درس خارج فقه الطهارت آیت الله مظاهری
88/02/01
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب الطهارت
جلسه:80
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم . بسم الله الرحمن الرحیم. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقدﺓ من لسانی یفقهوا قولی .
فرمودهاند ازاله نجاست از بدن برای نماز یک امر ضروری است اگر ذرهای از نجاست آن نجاساتی که مسئلهاش گذشت در بدن باشد این نماز باطل است مگر اینکه دلیل داشته باشیم بر عفو که انشاء الله بعد در بارهاش صحبت میکنیم قبلاً هم یک مقداری صحبت شد مثل مثلاً خون کمتر از یک درهم در حالی که نجس است اما با آن میشود نماز خواند عمداً و اختیاراً به بدن باشد یا به لباس یا مثلاً خون قروح و جروح این معفو است ولو برای کسی که میتواند تطهیر کند و مشقتی هم برای او نیست اما نجس است هم خونش نجس است هم دوایش نجس است که روی آن زخم است اما با آن دوا با آن خون میتواند نماز بخواند برای اینکه دلیل هست یا مثلاً اگر کسی در نجس نماز خواند بعد فهمید که بدنش لباسش نجس بوده است اعاده یا قضا لازم نیست اما اگر نسیان بکند و با آن بدن و لباس نجس نماز بخواند نماز را باید اعاده یا قضا کند اینها یک مسائل جزئی است که بعضی از آنها گذشته و بعضی از آنها میآید .
اما مسئله کلی این است که ذرهای از نجاست اگر در بدن یا در لباس باشد با آن بدن با آن لباس نمیشود نماز خواند الا این که مثلاً آن لباس لا تتم فیه الصلوه باشد که آن هم بعد در بارهاش صحبت میکنیم اما میتوانیم بگوییم ضرورت فقه به طور کلی الا ما استثنی این است که بدن ، لباس باید پاک باشد و اگر ذرهای از نجاست در بدن یا در لباس باشد نماز باطل است این کلی را انسان میتواند ادعا بکند به عبارت دیگر اگر استثناء بود عمل به آن استثناء و اگر استثناء نبود ، کلی لایجوز الصلوه فی النجاسه در بدن باشد یا در لباس ، خیلی احتیاج به گفتن ندارد برای اینکه قدماء متأخرین همه همه اشکالی در آن نکردهاند و این کلی را گفتهاند و روایات فراوانی هم داریم اما از باب تبرک و تیمن یکی از این روایات را بخوانم .
روایات باب 19 از ابواب نجاسات که هفت هشت تا روایت در این باب هست روایت 3 از این باب صحیحه ابن مسکان عن الرجل یبول فیصیب فخذه قدر نکته یک ذره من بول فیصلی و یذکر بعد ذلک انه لم یغسلها قال یغسله ویعید صلوته که ذرهای از بول در بدنش است حتی آن صورتی که نسیان کرده و نماز خوانده حضرت فرمودند که باید اول بول را رفع بکند بعد هم نمازش را اعاده بکند لذا اینطور که مرحوم سید رضوان الله تعالی علیه آمدند جلو که ذرهای اگر نجاست در بدن یا در لباس باشد حتی روی ناخن باشد و روی مو باشد که یصلی فیه صادق باشد این فرمایش ایشان روایات فراوانی منجمله روایات باب 19 از ابواب نجاسات جلد دوم وسائل که این روایاتش را خواندم .
حرفی که هست در بعضی از خصوصیاتش است که مثلاً آیا در سجده منسیه یا تشهد منسیه ، در رکعت دوم باید تشهد بخواند، نخواند و بلند شد تسبیحات اربعه خواند رفت به رکوع یادش آمد تشهد نخوانده مشهور در محشین برعروه میگویند که باید بعد از نماز تشهدش را بخواند اول بعد هم دو سجده سهو واجب بجا بیاورد فرمودهاند حرف هم باید نزند و وقتی گفت اسلام علیکم و رحمه الله و برکاته، قبل الکلام یتشهد و یسجده سجدتین یا اگر کسی یک سجده فراموش کند ورفت به رکوع وقت سجده گذشت نماز را تمام کندبعد اول سجده را بهجا بیاورد بعد هم دو سجده سهو، حالا برای این سجده برای این تشهد اگر با حال نجاست بخواند میشود یا نه؟ که مشهور گفتهاند نه همینطور که نماز یشترط فیه الطهاره این تشهد منسیه این سجده منسیه هم یشترط فیه الطهاره دلیل ندارنددلیلشان این است که این جزء نماز است و چون جزء نماز است پس بنابراین نماز که باید با طهارت باشد این تشهد هم باید با طهارت باشد .
مشکل است انسان بگوید اما روایت روی آن نداریم اگر بااحتیاط بیاییم جلو حرف خوبی است و اما اگر بخواهد فتوی بدهد و احتیاط نکند اینکه سجده بعد از نماز یا تشهد منسیه بعد از نماز این باید حتی وضودار باشد باید خبث و حدث هر دو زایل باشد دلیل برایش ندارند فقط دلیلی که برایش گفتهاند همین است این جزء نماز است حالا که جزء نماز شد (یک قیاس است) در نماز که طهارت از حدث و خبث میخواهیم پس در این سجده هم طهارت از حدث و خبث میخواهیم ، لذا برهان که نیست یک قیاس است در نماز این جور است پس در جزء خارج از نماز هم این جور است یک قیاس است دیگر ، یکدفعه شما اینجور میگویید ، میگویید در نماز وضو میخواهیم خب معنایش این است اوله التکبیر آخره التسلیم این نماز است باید با وضو باشد اگر اسلام علیکم و رحمه الله و برکاته را هنوز نگفته محدث شد مثل اینکه عامه میگویند که طوری نیست عامه میگوید که خروج نماز برهرچه آن وقت مرحوم علامه رضوان الله تعالی علیه که دو رکعت نماز خواند و یک صحنه عجیبی درست کرد و آن شاه خدابنده خب آدم عامی بود حسابی فریفته شد و مرحوم علامه توانستند تشیع را رسمی بکنند در زمان او با همین دو رکعت نماز بود و خارج شدن از نماز به هر چیز ولو به حدث، اخراج حدثی بکند جای السلام علیکم و رحمه الله وبرکاته آنها میگویند از نماز خارج میشود خب ما گفتیم نه اوله التکبیر آخره التسلیم باید السلام علیکم و رحمه الله و برکاته هم با وضو باشد با طهارت باشد خوب است اما بگوییم که تشهد توی نماز این طهارت میخواهد یا نه؟ آری، وضو میخواهد یا نه ؟ آری پس اگر خارج از نماز هم بخواهی بخوانی باید وضو داشته باشی باید پاک باشد بدنت ، نمیشود گفت، یک قیاس است اما مشهور در میان اصحاب این قیاس را کردهاند و همین جوری هم زود رد شدهاند از مسئله اگر مطالعه کرده باشید مرحوم سید رضوان الله تعالی علیه فرمودهاند محشین بر عروه هم هیچ کس اشکال نکرده فرمودهاند و آن کسانی هم که شرح عروه را دادهاند رد شدهاند با همین یک جمله که این سجده نماز طهارت میخواهد پس این سجده منسیه چون جزء نماز است طهارت میخواهد میگوییم این سجده در نماز جزء نماز است طهارت میخواهد اما این سجده یک تعبد است دیگر به ما گفتهاند بعد از نماز سجده سهو را بخوان حالا بگوییم که پس هم وضو میخواهد هم طهارت میخواهد ، دلیل ندارد ، اگر کسی بتواند این فرمایش آقایان را درست بکند خیلی خوب و الا اقل و اکثر ارتباطی است میدانیم سجده را باید بجا بیاورد سجده منسیه را، تشهد منسیه را باید بجا بیاورد اما باید با وضو باشد؟ رفع مالا یعلمون میگوید نه، باید با طهارت باشد؟ رفع مالا یعلمون میگوید نه، یعنی جزء این تشهد طهارت باشد جزء این تشهد طهارت از حدث باشد به قاعده اقل و اکثر ارتباطی میتوانیم بگوییم لازم نیست اگر کسی از شهرت بترسد اما از آن طرف مثلاً اگر سجده را نسیان کرد بعد عملاً بجا نیاورد نماز باطل است یا نه؟ خب گفتهاند نه، اصلاً بهجا نیاورد گفتهاند که این سجده به ذمهاش است اما نماز باطل باشد نماز باطل نیست، گفتند که اگر حرف بزند فوراً بجا نیاورد آیا نماز باطل است یا نه؟ گفتهاند نه، به ذمهاش است اما نماز باطل است یا نه ؟ لذا گفتهاند میتواند مثلاً تسبیحات حضرت زهرا را بهجا بیاورد حرف هم بزند با این و آن بعد آن تشهد را با آن سجده بجا بیاورد نمازش درست است میگویند نماز درست است بعضی گفتهاند این حرام است حالا به چه دلیل ؟ مثلاً بگوییم که برویم توی اصول بگوییم امر دلالت بر فور دارد، این امر دارد این سجده را بجا بیاورد این امر دارد این تشهد را بجا بیاورد نیاورد گناه کرده ، ولی این خوب است به شرطی که ما توی اصول بگوییم امر دلالت برفور دارد آقایان نمیگویند ما میگوییم ، ما میگوییم که فور عرفی از عرف فور عرفی از اوامر از نواهی میفهمد اگر گفت بیا بخواهد تسامح بکند عرف توبیخش میکند میگوید چرا تسامح کردی ؟ بعضی اوقات دیگر حسابی توبیخ دارد مثلاً گفت که صبح برو این پول را بگذار توی بانک برای خاطر اینکه این آقا چک داشت واخواست نشود این تسامح کرد نرفت بگذارد وآن چک واخواست شد آبرویش رفت حسابی، میتواند کتک بزند و این بگوید که امر تو که دلالت برفور نداشت عرف نمیپسندد لذا ما در اصول میگوییم که امر دال بر فور است اما آقایان همه آنها میفرمایند که امر دال بر فور نیست دال بر مره نیست دال بر تکرار نیست خب روی آن قواعدی که بیاییم جلوخب در این جا چرا گناه کرده باشد؟ میخواهد برود ناهارش را بخورد زن و بچهاش منتظرند این نمازش را خواند نسیان کرد حالا میگوید میرویم ناهارمان را میخوریم بعد تشهد را بجا میآوریم سجده را هم بجا میآوریم چه اشکالی دارد؟ سجده را از من میخواهی بعد بجا میآورم ، دلیل فور باید بیاید باید بگوید فوراً ، حالا اگر هم کسی بگوید فور مثل ما، حالا اگر این حرف زد رفت ناهار خورد دیگر نمازش باطل است نمیتواند این سجده را بچسباند به نماز و این حرفها دیگر نمیآید جلو ، بگویید گناه کرده اگر فور باشد آقایان که نمیگویند فور، ما میگوییم فور میگوییم خیلی خوب است حالا گناه کرده چرا نماز باطل باشد؟ نماز را خواند اوله التکبیر آخره التسلیم هم گفت یک سجده فراموش کرده اگر ما باشیم میگوییم نماز باطل است اگر قاعده باشد نماز باطل است برای اینکه که اذا انتفی الجزء انتقی الکل اما ائمه طاهرین علیهم السلام فرمودهاند نمازت باطل نیست آن جزء منسی را بیاور، اما فوراً بیاور اگر نیاوردی نمازت باطل است دیگر در روایتها نیست، آقایان در دو سجده سهو این حرفهای من را زدهاند اما در خود سجده در خود تشهد این حرفها را نزدهاند لذا مثل مرحوم سید در دو سجده سهو خب ایشان دیگران خیلی از محشین میگویند اگر تأخیر بیندازد مانعی نداردحالا بعضیها گفتهاند گناه کرده بعضیها گفتهاند نه ، یک سال بعد ، زیاد اتفاق میافتد که الان هم این کسانی که نماز و روزه میدهند آن کسانی که مقیدند میگویند مثلاً یک نماز آیات هم بخواند یا دو تا نماز آیات هم بخواند 10تا سجده سهوهم بخواند حرف خوبی است کار خوبی است اما این دو سجده سهو آیا وضو میخواهد ؟ آیا طهارت میخواهد؟ گفتند دلیل نداریم راجع به سجده و تشهد منسیه دلیل گفتهاند داریم دلیل همین است چونکه توی نماز طهارت میخواست وضو میخواست پس حالا هم طهارت میخواهد وضو میخواهد ، یک قیاس یک استحسان اما راجع به دو سجده سهو نمی توانستند این حرف را بزنند که جزء نماز است گفتند این یک جریمه است و این جریمه را هر وقت بجا بیاورد طوری نیست لذا مشهور هم فرمودهاند که وضونداشته باشد طهارت بدن نداشته باشد طوری نیست مثلاً نظیر سجده برای آن آیاتی که سجده دارد خب بعضیها گفتهاند ما روایت داریم که سجده کن یا قرآن شریف میفرماید که آیه را خواندید سجده کنید خیلی خوب است اصل سجده واجب است اما حالا 7 موضع باید به زمین برسد یا نه؟ گفتهاند دلیل نداریم آیا پیشانی به مایصح السجود برسد یا نه؟ گفتهاند دلیل نداریم آیا رو به قبله باشد یا نه؟ گفتهاند دلیل نداریم و بعضیها گفتهاند مثلاً مایصح السجود باید باشد سجده روی مهر باید باشد و اما 7 موضع نه رو به قبله هم لازم نیست حق مطلب این است که آن که شارع از ما میخواهد سجده کردن است و اما این سجده باید با وضو باشد لباس پاک باشد و رو به قبله باشد و 7 موضع به زمین بیاید اینها هیچ کدام دلیل ندارد همهاش قاعده اقل و اکثر میگوید لازم نیست میگوید واجب نیست ، بنابراین در اقل و اکثر = ارتباطی برائت است مگر کسی دراقل و اکثر ارتباطی اشتغالی بشود آن یک حرفی است ، اما ظاهراً پس از مرحوم شیخ انصاری نداریم کسی در اقل و اکثر ارتباطی اشتغالی شده باشدخود مرحوم شیخ هم برائتی است اما در فرائد در آن باب اقل و اکثر اشتغالی شدهاند اما در فقه در مسائل دیگر انسان میبیند برائتی است مانحن فیه همینطور است در این بارهها دیگر حرف نزنیم در این بارهها حرفی نیست برای اینکه همه اینها اقل و اکثر ارتباطی است و در اقل و اکثر ارتباطی اقلش را میدانیم اکثرش هم اصل دارد و میگوید بیش از این اقل برای تو واجب نیست لذا در این سجده سهو آیا وضو میخواهد ؟ دلیل ندارد آیا رو به قبله میخواهد ؟ دلیل ندارد و به عبارت دیگر آقایان در سجده قرائت قرآن اینها را گفتهاند اما در دو سجده سهو بعضی گفتهاند بعضی نگفتهاند ، در سجده منسیه ظاهراً یک شهرت به سزایی هست که ظاهراً نه، الان یاد ندارم که کسی گفته باشد در سجده منسیه تشهد منسیه این طهارت نمیخواهد طهارت از خبث طهارت از خبث، رو به قبله نمیخواهد و امثال اینها ، مواضع هفت گانه به زمین گفتهاند میخواهد همه آنها راجع به سجده منسیه و تشهد منسیه مثل جزء نماز قرار دادهاند هر شرطی که در سجده و آن تشهد دارد در خارج از نماز هم دارد اما آنچه الان مشکل است اینجاست که چه فرق است بین سجده منسیه و دو سجده سهو؟ چه فرق است بین سجده منسیه یا تشهد منسیه و سجده واجبی که برای آیاتی که سجده دارد میخوانیم ؟ اینها همهاش یک نسق است اگر بگویید که طهارت میخواهیم برای همه باید بگوییم اگر بگوییم که وضو میخواهد برای همه باید بگوییم اگر هم فرمودید که خوب است وضو خوب است طهارت، اما لازم نیست، برای همه باید بگوییم ، این خلاصه حرف است اگر احتیاط میخواهیم بکنیم راجع به همه باید این احتیاط را کرد و اما اگر اهل احتیاط نیستی و میخواهی راستی فتوی به مردم بدهی راجع به همه اینها یعنی راجع به سجده منسیه سجده سهو سجده برای آن آیهای که سجده دارد اینها مثل سجده شکر میبیند همینجور که در سجده شکر که خیلی ثواب دارد سجداً و قیاماً علامت مؤمن است انسان خیلی سجده بکند اما در سجده شکر حالا بخواهد 7 مواضع هم به زمین باشد 100 مرتبه بگوید لاالله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین یا در نماز حضرت ولی عصر عج که آن سجدهاش طولانی است بخواهد با 7 موضوع بر بدن کار مشکلی است انصافاً ، اقض مافات کما فات این را نداریم راجع به سجده ، راجع به نماز اقض مافات کما فات دلیل داریم اما راجع به سجده اقض مافات کمافات دلیل نداریم فقط فرموده قضای این سجده را قضای این تشهد را بجا بیاور اما اقض مافات کمافات که در نماز داریم در این جا هم بیاوریم میشود قیاس این همین فرمایش آقایان است آقایان فرمودهاند که چون جزء نماز است پس هر چه در نماز است در این هم هست حالا اقض مافاتش را ایشان میگویند آقایان نفرمودهاند مرادشان همین است اقض ما فات کمافات این خلاصه حرف تا این جا،
حرف بعدی این است که خب معلوم است در اذان و اقامه در تعقیبات بعد از نماز اینها ازاله نجاست لازم نیست از بدن بشود حتی حرف زدن خب فرمودهاند طوری نیست وبا وضو بودن گفتهاند دلیل برایش نداریم حالا اذانش را میگوید حتی اقامهاش را میگوید بعد میرود وضو میگیرد میآید الله اکبر بسم الله الرحمن الرحیم گفتهاند ازاله نجاست از بدن یا طهارت در اذان و اقامه نظیر طهارت وازاله نجاست است در قرآن خواندن در تعقیبات بعد از نماز و همینطور که آنها واجب نیست اینها هم واجب نیست. برای اینکه اوله التکبیر آخره التسلیم این نماز است مگر یک کسی پیدا بشود که هستند خیلی اقامه را واجب بدانند مثلاً مثل مرحوم سید مدیسهای در تحریر صاحب تحریه اقامه را واجب میداند حالا اگر کسی اقامه را واجب دانست وضو برای آن شرط است؟ یا ازاله نجاست برای آن شرط است؟ باز دلیل نداریم برای اینکه آنکه دلیل داریم نماز است و این جزء نماز که نمیتواند باشد حتی مرحوم سید که میفرماید اقامه واجب است بعضی فرمودهاند شاید بتوانیم ادعای شهرت هم بکنیم که اقامه واجب است یا مراجع همه آنها اصرار کردهاند که ولو اذان را ترک میکنی اقامه را ترک نکن حالا مقلد برای خودش یا برای مقلدینش گفته اقامه واجب است حالا این وضو ندارد کار هم دارد اقامه را توی راه، میرودوضو میگیرد برمیگردد نماز را شروع میکند ، این اقامه را نیاورده؟ ظاهراً آورده، چرا ؟ همان حرفی ک هست قاعده اقل و اکثر میدانم اقامه برایم واجب است، نمیدانم اقامه با وضو یا اقامه بدون وضو؟ رفع مالا یعلمون میگوید اقامه بدون وضو.
مسئله مهمی که هست این است که جا و مکان نمازگزار اگر نجس باشد اشکال ندارد به شرطی که خشک باشد و سرایت نکند آن دیگر خیلی گفتن ندارد برای اینکه اگر تر باشد سرایت میکند به بدن و ازاله نجاست از بدن معلوم است واجب است لازم است .
مشهور در میان فقهاء گفتهاند روی فرش نجس نماز بخواند طوری
نیست اگر خشک باشد اما مهر باید یعنی جای پیشانی باید پاک باشد لذا مثلاً اگر همه فرش پاک است اما مهر نجس است مثلاً مهر را سر گذاشته روی آن و خونی کرده نجس است حالا روی این مهر نجس ولو خشک است نماز بخواند گفتهاند نمازش باطل است اما به عکس اگر همه فرش پاک است اما این مهر نجس است ولو خشک است گفتهاند نماز باطل است، دلیل بر مسئله ندارند که به چه دلیل ؟ بعضیها ادعای اجماع کردهاند خب اگر اجماع را بگویید بسیار خوب و الا یک روایت بخوانیم روایات باب 30 از ابواب نجاسات جلد دوم وسائل صحیحه علی بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر علیهماالسلام عن البیت و الدار لا یصیبها الشمس و یصیبها البول ویغتسل فیها من الجنابه ایصلی فیه اذا جف؟ قال نعم آقایان گفتهاند که قال نعم الاموضع السجده و این الا از کجا آمده چرا آمده؟ اما بسیاری از بزرگان مثل محقق در شرایع در سایر کتابها مثل شهید هم اول هم دوم مثل مقدس، محقق دوم من جمله صاحب جواهر من جمله شیخ بزرگوار شیخ انصاری اینها گفتهاند که باید جای مهر پاک باشد دلیل ندارند، یک روایت داریم این روایت نمیدانم دلالتش خوب است یا نه؟ صاحب جواهر تمسک به این روایت میکنند این را مطالعه کنید تا فردا انشاء الله
وصلی الله علی محمد و آل محمد