< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/11/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظر به آئینه در حال احرام

امام قدس سره در مسأله ی هشتم می فرماید: الثامن النظر في المرآة من غير فرق بين الرجل و المرأة و ليس فيه الكفارة، لكن يستحب بعد النظر إن يلبي، و الأحوط الاجتناب عن النظر في المرآة و لو لم يكن للتزيين.

امام ابتدا اصل مسأله را بیان می کند و آن اینکه محرم نباید در آئینه نگاه کند. بعد به چهار فرع اشاره می کند.

اول اینکه: بین مرد و زن در این این حکم فرقی نیست.

دوم اینکه: نگاه در آئینه کفاره ندارد و فقط حرمت تعبدی دارد.

سوم اینکه: مستحب است بعد از نظر بر آئینه تلبیه بگوید و لبیک را تکرار کند.

چهارم اینکه: نگاه در آئینه به هر عنوان که باشد حتی اگر برای تزیین و مرتب کردن سر و وضع ظاهری نباشد علی الاحوط جایز نیست. (اگر نظر به آئینه منصرف به موردی باشد که فرد برای آراستن وضع ظاهری اش به آن نگاه می کند، احتیاط مزبور استحبابی می شود و الا اگر نظر انصرافی در کار نباشد احتیاط مزبور وجوبی است.)

 

اما اصل مسأله:

اقوال علماء: این مسأله در میان فقهاء محل اختلاف است. گروهی آن را حرام دانسته اند و گروهی مکروه. این اختلاف علاوه بر متأخرین، در میان قدماء هم وجود داشته است. در میان متأخرین، مرحوم محقق در شرایع به حرمت و در نافع به کراهت قائل شده است.

فاضل اصفهانی در کشف اللثام ج 5 ص 355 هنگامی که محرمات احرام را ذکر می کند در ترک پنجم می گوید: النظر في المرآة على رأي‌ وفاقا للتهذيب و المبسوط و النهاية و المقنع و الكافي و السرائر و الاقتصاد و الجامع... و في الجمل و العقود و الوسيلة و المهذب و الغنية و النافع: إنّه مكروه و كذا الخلاف (شیخ در خلاف) و لكنه يحتمل إرادة الحرمة.

مرحوم نراقی در مستند ج 12 ص 44 می گوید: و منها: النظر في المرآة. فإنّه يكره على الأقوى، وفاقا للخلاف و الغنية و المهذّب و الوسيلة و النافع خلافا للمشهور فحرّموه.

مرحوم نراقی با آنکه در اکثر موارد ادله ای قوی ارائه می کند ولی در این مسأله قائل به کراهت شده است و دلیل او هم سست است. البته ایشان قائل است که مشهور به حرمت فتوا داده اند. این در حالی است که جمعی دیگر می گویند قول به حرمت مشهور نیست.

صاحب جواهر در ج 18 ص 348 قائل به حرمت است و از جمعی از علماء قول به حرمت را نقل می کند و بعد می گوید: بل نسبه غیر واحد الی الاکثر

 

در هر حال قول به حرمت و کراهت بسیار است و هر دو قول قائل بسیاری دارد و منشأ اختلاف برداشتی است که از چهار روایت که صحیحه می باشند شده است.

 

باب 34 از ابواب تروک الاحرام

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ يَعْنِي ابْنَ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ حَمَّادٍ يَعْنِي ابْنَ عُثْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَنْظُرْ فِي الْمِرْآةِ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ فَإِنَّهُ مِنَ الزِّينَةِ

سابقا گفتیم هر زینتی الا ما خرج بالدلیل در حال احرام حرام است. (لَا تَنْظُرْ) نهی است و جمله ی خبریة نمی باشد زیرا بعد از آن فاعل ذکر نشده است.

 

حدیث 2: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَنْظُرُ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ فِي الْمِرْآةِ لِلزِّينَةِ

عبارت (لَا تَنْظُرُ) جمله ی خبریه است. همچنین در (لِلزِّينَةِ) دو احتمال وارد است: لام شاید برای تعلیل باشد یعنی لانه زینة و شاید قید باشد یعنی برای زینت به آئینه نگاه نکند.

 

حدیث 4: محمد بن یعقوب عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا يَنْظُرُ الْمُحْرِمُ فِي الْمِرْآةِ لِزِينَةٍ فَإِنْ نَظَرَ فَلْيُلَبِّ

حدیث 3: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَنْظُرْ فِي الْمِرْآةِ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ لِأَنَّهُ مِنَ الزِّينَةِ الْحَدِيثَ

عبارت (لِأَنَّهُ مِنَ الزِّينَةِ) موجب تشکیل صغری و کبری می شود یعنی این از مصادیق زینت است و کل زینة حرام فهذا حرام.

 

مطابق این روایات که صحیحه اند باید قائل به حرمت شویم هم نهی در این روایات است و هم جمله ی خبریه ای که به معنای نهی است. از این مستند قائلین به کراهت چیست؟

 

دلیل اول: اما در مورد قدماء ممکن است گفته شود که شاید آنها به همه ی این روایات دسترسی نداشتند و یا به سبب اصالة الاباحة قائل به عدم حرمت شدند و روایات را به کراهت حمل کرده باشند.

البته در آن زمان اصول منقح نبوده است ولی اکنون که اصول منقح شده است می دانیم که در مقابل چهار روایت صحیحة نمی توان به سراغ اصل رفت. از این رو چرا بعضی از متأخرین قائل به کراهت شده اند؟

 

دلیل دوم: بعضی برای کراهت نکته ای گفته اند و آن اینکه علتی که در روایت ذکر شده است: (لانه زینة) بوی کراهت می دهد. به این بیان که مطابق این تعلیل، علت عدم نگاه کردن در آئینه به سبب آن است که آئینه از اشیاء زینتی است و نباید به آن نگاه کرد.

بعد گفته اند: واضح است که نگاه کردن به اجناس زینتی بلا اشکال است مثلا نگاه کردن به حلی مرأة در حالی که بر بدنش نیست، نگاه به لباس زینتی، فرش و ظرف زینتی و امثال آن حرام نمی باشد. بنابراین نهی را حمل بر کراهت می کنیم.

نقول: واضح است که مراد نظر به زینت نیست همچنین مراد این نیست که این نظر به مرآة زینت می باشد بلکه مراد نظر برای زینت کردن می باشد.

 

دلیل سوم: دلیل دیگری که قائلین به کراهت اقامه کرده اند این است که جمله ی خبریة ظهور در وجوب ندارد:

نقول: اولا در بعضی از روایات از صیغه ی نهی استفاده شده بود.

ثانیا: جمله ی خبریة آکد در حرمت (یا وجوب) است. زیرا عمل را انجام شده فرض می کند و شارع در این حال فرد را انسان ممتثل کننده ای در نظر گرفته است. این جملات خبریة متضمن نهی می باشد.

 

تا اینجا اصل مسأله واضح شد.

بقی هنا امور: نگاه در آئینه اقسامی دارد. گاه برای زینت است، گاه برای رفع عیب است گاه در آئینه می نگرد تا فرد دیگری را در آن ببیند (خودش را نمی بیند) یا آئینه ی ماشین که موجب نشان دادن ماشین پشت سر است. یا آئینه هایی که سر پیچ های خطرناک گذاشته اند که عکس ماشین مقابل را نشان دهد. یا نظر به آئینه برای دیدن کیفیت خود آئینه که آیا موج دارد یا نه و با نظر به سبب اینکه بداند بر صورتش خون است یا نه و موارد دیگر.

آیا همه ی این موارد حرام است یا فقط موردی که نظر به سبب زینت کردن است حرام می باشد؟

ظاهر روایات این است فقط نظر برای آراستن و تجمیل خودش حرام است نه برای اهداف دیگر.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo