیه شریفه میگوید (و ان لم یجدوا) یعنی هدی را. حال تفاوت ندارد به خاطر اینکه پول ندارد و یا پول دارد اما قربانی نیست و بالاخره لم یجد عرفی است. کسی که در روز عید هرچه گشت گوسفند پیدا نکند، ولو میلیاردر هم باشد، عرف میگوید این نمیتواند گوسفند پیدا کند و آیه ی شریفه هم میگوید حال که نتوانستی گوسفند پیدا کنی، پس روزه بگیر. لذا در آیه شریفه وجدان، وجدان عرفی است و آیه شریفه بیش از این دلالت ندارد و میگوید اگر داری قربانی کن و اگر نداری، روزه بگیر. حال نداشتن منقسم میشود به اقسامی: یک دفعه ندارد برای اینکه از اول فقیر است. یک دفعه هم دارد اما گوسفندش گم شده یا در روز عید گوسفند نایاب شد، آنگاه ﴿لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ﴾[4] و یک بار هم پولدار است و میخواهد گوسفند بخرد اما گوسفند نیست، باز در اینجا ﴿لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ﴾.
لذا اینکه در کلمات صاحب جواهر دیده میشود که میخواهند بین روایات و آیه شریفه تعارض بیندازند، آیه شریفه تاب همه ی این اقسام را دارد و وجدان هم وجدان عرفی است و عقلی نیست و نمیتوانیم آیه ی شریفه را مختص کنیم به یک مورد خاصی. حال دو روایتی میماند که خواندم و نظیر آن چهار ـ پنج روایت هست و روایتها صحیح السند و ظاهرالدلاله است. یک روایت میگوید اگر پول داری اما هدی نداری، نوبت به روزه نمیرسد. باید صبر کنی در غیر روز عید در ایام تشریق و وقتی نیستی پول بگذاری و نائب بگیری و بالاخره نوبت به روزه نمیرسد و هر وقت که شد ولو سال آینده، قربانی کن. لذا چند روایت بود که اگر کسی در روز عید نتوانست قربانی کند و قربانی نبود، روایت میگوید نوبت به روزه نمیرسد بلکه نوبت به ایام تشریق و ایام ذی الحجه و وکالت میرسد و نوبت میرسد به اینکه اگر هیچکدام از اینها نشد، سال آینده خودش یا دیگری قربانی کند.
روایت امروز میگوید اگر نتواند روزه بگیرد، آنوقت این حرفها هست. مرحوم صاحب جواهر و دیگران آن روایتها را تخصیص دادند به این روایت و گفتند معنایش اینست که ﴿لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ﴾ یعنی نتواند روزه بگیرد. و وقتی نتوانست روزه بگیرد، در روز عید هم نمیتواند قربانی کند، پس در ایام تشریق یا ایام نفر یا ایام ذی الحجه قربانی کند و اگر نشد سال آینده قربانی کند. این روایت میگوید اگر نمیتواند روزه بگیرد، پس هر وقت میتواند قربانی کند و اما اگر میتواند روزه بگیرد، اگر نتوانست در روز عید قربانی کند، در روز یازدهم نوبت به روزه میرسد و میتواند آن 3 روز را روزه بگیرد. به عبارت دیگر گفتند روایت امروز مخصصّ روایت دیروز است. مشهور در میان اصحاب هم هست و مرحوم صاحب جواهر هم روی همین تقیید حکم کردند و گفتند روایت امروز یعنی صحیحه نضر مقید روایاتی است که گفت اگر روز عید نمیتوانست، 3 روز بعد و اگر نمیتواند ده روز بعد و اگر باز نمیتواند سال اینده. این روایت میگوید اگر نمیتوانی روزه بگیری سال آینده یا ایام ذی الحجه و اما اگر میتوانی روزه بگیری، وقتی در روز عید نتوانستی قربانی کنی و یا پول نداری و یا قربانی پیدا نمیکنی، آنگاه روزه بگیر و اگر نتوانستی روزه بگیری نوبت به قربانی میرسد ولو در سال آینده.
اگر بتوانید این دو اشکال مرا جواب دهید، اطلاق و تقیید حرف خوبیست و ظهور عرفی هم دارد و مشهور در میان اصحاب هم هست و حرف خوبیست و اینست که اگر کسی روز عید قربانی نداشت، حال یا پول ندارد و یا عذر دارد، باید 3 روز را در مسافرت و 7 روز در وطنش روزه بگیرد.
این روایت که میفرماید اگر نمیتوانی روزه بگیری، این در کلام راوی است و در کلام امام نیست. اگر امام فرموده بودند اگر نمیتوانی روزه بگیری آنگاه ایام ذی الحجه قربانی کن یا برای سال آینده بگذار. اما راوی مسئله پرسیده و گفته در روز عید نمیتوانم قربانی کنم و بدنم هم ضعیف است و نمیتوانم روزه بگیرم، حال چه کنم؟ حضرت فرمودند حال که قربانی نمیتوانی و روزه هم نمیتوانی بگیری، آنگاه نمیشود هر دو را از بین ببری، بنابراین در ایام تشریق یا در ذی الحجه وباز اگر نشد، سال آینده قربانی کن.
لذا راوی فرض خاصی را سوال کرده و درست است. یعنی اگر راوی این را نگفته بود، ما میگفتیم که اگر کسی در روز عید نتوانست قربانی کند و نتواست روزه بگیرد، در روز یازدهم یا در ایام ذی الحجه قربانی کند و یا سال آینده برایش قربانی کنند. روایت فرض کرده (یضعف علیه الصوم). این یک مطلب که گفتن این اطلاق و تقیید که در کلام فقهاست، مشکل است. این قید در کلام راوی است و قید در کلام راوی، روایت را متخصص میکند اما نمیتواند تقیید کند. به عبارت دیگر یک مسئله خاص است و راوی سوال کرده و امام «سلاماللهعلیه» جواب دادند. یکی هم اینکه (و هو یضعُف) امر مثبت است و منفی نیست و در مطلق و مقید و در عام و خاص همه گفتند مثبتین معمولاً قید نیستند. یا غرضی روی آنست. حال یا افضل الفرضین است مثل در باب دعا که شما فضلا گفتید مفاتیح محدث قمی یا مصباح المتهجد مرحوم شیخ قید و اطلاق و تقیید و غیره ندارد و همه افضل الافراض است و همه درست است و زیارت عاشورا میگوید صد لعن و صد سلام. حال اگر کسی ده لعن و ده سلام بخواند، زیارت عاشورا خوانده و اگر کسی یک لعن و یک سلام بخواند، باز زیارت عاشورا را خوانده است. یا در روز عاشورا فقط یک سلام دهد، باز زیارت عاشورا خوانده اما معلوم است آنکه صد لعن و صد سلام با خصوصیات و دعای علقمه بخواند، کجا و آن کجا. بالاخره همه در ادعیه گفتند تعدد مطلوب، افضل فالافضل. در ادعیه مثبت و منفی هم نگفتند بلکه گفتند در باب مستحبات تقیید و تخصیص نیست بلکه تعدد مطلوب است.
این بحث در اصول نشده اما راجع به تقیید مثبتین یا تخصیص مثبتین، اینکه دو امر مثبت است و یکی عام و یکی خاص است گفتند نمیشود آن خاص، آن عام را تخصیص دهد بلکه گفتند قرینه میخواهد. اگر قرینه نباشد، تعدد مطلوب است و باب عام و خاص و مطلق و مقید انجاست که یکی مثبت باشد و یکی منفی باشد و اگر هر دو مثبت یا هر دو منفی است، برمیگردد به تعدد مطلوب یا به کراهت مطلوب. این روایت این اشکال را هم دارد برای اینکه این روایت اینگونه است که:
سألت أبا عبدالله (عليه السلام) عن رجل تمتع بالعمرة إلى الحج فوجب عليه النسك فطلبه فلم يجده و هو موسر حسن الحال، وهو یضعف عن الصیام، فما ینبغی له ان یصنع؟ قال: «یدفع ثمن النسک الی من یذبحه بمکة ان کان یرید المضی الی اهله، ولیذبح عنه فی ذی الحجة».
کلمه «و هو موسر حسن الحال» و «هو یضعف عن الصیام» هر دو مثبتین است و منفی نیست. امام «سلاماللهعلیه» روی این مسئله جواب دادند و فرمودند: یدفع الی من یذبحه فی ذی الحجه عنه و ان لم یذبح اخره الی قابل ذی الحجه، برای کسی که موسرالحال است. یعنی قربانی ندارد اما پولش را دارد و برای کسی که نمیتواند روزه بگیرد. حال عجب اینجاست که مرحوم محقق و بعد هم مرحوم شهید در مسالک و کاشف اللثام و دیگران و من جمله شیخ المشایخ مرحوم صاحب جواهر «و هو موسر حسن الحال» را یک مسئله خصوصی کردند. لذا مرحوم محقق راجع به اینکه چه وقت باید ذبح کرد و چه چیز باید ذبح کرد، مفصل صحبت کردند و ما هم صحبت کردیم و تمام شد و الان دوباره مرحوم محقق یک مسئله ی خصوصی عنوان کردند و آن اینکه اگر کسی در روز عید پول دارد اما هدی ندارد، چه کند؟! طبق این روایت فتوا دادند و فرمودند ایام تشریق یا سال آینده انجام میدهد. یعنی مرحوم محقق قید ندیدند و این از عجایب است که مرحوم محقق دو مسئله عام و خاص کردند و مسئله عام را قبلاً گفتند و تمام شد و مسئله خاص و اینکه «من لایجد له مثمن هدی و یجد الثمن» را چه کند؛ و طبق روایت صحیحه نضر روی آن فتوا دادند.
مسئله قدری مشکل است اما با جوانی شما و کار و انشاء الله فکر شما بتوانیم مسئله را درست کنیم. خلاصه حرف اینست که فقها و من جمله مناسکها، الان اینطور گفتند که در روز عید اگر کسی قربانی نداشته باشد و اما پول داشته باشد، این شخص باید پول را مصرف کند. باید صبر کند در روز یازدهم یا ایام تشریق یا ایام نفر تا ذی الحجه اگر میتواند قربانی کند و اگر نمیتواند سال آینده قربانی کند. آنگاه اگر خودش بتواند خودش قربانی میکند و الاّ وکیل میگیرد. سابقاً بحث کردیم که اگر خودش در مکه است و قربانی هم دارد و پول هم دارد و باید پول را بدهد و قربانی بخرد و کسی برای او ذبح کند ولو اینکه اختیاری باشد. علی کل حالٍ وکالت را جایز دانستند و طبق همان روایت هم در اینجا فتوا دادند و کلمه «و هو یضعف» را انداختند و روی آن بحث نکردند، که این دو صورت دارد و اینکه یک شخصی نمیتواند روزه بگیرد اما میتواند هدی کند ولو سال آینده، حال نوبت به چه میرسد؟! این روایت میگوید باید هدی کند. یا کسی فقیر است و اصلاً نمیتواند هدی کند، آنگاه نوبت به روزه میرسد. روزه در آنجاست که نه ثمن باشد و نه مثمن و قرآن هم همین را دلالت دارد و اما اگر ثمن هست و مثمن نیست یعنی پول دارد و گوسفند ندارد، باید قربانی کند ولو سال آینده برای او قربانی کنند. حرف در اینست که ما میگوییم نمیتواند قید واقع شود و اما مناسکها و من جمله صاحب جواهر میفرمایند که میتواند قید واقع شود.