درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم
88/08/16
بسم الله الرحمن الرحیم
دربارهی فاصلهی بين دو عمره پنج قول وجود دارد که چهار قول آن مشهور است و قول پنجمی را هم میتوان از برخی متون برداشت کرد.
هر سال يک بار
هر ماه قمری يک بار
هر ده روز
لا حدّ له يعنی در يک روز هم میتوان چند بار انجام داد
در هر روز يک بار. اين قول از برخی کلمات جواهر و غير آن برداشت میشود.
به چند نمونه از اقوال اشاره میکنيم. سيد مرتضی در الناصريات، ص 307 و 308 هم اقوال خاصه و هم اقوال عامه را نقل کرده است:
«لا تصح العمرة في الشهر إلا مرة واحدة» الذي يذهب إليه أصحابنا أن العمرة جائزة في سائر أيام السنة، و قد روي: أنه لا يكون بين العمرتين أقل من عشرة أيام، و روي: أنها لا تجوز إلا في كل شهر مرة واحدة. و قال الشافعي: تجوز العمرة في السنة مرتين و أكثر. و حكي عن مالك أنه قال: لا تجوز إلا دفعة، و هو قول سعيد بن جبير، و النخعي، و ابن سيرين. دليلنا على جواز فعلها على ما ذكرناه قوله صلى الله عليه و آله و سلم: «العمرة إلى العمرة كفارة لما بينهما». و لم يفصل عليه السلام بين أن يكون ذلك سنة أو سنتين، أو شهرا أو شهرين.
سائر در اينجا يعنی يعنی جميع. قول شافعی را قول ششم میتوان تلقی کرد. حديث نبوی حتی اگر صحيح السند باشد، آيا واقعا در مقام بيان است يا میخواهد کفاره بودن عمره برای گناهان را بيان کند؟
علامه در تذکره، ج 8، ص 436 و 437 ( مسألهی 742 ) هم سخنی دارد که ما آن را به صورتی که خودمان خلاصه کردهايم، نقل میکنيم:
اختلف علمائنا فی اقل بين العمرتين فقال بعضهم لا قدر بينها کالصلاه، ثم استدل بالروايه السابقه، ثم قال و قال بعضهم يستحب فی کل شهر عمره واحده و به قال علی عليه السلام، و ابن عمر، و ابن عباس، و انس و الشافعی و جماعه اخری لما رواه العامه عن علی عليه السلام قال فی کل شهر عمره و من طريق الخاصه قول الصادق عليه السلام فی الصحيح کان علی يقول لکل شهر عمره. إذا عرفت هذا فيستحب ان يعتمر فی کل عشره ايام عمره مع التمکن و به قال عطاء و احمد ثم استدل ببعض الروايات،
شهيد ثانی هم در مسالک، ج 2، ص 499 تصريح می کند که روايات صحيحه در هر ماه يک عمره است:
قد اختلف الأخبار و أقوال الأصحاب في أقلّ ما يجب أن يكون بين العمرتين، فقيل لا يكون في السنة إلّا عمرة واحدة، و قيل في الشهر ذلك، و به أصحّ الروايات و قيل: أقلّه عشرة أيّام. و لم يجعل المرتضى بين العمرتين حدّا، و اختاره المصنف و جماعة و هو أقوى.
يعنی محقق صاحب شرائع هم قول سيد مرتضی را که فاصلهی بين عمرتين حدی ندارد پذيرفته است. شهيد اول هم در لمعه لاحد له میگويد و دليل آن را جمع بين اخبار عنوان می کند.
از کسانی که به عشره ايام اشاره کرده اند ابن جنيد و شيخ در الخلاف است.
عبارت جواهر که قول پنجم از آن در میآيد، در ج 20، ص 466 آمده است:
بل لا يبعد جوازه في كل يوم و إن كان قد توهم بعض العبارات أن أقل الفصل يوم على معنى أن لكل يوم عمرة، لكن مقتضى ما ذكرنا عدم الفرق بين اليوم و غيره
پس خود جواهر هم قائل به لا حد له است. و ظاهر عبارت عروه هم در مسألهی 3 هر روز يک عمره است:
فيجوز إتيانها كل يوم
محشين عروه هم جمعی کلام عروه را پذيرفتهاند و جمعی نپذيرفتهاند. امام در تحرير و در حاشيهی عروه هر ماه يک عمره را پذيرفتهاند و مرحوم خوئی هم همينطور.
اين اختلاف در بارهی فصل بين عمرتين از اختلاف در روايات برداشت می شود. اکنون پيش از بررسی روايات بايد يک تأسيس اصل انجام دهيم، اصل در عبادات عدم مشروعيت است و بنا بر اين نمیتوانيم به اطلاقات عمل کنيم و بگوييم هيچ حدی بين عمرتين وجود ندارد.
روايات مربوط به يک عمره در هر ماه
بيشترين روايات در بارهی ماهی يک بار است. حدود هفت روايت که اکثر آن هم صحيح است در اين زمينه وجود دارد و شايد تنها در بارهی يکی از آنها شک باشد.
حديث 1 باب 6 از ابواب عمره:
19273 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع فِي كُلِّ شَهْرٍ عُمْرَةٌ
همه رجال اين روايت شناخته شدهاند و روايت از اين نظر مشکلی ندارد. ولی آيا عبارت مفهوم دارد؟ از مفاهيم معتبره، مفهوم عدد است. و ما آن را حجت میدانيم.
حديث 2 باب 6 از ابواب عمره:
19274 وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ إِنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يَقُولُ فِي كُلِّ شَهْرٍ عُمْرَة
در بارهی يونس بن يعقوب، کسانی حرفهائي زدهاند. برخی می گويند فطحی مذهب بوده و برخی می گويند از اين مذهب برگشت، فطحی هم که باشد، ثقه است. وقتی از دنيا رفت، امام رضا عليه السلام متولی کارهای او شد. بعلاوه وکيل امام کاظم عليه السلام هم بوده و بقيه رجال هم ثقهاند.
حديث 4 باب 6 از ابواب عمره:
19276 وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَة
اين هم از نظر سلسله سند معتبر است. در بارهی معاويه بن عمار هم همان بحث مذهب مطرح است به هر حال سند معتبر است.
حديث 5 باب 6 از ابواب عمره:
19277 وَ عَنْهُ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ كَانَ عَلِيٌّ ع يَقُولُ لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَة
اين همان حديث است و معلوم نيست چرا صاحب وسائل آن را روايت مستقل قرار داده است. راوی و مروی عنه و متن حديث يکی است.
حديث 9 باب 6 از ابواب عمره:
19280 مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع السَّنَةُ اثْنَا عَشَرَ شَهْراً يُعْتَمَرُ لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَة
طريق صدوق به اسحاق صحيح و خود اسحاق هم ثقه است هر چند او هم فطحی است. اين حديث از اميرالمؤمنين نيست از خود امام صادق عليه السلام است. کلمهی عمره در اينجا نکره است و مراد اين است که در هر ماه يک عمره انجام شود.
حديث 11 باب 6 از ابواب عمره:
19282 عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْعُمْرَةِ مَتَى هِيَ قَالَ يَعْتَمِرُ فِيمَا أَحَبَّ مِنَ الشُّهُور
اين روايت هم دلالت بر هر ماه يک عمره دارد.
حديث 12
19283 عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ لِكُلِّ شَهْرٍ عُمْرَة
روايات قرب الاسناد محل بحث است و اين همان روايتی است که گفتيم شايد در صحت آن بحث باشد.