< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

80/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح/ مسئله 4 / المعتبر فى التقدير بالزمان

مسألة 4: يعتبر فى التقدير بالزمان أن يكون غذاؤه فى اليوم و الليلة منحصراً باللبن، و لايقدح شرب الماء للعطش و لا ما يأكل أو يشرب دواء إن لم يخرج ذالك عن المتعارف و الظاهر كفاية التلفيق فى التقدير بالزمان لو ابتدأ بالرضاع فى اثناء الليل أو النهار.

عنوان مسئله:

در اين مسئله بحث در شرائط زمان (يكى از معيارهاى سه گانه رضاع) است. امام(ره) دو فرع را در ضمن آن بيان مى كنند.

فرع اوّل: بايد غذاى بچّه در اين شبانه روز منحصر به شير باشد و اگر غذاى ديگرى ضميمه شد فائده اى ندارد; ولى اگر آب، دواء يا يك غذاى كمى بخورد، منافاتى با يك شبانه روز شير دادن ندارد.

عدّه قليلى متعرّض اين مسئله شده اند. شهيد ثانى مى فرمايد:

«فإنّ المعتبر فى رضاع اليوم و الليلة كون مجموع غذاء الولد فى ذلك الوقت من اللبن بحيث كلّما إحتاج اليه يجده.[1]

صاحب جواهر[2] هم عبارتى شبيه عبارت مسالك را دارد.

مرحوم صاحب رياض هم مى فرمايد:

و أن لايفصل بين الرضعات برضاع غير المرضعة و المأكول و المشروب فى الزّمانيّة خاصّة دون العدديّة.[3]

ادلّه:

مسئله نصّ خاصى ندارد و به دلائل ديگرى تمسّك جسته اند.

1- اجماع: مهذّب الاحكام در اينجا ادّعاى اجماع مى كند و يك دليل را اجماع مى داند در حالى كه بسيارى از فقها متعرّض آن نشده اند، علاوه بر اين در اين مسئله كه ادلّه ديگرى هم وجود دارد، اجماع مدركى خواهد بود و حجّت نيست.

2- ظواهر روايات: عمده دليل استدلال به ظواهر رواياتى است كه اين معيار را بيان كرده اند كه دو روايت هم بيشتر نبود.

قال: قلت لأبى جعفر(ع) هل للرضاع حدٌ يؤخذ به؟ فقال: لايحرّم الرضاع أقل من يوم و ليلة...[4]

حديث ديگر[5] هم به همين مضمون است و ظاهر اين دو حديث اين است كه در «يوم و ليله» فقط رضاع از شير اين زن باشد و هر بار كه گرسنه شد شير اين زن را بخورد; و الاّ اگر مقدارى رضاع و مقدارى غذاى ديگر باشد «يوم و ليلة» نمى شود. ظهور اين حديث خوب است، چون اگر غير از اين باشد اقل من «يوم و ليلة» مى شود، چرا كه مقدارى از نيازش از غير رضاع حاصل شده است.

اينكه امام(ره) مى فرمايند اگر يك چيز جزئى، آب و دواء غير از شير بخورد اشكال ندارد، عرف هم همين را مى گويد چون تغذيه كودك با شير اين زن حاصل شده است و در عرف معمول است و منافاتى با تغذيه شير مادر ندارد; و آب و دواء و يك مقدار جزئى از غذا را تغذيه نمى گويند، پس ظاهر روايت شامل اين موارد هم مى شود و هيچ دليلى جزء صدق عرفىِ يوم و ليله نداريم كه در حديث هم وارد شده است و اگر بر فرض هم اجماعى (اجماع مدركى) باشد، مستند به همين دليل است.

مرحوم محقّق سبزوارى تعبيرى دارد و مى فرمايد:

و أن المناط الغذاء الواصل الى الجوف و لايصدق ذلك فى الماء و الدواء[6] ظاهر تعبير اين است كه اينها به جوف نمى رسد; ولى عبارت نارسائى دارد، چون به جوف رسيدن در اينها وجود دارد.

فرع دوّم: آيا مراد از شبانه روز، يك شبانه روز كامل يعنى از طلوع فجر تا طلوع فجر روز بعد يا از طلوع شمس تا طلوع شمس روز بعد است، يا تلفيقى هم جايز است؟ يعنى مثلاً از ظهر امروز تا ظهر فردا، امام(ره) مى فرمايد: ظاهراً تلفيقى هم كفايت مى كند.

مسئله تلفيق مسئله اى است كه در سراسر فقه با آن سر و كار داريم و در هر جا سخن از ايام و يا «يوم و ليله» است اين مسئله جارى است، مثلاً در قصدِ اقامت ده روز آيا ده روز تلفيقى مراد است يا از اوّل روز و يا در مسئله حيض كه اقلّ آن سه روز و اكثر آن ده روز است و يا حدّاقل طهر و فاصله بين دو حيض ده روز است آيا تلفيقى مراد است يا از اوّل روز؟

در اينجا نيز نصّ خاصّى نداريم جز ظاهر اطلاقات و انصاف اين است كه ظاهر اينها اعم از تلفيقى و غير تلفيقى است، بخصوص كه غير تلفيقى نادر است (مثلاً ساعت بگذاريم در اوّل طلوع فجر شير بدهيم) و عمومات نمى تواند ناظر به فرد نادر باشد و هكذا در مورد مسافر و حائض، پس عرف 24 ساعت را مى فهمد و حتماً نبايد از ابتداء روز باشد، بله در اعتكاف تلفيقى نيست چون سه روز، روزه دارد و لذا از اوّل طلوع فجر شروع مى شود و شرط آن شبانه روز نيست چون در روز سوّم با غروب خورشيد تمام مى شود.

البته بحثى در باب عشرة ايام و ثلاثة ايام هست كه مى گويند ليله آخر جزء نيست چون مراد از يوم، بياض يوم است پس شبهاى وسط جزء است ولى ليله آخر جزء نيست، امّا در ما نحن فيه چون تعبير «يوم و ليلة» دارد، نمى توانيم بگوييم ليلة خارج است. پس در تمام ابواب فقه تلفيق كافى است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo