< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

84/11/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / مسئله 19 / عدم اشتراط الفقر فى نفقة الزوجة

امروز دو مناسبت تاريخى مهمّ دارد. مناسبت اوّل اين كه مطابق بعضى از روايات روز مباهله است كه در آيه ﴿فمن حاجّك من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و أنفسنا و أنفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الكاذبين﴾[1] به آن اشاره شده است. مطابق اين آيه پيامبر از يك روش جديد ولى سابقه براى اثبات حقّانيتش استفاده كرد و به مسيحيان نجران فرمود: اگر نسبت به حقّانيتتان ايمان داريد بياييد در اين بيايان دعا كنيم كه هر كس دروغ مى گويد خداوند رسوايش كند; پيامبر پيش قدم شد و تنهار چهار نفر را همراه خود آورد، على(عليه السلام)، امام حسن و امام حسين(عليهما السلام)و حضرت زهرا(عليها السلام); يعنى اينها كسانى هستند كه اگر دعا كنند خداوند دعايشان را مستجاب مى كند. اين آيه را فقط علماى شيعه نقل نكرده اند، بلكه علماى اهل سنّت هم نقل كرده و ﴿انفسنا﴾ را به على(عليه السلام) تفسير نموده اند كه اين يكى از دلايل روشن بر اثبات ولايت اميرمؤمنان است. مخالفين وقتى پيامبر را قوّى الاراده ديدند و آثار عذاب را مشاهده كردند عقب نشينى كردند و دليلى ديگر بر حقّانيّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اهل بيت(عليهم السلام) ظاهر و آشكار شد.

مناسبت تاريخى ديگر روز خاتم بخشى حضرت على(عليه السلام) است كه به مناسبت آن آيه ﴿انّما وليّكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكات و هم راكعون﴾[2] نازل شد كه مى فرمايد ولىّ شما خدا و پيامبر و آن كسى است كه در حال ركوع زكات داد. روايات كثيره اى در منابع اهل سنّت و شيعه در مورد اين آيه وارد شده است كه ما در كتاب «آيات الولاية» تمام منابع معروف را نوشته ايم. اين دو مناسبت هر دو تأييدى است بر حقّانيت اهل بيت(عليهم السلام) و روز مباركى است.

* * *

در اينجا روايتى در ذيل آيه اى به مناسبت ايّام تبليغ نقل مى كنيم. آيه مى فرمايد: ﴿يا أيهّا النبى إنّا ارسلناك شاهداً و مبشّراً و نذيراً * و داعياً إلى الله بإذنه و سراجاً منيراً﴾[3]

شرح حديث:

در اين آيه خداوند پنج صفت براى پيامبر بيان فرموده است:

1 ـ شاهداً: در معنى آن تفاسير مختلفى بيان شده و معناى مورد نظر ما اين است كه عمل تو گواه بر حقّانيّت توست و گواه ديگرى لازم ندارى و همين رفتار تو نشان مى دهد كه از سوى خدا هستى.

2 ـ مبشراً: بشارت دهنده مؤمنان بر كارهاى خيرشان هستى.

3 ـ نذيراً: انذار كننده گناهكاران هستى.

4 ـ داعياً إلى الله: اين ويژگى مرتبه اى بالاتر از بشارت و انذار است، يعنى مقدّمات را فراهم كن و دست مردم را بگير و به سوى خدا بياور.

5 ـ سراجاً منيراً: با سخنان، اعمال، رفتار و برنامه هايت جامعه را روشن كن.

زمانى كه اين آيه نازل شد، پيامبر به دنبال على(عليه السلام) و معاذ فرستاد و به آنها فرمود براى تبليغ به يمن برويد.

از اين روايت كه در درّالمنثور[4] در ذيل اين آيه آمده، استفاده مى شود كه آيه معنى عامى دارد و همه مبلّغين را شامل مى شود و همه بايد اين پنج ويژگى را داشته باشند و با همه وجودشان گواهى بر حقّانيت اسلام باشند و دست مردم را گرفته و به سوى خدا دعوت كنند.

در ادامه حضرت به على(عليه السلام) و معاذ فرمود:

أمر عليّاً و معاذاً أن يسيرا إلى اليمن فقال: إنطلقا فبشّرا و لا تنفرّا و يسيرا و لاتسعرا، فإنّه قد أنزل على يا أيّها النبى ...

مبلّغ اسلام بايد جاذبه اخلاقى، سخن و عمل داشته باشد و بر مردم آسان بگيرد.

اين روايت راه كارهاى تبليغ را نشان مى دهد. اسلام دين صفا و دوستى و شريعت سمحه سهله است و چنان نيست كه قابل عمل نباشد.

در آستانه محرّم چند نكته لازم به ذكر است:

1 ـ محرّم فرصت بسيار خوبى براى مبلّغين اسلام است، يعنى زمانى است كه مى توان بر اثر حال و هواى عاشورا و شهداى كربلا، تبليغات مسموم يك ساله دشمنان را خنثى كرد.

در زمانى كه شوروى به پشتيبانى ارتش سرخ، آذربايجان را از ايران جدا كرد و در آنجا دولتى تشكيل داد. عواملى پيش آمد كه نقشه هاى دشمن را بر هم زد; يكى از آن عوامل عاشورا بود، چرا كه با وجود تبليغات بى دينى، در روز عاشورا همه سياه پوشيده و به عزادارى پرداختند.

از جمله ديگر عوامل اين بود كه مقارن آن ايّام مرحوم آية الله اصفهانى از دنيا رفت و موج عظيمى از عزادارى همه كشور را فرا گرفت و آذربايجان هم عزادار شد.

مى توان در اين ايّام تبليغات دشمن را خنثى كرد و از اين فرصت بايد استفاده كرد و اگر استفاده نكنيم مسئوليم.

2 ـ سعى كنيد منبر محتوا داشته باشد. قرآن مجيد را اهميّت دهيد، و از نهج الفصاحه و نهج البلاغه بايد استفاده كرده و مطالبى نو از آيات و روايات ذكر كنيد و هيچ نگران نباشيد كه آيات و روايات را از رو بخوانيد. اگر انسان ذوق و سليقه داشته باشد به دست آوردن مطالب ناب و خوب آسان است.

مسائل سياسى جاى خودش را دارد ولى نبايد مانع ذكر مسائل بنيادين دينى شود.

3 ـ اين روزها بعضى سطح منابر را پايين آورده اند و فقط نقل خواب و نقل قول از اين و آن مى كنند، در حالى كه خواب حجّت نيست.

مسائل مربوط به امام زمان (عج) را با ابهّت ذكر كنيد چرا بعضى اين مسئله مهمّ اسلامى را مبتذل مى كنند؟ نبايد اين مسئله مهمّ، پيش پا افتاده جلوه كند و صدا و سيما هم بايد به اين مسئله توجّه كرده و برنامه هاى دينى را قوى تر كند.

4 ـ با زبان خوب افرادى را كه دستگاه امام حسين(عليه السلام) را به ابتذال مى كشند به راه راست دعوت كنيد; به عنوان مثال مدّاحانى كه خداى ناكرده راه انحراف مى پويند و يا وسايل موسيقى كه در عزادارى استفاده مى كنند و مجالس را آلوده مى كنند بايد با زبان خوش به آنها تذكر داد.

5 ـ سعى كنيد مردم در مقابل دشمنان متحّد شوند. دشمن مرتّب تهديد مى كند و تهديدهاى آنها جدّى است، اگر چه ما نمى ترسيم ولى فقط اتّحاد است كه جلوى آنها را مى گيرد. بايد تمام كشورهاى اسلامى متحّد شوند تا غرور آمريكاييها و اروپايى ها را از بين ببرند. دشمن بسيار بى منطق است و مغرورانه سخن مى گويد ولى اگر متحّد شويم مى توانيم حقّ خود را بگيريم.

به مسائل اخلاقى و فرهنگى اهميّت دهيد چون دشمن از راه اين برنامه ها نقشه هايش را پيش مى برد. جوانها نبايد آلوده موادّ مخدّر شوند، چرا كه دشمنان مى خواهند ما را نسبت به ايمان خلع سلاح كنند.

* * *

مسألة 19: لا يشترط فى استحقاق الزوجة النفقة فقرها و احتياجها فلها عليه الانفاق و إن كانت من أغنى الناس.

عنوان مسئله:

در اين مسئله بحث در اين است كه زن مستحقّ نفقه است چه غنى باشد چه فقير.

بسيارى از فقها اين مسئله را مستقلاّ ذكر نكرده اند بلكه در مسئله آينده (نفقه زوجه بر نفقه پدر و مادر و فرزند، مقدّم است چون زوجه چه غنى باشد و چه فقير باشد مستحقّ نفقه است). متعرّض آن شده اند و اين مسئله را دليل بر تقديم نفقه زوجه بر نفقه والد و ولد گرفته اند.

از كسانى كه اين مسئله را به صورت ارسال مسلّم ذكر كرده اند مرحوم شيخ طوسى[5] ، شهيد ثانى[6] و صاحب مدارك[7] است و از عامّه هم در كتاب الفقه الاسلامى و ادلّته[8] اين مسئله نقل شده است.

علاوه بر مرحوم امام مرحوم آية الله سبزوارى اين مسئله را مستقلاّ ذكر كرده و مى فرمايد:

لإطلاق الأدلّة و إجماع الفرقة و أصالة عدم الإشتراط.[9]

ادلّه:

همان گونه كه در كلام مرحوم سبزوارى آمده سه دليل بر اين مسئله اقامه شده است كه دليل سوّم قابل خدشه است و يك دليل هم اضافه مى كنيم:

1 ـ اطلاق ادلّه:

ادلّه اى كه مى گويد بايد نفقه بدهيد نفقه را مقيّد به فقر نكرده است.

2 ـ اجماع:

همان گونه كه بيان شد مسئله اجماعى است، اگر چه اجماع مدركى و به عنوان مؤيّد است.

3 ـ اصالة عدم اشتراط:

اصل عدم اشتراط نفقه زوجه به فقر و احتياج است.

قلنا: اصلِ عدم اشتراط براى جايى است كه شرايط و اجزايى باشد و شك در شرط كنيم ولى در اينجا اصل برائت جارى مى شود، چون شك داريم كه در حال غنا زوجه نفقه دارد يا نه؟

پس دليل سوّم آقاى سبزوارى باطل است.

4 ـ مقابله بين تمتّع و نفقه:

نوعى مقابله بين تمتّع و نفقه وجود دارد پس نفقه مجّانى نيست و نبايد تعطيل شود و لو زوجه غنى باشد.

 


[8] الفقه الاسلامى و ادلّته، ج10، ص7367.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo