< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

82/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه مسئله 8 و مسئله 9 / ذكر الاجل

بحث در مسئله هشتم از مسائل عقد متعه در حكم مهر عقد فاسد بود و گفتيم در جايى كه عقد باطل بوده و دخول هم صورت گرفته و زن جاهل است، مهر المثل ثابت است.

بقى هنا شىء:

مهرالمثلِ چه چيزى را بايد بدهند؟

مرحوم صاحب جواهر از كسانى است كه به اين بحث متعرّض شده است و مى فرمايد:

و جهان قويّان.[1]

1- مهرالمثل عقد دائم است چون وقتى گفته مى شود وطى به شبهه است معمولا وطى به شبهه مهرالمثلش، مهر المثل عقد دائم است، بنابراين در اينجا هم بايد مهرالمثل عقد دائم را بپردازد.

2- إنّما الكلام فى أنّه مهر أمثالها بحسب حالها لتلك المدّة التى سلّمت نفسها فيها متعة[2] (مهر المثل عقد متعه به حسب حال زن به مقدارى كه مرد استفاده كرده).

اين دو مهرالمثل از نظر مقدار خيلى تفاوت دارند، صاحب جواهر احتمال دوّم را اقوى مى داند.

لكن الانصاف: زير بار اين حرف نمى توان رفت، چون لوازمى دارد كه مصداق ضرر است. فرض كنيم شخصى زنى را براى دو روز به مبلغ ده هزار تومان متعه كرد و بعد از يك روز فهميد كه عقد باطل بوده حال اگر بگوييم نصف مهر عقد دائم كه ده ميليون تومان است بدهد، مشكل است و كدام فقيه مى تواند به اين ملتزم شود؟ با حديث لاضرر چگونه سازگار است. چرا كه اين مصداق لاضرر است. در عقد دائم هم در وطى به شبهه اين حرف مى آيد كه به چه حسابى مهر عقد دائم بايد پرداخت شود.

أضف الى ذلك، مرحوم صاحب جواهر جلوتر از اينجا اين مسئله را تحت قاعده ما «يضمن بصحيحه يضمن بفاسده» برده و مى فرمايد در صحيح بايد مسمّى داده شود پس در فاسد بايد مثل آن پرداخت شود و بايد دانست قيمت صحيح با قيمت مثل آن نزديك به هم هستند حال در ما نحن فيه اگر مهر المثل عقد دائم داده شود، يضمن بصحيحه يضمن بفاسده نيست. زيرا قيمت هاى آن دو خيلى با هم تفاوت پيدا مى كند به عبارت سوّم شما مى گوييد عقد متعه كالاجاره است «هنّ مستأجرات» آيا اجاره يك روز پنج ميليون تومان است؟

پس بايد مال الاجاره مدّت را كه همان اجرت المثل است بدهيم نه مهر عقد دائم، و اگر شك هم كنيم، اصل برائت است.

از اينجا ما وسوسه مى شويم كه در عقد دائم هم اشكال كنيم، به عنوان مثال در عقد دائم زنى را تزويج كرده و ده ميليون مهر قرارداده و بعد از دخول معلوم شده كه عقد باطل بوده است، حال اگر بگوييم وطى به شبهه بوده و ده ميليون بايد بدهد. مشكل است و نمى توانيم قبول كنيم و بايد مهرالمثل عقد دائم را بدهد. از اينجا هم وسوسه مى شويم كه بگوييم در عقد دائم هم وطى شبهه اش به اندازه عقد منقطع است، ولى چون همراهى نديده ايم متعرّض آن نمى شويم.

جمع بندى: در عقد منقطع در صورت تبيّن فساد قائل به مهرالمثل عقد منقطع هستيم امّا در عقد دائم مى گوييم مصالحه كنند و با هم كنار بيايند چون معلوم نيست كه مستحقّ مهرالمثل عقد دائم باشد، پس چون با قاعده لاضرر و قاعده عدل و انصاف سازگار نيست چنين حكم مى كنيم.

بعضى از روايات اين باب هم مشعر به اين معنا هستند مانند: «فما اخذته فلها بما استحلّ من فرجها»[3] يعنى آنچه گرفته بخشى از مهر عقد متعه بوده است كه مى فرمايد همان براى او كافى است، پس لحن روايت مى رساند كه بايد مهر المثل عقد متعه براى اين مدّت داده شود نه مهر المثل عقد دائم.

مسألة 9: يشترط فى النكاح المنقطع ذكر الاجل (فرع اوّل) فلو لم يذكره متعمّداً أو نسياناً بطل متعة و انعقد دائماً (فرع دوّم) و تقدير الأجل اليهما (زوج و زوجه) طال أو قصر (فرع سوّم) و لابدّ أن يكون معيّناً بالزمان محروساً (حفاظت شده) من الزيادة و النقصان (فرع چهارم) ولو قدرّه بالمرّة أو المرتين (دخول) من دون اَن يقدّره بزمان بطل متعة و انعقد دائماً على إشكال و الأحوط فيه إجراء الطلاق و تجديد النكاح لو أراد و الأحوط منه مع ذلك الصبر إلى انقضاء المدّة المقدّرة (مدّتى كه عادتاً براى مرّة يا مرتيّن هست) بالمرّة أو المرّتين أو هبتها (مدّت را ببخشد).

عنوان مسئله:

اين مسئله در مورد وجوب ذكر اجل (يكى از اركان متعه) است.

فرع اوّل: لزوم ذكر اجل

در عقد متعه ذكر اجل لازم است

ادلّه:

اجماع:

اجماع قائم است كه ذكر اجل در عقد متعه لازم است.

ماهيّت عقد متعه:

ماهيت عقد متعه اقتضا مى كند ذكر اجل را چرا كه موّقت است.

روايات:

روايات متعدّد است و در پنج باب (17 و 18 و 20 و 21 و 25) آمده است كه يا به دلالت مطابقى يا التزامى دلالت مى كند كه ذكر اجل لازم است.

*... عن سهل بن زياد (محل بحث است)، و عن محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد جميعاً عن إبن محبوب، عن جميل بن صالح عن زرارة عن إبى عبدالله(عليه السلام) قال: لا تكون متعة الاّ بأمرين أجل مسمّى و أجر مسمّى.[4]

*...عن ابى بصير (سند خوب است ولى ندارد كه از امام است پس مقطوعه است، ولى چون بعيد است ابو بصير از غير امام نقل كند مى پذيريم) قال: لابدّ من أن تقول فيه هذه الشروط: أتزوّجك متعة كذا و كذا يوما بكذا و كذا درهماً الحديث.[5]

*...عن اسماعيل بن الفضل الهاشمى قال: سألت أبا عبدالله(عليه السلام) من المتعة فقال: مهر معلوم الى اجل معلوم.[6]

اين سه نمونه از روايات بود، روايات ديگر هم دلالت بر اين معنا دارد.

فرع دوّم: عدم ذكر اجل

اگر كسى عقد متعه بخواند ولى مدّت را ذكر نكند داراى فروعى است، گاهى عمداً مدّت را نمى گويد و گاهى نسياناً، كه داراى چهار قول است:

قول اوّل: قول مشهور اين است كه انقلب دائماً.

قول دوّم: قول جمعى از محققّين مثل صاحب رياض و صاحب مسالك اين است كه باطل مى شود، امّا عقد متعه نمى شود، چون ذكر اجل ندارد و دائم نيست چون نيّت نكرده است.

قول سوّم: فرق بين صيغه عقد است يعنى اگر «زوّجتكِ و انكحتك» بگويد كه در عقد دائم هم استعمال مى شود عقد دائم مى شود ولى اگر «متّعتكِ» بگويد، چون معمولا در عقد دائم استفاده نمى شود و مخصوص متعه است باطل مى شود.

قول چهارم: تفصيل بين جايى كه عمداً نگفته است و آن جايى كه سهواً نگفته است، در جايى كه عمداً نگفته عقد دائم مى شود و در جايى كه نسياناً نگفته است باطل مى شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo