< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

82/11/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / القول فى العيوب (جنون) /

*... عن حمّاد، عن الحلبى عن أبى عبدالله(عليه السلام) انّه قال فى الرجل يتزوّج الى قوم فاذا إمرأته عوراء (يك چشمى) و لم يبنّوا له قال: لاتُرَدّ و قال: إنّما يردّ النكاح من البرص و الجذام و الجنون و العَفَل (گوشتى كه مانع است) الحديث.[1]

درست است كه سؤال از امرأة است، ولى بعضى معتقدند كه جواب عام است.

*...عن الحلبى عن أبى عبدالله (عليه السلام)قال: إنّما يرّد النكاح من البرص و الجذام و الجنون و العَفَل.[2]

در واقع يك قسمت از روايت قبل است و صدر آن حذف شده است.

* و عنه، عن الحلبى عن أبى عبدالله(عليه السلام) فى حديث قال: إنّما يرد النكاح من البرص و الجذام و الجنون و العفل قلت: أرأيت إن كان قد دخل بها كيف يصنع بمهرها؟ قال: المهر لها بما استحلّ من فرجها و يغرم وليّها الذى أنكحها مثل ماساق اليها.[3]

ذيل روايت انسان را به فكر وا مى دارد كه آيا بحث عيوب است يا تدليس، چرا كه ذيل در مورد تدليس، ولى صدر در مورد عيوب است.

آيا اين سه حديث يك حديث است؟

در مراجعه به منابع (كافى، تهذيب و استبصار) مشاهده مى كنيم كه در بعضى از اين منابع يك حديث نقل شده و در بعضى دو حديث نقل شده است ولى ظاهراً يك حديث است كه در يك روايت فقط قسمت وسط نقل شده و در يك روايت قسمت وسط و صدر و در روايت ديگر وسط و ذيل آن نقل شده و در واقع تقطيع شده است. صدر و ذيل اين روايت در مورد مرأه و در وسط آن هم عَفَل كه از عيوب زنان است آمده، آيا اين سه قرينه سبب نمى شود كه بگوييم روايت شامل رجل نمى شود؟ چرا كه در اصول گفتيم إذا كان الكلام محفوفاً بما يصلح للقرينيّة سقط الظهور عن الحجيّة، پس مشكل است از روايت حلبى جنون رجل را ثابت كنيم.

مرحوم صاحب جواهر بحثى در لفظ «يرد» دارد كه آيا به صيغه معلوم است يا مجهول؟ ايشان مى فرمايد اگر به صيغه معلوم بخوانيم يعنى يردّ الرجل المرأة، كه در اين صورت دلالت ندارد ولى اگر به صيغه مجهول بخوانيم هم رجل و هم مرأة را شامل مى شود، ولى ما مى گوييم مجهول يا معلوم بخوانيم كلام محفوف بما يصلح للقرينيّة است و دلالت روايت ثابت نيست و نمى توانيم به روايت حلبى استناد كنيم و دليل ما همان روايت ابى حمزة و قاعده لاضرر است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo