< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب نکاح

85/02/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 9 /-

«حديث اخلاقى: كيفيت سلام»

متن حديث:

قال الرضا(عليه السلام): من لقى فقيراً مسلماً فسلّم عليه خلاف سلامه على الغنى لقى الله عزّوجلّ يوم القيامة و هو عليه غضبان.[1]

ترجمه حديث:

امام رضا(عليه السلام) مى فرمايد: كسى كه فقير مسلمانى را ملاقات كند و بر او سلامى كند غير از سلامى كه به غنى مى كند در قيامت خدا را در حالى ملاقات مى كند كه خشمگين است.

شرح حديث:

در مقابل فقير و غنى بايد جواب سلام يكسان باشد. اگر فقيرى سلام كند و به گونه اى جواب دهى و غنى سلام دهد به گونه اى ديگر پاسخ دهى خدا را در حالى غضب ملاقات مى كنى، يعنى اين تفاوت گذارى سبب گرفتارى روز قيامت است.

اين نكته، نشانه يك مكتب و نظام ارزشى آن است. در جوامع مختلف نظامهاى ارزشى متفاوت است. در دنياى امروز پول و ثروت ارزشمند است و همه مسائل تحت الشعاع پول است و حتّى دم از حقوق بشر هم كه مى زنند جاده صاف كن دست يابى به ثروت است. در مسير منافع نامشروع مادّى دروغ مى گويند، تحريف مى كنند و زور مى گويند.

تاكنون در جرايد و رسانه ها و صحبت هاى مسئولين عالى رتبه بارها گفته شده كه فن آورى اتمى براى مقاصد جنگى نيست، ولى باز مى گويند كه در مسير مقاصد جنگى است; وقتى نظام ارزشى پول و دلار باشد همه چيز فداى آن مى شود، ولى اگر نظام ارزشى عوض شده و شخصيّت در پاكى و پاكدامنى باشد همه چيز در آن مسير خواهد بود، كار مهمّ پيامبران عوض كردن همين نظام هاى ارزشى بود.

فرعون مى گفت:

﴿فلولا ألقى عليه أسورة من ذهب﴾[2]

موسى(عليه السلام) دستبند طلا نداشت و لباس شبانى به تن داشت ولى موسى به اين شكل آمد تا نشان دهد ارزش مكتبش تقوى و پرهيزگارى است نه لباسهاى فاخر و جواهرات گران قيمت.

در زمان جاهليّت هم نظام فرعونى حاكم بود و مى گفتند چرا پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) گنج و باغ و ثروت ندارد و لباس ساده مى پوشد و در بازار راه مى رود; مى گفتند اگر خدا مى خواست پيامبر بفرستد چرا يكى از ثروتمندان را انتخاب نكرد؟ در چنين زمانى پيامبر آمده و فرمود:

﴿و إنّ اكرمكم عندالله أتقاكم﴾[3] .

خدا مى فرمايد اگر نبود اين كه كافران زياد مى شوند به آنها كاخهاى طلا و نقره مى داديم چرا كه اينها ارزشى ندارد و با تقواترين شما گرامى ترند.

انقلاب ما هم بايد در اين مسير حركت كند ـ و إن شاء الله حركت مى كند ـ و نبايد ثروت نشانه شخصيت و ارزش و انسانيّت باشد و چه بسا فقير تهى دستى كه در اثر تقوى چندين برابر ارزش دارد و سلام شما هم نبايد فرق كند و اين تغيير نظام ارزشى باعث مى شود كه كسى به خاطر ثروتش محترم نباشد بلكه هر كه با تقواتر است با ارزشتر است.

اگر بر خلاف اين رفتار شود خداوند غضب مى كند، پس بايد هم سلام و هم جواب سلام و هم رفتار يكسان باشد.

علاوه بر نظام ارزشى مسئله شرك و توحيد مطرح است شخصى كه به فقير بى اعتنايى كرده و ثروتمند را احترام مى كند براى اين است كه توحيد افعالى او ضعيف است چون اين را مؤثّر مى داند در حالى كه عزّت، حكومت، ملك، مال و ثروت همه به دست خداست.

ما به عنوان خادمان مكتب اسلام بايد اين نظام ارزشى را زنده كنيم و به همه محبّت كرده و به فقير و كارگر را احترام كنيم تا احساس كند كه فرقى با ديگران ندارد.

* * *

بحث در مسئله نهم از مسائل احكام ولادت در عقيقه بود و بيان شد كه اصل عقيقه مستحب مؤكّد است به گونه اى كه در 16 باب در مورد احكام آن بحث شده و چون عدّه اى قائل به وجوب بودند اگر احتياط شود بهتر است.

فرع هفتم: عدم كفاية التصدّق بثمنها

تصدّق به ثمن عقيقه براى درك فضيلت آن كافى نيست و پول جانشين عقيقه نمى شود اگر چه صدقه هم ثواب دارد.

مرحوم صاحب جواهر مى فرمايد:

بلاخلاف[4]

ادلّه:

به دو دليل تمسّك شده است كه دليل اوّل به نظر ما پيچ و خم دارد:

1 ـ اصل:

در واقع اين همان اصل اشتغال است منتهى اشتغال استحبابى نه وجوبى، يعنى اگر اشتغال ذمّه استحبابى (عقيقه كردن) هست آيا با دادن ثمن آن اين اشتغال زائل مى شود؟ اصل اين است كه اشتغال ذمّه استحبابى باقى است و دادن ثمن كافى نيست.

2 ـ روايات:

دو روايت است كه در ابواب احكام اولاد آمده است.

* ... عن عبدالله بن بكير قال: كنت عند أبى عبدالله(عليه السلام) فجاءه رسول عمّه عبدالله بن على فقال له: يقول لك عمّك: إنّا طلبنا العقيقة فلم نجدها فما ترى نتصدّق بثمنها؟ قال: لا إنّ الله يحبّ اطعام الطعام و اراقة الدماء.[5]

از اين روايت استفاده مى شود كه اگر گوشت هم بخرد و بدهد كافى نيست.

روايت دوّم اين باب هم به همين مضمون است.

سئوال: اين كه در روايت آمده خدا اراقه دم را دوست دارد به چه معنى است؟

جواب: كه وقتى حيوان ذبح شود آثار و بركات زيادى دارد و از همه چيز آن استفاده مى شود و باعث اطعام طعام مى شود پس چون آثار و بركات زيادى دارد خدا آن را دوست دارد.

فرع هشتم: قيل باشتراط شروط الأضحية فيها و هو غير ثابت

آيا شرايط قربانى در عقيقه لازم است؟

يكى از شرايط قربانى سن و ديگرى سلامت از عيوب و شرط ديگرى چاق بودن است، حال آيا اين شرايط كه در مورد قربانى حج است در قربانى مستحب هم هست؟

از روايات استفاده مى شود كه اين شرايط در قربانى مستحب هم هست، حال آيا اين شرايط در عقيقه هم هست؟ روايات متعارض است مرحوم محقّق در شرايع مى فرمايد: مستحب است كه شروط باشد و دليل آن دو روايت است:

* ... العقيقة أوجب من الأضحية[6] .

وقتى اضحية كه در رتبه پايين تر است بايد شرايط را داشته باشد، عقيقه هم بايد آن شرايط را داشته باشد. روايت بعد از اين روايت روشن تر است.

* ... عن عمّار الساباطى، عن أبى عبدالله(عليه السلام) فى حديث أنّه قال فى العقيقة: يذبح عنه كبش فإن لم يوجد كبش أجزأه ما يجزىء فى الأضحية... .[7]

ظاهر روايت اين است كه بايد شرايط اضحيه در آن جمع باشد.

در مقابل اين روايات، رواياتى داريم كه شرايط را نفى مى كند:

* ... فقال إنّما هى شاة لحم ليست بمنزلة الأضحية يجزى منها كلّ شىء.[8]

* ... عن أبى عبدالله(عليه السلام) قال: العقيقة ليست بمنزلة الهدى خيرها أسمنها [9]

در تعارض بين اين روايات چه كنيم؟ مرحوم صاحب جواهر روايات را جمع كرده و مى فرمايد اگر شرايط اضحيه را داشته باشد، افضل است و اگر نداشته باشد هم خوب است، يعنى هر دو وظيفه عقيقه را انجام مى دهد.

اين جمع خوب است به خصوص در مستحبّات.

در باب مستحبّات جمعها با واجبات و محرّمات فرق مى كند چون در واجبات و محرّمات ترجيحات و تخصيصات است ولى در مستحبّات جمع به سلسله مراتب است، اين را بالوجدان در ابواب مستحبّات يافته ايم كه اين جمع خيلى از مشكلات را در باب مستحبّات حل مى كند.


[2] سوره زخرف، آيه 52.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo