< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

82/06/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / ادامه ادلّه عقد موقّت /

به مناسبت اين كه ماه رجب، ماه ميلاد و شهادت امام هادى(عليه السلام)است، حديث اخلاقى اين هفته را از آن بزرگوار بيان مى كنيم. ماه رجب يك ماه تاريخى و گران سنگ و شهر اللّه است و يكى از علل آن روزهاى تاريخى متعدّد اين ماه است.

متن حديث:

مَنْ هانت عليه نفسه فلا تأمن شرّه.[1]

ترجمه حديث:

كسى كه شخصيّتش بر او بى ارزش باشد (ارزش براى خودش قائل نباشد) از شرّ او در امان نباش.

شرح حديث:

يكى از مسائل مهم مسائل نظام ارزشى در اديان آسمانى در جوامع بشرى است. در عالم مادّه و در عالم معنويّت هر چيزى قيمتى دارد امورى ارزان و امورى با ارزش هستند و طبيعى است اگر چيزى را كم بها تشخيص دهد به آسانى آن را از دست خواهد داد و اگر پربها تشخيص دهد به آسانى از دست نمى دهد، به عنوان مثال يك گوهر گرانبها در دست كودك وسيله اى براى بازى است و در نظر او ارزشى ندارد و به ارزانى آن را از دست مى دهد.

جواهرهاى گرانقيمت و پربها در جهان داراى اسم است و يكى از گوهرهاى نامى دنيا توسّط شخص رهگذرى كشف شد، در حالى كه بچّه ها با آن در حال بازى بودند و در مقابل چيز بى ارزشى آن رابه دست آورد.

شخصيّت انسان هم همين است، اگر براى آن ارزش قائل باشد به آسانى نمى فروشد. قرآن در اين زمينه مى فرمايد در عالم هستى بعد از ذات پاك الهى چيزى گرانقيمت تر از انسان نيست و دليل آن اين است كه همه چيز براى انسان خلق شده:

«خلقت الاشياء لاجلك و خلقتك لاجلى» و بالاترين مخلوقات خدا (فرشتگان) بر انسان سجده كردند ﴿فسجد الملائكة كلهم اجمعون﴾، از اينجا قيمت و ارزش انسان روشن مى شود. علاوه بر اين تمام اشياء براى انسان مسخّر شده اند. يعنى همه آنها براى انسان كار مى كنند كه نشان دهنده مقام انسان است.

حال اگر گوهر نفس را بشناسيم آن را در مقابل شهوات زودگذر و مقامات بى ارزش دنيايى نمى فروشيم ولى اگر ارزش خود را نشناسيم شخصيّت خود را مى فروشيم و از شرّ چنين انسانى بايد ترسيد زيرا با مبلغ ناچيزى انسان مى كشد چرا كه ارزشى براى خود قائل نيست و انسان خطرناكى است.

و امّا «من كرمت عليه نفسه» چگونه است؟

جواب اين سؤال را مولى على(عليه السلام) در سه جمله بيان مى فرمايند:

«من كرمت عليه نفسه لم يهنها بالشهوات» با شهوات او را كوچك نمى كند.

«من كرمت عليه نفسه هانت عليه شهوته» شهوات در مقابل او كوچك است.

« من كرمت عليه نفسه لم يهنها بالشهوات » دنيا در نظر او كوچك است.[2]

* * *

بحث در ادلّه مشروعيّت نكاح متعه در طايفه دوّم از رواياتى بود كه مراد از آيه شريفه را نكاح موقّت مى دانستند يعنى رواياتى بود كه مى فرمود آيه ﴿الى اجل مسمّى﴾ داشته است كه در اين صورت معلوم مى شود مراد از آن نكاح موقّت بوده است.

* و أخرج ابن ابى داوود فى المصاحف عن سعيد بن جبير قال: فى قراءة أبى بن كعب: فما استمتعتم به منهنّ الى اجل مسمى.[3]

اگر ظاهر اين چند روايت را كه تعبير ﴿الى اجل مسمى﴾ دارد بگيريم معنايش اين است كه اين عبارت از متن قرآن افتاده است ولى در جايى كه ما مى دانيم قرآنى كه بر پيامبر نازل شده همين قرآنى است كه در دست ماست و چيزى از آن كم نشده است، پس اين روايات به چه معنى است؟

جواب اين است كه اين در واقع تفسيرى است كه از پيامبر شنيده بودند و همراه آيه نقل كرده اند كه نظير اين امر در آيات ديگر هم ديده شده است، مثلا در آيه تبليغ مى فرمايد:

﴿يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك﴾[4] در روايات تعبير «بلّغ ما انزل اليك فى على(عليه السلام)» آمده است كه در واقع اين تعبير تفسير پيامبر است نه اين كه قرآن باشد. از همين جا جواب بسيارى از ايرادات كه در مورد تحريف قرآن وارد شده داده مى شود به اين بيان كه اين رواياتى كه دليل بر تحريف قرار داده شده در واقع تفسير است.

در مورد نكاح متعه بعضى از اهل سنّت مطالب عجيبى نوشته اند كه نشان از بى اطّلاعى آنها دارد مثلا در كتابى نوشته اند كه عقد متعه آن است كه بر زانيه اى عقد ببندد.

غير از دو احتمالى كه در مورد معنى استمتاع در آيه داده شد بعضى از اهل سنّت ﴿فما استمتعتم﴾ را به معنى نكاح دائم گرفته اند نه به معنى تلذّذ و نه به معنى متعه، در حالى كه در هيچ يك از منابع لغت استمتاع به معنى نكاح دائم نيامده است و در واقع اين ها برداشت غلط خودشان را بر قرآن تحميل مى كنند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo