درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الطهارة
89/11/20
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : اخذ اجرت بر تغسیل میت
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
بحث درباره این مسئله 6 بود که به مرحوم سید دو سه تا نفمیدگی داریم لذا دو دفعه عبارت عروه را بخوانم ببینیم چه باید گفت.
میفرمایند لایجوز اخذ الاجره علی تغسیل المیت بل لو کان داعیه علی التغسیل اخذ الاجره علی وجه ینافی قصد القربه بطل الغسل که حرف اول این است حرام است اخذ اجرت چرا حرام است؟ فرمودهاند برای این که حقی از این میت بر گردن این است و چون حقی از این میت بر گردن این است لذا اخذ اجرت در مقابل حقش گرفتن حرام است ، دیگر خواه ناخواه وقتی حرام باشد در ملکش هم وارد نمیشود حالا راستی این حق الناس است؟ اگر این حق الناس باشد واجب است همه واجبات کفائی چنین باشد، تفاوت که نمیکند بین غسل میت و سایر واجبات کفائیه، برای همه ما طلبهها واجب کفایی است درس بخوانیم ملا بشویم مردم را هدایت کنیم برای بعضی از شماها واجب عینی است که این کار را بکنید حالا این واجب حق الناس است یا حق الله است ؟ اثبات کردن این که این حق الناس است از نظر عقلاء جور نمیآید از نظر اسلام هم نداریم جایی که واجبات کفائیه را بگویند اینها حق الناس است لذا این جمله مرحوم سید که در آخر کار دو دفعه تکرار میکنند نمیدانیم یعنی چه؟ یعنی اخذ اجرت برای تغسیل میت، نه به عنوان این که منافات با قصد قربت دارد آن را بعد میگویند، چون واجب کفایی است حق الناس است که مرحوم صاحب جواهر هم اشاره دارند حق دارد به این که این را غسلش بدهد بخواهد پول در مقابلش بگیرد مثل این است که یک کسی بدهکار باشد به کسی بگوید من بدهیام را میدهم به شرطی که مثلا یک میلیون به من بدهی، یک میلیون بده تا بدهکاریام را بدهم خب معلوم است این حق الناس است و یک میلیون در ملکش نمیآید و اکل مال به باطل است حالا میشود گفت راجع به همه واجبات کفائیه من جمله غسل دادن، بگوییم این حق الناس است نه حق الله.
گفتم یک لازمه حرف این است که همه واجبات کفائیه را ما حق الناس حساب بکنیم و این عقلائیت که ندارد توی فقه ما هم کسی نگفته که واجبات کفائیه اینها خود مرحوم سید هم جای دیگر نمیگوید، نمیدانم چه در نظر مبارک ایشان بوده است که این غسل را و همچنین تکفین که آن دیگر قصد قربت هم نمیخواهد، نماز، دفن، این چهار تا اینها حق الله نیستند حق الناس هستند و چون حق الناس است لایجوز اخذ الاجره علی تغسیل المیت ، نه عقلائیت دارد نه شرعیت دارد ، عقلائیت ندارد عقلاء آنها هم واجب کفایی دارند دیگر، این را هیچ کدام حق الناس نمیدانند، حق الناس مربوط به اموال مردم است و مربوط به حقوق مردم است و یک کسی مال یک کسی را خورده باشد بخواهد تصرف در مال کسی بکند بخواهد تصرف در حق کسی بکند حق کسی را پایمال بکند اینها میشود حق الناس و اما ما طلبهها به وجوب کفایی باید درس بخوانیم پس بنابراین مردم به ما حق دارند و اگر نخوانیم حق الناس کردهایم یا مثلاً دیگر میدانید این واجبات کفائیه حتی مثلا نجار به عنوان واجب کفایی برایش واجب است کاسبی به نحو وجوب کفایی حالا ما طلبهها هم خب معلوم است برایمان واجب کفایی است، گفتم برای بعضی از شما فضلاء که استعداد خوب باشد و زمینه خوب باشد دروضع فعلی که افت علم هم داریم ترقی در علم و برسد به مرجعیت خیلی کم شده برای خیلی شماها حالا یا بعضی از شماها واجب عینی است حالا در حالی که واجب عینی است یکی کسی بگوید این حق الناس است، لذا به شما گفتم که مطالعه کنید ببینیم که از شما میشود استفاده کرد یا نه؟ .
حالا این جمله اول را قبول نداریم میآییم سر جمله دوم که میفرماید بل لو کان داعیه علی التغسیل اخذ الاجره علی وجه ینا فی قصد القربه بطل الغسل ایضا یعنی همین جور که صورت اول باطل است صورت دوم هم این غسل دادن قصد قربت میخواهد و اگر پول بگیرد برای غسل دادن منافات با قصد قربت دارد آن حرام را که به جا آورده چون حق الناس است غسلش هم باطل است هم حرام است هم غسلش باطل است خب ما دیروز میگفتیم، قبلا صحبت کردیم به چه دلیل میگویید که غسل دادن واجب تعبدی است واجب عبادی است؟ چرا واجب توصلی نباشد؟ خب شما در تکفین در تدفین میگویید که این اگر پول بگیرد برای این که خاکش بکند برای این که کفنش بکند طوری نیست برای این که عبادی نیست توصلی است و منافات با قصد قربت ندارد، خب به چه دلیل؟ آن جا میگویید اجماع هست و بعد هم میآییم صحبت میکنیم اشکالی در مسئله نیست ، این جا چه؟ باید بگویید اجماع در مسئله هست و الا یک دلیل بتوانید بیاورید بر این که این تغسیل غیر تکفین است ، تکفین را اگر کفن کند برای پول طوری نیست اما غسل بدهد برای پول باطل است میگوییم چرا؟ ما اصلا میگوییم قصد قربت ندارد هر چهار تا را دیروز میگفتم ما میگوییم هر چهار تا اینها توصلی هستند نه تعبدی، برای این که بعد میآییم دربارهاش صحبت میکنیم نماز میت اسمش نماز است و اما حتی وضو هم نمیخواهد وقتی این جور باشد که نماز نیست، نماز بدون وضو که معلوم است نماز نیست بنابراین اسمش نماز است حالا پول میگیرد برای این که نماز میت بخواند، سر نماز میت جنگ میکنند با هم، آن پسر میخواهد آن مرادش، آن پسر میخواهد آن مرادش و بالاخره جنگ و دعوا دارند، میآید نماز بخواند خیلی خوشحال است از این که زور شد میخواهد نماز بخواند ، خب خیلی بد است خیلی زشت است اما این نماز باطل است چرا؟اگر خیلی بالا برویم دلیل که آوردهاند میگویند که غسل جنابت میخواهی بکنی قصد قربت میخواهد خب غسل میت هم میخواهی بکنی قصد قربت میخواهد، میگوییم خب این که قیاس است ، ما قیاس بکنیم آن غسل را به این غسل، این غسل جنابت غسل خودش است، این غسل دیگری است و ما بخواهیم بگوییم قصد قربت میخواهد یک قیاس بکنیم ظاهراً وجهی ندارد. من میگویم که در کفن کردن و دفن کردن مسلم است قصد قربت نمیخواهد چرا؟ میگویند دلیل نداریم، خب در غسل و نمازش هم میگوییم قصد قربت نمیخواهد چرا؟ دلیل نداریم، مگر کسی از اجماع بترسد آن یک حرف دیگر است بگوید که آقا اجماع توی مسئله هست و این 4 تا دو تایش قصد قربت میخواهد دو تایش قصد قربت نمیخواهد دلیل هم نداریم و اجماع هست و خیلی خوب، اما راستی اگر بخواهیم بحث طلبگی بکنیم اجماع هم منصوص است، محتمل المدرکیه است معلوم المدرکیه است ، این هم حرف دوم که ایشان میفرمایند که چون قصد قربت میخواهد بنابراین واجب عبادی است و چون واجب عبادی است باید قصد قربت بکند.
حرف سوم که این دیگر مشکلتر از حرف اول و دوم است میفرماید نعم لو کان داعیه هو القربه و کان الداعی علی الغسل بقصد القربه اخذ الاجره صح الغسل لکن مع ذلک اخذ الاجره حرام، اگر داعی بر داعی درست کردیم گفتیم که این پول میگیرد برای این که غسل با قصد قربت انجام بدهد اسمش را میگذارند داعی بر داعی ، میگویند طوری نیست ، غسل صحیح است اما پول گرفتن در مقابلش حرام است ، خب غسل صحیح است معلوم میشود ایشان داعی بر داعی را قبول دارد، مرحوم سید در داعی بر داعی اختلاف فتوی دارند بعضی اوقات داعی بر داعی را قبول میکنند بعضی اوقات قبول نمیکنند این جا از جاهایی است که داعی بر داعی را قبول کردهاند میفرماید اگر داعی بر داعی باشد غسل صحیح است و دیروز میگفتم داعی بر داعی 99 درصد بندهها که عبادت میکنند داعی بر داعی است و کم پیدا میشود که داعی فقط آن عبادت باشد، نه، محرک یک چیزهای دیگر است آن محرک که اسمش را میگذاریم داعی موجب میشود این نماز بخواند ، اما نماز را دیگر با قصد قربت میخواند دیگر، بدون قصد قربت که نمیخواند، نماز میخواند با قصد قربت اما محرک این نماز با قصد قربت یک چیز دیگر است رفتن به بهشت است، نرفتن به جهنم است خیر دنیا و آخرت است خدا تأمین آتیهاش را بکند، تأمین آتیه برای اولادش و اینها یک در میلیون، یک در صد پیدا نمیشود که داعی فقط عبادت باشد معمولاً همه عبادتها محرکش غیر عبادت است، آن داعی میشود آن محرک تحریک میکند انسان را وامیدارد عبادت میکند عبادت کدام است؟ قربه الی الله عبادت بدون قربه الی الله که آن محرک نمیگوید که نماز بدون قصد قربت بخوان، آن میگوید میخواهی بهشت بروی نماز با قصد قربت بخوان، میخواهی جهنم نروی نماز با قصد قربت بخوان، اما آن محرک که میگوید دنیا میخواهی دنیای آباد ، اگر دنیای آباد میخواهی نماز، رابطه با خدا. و اینها قرآن پر است من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوه طیبه اگر دنیای آباد میخواهی عمل صالح که زیر بنایش ایمان باشد و حتی راجع به اولاد ولیخش الذین لو ترکوا من خلفهم ذریه ضعافا خافوا علیهم فلیتقوا الله، اگر میخواهی بچههایت در رفاه باشند تقوی، یعنی قرآن همین جا میگوید که محرک تأمین آتیه برای بچهها، محرک چیست تقوی. همه جا، میشود داعی بر داعی.
مرحوم سید این جا داعی بر داعی را قبول کرد برای این که میفرمایند که نعم لو کان داعیه هو القربه و کان الداعی علی الغسل بقصد القربه ، داعی اخذ الاجره صح الغسل خب تا این جا داعی بر داعی و غسل صحیح شد، این غسال میداند اگر قصد قربت نکند باطل است پولش حرام است لذا برای این که پولش حلال باشد پول میگیرد غسل میدهد با قصد قربت ، میفرماید صح الغسل اما این غسال این پول را که میگیرد حرام است لکن مع ذلک یعنی با صحت این غسل اخذ الاجره حرام، بخواهد اجرت بگیرد حرام است این دیگر چرا؟ اگر غسل صحیح است با پول گرفتن خب آن پول گرفتن یعنی داعی است و کار خوب است و حرام نیست ، حالا این پول گرفته برای این که غسل بدهد قربه الی الله غسل هم داده قربه الی الله و اتفاقا این مستحق هم شده یعنی پول به او ندهند دیگر حق الناس است ، حتما باید پول به او بدهند، حالا از یک طرف مرحوم سید همین جا میفرمایند این پول گرفتن درست است برای که این میگویند صح الغسل خب صح الغسل این مستحق میشود برای این که پول گرفتن داعی شده برای این که قصد قربت بکند خب بنابراین این پول گرفتن مستحق میشود دیگر، مستحق این پول میشود، فرض همین است که مرحوم سید داعی بر داعی را درست کرده میفرماید که اگر کسی برای پول گرفتن غسل بدهد اما غسل قربه الی الله میگویند درست است میفرمایند که آن پول گرفتن داعی شده غسل قربه الی الله بدهد میگویند غسل صحیح است اما پول گرفتن حرام است ، این یک تهافت حسابی در کلام است اگر پول گرفتن موجب شده غسل قربه الی الله بدهد غسل صحیح باشد وقتی غسل را داد مستحق پول گرفتن میشود دیگر نمیشود که داعی بر داعی باشد بگوییم آن محرک دیگر باز هیچ، لذا این جمله بعدشان اخذ الاجره حرام که این تکرار آن صدر است ، حالا مثل صاحب جواهر مثلاً فرمودهاند این جوری که مرحوم سید میگویند نه، ایشان از اول فرمودهاند که این حق الناس است ولو عبادی هم نباشد ولو توصلی باشد حق الناس است و حق الناس این است که غسل را مجانی بدهد، اما حق الناس است به چه دلیل؟ ولی اشکال مهمی که به مرحوم سید هست این است که آقای سید شما اگر داعی بر داعی درست کردید دیگر نباید بگویید که یحرم اخذ الاجره ، شما برای اخذ اجرت رفتید داعی بر داعی و تمحل فقهی و درستش کردید وقتی درست کردید باید بفرمایید که صح الغسل و صح اخذ الاجره ، اما لکن مع ذلک اخذ الاجره حرام ظاهراً جور نمیآید، اگر گرفتن اخذ اجرت حلال باشد دیگر چرا حرام است ؟ اگر داعی باشد داعی است برای این که من نماز بخوانم با قصد قربه ، خب معنای داعی یعنی محرک من آن است اگر محرک من آن باشد خواه ناخواه معنایش این است که غسل را بده با قصد قربت مستحق پول میشوی پول بگیر، برای این که فرض همین است میخواهد پول بگیرد چکار بکند؟ اگر بخواهد پول بگیرد برای قصد قربت که نمیشود، مرحوم سید میگویند خب داعی بر داعی درست کن و آن محرک پول گرفتن اما غسل بده با قصد قربت مثل نماز استیجاری ، نماز استیجاری اگر پول به او ندهند یک رکعت نماز هم نمیخواند اما پول میگیرد و درست نماز را میخواند با قصد قربت حسابی، اگر یک آدم متدینی مثل طلبهها باشد به نماز مردم بیشتر اهمیت میدهد تا نماز خودش ، بعضی از طلبهها راستی مقیدند حتی از من سؤال میکنند ما نماز را به نام آن نماز استیجاری یعنی مقیدند دلش میخواهد که این میت بیشتر ثواب ببرد امام جماعت است نماز جماعت هایش را به عنوان آن نماز استیجاری میخواند اما بالاخره اگر پول ندهند یک رکعت هم نمیخواند محرک پول است اما پول برای چه؟ برای نماز بدون قصد قربت؟ نه، برای غسل بدون قصد قربت؟ نه، بلکه برای نماز با قصد قربت خب الان این نماز با قصد قربت را خواند خب میرود میگوید نماز میت را خواندم پولم را بده ، مستحق هم میشود، اجاره است و مال الاجاره را باید بدهد و آن میتواند طلب بکند آن هم باید بدهد حق الناس هم هست نماز را خواند قربه الی الله ، ذمه میت را بری کرده حالا الان استحقاق پول دارد اگر پول را به او ندهند حق الناس کردهاند حتما باید پول را بدهند ، این هم برود حتی شکایت کند پول را بگیرد هیچ اشکال ندارد دیگر، اما مرحوم سید میفرمایند که نماز درست است اما پول را بخواهد بگیرد حرام است لذا نمیتواند این طلبه برود بگوید بابا لنگ هستم نماز خواندهام برایت پولم را بده، نمیتواند ، نمیشود درست کرد حرف مرحوم سید را.
یک حرف دیگر مشهور در میان فقهاء شده و در میان متشرعه مرحوم سید این جا هم دارند و آن این است که این داعی بر داعی درست نمیکنیم پول را میدهد برای این که این میت را نظیفش بکند یعنی این میت را باید اول نظیفش بکند، کیسه کاری بکند لیف زنی بکند و آن پول را برای این میگیرد نه برای غسل دادن میگویند اگر برای این باشد طوری نیست، پول برای مقدمات، یک چیز مشهوری شده ، اما این ظاهراً پایه ندارد اصلاً مثلاً یک در هزار این غسالها هم پیدا نمیشود که متوجه باشد که این پولی که میخواهد بگیرد برای این است که مثلا لباسهای این را میخواهد در بیاورد، میخواهد تنظیفش بکند، نجس است میخواهد پاکش بکند، اصلاً به ذهن نمیآید، باید این را به ذهنش بیاورند. چیزی است که عرفیت ندارد، آن وقت که عرفیت نداشت میخواهید شرعیتش بدهید، ...
یا مثلاً میگذارندش توی اتاق این از توی اتاق میآوردش توی غسالخانه اینها دیگر غسل نیست و غسل نیست پول میگیرد برای اینها ، خب یک تمحل فقهی است اما همین مقدمات واجب است یا نه؟ خب مسلم است این مقدمه واجب یا عقلی است شارع مقدس امضا کرده یا نه، شرعی هم هست اختلاف است ،خب میدانید اختلاف است مقدمه واجب واجب است یا نه؟ خب وقتی واجب شد دیگر مثل آن غسل دادن میبیند چه فرقی میکند؟ همین جور که اخذ اجرت روی غسل نمیشود با قصد قربت ، روی توصلی هم نمیشود، نظافت کردن یا امثال اینها بالاخره در مقابل واجب میخواهد چیز بگیرد الا این که یک کسی از بیخ عرب بشود بگوید که نه، اصلاً پول گرفتن هیچ اشکال ندارد و آن که اشکال دارد این که نتواند قصد قربت بکند قصد قربتش را هم درست میکنیم، دیگر اگر به این جاها رسید احتیاج به این که پول بگیرد نه برای غسل، برای مقدمات دیگر احتیاج به این حرفها هم نداریم. فتلخص مما ذکرناه این که غسل دادن برای پول گرفتن این تمحلها اشکال ندارد وقتی اشکال نداشت دیگر خواه ناخواه اگر قصد قربت بخواهد میکند اگر قصد قربت هم نمیخواهد یا مستحب یا اصلاً نمیکند غسل هم درست است و پول گرفتنش هم باید بگویید جایز است ، حالا باز هم چون مسئله راستی مسئله مشکلی است یعنی روی فرمایش مرحوم سید که غسل صحیح است اما پول گرفتن برای اصل غسل حرام است یعنی حتی مستحق نمیشود پول در ملکش نمیآید اما برای مقدمات بگیرد پول گرفتن طوری نیست خب به مرحوم سید میگوییم آقا اگر این قصد قربتش را درست کردید دیگر هر دو میشود مثل هم، هر دو میشود واجب وقتی هر دو شد واجب یا بگویید مطلقا پول گرفتن حرام است یا بگویید مطلقا پول گرفتن درست است و حقش این است که مطلقا پول گرفتن درست است چه برای مقدمه چه برای ذی المقدمه، برای ذی المقدمهاش عرفیت دارد برای این که همه عقلاء این کارها را میکنند برای پول گرفتن و حتی مثلا ما طلبهها بالاخره میخواهیم اداره بشویم، آن کاسب میخواهد نفع ببرد، این غسال هم میخواهد زن و بچهاش را اداره بکند خب همه اینها عقلاء میگویند پول گرفتن در مقابل اینها طوری نیست منبرش هم همین است الان مثلا مشهور شده منبری نباید طی کند منبری نباید پول بگیرد اگر منبری پول بگیرد پول گرفتنش در ملکش نمیآید اما وقتی نوبت به خودش میرسد ، من نمیگویم حالا پول گرفتن خوب است، خوب است به این معنا طی بکند خب حالا اخلاقی بگویید بد است اما حالا طی نکند این جوری است که پاکت را به او میدهند ، میگفت پاکت را به من دادند بعد که رفتم بیرون پاکت را باز کردم گفت من روضه خواندم، چای دادم قربه الی الله، شما هم منبرش را رفتید قربه الی الله خدا پاداش بدهد به ما هردو انشاء الله ، حالا در مقابل اینها طی کند خب چه اشکال دارد؟ بد است من نمیگویم که ما باید طی کنیم اما مردم باید وظیفه شناس باشند مردم باید حق مار ا بدهند عالی بدهند وقتی حق خودشان میشود عالی میگیرند وقتی حق ما میشود پایمال میکنند حسابی پایمال میکنند آن خمسش و آن هم پول منبرش و آن هم اگر یک ماشین از ما دیدند از بس نگاه میکنند ماشین سوراخ میشود، خودش چه ماشینها اما این طلبه ، نمیدانیم چه بگوییم حالا علی کل حال دیگر این حرف را نزده بودیم بهتر بود طلبهها مظلومند، همیشه مظلوم بودند، الان هم مظلومند اما علی کل حال این حرف مرحوم سید را نمیتوانیم درستش بکنیم اگر یک مردی پیدا بشود این حرف مرحوم سید را درست کند حتما یک جایزه میخواهد جایزهاش را هم در میان شما به او میدهیم.
و صلی الله علی محمد و آل محمد