درس خارج فقه آیت الله مظاهری
کتاب الطهارة
89/11/16
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع :شرایط غسل میت
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی.
مسئله امروز به بعد راجع به شرایط غسل میت است. 5 شرط در این جا ذکر میکنند و سابقا گفتهایم هیچ کدامش لازم نیست. شرط اول فرمودهاند قصد قربت.
و ما گفتیم دلیل بر قصد قربت در غسل میت نداریم. اگر میت را غسل بدهد برای این که پول بگیرد که معمولاً هم غسالها اگر پول نباشد غسل نمیدهند و مرحوم سید، دیگران میخواستند تمسک بکنند به این که ما اگر غسل بکنیم قصد قربت میخواهد پس میت هم اگر بخواهیم غسل بدهیم قصد قربت میخواهد و این که قیاس است و نمیشود گفت لذا در سابق صحبت کردیم که غسل دادن مثل کفن کردن است همین طور که مسلم پیش اصحاب است کفن کردن دفن کردن قصد قربت نمیخواهد و صد در صد اگر برای پول باشد طوری نیست غسل دادنش هم مثل کفن کردن مثل دفن کردن است.
شرط دوم فرمودهاند طهاره الماء آبی که غسل میدهد باید پاک باشد خب این خیلی گفتن ندارد معلوم است با آب نجس نمیشود میت نجس را طاهرش کرد و بدن نجس باشد، آب نجس باشد دست آن غسال نجس باشد معلوم است اینها را هم باید طاهر کرد و ظاهراً وجهی برای گفتن نداریم.
سوم که همان دوم است اما ازاله نجاست است ، از اله نجاست از بدن میت.
این هم معلوم است اگر دست ما نجس باشد بخواهیم پاکش بکنیم اول باید زوال عین بکنیم بعد آب بریزیم روی دست تا پاک بشود، میت هم اگر خون در بدنش است خب معلوم است این خون را باید پاک کرد.
یک مسئله دیگر هست که این جا نمی گویند، بعد میگویند این که آیا اگر در حالی که غسل میدهد زوال نجاست هم بکند میشود یا نه؟ این مسئلهاش بعد میآید اما سابقا راجع به غسل خودمان، راجع به وضوی خودمان گفته شده و ما گفتیم مانعیدارد در حالی که ازاله نجاست میشود نیت غسل نیت وضو هم بکند و این که اول باید پاک باشد بعد غسل بکند ظاهراً وجهی ندارد، لذا این هم مسئلهاش سابقا گفته شد، بعد هم میآید، گفته میشود، مشهور در میان اصحاب فرمودهاند باید نه زوال عین، اول طاهر بکند بعد غسل بدهد مثل بدن خودمان هم مشهور در میان اصحاب است اول باید طاهر بکند، طاهر از خبث، بعد طاهر از حدث پیدا بشود.
این هم دلیلی برایش نداریم دیگر ممکن است شماها استظهار بکنید قبول نداریم، من هم استظهار بکنم نه، وجهی برای این که باید قبلا طاهر بشود نداریم.
مسئله چهارم هم فرمودهاند ازاله المانع عن وصول الماء.
خب این هم معلوم است غسل خودمان هم، وضو، نگفته بودند هم دیگر معلوم است که باید اول مانع رفع بشود تا بشود وضو بگیریم، این دیگر گفتن لازم نیست و در میت هم اگر مانعی هست مثل این که چسب مثلا روی بدنش چسباندهاند خب این چسبها را بخواهد غسل بدهد باید رفع بکند تا بتواند غسل بدهد، غسل روی مانع که نمیشود مگر جبری باشد، آن هم باز یک معنای عرفی است، چنانچه ما وضوی جبیره میگیریم و تعبد نیست و یک معنای عرفی است سابقا هم دربارهاش صحبت کردیم غسل جبیره برای خودمان برای میت همین طور است حالا اگر میشود عرف میگوید که مانع را رفع کن، اگر نمیشود عرف میگوید همین جور غسلش بده، همین جور وضو بگیر، در این جا هم همین است، اگر مانعی چسبیده به بدن میت باشد نشود بر طرف کنیم معلوم است عرف میگوید غسلش بده اسمش را میگذاریم جبیره و اگر هم مانع را میشود رفع کرد که حالا بحث ما همین است خب مانع را رفع میکنید.
پنجم میفرماید اباحه الماء و ظرفه و مصبه و مجری الغساله و محل الغسل حتی الفضا و اباحه السدر و الکافور تا این غسل درست باشد.
سابقا راجع به وضو و غسل خودمان میگفتیم دلیل نداریم لذا روی قاعده اجتماع امر و نهی جلو آمدند و آن کسانی که امتناعی هستند توی اصول میگویند این امر ندارد، غسل خودمان باطل است و این غسل میت هم باطل است.
آن کسانی که مجوزی باشند میگویند خب منافات ندارد هم مأمور به باشد هم منهی عنه باشد ، از جهت غسل دادن این میت مأمور به است از جهت تصرف در غصب منهی عنه است هم غسل واقع بشود هم آن غسال کتکش را بخورد دیگر این مربوط به خود میت هم نیست که کتکش را بخورد، مگر وصیت کرده باشد فلان جا من را غسلم بدهید که آن جا غصبی باشد.
لذا مسئله تازهای نداریم و هیمن است که همه جا هم توی وضو و غسل خودمان هم توی نماز و هم در حج و من جمله غسل میت اگر شما مجوزی بشوید در اصول باید بگویید که این غسل درست است اما این غسال چون تصرف در غصب کرده کتک میخورد، اگر امتناعی شدید باید بگویید که این غسل مأمور به نیست منهی عنه فقط است میشود نهی در عبادت ، نهی در عبادت موجب فساد است .
خب راجع به آب و راجع به مکان حرف خوبی است همهجا اما این که مرحوم سید دارند که در باب وضو و غسل هم سابقا داشتند میفرمایند که اباحه الماء و ظرفه و مصبه و مجری الغساله و محل الغسل حتی الفضا و اباحه السدر و الکافور خیلی اینها از باب اجتماع امر و نهی هم نیست مثلا آب مباح باشد معلوم است ، آن ظرفی که آب در آن است خب این آب را بردارد از آن ظرف، مثلاً با کاسه، دارد این میت را غسل میدهد کاسه کاسه آب بردارد بریزد روی او، در وقتی که دارد میریزد دیگر غصب نیست، کاسه خودش است و آب خودش است و میریزد روی میت، باید بگوییم که این نظیر آن جاست که توی نماز به نامحرم نگاه بکند این باب امر و نهی نیست، امر جدای از نهی است نهی هم جدای از امر است از باب اجتماع امر و نهی نیست بلکه دو تا موضوع است ربطی به هم ندارد.
همچنین مصب آب ، مرده را مثلا خواباندهاند روی تختی مباح است، آب هم مال آن غسال است بالاخره مباح است ، ظرف هم مباح است اما آبها که میرود توی چاه آن چاه غصبی است ما بگوییم که این هم اجتماع امر و نهی است این غسل باطل است ظاهراً این هم دیگر بالاتر مثل همان ظرف میبیند.
مجری الغساله، آن مصبه یعنی مثلا آن لوله که آب میرود، مجری الغساله آن چاه، اینها ظاهراً از باب امر ونهی نیست .
محل الغسل آن خوب است مثل این که روی یک تخته و آن تخته غصبی است این مثل همان که در خانه غصبی نماز بخواند و اما فضا مثلا توی خیمه نشسته خیمه سایه افکنده آن فضا یعنی آن خیمه غصبی است حالا میخواهد نماز بخواند نماز باطل است یا نه؟ مثل مرحوم سید میگویند باب اجتماع امر و نهی است ما سابقا گفتیم باب اجتماع امر و نهی نیست.
لذا این یک مسائلی است که دیگر دلیل فقهی که ندارد دلیل اصولی هم ندارد، یک دفعه به شما میگفتیم یک کسی گفته بود خدمت مرحوم سید بودیم ییلاقات و 14 تا مسئله از ایشان پرسیدند راجع به اجتماع امر و نهی منجمله همینها همهاش را گفتند که نماز باطل است نماز باطل است در حالی که خود مرحوم سید در باب اجتماع امر و نهی مجوزی هستند، میگفت از آقا سؤال کردند که آقا این اصول شما با فقه شما این جا یک تصادمی پیدا کرد، فرمود آن اصول است و باید بگوییم و این جا فقه است و باید احتیاط بکنیم، حالا یک دفعه احتیاط بکنیم حرفی است و اما اگر کسی در اصول اجتماعی شود که مشهور در میان اهل اصول اجتماعی هستند نه امتناعی، مرحوم آخوند امتناعی است نسبت به شهرت هم میدهد و این شهرت را کسی پیدا نکرده، اگر کسی مجوزی بشود همه اینها طوری نیست حتی آب حتی ظرف حتی مصب، بله آن غسال یا آن که امر میکند غسل بده گناهانش مال او، و اما غسل صحیح واقع شده.
اما چیزی که دیگر جدا مشکل است بگوییم این که این فرمایش ایشان که میفرماید که مصب ماء و مجری غساله آب و فضای آن جا که غسل میدهد همه اینها باید مباح باشد و الا غسل باطل است ظاهراً وجه ندارد مگر همان احتیاط که اگر شما بگویید احتیاطها خوب است.
یک چیزی که استاد بزرگوار ما آقای بروجردی روی آن پافشاری داشتند این جاها هم مرحوم آقای خویی روی آن پافشاری دارند میگویند که در باب اجتماع امر و نهی اگر ما مجوزی بشویم باز هم این نماز باطل است باز هم این غسل باطل است چرا؟ میگویند قصد امتثال به واسطه این آب نمیشود کرد یا توی نماز در خانه غصبی قصد امتثال نمیشود کرد وقتی قصد امتثال نتوانیم بکنیم قصد قربت نیست نماز باطل است.
این را آقای بروجردی در درس خیلی پافشاری داشتند میبینیم مرحوم آقای خویی هم در این بحثها خیلی پافشاری دارد این که ولو اجتماعی بشویم قصد امتثال نمیتوانیم بکنیم . حالا چه مرادشان است چرا قصد امتثال نمیشود کرد ؟ نهی در عبادت که نیست که نتوانیم قصد امتثال بکنیم خب ما نعی ندارد این هم مأمور به است قصد امتثال ، هم منهی عنه است مخالفت نهی مولا و منافات ندارد من جهه مقرب باشد من جهه مبعد باشد و اگر راستی قصد امتثال اشکال بکنیم و نشود باید همان جا هم که نگاه به نامحرم میکند توی نماز یا العیاذ بالله هم فیلم شهوت انگیز میبیند هم نماز میخواند باید بگوییم قصد امتثال نمیتواند بکند و مانعی ندارد.
یک دفعه یک چیز است مثل نهی در عبادت است، نهی در عبادات موجب فساد است برای این که عرف میگوید نیاور که نمیشود فایدهای ندارد، یک دفعه نه نهی در عبادات نیست، امر زنده است وقتی امر زنده باشد قصد امتثال میکند با آن امری که موجود است ، امر زنده است کسی که نمیشود بگوید امر مرده است، و ما نعی ندارد یک چیزی هم مقرب باشد من جهه هم مبعد باشد من جهه آخر و این نماز بخواند توی خانه غصبی، خب نمازش صحیح است کتکش را هم بخورد.
اما ظاهراً این است که فقهاء میدیدند اگر بگویند و توی رسالهها بنویسند این فتح بابی میشود این جرأت غاصب بر غصبش ، لذا از اول احتیاط کردند لذا احتیاطش هم این جوری که مرحوم سید کردند خیلی عالی حسابی هم در را بستند و هم پنجره و هم درز ها را و فرمودند اباحه الماء و ظرفه و مصبه و مجری الغساله و محل الغسل حتی الفضا و اباحه السدر و الکافور.
اگر ما باشیم و اصول همهاش را میگوییم شرط نیست ، اگر غسل داد غسل صحیح است کتکش را میخورد اگر ما باشیم و آن احتیاط مشهور کسی نگفته دلیل داریم، یک دفعه استاد بزرگوار ما آقای داماد فضل بن شاذ ان یک روایت نقل میکردند و ما به ایشان هم گفتیم و نشد روایت را پیدا کنیم در مثل وسائل و امثال وسائل که آن روایت فضل بن شاذ ان میگوید باب اجتماع امر و نهی درست است میگوید نماز در خانه غصبی درست است که مرحوم آقای داماد میخواستند تمسک به آن روایت بکنند و ایشان مجوزی بودند و به ایشان میگفتم تمسک به قاعده بکنیم بهتر از این است که تمسک به این روایت، نه مهمل، روایتی که اصلاً در مصب روایت نیست، خلاصه حرف این است اگر جرأت دارید که ندارید بنویسید که همه اینها جایز است یعنی غسل صحیح است اگر هم جرأت ندارید که ندارید ، در فقه و در مقابل فقهاء و آن هم با این طمطراق و مرحوم سید در حالی که مجوزی هستند هیچ کسی احتیاط نمیکنند که احتیاط واجب این است که این میت را با آب غصبی غسل ندهیم، احتیاط واجب این است که در خانه غصبی غسلش ندهیم، نه، حسابی جدی 5 تا شرط دارد نیت قربت و طهارت ماء و ازاله نجاست قبل الغسل و ازاله مانع عن وصول الماء و پنجم هم اباحه الماء و ظرفه و مصبه و مجری الغساله و محل الغسل حتی الفضا و اباحه السدر و الکافور ،خیلی جازم مثل این که هفت هشت تا روایت برای منع داریم که مرحوم سید این جوری جز ما فتوی روی آن میدهند.
خب این 5 تا شرط تمام شد حالا چند تا مسئله هست این مسائل مسائل خوبی است اما یک مقدار هم مشکل است و آن مسئله این است مرحوم سید میفرمایند که مستحب است میت را زیر لباسها غسلش بدهند ولو این که آن محرم باشد ولو این که مماثل هم باشد ولو این که زن و شوهر هم باشند و مجردا آن را غسل ندهند ، بله یک حرف در عورتین است خب آن معلوم است غیر از زن و شوهر که بخواهد غسل بدهد باید عورتین میت پیدا نباشد که این را روایت هم زیاد داشتیم و داریم و الان مورد بحثمان نیست مورد بحث این است که زن و شوهر میتوانند یک دیگر را مجرداً غسل بدهند یا نه؟ یا مثلاً مرد مرد را زن زن را ، میشود یا نه؟مرحوم سید میفرمایند که یجوز تغسیل المیت من وراء الثیاب ولو کان المغسل مماثلا بل قیل انه افضل ولکن الظاهر کما قیل ان الا فضل التجرد فی غیر العوره مع المماثله و بالاخره میفرمایند که من وراء الثوب اما آخر کار میفرماید ان الافضل التجرد فی غیر العوره.
دو دسته روایت توی مسئله هست یک دسته روایت میگوید افضل این است که مجردا باشد ، یک دسته روایت این است میفرماید افضل این است که زیر پیراهن باشد و زیر ثیاب، سر تا پا علاوه بر عورتین سر تا پا پوشیده باشد و غسلش بدهد زیر ثیاب.
الا این که چیز دیگری که در مسئله هست این روایتها که میخواهیم بخوانیم همهاش دال بر وجوب هم هست اما مرحوم سید وجوبش را انداختهاند بل قیل انه افضل یعنی وجوب به طور کلی افتاده شد بعد ایشان میفرماید ولو گفته شده ولکن الظاهر کما قیل کما قیل هم صاحب جواهر است ان الافضل التجرد فی غیر العوره مع المماثله حالا آن روایت تجردها را بخوانیم.
روایت 3 از باب 2 از ابواب غسل میت صحیحه علی بن ابراهیم فان کان علیه قمیص فاخرج یده من القمیص و اجمع قمیصه علی عورته و ارفعه عن رجلیه الی فوق الرکبه و ان لم یکن علیه قمیص فالق علی عورته خرقه، حتی گفتهاند دال بر وجوب هم هست که پیراهن را از بالا در بیاور اما نکن ، ببر پایین تا عورتینش را بپوشانی، پیراهن را هم از پایین بیاور بالا تا بدن مجرد باشد و در حالی که برهنه است غسلش بده ، آن آقا گفته آقا این روایت صحیح السند وروایت ظاهر الدلاله گفته است که مجردا.
بعضی از روایتها روایت 7 از باب 3 ، این هم صحیحه است صحیحه یعقوب بن یقطین و لایغسل الا فی قمیص یدخل الرجل یده و یصب علیه الماء من فوقه خب این هم حسابی دلالت میکند بر وجوب آن میگوید که مجردا، این میگوید که نه، زیر ثیاب باید باشد. نوشتهام که نمیشود هم با اعراض اصحاب یک کدامش را از کار انداخت برای این که هر دو مشهور در میان اصحاب است البته، مشکلی که پیدا میشود هر دو مشهور در میان اصحاب است اما اصحاب فتوی به وجوب ندادهاند نه لختش را فتوی دادهاند نه پوشیدهاش را، آن که گفته است که مجردا گفته مستحب است آن که گفته زیر لباس آن هم گفته مستحب است، حالا چه کردهاند؟ میشود بگوییم که این دو دسته روایت را گفتهاند معارض نیست ؟ معارض نیست یعنی چه؟ یعنی تصرف در هیئت کردهاند گفتهاند منافات ندارد آن جایز باشد آن هم جایز باشد، آن روایت که میگوید مجردا منافات ندارد با آن روایت که میگوید من وراء الثوب ، آن شاهد بر این که این واجب نیست آن هم شاهد بر این که این واجب نیست، میشود گفت؟ و مثل مرحوم صاحب جواهر مسئله را خیلی آسان هم گرفتهاند گفتهاند خب دو دسته روایت داریم آن میگوید تجردا واجب است آن هم میگوید که من وراء الثیاب واجب است این وجوب را از هر دو میاندازیم وقتی وجوب را از هر دو انداختیم دیگر هر دو میشود جایز، دیگر حتی اینها مستحبش را هم نگفتهاند گفتهاند که تصرف در هیئت این جوری کل واحد وجوبش افتاده میشود به واسطه وجوب دیگری ، ولو این که مثل صاحب جواهر گفته اما انصافا خیلی مشکل است این یک جمع تبرعی است این را عرف نمیپسندد عرف تعارض میبیند بین این دو دسته روایات و تصرف در هیئت حالا علاوه بر این که رسم فقه ما نیست که تصرف در هیئت بکنیم حالا بگویید اما جایش این جاها نیست یکی بگوید میشود یکی بگوید نمیشود ما بگوییم قدر متیقنش این است که آن میگوید نمیشود بگوییم میشود، این میگوید میشود بگوییم نمیشود، انصافا نمیشود دیگر، یک تعارضی عرفا، این دو روایت که من خواندم از باب مثال هم هست، چهار پنج روایت داریم که آن چهار پنچ تا روایت میگوید نمیشود آن چهار پنج تا روایت میگوید که میشود.
حالا از جمله کسانی که این تصرف را کردهاند مرحوم سید است در این جا یعنی وجوبها را از کار انداخته مرحوم سید لذا مرحوم سید میفرمایند که مسئله این جور بود یجوز، نمیگوید یجب، یجوز تغسیل المیت من وراء الثیاب و لو کان المغسل مما ثلا مرد مرد را دارد غسل میدهد یا زن زن را بل قیل انه افضل مرحوم صاحب جواهر ، ولکن الظاهر کما قیل که مرحوم صاحب جواهر نقل میکند ان الافضل التجرد فی غیر العوره، اول میآیند این وجوبها را به قرینه یک دیگر از کار میاندازند بعد میفرمایند که افضل حالا تجرد است یا نه؟ نمیتوانند فتوی بدهند، میگویند بعضی گفتهاند افضل تجرد است بعضی هم گفتهاند افضل، ولی قاعده اگر بخواهیم بگوییم باید بگوییم هیچ کدام افضل نیست جایز است ، هم جایز است تجردا هم جایز است من وراء الثیاب، ولی اشکالی که فکرش را بکنید تا فردا این است که این دو دسته روایت این جمع عرفی نیست این جمع تبرعی است این جمع عقلی است و جمع تبرعی را شما در فقه قبول ندارید حالا که قبول ندارید در این جا چه باید بگوییم؟ میشود بگوییم تعارض همه روایات ، تساقط، نمیدانیم آیا تجردا میشود یا نه؟ بگوییم میشود ، آیا من وارء الثیاب میشود یا نه؟ برائت، تمسک به اصل بکنیم، افضل هم هیچ کدام نه، هرکدام باشد طوری نیست روی این حرف من یک مطالعهای بکنید تا فردا انشاء الله .
و صلی الله علی محمد و آل محمد