< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

80/11/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح/ مسئله 1 / ارضاع الولد جدّته من طرف الام

مسألة 1: اذا أرضعت امرأة ولد بنتها و بعبارة أخرى أرضعت الولد جدته من طرف الأم حرمت بنتها ام الولد على زوجها، و بطل نكاحها، سواء أرضعته بلبن أبي البنت أو بلبن غيره، و ذلك لأنّ زوج البنت أب للمرتضع، و زوجته بنت للمرضعة جدة الولد، و قد مرّ أنّه يحرم على أبي المرتضع نكاح أولاد المرضعة، فاذا منع منه سابقاً أبطله لاحقاً، و كذا إذا أرضعت زوجة أبي البنت من لبنه ولد البنت بطل نكاح البنت ، لما مرّ من أنه يحرم نكاح أبي المرتضع فى أولاد صاحب اللبن، و أمّا الجدة من طرف الأب إذا أرضعت ولد ابنها فلا يترتّب عليه شىء، كما أنّه لو كان رضاع الجدة من طرف الأم ولد بنتها بعد وفاة بنتها أو طلاقها أو وفاة زوجها لم يترتّب عليه شىء، فلا مانع منه و ان يترتّب عليه حرمة نكاح المطلقة و أختها و كذا أخت المتوفاة.

اين مسئله از مسائل منشئه از مسئله 14 است و در واقع همان مطالبى است كه در مسئله 12 گفته شد و چيز جديدى نيست. ولى فروع و شاخ و برگهاى تازه اى دارد.

مسئله داراى پنج فرع است:

فرع اوّل: لا ينكح ابوالمرتضع فى اولاد صاحب اللبن سابقا او لاحقا

اگر مادربزرگ نوه دخترى خودش را شيردهد دخترش در خانه شوهر حرام مى شود اگر چه رضاع لاحقاً حاصل شده باشد.

اين مسئله مشهور است ولى ما آنرا نپذيرفتيم زيرا دليل متقنى بر حرمت آن نداريم و لذا اگر سابق باشد احتياط مى كنيم و اگر لاحق باشد خانواده را متلاشى نمى كنيم.

فرع دوّم:لا ينكح ابوالمرتضع فى اولاد المرضعة نسباً

فرقى نيست كه لبنِ جدّه، لبنِ ابوالبنت باشد يا لبن زوج ديگر، يعنى شير مادربزرگ كه نوه را شير مى دهد، شير پدرِ دختر باشد يا از زوج ديگر.البتّه باز اين بنابر مذاق مشهور است ولى ما معتقديم كه نه اولاد مرضعه حرام مى شود و نه اولاد صاحب لبن، و اگر سابق است احتياط كنند و اگر لاحق است خانواده را متلاشى نمى كنيم.

فرع سوّم: إذا أرضعت زوجة أبي البنت من لبنه ولد البنت بطل نكاح البنت

اگر مادربزرگ اين نوه را شير ندهد بلكه زوجه دوّمِ ابوالبنت نوه را شير دهد اين هم مصداق لا ينكح ابوالمرتضع فى اولاد صاحب اللبن است. چون ادلّه (روايت على بن مهزيار) عام است ولو موردش مادربزرگ است ولى مى فرمايد ذلك لبن الفحل و تأكيد روى لبن الفحل دارد. پس اگر كسى اين مسئله را بپذيرد (ما كه نپذيرفتيم) فرقى بين مادربزرگ و زوجه ديگر صاحب اللبن نيست.

فرع چهارم: الجدة من طرف الأب إذا أرضعت ولد ابنها فلا يترتّب عليه شىء

اگر مادربزرگ نوه پسرى خودش را شير دهد اين رضاع اثرى در حرمت ندارد. چون عنوان محرّمى پيدا نمى شود و آخرين چيزى كه پيش مى آيد اين است كه بچّه او بمنزله برادرش مى شود و مشكلى پيش نمى آيد.

فرع پنجم:انتفاء الموضوع

گاهى در مسئله لا ينكح ابوالمرتضع... موضوع از بين مى رود كه با از بين رفتن موضوع حرمت هم از بين مى رود. در سه حالت موضوع از بين مى رود:

1ـ بنت طلاق بگيرد: در اين صورت اگر مادربزرگ نوه را شير دهد مشكلى پيش نمى آيد. ولى اگر بعداً بخواهند مجدّداً با هم ازدواج كنند نمى توانند.

2ـ بنت از دنيا برود: اگر مادربزرگ نوه را شير دهد مشكلى پيش نمى آيد.

3ـ شوهرِ بنت از دنيا برود: اگر مادربزرگ نوه را شير دهد باز حرمت ندارد چون منتفى به انتفاء موضوع است.

اين قسمت را امام(ره) براى اين ذكر مى كند كه بگويد اينطور نيست كه در هيچ جا مادربزرگ نتواند نوه را شير دهد، بلكه در موارد فوق مى تواند و تنها در صورتى كه زوجه فوت كند ابوالمرتضع نمى تواند خواهرهاى زوجه خودش را تزويج كند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo