< فهرست دروس

درس خارج فقه مرحوم امام خمینی(ره)

50/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در انجام نماز در وقت

 

گفتیم که بنابر این که مستند ما قاعده ی تجاوز باشد و از روایات وقت و حدیث من ادرک صرف نظر کنیم دو احتمال وجود دارد. یکی این است که قاعده ی تجاوز در این مقدار از وقت که باقی مانده باشد جاری نباشد و نماز در وقت واقع شده باشد هر چند بخشی از نماز در خارج از وقت باشد. دوم اینکه قاعده ی تجاوز در آن جاری باشد و اگر بخشی از نماز در خارج وقت واقع شده باشد در حقیقت نماز در وقت واقع نشده است هر چند بخشی از اول آن در وقت باشد. به هر حال در این دو احتمال تفصیلی بین رکعت و غیر رکعت نبود.

اکنون با نظر به روایت خاصه ای که در این مورد وارد شده و بعد با توجه به حدیث من ادرک بحث را پیگیری می کنیم.

ابتدا پیرامون حدیث زراره و فضیل بحث می کنیم تا ببینیم اگر حدیث من ادرک نبود چه می بایست بکنیم. در این حدیث آمده است که در در وقت صلاة یا وقت فوت صلاة شک کنیم باید نماز را اعاده کنیم و اگر وقت فوت خارج شده است نه. در همین صحیحه آمده است که فوت عبارت از وقتی است که اگر آن وقت بگذرد دیگر نمی شود نماز را به شکل ادا به جا آورد.

قبل از شروع به بحث می گوییم: فهم عقلایی این است که هنگامی که برای ادای نماز وقتی معین شده است به این معنا است که نماز باید از اول تا آخر در وقت خوانده شود و جزئی از آن در خارج از وقت قرار نگیرد. اگر چنین نباشد و جزئی قبل یا بعد از وقت واقع شود این به اصل نماز ضرر می زند و نمازش باطل است زیرا یکی از شرط های نماز انجام نشده است.

لکن با ضم ادله ی قضا متوجه می شویم که نماز باطل واقع نمی شود و اگر کسی فقط یک رکعت را می تواند در وقت بخواند و نماز را شروع کند، نمازش باطل نیست.

انما الکلام در اینکه هرچند نمازش باطل نیست ولی آیا نمازش ادا است و یا آنکه قضا می باشد و یا آن مقدار که در وقت بود ادا است و آنی که در خارج وقت اتیان شد قضا می باشد.

این نماز که بخشی از آن در وقت است و بخشی در خارج از وقت، نمازی است صحیح زیرا ادله ی قضا تصریح می کند که صحیح است. نماز مزبور نه ادا است به تمامه و نه قضا است به تمامه زیرا بخشی از آن در خارج از وقت است از این رو باید بگوییم آن مقدار که در وقت است ادا می باشد و آن مقدار که در خارج از وقت است قضا می باشد. (بعضی از علماء حتی با توجه به حدیث من ادرک قائل هستند که نماز مزبور هم ادا است و هم قضا)

حال به سراغ روایت زراره و فضیل می رویم و می بینیم می گوید اگر وقت فوت خارج شد و بعد شک حاصل شد این شک بعد از وقت است و نباید به آن اعتنا کرد بعد در صحیحه آمده است که وقت فوت عبارت از آن وقتی است که اگر آن وقت بگذرد و بعد فرد بخواهد نماز بخواند دیگر نمازش ادا نیست.

حال آیا مراد از وقت فوت این است که اگر بگذرد نماز اصلا ادا نیست؟ یا اینکه مراد این است که اگر وقت فوت بگذرد این نماز به قول مطلق و به تمامه ادا نیست.

در قاعده ی تجاوز دو احتمال بود و یکی از آن دو احتمال این بود که اگر این وقت مقرر برای نماز تا وجود دارد قاعده ی تجاوز جاری نیست و حتی اگر یک رکعت به غروب مانده باشد باز می گوییم که هنوز وقت باقی است.

بنابراین وقت فوت در حدیث زراره و فضیل معنایش این است که اگر تمام وقت نماز بگذرد در این صورت اگر بخواهد نماز بخواند چون دیگر نمازش ادا نیست از این رو وقت فوت خارج شده است.

احتمال دیگر این است که عبارت «لم تکن مؤداة» این نیست که تمامش ادا باشد و اگر وقت ضیق است و مصلی فقط می تواند بخشی از نماز را در وقت درک کند و ما بقی نماز قضا می شود در این صورت عبارت «لم تکن مؤداة» مطلقا نیست بلکه مراد نمازی است که بعضی از آن مؤداة است و بخشی از آن نه. این با احتمال دیگر منتطبق می شود

حال اگر قائل شویم که مقصود این روایت این است که باید تمام این نماز در وقت باشد که اگر بعضی از آن در خارج وقت بود قاعده ی تجاوز باز جاری نیست دیگر احتیاج به حدیث من ادرک نداریم زیرا چون کسی بعضی از نماز را در وقت بتواند بخواند باز نماز او در حکم نمازی است که به تمامه در وقت بوده است.

بله طبق احتمال دیگر که می گفت باید تمام نماز در وقت باشد نمی شود این حرف را زد.

احتمال دیگر این است که همانطور که قائل بودیم که وقت باید سعه داشته باشد به گونه ای که تمام نماز در وقت باشد که فقط در این صورت شک اگر واقع باشد در وقت است و اگر وقت این سعه را نداشته باشد و شک واقع شود شک در خارج از وقت. در این صورت اگر وقت آنقدر ضیق باشد که نتواند تمام نماز را رد وقت بخواند و شک کند شک در خارج از وقت. روی این احتمال باید ببینیم که آیا می توانیم از حدیث من ادرک استفاده کنیم یا نه (ولی طبق احتمال قبل به حدیث من ادرک احتیاج نداشتیم.)

در ذیل صحیحه ی زراره وقت فوت توضیح داده شده است ولی با قطع نظر از این ذیل اگر به صدر روایت نظر بیفکنیم می بینیم که «وقتها او وقت فوتها» تفسیرش این است که مراد از «وقتها» وقت فضیلت است همانطور که در بعضی از روایات هم آمده است و مراد از «وقت فوتها» یعنی وقتی که دیگر وقت فضیلت از دست رفته است اما هنوز وقت باقی است. بنابراین در این روایت اول وقت، وقت فضیلت است و بعد از آن تا آخر وقت، وقت فوت می باشد.

بنابراین ظاهر از صدر روایت این است که باید تمام وقت بگذرد. اما ذیل روایت که وقت فوت را تفسیر می کند و می گوید: «لَيْسَ يَعْنِي وَقْتَ فَوْتِهَا إِذَا جَازَ ذَلِكَ الْوَقْتُ ثُمَّ صَلَّاهَا لَمْ تَكُنْ صَلَاتُهُ هَذِهِ مُؤَدَّاة» اگر این را به صدر روایت ضمیمه کنیم می گوییم آن جایی که وقت فوت را گفته است ظاهرش وقتی است که مقابل وقت فضیلت است ولی ذیل روایت می گوید وقت وقت زمانی است که اگر آن وقت بگذرد دیگر نمازش را نتواند مؤداة ادا کند. این ذیل صدر را تفسیر می کند و می گوید وقت فوت زمانی است که اگر شما نماز را بخوانید ادا نیست و این هنگامی که صادق است که کل وقت بگذرد و الا نماز هم مؤداة است و هم غیر مؤداة. این احتمال بیشتر به ذهن می رسد و در قاعده ی تجاوز هم گفتیم که باید تمام وقت بگذرد تا تجاوز صدق کند.

بنابراین تا اینجا اگر دلیل من ادرک نبود می گفتیم که تا آخر وقت هر زمان که شک کنیم اگر تمام نماز را نتوانیم در وقت بخوانیم باید نماز را اعاده کنیم.

انما الکلام در دلیل من ادرک است که می گوید: «مَنْ أَدْرَكَ رَكْعَةً مِنَ الصَّلَاةِ فَقَدْ أَدْرَكَ الصَّلَاةَ» و این در بعضی از روایات است «فقد ادرک العصر تاما» و امثال آن. حال آیا با این احادیث می توانیم بگوییم که اگر یک رکعت در وقت خوانده شود کل نماز ادا است و آیا می توانیم بر خلاف آنچه تا الان گفتیم بگوییم؟

قاعده ی من ادرک را در سابق بحث کردیم. یک احتمال در آن این است که این روایت نظر به مصلی و اینکه می خواهد نماز بخواند ندارد بلکه می گوید از زوال تا غروب وقت نماز است چه تو نماز خوانده باشی یا نه بلکه می خواهد چیزی خلاف آنچه از روایات وقت فهمیده ایم را به ما گوشزد کند. زیرا اگر ما بودیم و روایات وقت می گفتیم باید نماز از اول تا آخر همه در وقت واقع شود و الا نماز باطل است. حال روایات من ادرک می خواهد بگوید نه چنین نیست حتی اگر کسی یک رکعت را هم در وقت بخواند باز هم کفایت می کند. هماطور که اگر کسی در اول نماز کسی ملتفت نباشد و نماز را قبل از وقت شروع کند و در بین نماز اگر وقت وارد شود نمازش صحیح است.

بنابراین حدیث من ادرک در مقام توسعه دادن روایات وقت نماز نیست بلکه فقط می خواهد مقدار شرطیت وقت برای نماز را بیان کند.

تا اینجا احتمال اول بیان شد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo