< فهرست دروس

درس خارج فقه مرحوم امام خمینی(ره)

50/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اختلال در نماز بوسیله ترک دو سجده

 

بحث تا به حال در جایی بود که قاعده ی فراغ را قاعده ای مستقله بدانیم. ولی حق این است که قاعده ای به نام فراغ وجود ندارد و هر چه هست قاعده ی تجاوز است. مثلا ما شک داریم که از یک رکعت دو سجده ترک کردیم یا یک سجده و هکذا در رکعت دیگر. در اینجا علم اجمالی ما چند طرف دارد. ما علم داریم که دو سجده ترک شده است و اطراف این بدین گونه است که یا از رکعت اول دو سجده ترک شده و یا از رکعت دوم دو سجده و یا از هر رکعت یک سجده ترک شده است. بنابراین بحث در این است که قاعده ی تجاوز در این چهار طرف جاری می شود یا نه. از آنجا که بعضی قاعده ی تجاوز را جاری نمی دانند ما باید به سراغ سایر اصول برویم.

اصولی که در اینجا می تواند جاری شود بعضی اصول حکمیه است و بعضی موضوعیه و بعضی اصول حاکمه و بعضی محکومه.

ما شک داریم که تکلیفی که بر دوش ما به نام نماز است به درستی اتیان شده است یا نه در اینجا بقاء تکلیف را استصحاب می کنیم. همچنین شک داریم که موجب سجده ی سهو و یا قضای سجده هم آمده است یا در اینجا هم استصحاب عدم وجوب قضا و سجده ی سهو جاری می شود.

ولی این اصول اصول حکمی و محکوم است زیرا شک در اینکه آیا تکلیف باقی است یا نه ناشی از این است که آیا این مصداقی که ما در خارج متحقق کرده ام آیا به شکل صحیح محقق شده است یا خیر و آیا بطلان بر آن عارض شده است یا نه.

اگر استصحاب بقاء صحت و یا استصحاب عدم عروض مبطل را جاری کنیم این نماز مصداق مامور بهی است که به شکل صحیح اتیان شده است. زیرا مصداق صلاة را اتیان کرده ایم و فقط شک در این است که آیا بعد از اتیان، بطلان هم بر آن عارض شده است یا نه.

در ما نحن فیه من وقتی که نماز را شروع کردم صحیح بود و بعد شک دارم که بطلان عارض شد یا نه در اینجا استصحاب صحت را جاری می کنم و در نتیجه عقلا تکلیف ساقط است و دیگر شک در بقاء تکلیف باقی نمی ماند تا بقاء تکلیف قبل از نماز را استصحاب کنم.

از آن طرف هم که شک دارم آیا سجده ی سهو بر من واجب است یا نه در آنجا هم اصل موضوعی به نام اصالة عدم تحقق ما یوجب سجده ی السهو و یا اصالة عدم تحقق ما یوجب القضاء جاری است. در نتیجه باید نماز را اعاده کنیم لکن دیگر قضای سجده سهو و قضای سجده بر من واجب نیست.

و لکن این اصول هم محکوم است و اصل مقدم دیگری هم ما فوق آنها وجود دارد زیرا شک در اینجا آیا این مصداقی که من اتیان کرده ام صحیح است و یا باطل ناشی از این است که آیا من دو سجده را در این مامور به در یک رکعت ترک کرده ام یا در دو رکعت ترک کرده ام. من سابقا مطمئن بودم که این دو سجده را اتیان نکرده ام و بعد که نماز را شروع کردم و تمام کردم شک کردم که آیا آن دو سجده اتیان شده یا نه در اینجا استصحاب عدم جاری می شود و لا تعاد می گوید شما دو سجده در یک رکعت را اتیان نکرده ای بنابراین استصحاب عدم موضوع را برای لا تعاد مهیا می کند و لا تعاد می گوید نماز باطل است. این استصحاب عدم اتیان سجدتین بر استصحاب بقاء صحت نماز و یا استصحاب عدم عروض بطلان مقدم است.

از آن طرف هم استصحاب ترک سجده ی واحده از یک رکعت و استصحاب ترک آن از رکعت دیگر نتیجه اش این می شود که باید بعد از نماز سجده ی سهو و قضای سجده را اتیان کند و البته نماز را هم باید اعاده کند.

با این حال در استصحاب عدم سجده ی واحده اشکال دیگری هم وجود دارد. استصحاب عدم اتیان به دو سجده می گوید که سابقا دو سجده اتیان نشده بود هکذا الان که شک دارم. این استصحاب نه ثابت می کند که دو سجده از یک رکعت ترک شده است و یا دو سجده هر کدام از دو رکعت بلکه فقط می گوید دو سجده ترک شده است. حال اگر این دو سجده در یک رکعت ترک شده باشد نماز باطل است و الا نه.

به عبارت دیگر آنی که مسبوق به علم است عدم سجده است یعنی طبیعت سجده مسبوق به عدم است و سجده در حال عدم، نه اتصاف به انفراد پیدا می کند و نه اتصاف به انضمام. وصف به انفراد و انضمام فقط در حال وجود بر شیء عارض می شود. (مانند استصحاب عدم قرشیه زیرا قرشی و عدم آن متصف به شیئی است که موجود باشد و الا اگر فردی هنوز وجود ندارد نه قرشی بودن در او متصور است نه عدم آن.)

توضیح ذلک ما سه قضیه داریم:

گاه قضیه معدوله است مانند امراة غیر قرشیه گاه قضیه به شکل سالبه ی محصله است که با سلب موضوع هم سازگار است یعنی لم تکن المراه قرشیه قضیه ی سوم سالبه ای است که در آن چیزی از موضوع مفروض سلب می شود مانند امراة لم تکن قرشیه.

در قضیه ی دوم که (لم) بر سر (مراة) آمده است با اینکه اصلا زنی در کار نباشد ولی در مورد سوم حتما باید مراه موجود باشد و بعد متصف به عدم قرشیه باشد. قضیه ی دوم حالت سابقه دارد زیرا زمانی بود که نه زنی بود و نه قرشی بودن این قضیه با سلب موضوع هم می سازد ولی در قضیه ی سوم حالت سابقه ندارد زیرا موضوع در آن معتبر است و با اعتبار موضوع که همان مراة هست حکم به عدم قرشی بودن آن شده است.

خلاصه اینکه صورت دوم حالت سابقه دارد ولی صورت سوم حالت سابقه ندارد چون فرض دوم با عدم موضوع هم می سازد ولی صورت سوم فقط با وجود می سازد و اگر بخواهیم عدم را استصحاب کنیم و به زمان وجود بیاوریم، اصل ما مثبت می شود. به عبارت دیگر اثبات استصحاب معنای اعم (مراه لم تکن قرشیه که اعم از این بود که مراه باشد و قرشی نباشد و یا اصلا مراه ای وجود نداشته باشد و در نتیجه قرشی نباشد) تا زمان وجود برای اثبات مصداقی از آن اعم (وجود مراه و عدم قرش بودن) اصل مثبت می باشد.

در ما نحن فیه هم آنی که حکم بر آن مرتب است یعنی حکم به سجده ی سهو و قضای سجده در مورد سجده ی واحده در یک رکعت مترتب است. این مورد چون با فرض تحقق موضوع است حالت سابقه ندارد. آنی که حالت سابقه دارد لم تکن السجدة واحدة است و این با کان السجدة واحدة فرق دارد. زیرا اولی با فرض عدم موضوع است و حالت سابقه دارد ولی دومی با فرض تحقق موضوع است و حالت سابقه ندارد.

در حالت اول اصلا سجده ای نبود در نتیجه نه سجده ای بود و نه واحده بود و نه منضمه. بنابراین حالت سابقه عدم اصل سجده است و الان حکم به بطلان نماز مترتب بر ترک سجده با وصف انضمام به سجده ی دیگر در یک رکعت است (یعنی ترک دو سجده در یک رکعت) و حکم به سجده ی سهو و قضای سجده مربوط به ترک سجده با وصف انفراد است.

خلاصه اینکه اگر بخواهید عدم ترک سجده ی واحده را استصحاب کنید این حالت سابقه ندارد و اگر بخواهید عدم اتیان به سجده ی اعم (چه منفرده و چه منضمه) را استصحاب کنیم و وقتی سجده در خارج واقع شد بگوییم واحده است این هم مثبت می شود از این رو این رو استصحاب عدم اتیان به سجده ی واحده جاری نیست. بنابراین بطلان ثابت می شود زیرا اصل عدم اتیان به سجده جاری است.

بنابراین اعاده ی نماز واجب می باشد (به دلیل استصحاب عدم اتیان به سجدتین) و چون اصلی به نام عدم اتیان به سجده ی واحده نداریم استصحاب که در این مورد اصل موضوعی است جاری نیست هرچند یکسری اصول حکمیه در اینجا جاری است که موافق با آن است مانند برائت ذمه از سجده ی سهو و از قضای سجده و یا استصحاب عدم قضا و یا عدم سجده ی سهو (اگر این استصحابها جاری باشد)

خلاصه اینکه نماز باید اعاده کند و سجده ی ترک شده را هم قضا کند.

شبهه ی دیگری هم در ما نحن فیه وجود دارد و آن اینکه سجده ی سهو در نماز صحیح اعتبار شده است یعنی فقط وقتی که نماز صحیح باشد باید سجده ی سهو را انجام داد یا نه و این مسئله باید بررسی شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo