< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب نکاح

85/02/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 4 /-

بحث در ختان بود و بيان شد كه در مسئله سه فرع است:

فرع اوّل:

اصل وجوب آن كه از مسلّمات و ضروريّات است.

فرع دوّم:

بر چه كسى واجب است آيا بر ولى يا بر خودش بعد از بلوغ؟

فرع سوّم:

استحباب آن در 7 روز اوّل ولادت.

در اصل وجوب ختان بحثى نيست و ضرورى دين دانسته شده است، علاوه بر اين در اينجا دو طايفه روايت داريم.

طايفه اوّل:

رواياتى كه ظاهر آنها وجوب است:

* ... عن السكونى (سند ضعيف است ولى چون روايات متضافر و معمول به اصحاب است ضعف سند بلامانع است) عن أبى عبدالله(عليه السلام) قال: قال اميرالمؤمنين(عليه السلام):إذا أسلم الرجل إختتن (ظاهرش وجوب است) ولو بلغ ثمانين سنة.[1]

* ... عن يعقوب بن جعفر، عن أبى ابراهيم (موسى بن جعفر)(عليه السلام)فى حديث طويل (شخص تازه مسلمان شده بود، حضرت به او هديه اى داده و فرمودند:) ... قال إختتن فقال: قد اختتنت فى سابعى.[2]

* ... عن أبى عبدالله(عليه السلام) فى سؤال الزنديق قال (زنديقى خدمت امام صادق(عليه السلام) آمده و اشكال كرد كه چرا شما در خلقت خداوند دستكارى مى كنيد، چرا كه اگر عضو زائدى است، در مسئله توحيد خدشه مى شود و اگر لازم است چرا آن را قطع مى كنيد؟ بنابراين قطع آن منطقى نيست; امام در جواب فرمود:) قال: لا، قال: فإنّ الله خلق خلقه عزلا (پوشش دار ساختن) فلم غيّرتم خلق الله و جعلتم فعلكم فى قطع الغلفه أصوب ممّا خلق الله و عبتم الأغلف و الله خلقه و مدحتم الختان و هو فعلكم أن تكونون كان من الله و هو الحكمة فقال أبو عبدالله(عليه السلام) ذلك من الله حكمة و صواب(بعضى از اعضا در بعضى از مراحل حيات انسان ضرورى است. در حالت جنينى اگر آن غلاف نباشد موجب فساد مى شود، ولى وقتى بچّه به دنيا آمد ديگر لازم نيست وبايد قطع شود مثل بند ناف كه در حالت جنينى لازم است و بعد از بدنيا آمدن قطع مى شود) غير أنّه سنّ ذلك و أوجبه على خلقه كما أنّ المولود إذا خرج من بطن امّه وجدتم سرته متصلة بسرة اُمه كذلك امر الله الحكيم فأمر العباد بقطعها و فى تركها فساد بين المولود و الأم و كذلك اظفار الانسان أمر إذا طالت أن تقلم و كان قادراً يوم دبّر خلقة الانسان أن يخلقها خلقة لايطول (بعضى از اعضاى انسان آسيب پذير است و اگر از بين برود و قابليّت رشد نداشته نباشد، ديگر نخواهد بود، چنين اعضايى را خدا قابل رشد قرار داده مثل ناخن و مو).

و كذلك الشعر فى الشارب و الرأس يطول و يجّز (در مقابل افراد لجوج بهترين جواب جواب نقضى است و وقتى خصم از پاسخ واماند جواب حلّى بايد داد) و ذلك الثيران (گاوهاى نر) خلقها فحولة (نر) و إخصائها أوفق (براى پرورش بهتر آن ها را خصّى مى كنند) و ليس فى ذلك عيب فى تقدير الله عزّوجلّ.[3]

امروزه پزشكان مى گويند كه اگر ختان صورت نگيرد بيم سرطان در آن عضو وجود دارد، چون بقاياى ادرار و منى در آن غلاف باقى مى ماند و موجب عفونت مى شود و ممكن است از آن جا عفونت به رحم زن منتقل شود.

مأمون از امام رضا(عليه السلام) درخواست كرد كه كتاب فشرده اى براى او بنويسد تا دستورات اسلام در آن باشد، حضرت نامه اى مفصّل براى او نوشت كه صاحب وسائل آن را تقطيع كرده و در ابواب مختلف آورده كه روايت ذيل از آن جمله است:

* ... عن الفضل بن شاذان (ظاهراً سند صحيحه است) عن الرضا(عليه السلام)أنّه كتب إلى المأمون و الختان سنة واجبة للرجال (معلوم مى شود كه سنّت دو گونه است: واجب و مستحب) ...[4]

* ... عن غياث بن ابراهيم، عن جعفر بن محمّد عن أبيه(عليهما السلام) قال: قال على(عليه السلام): لابأس بأن لا تختتن المرأة فأمّا الرجل لابدّ منه (ظاهرش وجوب است).[5]

طايفه دوّم:

روايات متعدّدى كه از آن استفاده استحباب مى شود كه دو روايت را از باب نمونه بيان مى كنيم:

* عن أبى بصير يعنى المرادى قال سألت أبا جعفر(عليه السلام) عن الجاريه تسبى من أوض الشرك فتسلم فيطليب لها من يخفضها (ختان المرأة) فلا يقدر على امرأة فقال: أمّا السنّة فالختان على الرجال و ليس على النساء.[6]

اين روايت را از روايات دالّ بر استحباب شمرده اند، در حالى كه بعضى گفته اند دالّ بر وجوب است چون روايت مى فرمايد: «ليس على النساء» يعنى واجب نيست چون منظور روايت اين نيست كه بر نساء مستحب نباشد، پس به قرينه «ليس على النساء» از روايت استفاده وجوب كرده اند.

*... عن عبدالله بن سنان (مرسله)، عن أبى عبدالله(عليه السلام) قال: الختان سنّة فى الرجال و مكرمة فى النساء.[7]

در كتب عامّه هم روايات ظاهر در وجوب و روايات ظاهر در استحباب وجود دارد، به عنوان مثال در سنن بيهقى[8] روايات متعدّدى در وجوب و استحباب در كتاب «الأشربة و الحدّ فيها» آمده است و مناسبت ذكر اين روايات اين است كه حاكم شرع مى تواند شخص غير مختون را وادار بر ختان كند همان گونه كه مى تواند حد جارى نمايد.

جمع بين روايات:

منظور از سنّت در رواياتى كه استحباب را مى رساند سنّت واجبه است چون سنّت يك معنى خاص دارد كه مستحب است و يك معنى عام دارد كه ما سنّ رسول الله(صلى الله عليه وآله) است، يعنى آنچه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)آورده و در قرآن نيامده، كه اين معنى واجبات را هم شامل است.

فرع دوّم: ختان بر چه كسى واجب است، بر ولى يا بر خودش بعد از بلوغ؟

مرحوم صاحب حدائق[9] عبارت مفصّلى دارد و مى فرمايد در اين كه ختان بر چه كسى واجب است اختلاف است و مشهور بين علماى اسلام (ذهب الأكثر) اين است كه بر خود شخص واجب است مانند ساير تكاليف كه بر خود شخص واجب است و در ادامه از علاّمه در تحرير نقل مى كند كه فرموده تأخير آن تا زمان بلوغ جايز نيست، يعنى بر ولى واجب است.

از سوى ديگر مرحوم صاحب جواهر اين مسئله را در چند خط متعرّض شده و مى فرمايد:

لو أخر عنه جاز (بر ولى واجب نيست) بلاخلاف بل الاجماع بقسميه عليه.[10] (محصّل و منقول)، در حالى كه صاحب حدائق فرمود اكثر فقها مى گويند بر خود شخص واجب است و علاّمه مخالف است; على كل حال ما عدم وجوب بر ولى را مشهور مى دانيم و معتقديم اجماع را مدركى است.

ادلّه مشهور (عدم وجوب ختان بر ولىّ):

1 ـ اجماع:

مرحوم صاحب جواهر فرمود مسئله اجماعى است به هر دو قسم اجماع.

البتّه اين اجماع مدركى است و ما معتقديم اصلا اجماعى نست بلكه شهرت است.

2 ـ ختان تكليف شرعى است:

ختان تكليفى است مربوط به خود انسان و دليلى بر اين كه بر ديگران واجب باشد نداريم و تكليف بعد از بلوغ است.

3 ـ اصالة البرائة:

اصل برائت ذمّه ولى از ختان است.

اگر دليل ديگرى نداشته باشيم اصل دليل خوبى است.

4 ـ روايت: على بن يقطين:

روايتى داريم كه تاخير آن را جايز مى داند:

* ... عن أبيه على بن يقطين (صحيحه) قال: سألت أبا الحسن (موسى بن جعفر)(عليه السلام)عن ختان الصبىّ لسبعة أيّام من السنّة هو أو يؤخّر فأيّهما أفضل؟ قال: لسبعة أيّام من السنّة و إن أخرّ فلا بأس.[11]

ظاهر روايت اين است كه اگر تا زمان بلوغ به تاخير بياندازد اشكالى ندارد ولى بعضى مى گويند منظور روايت اين است كه تاخير تا بعد از هفت روز بلامانع است.

سؤال: روايات متعدّدى داريم كه مى گويد بچّه را زودتر ختنه كنيد چرا كه اگر بول اغلف (بچه اى كه ختنه نشده) بر زمين بريزد زمين تا چهل روز ضجّه مى زند، آيا از اين روايات استفاده وجوب نمى شود؟


[8] سنن بيهقى، ج8، ص323 تا 325.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo