< فهرست دروس

درس خارج فقه مرحوم امام خمینی(ره)

50/07/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اخلال در قیام

 

گاه فرد نمازی را که باید ایستاده بخواند را نشسته می خواند. در نماز او تمام اجزاء و شرایط اتیان شده است بجز قیام. گاه هم او در بعضی از اجزاء نماز قیام را انجام نمی دهد مثلا هنگام تکبیرة الاحرام و یا هنگام تسبیحات اربعه و یا قبل از رکوع به دلیل عذری قیام را انجام نمی دهد. حال باید دید که آیا قیام مطلقا از ارکان است که اگر کسی آن را حتی در بعضی از حالات نماز ترک کند بگوئیم به رکن اخلال کرده است و حتی اگر سهوا هم این کار را کرده باشد نمازش دچار مشکل می شود. یا اینکه قیام در تکبیرة الاحرام و یا قیام متصل به رکوع رکن است نه در ما بقی از این رو بین اخلال به رکن باید بین این موارد تفصیل قائل شد.

گاه گفته می شود که اصل قیام جزء ارکان است و اخلال به آن به هر مقداری که باشد موجب اخلال به نماز است زیرا قیام جزء فریضة الله است زیرا وجوب آن از قرآن فهمیده می شود و اخلال به هرچه فریضة الله باشد و از کتاب وجوب آن فهمیده شود موجب بطلان می شود.

و در کتاب کافی آمده است: «عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى‌ جُنُوبِهِمْ﴾ قَالَ الصَّحِيحُ يُصَلِّي قَائِماً وَ قُعُوداً الْمَرِيضُ يُصَلِّي جَالِساً ﴿وَ عَلى‌ جُنُوبِهِمْ﴾ الَّذِي يَكُونُ أَضْعَفَ مِنَ الْمَرِيضِ الَّذِي يُصَلِّي جَالِساً»[1] سند این روایت صحیح است.

این ادعا اشکال دارد زیرا در این آیه کسانی که در در آیات آسمان و زمین تفکر می کنند کسانی هستند که ایستاده و نشسته و بر پهلوهای خود خداوند را به یاد دارند. این آیه در مقام این نیست که بگوید نماز ایستاده هنگام صحت واجب است زیرا این آیه فقط می گوید که اشخاصی هستند که ایستاده و نشسته نماز می خوانند ولی دیگر از این آیه برداشت نمی شود که آنها باید این کار را بکنند.

مضافا بر این از آیه استفاده می شود که ایستاده و نشسته نماز خواندن قبلا واجب بوده است و آنها طبق همان وجوب این کار را انجام می دهند و چه بسا این وجوب قبلا از سنت برایشان واجب شده باشد.

«عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قُلْتُ لَهُ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ قَالَ النَّحْرُ الِاعْتِدَالُ فِي الْقِيَامِ أَنْ يُقِيمَ صُلْبَهُ وَ نَحْرَهُ وَ قَالَ لَا تُكَفِّرْ فَإِنَّمَا يَصْنَعُ ذَلِكَ الْمَجُوسُ وَ لَا تَلَثَّمْ وَ لَا تَحْتَفِزْ وَ لَا تُقْعِ عَلَى قَدَمَيْكَ وَ لَا تَفْتَرِشْ ذِرَاعَيْكَ »گفته شده است که آیۀ فصل لربک و انحر هم دلالت می کند که در قرآن وجوب قیام آمده است زیرا امام آن را اینگونه تفسیر کرده است. از این رو وجوب قیام فریضة الله است.

نقول: این روایت علاوه بر اینکه مرسله است مخالف با بسیاری از روایات است.

مثلا در تهذیب آمده است:

«الحسین بن سعید عَنِ النَّضْرِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ قَالَ هُوَ رَفْعُ يَدَيْكَ حِذَاءَ وَجْهِكَ»

«عَنْ هِلَالِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَفَّارِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَلِيٍّ الدِّعْبِلِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي مُقَاتِلٍ الْكَبِيسِيِّ عَنْ أَبِي مُقَاتِلٍ السَّمَرْقَنْدِيِّ عَنْ مُقَاتِلِ بْنِ حَنَانٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ عَلَى النَّبِيِّ ص فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ قَالَ يَا جَبْرَئِيلُ مَا هَذِهِ النَّحِيرَةُ الَّتِي أَمَرَ بِهَا رَبِّي قَالَ يَا مُحَمَّدُ إِنَّهَا لَيْسَتْ نَحِيرَةً وَ لَكِنَّهَا رَفْعُ الْأَيْدِي فِي الصَّلَاةِ»

هر دو روایت دلالت می کند که مراد از امر به نحر بلند کردن دست ها است و از ادله بر می آید که این خود عمل مستحبی است.

مضافا بر این ما در باب قرائت گفتیم: «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع فِي حَدِيثٍ وَ قُمْ مُنْتَصِباً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ لَمْ يُقِمْ صُلْبَهُ فَلَا صَلَاةَ لَهُ»

«وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبِي الْمَغْرَاءِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع مَنْ لَمْ يُقِمْ صُلْبَهُ فِي الصَّلَاةِ فَلَا صَلَاةَ لَهُ» ممکن است کسی بگوید که این بر دلیل لا تعاد حاکم است زیرا لا تعاد می گوید صلاة اعاده نمی شود و این دو روایت هم می گوید کسی که قیام نداشته باشد اصلا نمازش نماز نیست از این رو دست ما از لا تعاد کوتاه می شود.

از این رو اولا از این روایت استفاده می شود که عمل او با اخلال به قیام نماز نیست و ثانیا اگر دستمان از لا تعاد کوتاه شد راهی برای تصحیح صلاة نداریم.

ما در باب فاتحه گفتیم که هرچند در ابتدا به نظر می آید که مراد از لا صلاة الا بطهور و یا لا صلاة الا بفاتحة الکتاب همه موضوع را نفی می کند بر لا تعاد حاکم هستند زیرا لا تعاد می گوید که نماز اعاده نمی شود ولی این روایات می گویند که این اصلا نماز نیست.

لکن از آنجا که این عبارت در قرائت است و در لا تعاد آمده است که قرائت سنت است و سنت موجب از بین رفتن فریضه نمی شود دیگر فقط می توان استفاده کرد که این گونه روایات هم از باب تاکید است و بس. خصوصا که باید توجه داشت که کسی که فاتحة الکتاب را ترک کرده است یعنی بعد از تکبیرة الاحرام اشتباها به رکوع رفته است او بخشی از قیام را هم ترک کرده است و حال آنکه وقتی لا تعاد می گوید که ترک فاتحة الکتاب چون سنت است موجب نقض فریضه نمی شود یعنی ترک آن مقدار از قیام هم موجب اخلال به فریضه نمی شود.

مضافا بر این اگر این احادیث لا تعاد را کنار بزند می توانیم به حدیث رفع مراجعه کنیم. کسانی که حدیث رفع را قبول ندارند و می گویند که حدیث رفع فقط رفع عقاب را می رساند آنها نمی توانند به حدیث رفع تمسک کنند ولی ما که می گوئیم حدیث رفع در همۀ موارد مانند اجزاء و شرائط و امثال آن جاری است به راحتی می توانیم به آن تمسک کنیم.

تا اینجا سخن در صغری بود که آیا قیام فریضة الله است و وجوب آن در قرآن آمده است یا نه که ما قبول نکردیم.

اما کبری که عبارت از این است که اگر قبول کنیم که قیام فریضة الله باشد ولی با این وجود هم دلیل نداریم که کل فریضة الله در صورت اخلال موجب بطلان نماز می شود. از قاعدۀ لا تعاد استفاده می شود که تشهد و امثال آن که در روایت آمده است فریضه اند و سنت نمی تواند فریضه را نقض کند ولی اینکه این امر در همۀ فرائض جاری باشد دیگر دلیلی بر آن نداریم و از ذیل حدیث را لا تعاد نمی توانیم آن را استفاده کنیم.

تا اینجا سخن در مورد قول کسی بود که قیام را مطلقا رکن می داند. اگر قبول نداشته باشیم که قیام مطلقا رکن است ولی لا اقل در دو مورد اجماع داریم که باید حتما در نماز قیامش تحقق یابد و آن قیام در هنگام تکبیرة الاحرام و قیام متصل به رکوع است. یعنی فرد باید ایستاده باشد و بعد به رکوع رود و اگر کسی که مثلا برای برداشتن چیزی خم شود و بعد متوجه شود که باید رکوع رود و همان را رکوع قرار دهد نمازش باطل است.

در باب 13 از روایات تکبیرة الاحرام:

«مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقٍ عَنْ عَمَّارٍ فِي حَدِيثٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ وَجَبَتْ عَلَيْهِ صَلَاةٌ مِنْ قُعُودٍ فَنَسِيَ حَتَّى قَامَ وَ افْتَتَحَ الصَّلَاةَ وَ هُوَ قَائِمٌ ثُمَّ ذَكَرَ قَالَ يَقْعُدُ وَ يَفْتَتِحُ الصَّلَاةَ وَ هُوَ قَاعِدٌ وَ لَا يَعْتَدَّ بِافْتِتَاحِهِ الصَّلَاةَ وَ هُوَ قَائِمٌ (به شروع نمازش که ایستاده خوانده است اعتنا نکند) وَ كَذَلِكَ إِنْ وَجَبَتْ عَلَيْهِ الصَّلَاةُ مِنْ قِيَامٍ فَنَسِيَ حَتَّى افْتَتَحَ الصَّلَاةَ وَ هُوَ قَاعِدٌ فَعَلَيْهِ أَنْ يَقْطَعَ صَلَاتَهُ وَ يَقُومَ فَيَفْتَتِحَ الصَّلَاةَ وَ هُوَ قَائِمٌ وَ لَا يَقْتَدِيَ بِافْتِتَاحِهِ وَ هُوَ قَاعِدٌ». ذیل این حدیث دلالت دارد که اگر کسی وظیفه اش بوده باشد که نماز را ایستاده بخواند و اشتباها نشسته خوانده است نمازش باطل است. هکذا عکس آن.

ما اگر بر اساس این روایت قبول کنیم که اگر کسی نسیانا قیام را ترک کند و نماز را عن قعود آغاز کند باید نمازش را رها کند و دوباره نماز را از اول بخواند. اما کسانی که لا تعاد را مختص به نسیان می دانند آنها می گویند حال که در نسیان باید اعاده کند در حالات دیگر مانند جهل به حکم و خطا و امثال آن بر حسب قاعده باطل است و لا تعاد فقط مختص به نسیان است. روایات فوق هم صورت نسیان را شامل می شود از این رو اگر کسی قیام را هنگام تکبیرة الاحرام ترک کند نمازش باطل است چه از روی نسیان باشد که لا تعاد هم آن را شامل می شود و چه غیر نسیان که این روایات از باب قاعده آن را شامل می شود.

حال ما که لا تعاد را اعم می دانیم و می گوئیم نسیان و حالات دیگر غیر از عمد را شامل می شود می گوئیم که بر حسب قواعد (با قطع نظر از اجماع) اگر بدون نیسان و عمد قیام هنگام تکبیرة الاحرام را ترک کند نمازش صحیح است. از طرفی نمی توان از نسیان الغاء خصوصیت کرد و به سایر حالات تسری داد. حتی اگر هم متوجه شویم که قیام برای تکبیرة الاحرام شرط است ولی لا تعاد می گوید آنچه با سنت ثابت می شود فریضه را از بین نمی برد از این رو اگر در شرائط تکبیرة الاحرام که در سنت ثابت شده است اخلال شود نماز باید صحیح باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo