< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیداحمد مددی

97/12/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: بررسی تبعیت عقود از قصود /معاطات /بیع

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در مورد قاعده تبعیت عقود از قصود بود. عبارات مجلة الاحکام خوانده شد. شرح مرحوم کاشف الغطاء( تحریر المجله) نیز خوانده شد. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که مفاد این قاعده نزد بعضی از اهل تسنن به این معنا است که ملاک قصد است. لذا اگر مثلا قصد هبه باشد ولی با لفظ بیع بیان شود، احکام هبه مترتب می‌شود.

 

1بیع

1.1معاطات

1.1.1تبعیت عقود از قصود

نکته ای که در مورد انتقال قواعد و رویات از اهل سنت به شیعیان باید تذکر داده شود این است که اصل انتقال، از طریق مرحوم شیخ طوسی و مرحوم علامه است. البته شاید بتوان گفت که نود درصد به بالا مرحوم شیخ طوسی در این انتقال اثر گذار بوده است. اما مرحوم فخر عادتا این گونه نبوده است که مثلا روایتی را مطرح کند و اصل بشود.

1.1.1.1تعلیقه مرحوم کاشف الغطاء به مفاد قاعده تبعیت عقود از قصود کتاب مجلة

مرحوم کاشف الغطاء می‌فرماید[1] :« و لكن اناطة المدار في العقد على القصد وحده دون اللفظ غير صحيح كيف و قد ورد في السنة الصحيحة انما يحرم الكلام و يحرم الكلام» البته این که هر دو مورد یحرم چاپ شده است درست نیست. احتمالا در مرحله چاپ اشتباه شده است. مرحوم شیخ انصاری اخر بحث معاطات این حدیث را مطرح کرده است. ما نیز در همان جا به بررسی این روایت می‌پردازیم.

«بل لا يتحقق العقد الا باللفظ الخاص و لكن مع القصد فالقاعدة الصحيحة هنا هي ما عبر عنها فقهاؤنا بقولهم: العقود تابعة للقصود» مرحوم کاشف الغطاء می‌خواهد بگوید که قاعده العقود تابعه للقصود در مقابل قاعده اهل سنت است. اما به نظر ما این گونه نیست. زیرا قاعده العقود تابعه للقصود همان قاعده العبره بالقصود لا بالالفاظ است بعدا اصحاب بالالفاظ را حذف کرده اند.

يريدون ان كل معاملة كالبيع و الإجارة و الرهن لها ألفاظ تخصُها تخصها بحسب الوضع و الشرع يعبر عنها بالعقد و لكنها این عقود لا تؤثر الأثر المطلوب، یعنی الفاظ من ذلك العقد الا بقصد معناه من لفظه فلو لم يقصده أو قصد معنى آخر او قصد من البيع الإجارة أو من الإجارة البيع و لو مجازاً

البته اختصاص به اجازه ندارد مثلا زن به مرد بگوید بعتک نفسی بکذا، به مهر مثلا، إلی آخر عمری و قصدش ازدواج باشد، نه بیع واقع می شود، نه ازدواج واقع می شود. چون لفظ خاصش آورده نشده است. یعنی به عبارت دیگر ایشان می خواهد این طور بگوید که هر عقدی دارای یک معنای معینی است، مثلا بیع قصد تملیک عین است، اجاره تملیک منافع است، ازدواج ایجاد علقه زوجیت در وعای اعتبار است، هر عقدی دارای یک حقیقتی است، اگر شما خواستید آن عقد را انجام بدهید لفظ مناسب با آن حقیقت باید بکار ببرید، اگر هدفتان علقه زوجیت بود زن بگوید زوجتک نفسی، نگوید بعتک نفسی. یعنی هر عقدی را می خواهید انجام بدهید ببینید مقصود از آن عقد چیست، مناسب با آن قصد، مناسب با آن معنا لفظ به کار برده شود. ایشان قصد را گفته باید آن معنا را قصد بکند، اصلا مراد از قصود مقصد و مقصود آن عقد چیست. حتی اگر مثلا گفت متعتک نفسی، ظاهرا شبهه دارد چون مرادش علقه زوجیت است، طبعا اگر علقه زوجیت پیدا شد، تمتع هم پیدا می شود. اما چون هدف علقه زوجیت است باید دقیقا لفظی را بیاورد که مفید علقه زوجیت است و لذا اگر ما باشیم و طبق قاعده، چیزی که مفید است فقط زوجتک است، حالا اگر انکحت گفت هم در لغت عرب همین فائده را دارد.

این که مراد از آن عبارت چیست، باید بحث شود. اگر مراد این است که قصد معنا بکنیم، این که اختصاص به عقود ندارد، همه کلام این طور است. مثلا آب بیاور هم باید قصد معنا بکند. این که بحث علمی نشد، این که تاثیرگذار نشد چیزی که تاثیرگذار است همین است که در عقود مقاصد حساب شود نه الفاظ. این مطلب یک بحث است و یک بحث دیگر این است که عقدی را که می خواهیم جاری بکنیم، اصولا باید صریح باشند، مجاز و کنایه کافی نیست، این خودش یک بحث دیگری است که حالا باید متعرض شد.

«كان باطلا لا ان المدار على القصد وحده دون اللفظ كما في مادة المتن اما المثال الذي ذكره و سماه بيع الوفا و يسمى عند الإمامية بيع الخيار فهو عند فقهائنا أجمع بيع حقيقة و لا يجري عليه شي‌ء من احكام الرهن و سيأتي تحقيق ذلك في محله إن شاء اللهلا ان المدار علی القصد وحده دون اللفظ کما فی مادة المتن»

از عبارت مجله این مطلب استفاده می‌شود که اگر گفت وهبتک هذا الثوب بهذا الکتاب، این بیع است، هر چند که صیغه هبه آورد، ولی قصدش بیع بوده است. شما می گویید این مطلب درست نیست. شما اگر مطلب دیگری دارید باید اثبات بکنید، این تحلیل می خواهد، یا از روایتی باید عدم صحت ادعای مجله استفاده شود و یا از عرفی باید عدم صحت ادعای مجله ادعا شود و یا از سیره عقلائی.آن ها اعتقادشان این است که ما در باب عهد چیزی که قرار داد است، مقصود واقعی را باید حساب کرد. در حقیقت مرحوم کاشف الغطاء یک ادعا دارد و مجله هم یک ادعا دارد. اما مهم این است که برای هرمطلبی تحلیل ارائه شود. ما انشاء الله در جلسه آینده به ریشه های این بحث و نکات آن می‌پردازیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo