< فهرست دروس

درس کلام استاد محمدعلی خزائلی

1400/11/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: بررسی خطبه فدکیة/بررسی خطبه حضرت زهرا(س) /فلسفه وحکمت روزه داری

 

شرح خطبه فدکیه

به مناسبت غصب فدک حضرت زهرا (سلام الله علیها) خطبه مفصلی در مسجد النبی در حضور مردم، مهاجر، انصار و خلیفه اول و دوم ایراد کردند و در آن علاوه بر بیان ویژگی‌های اسلام، پیامبر و قرآن کریم به بیان فلسفه احکام و فروع دین پرداختند. در درس‌های قبل به این‌جا رسیدیم که حضرت می‌فرماید:

فلسفه و حکمت روزه‌داری

«وَ الصِّيَامَ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاصِ»[1] خداوند متعال روزه را قرار داد برای استوارسازی و پابرجا کزدن اخلاص بندگان؛ چون روزه عبادتی است پنهانی که کمتر آفت ریا به آن می‌خورد. اخلاص آن است که مسلمان، عبادت و اطاعتش را تنها برای رضای خدا قرار دهد، خالص شود و در عبادت، نظرش به چیز دیگری نباشد.

مرحوم شهید دستغیب می‌فرماید: در حالات یکی از علمای بزرگ دیدم که فرموده بود: شبی نماز مغرب و عشا و نافله و اذکار را انجام دادم، ازجمله سوره مبارکه «طه» را خواندم و خوابیدم. در عالم رؤیا نامه عمل آن شبم را نشانم دادند، دیدم همه اعمالم در آن هست و تمام حسنات در آن نوشته شده و سوره طه هم در آن بود مگر یک آیه‌اش که پاک شده بود. در همان حال از خداوند خواستم به من بفهماند آیه را که خواندم چه شده که نیست. در جواب به من فهماند به این آیه که رسیدی یک نفر از در وارد شد، تو صدایت را رقیق‌تر کردی. اگر قرآن و نماز برای غیر خدا بخوانیم با شعر خواندن فرقی ندارد.[2]

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ﴾.[3]

روزه در شرایط سخت، با تشنگی و گرسنگی، تمرین اخلاص است؛ لذا حضرت اعلی فرمود: من سه چیز را دوست دارم: 1- جهاد در راه خدا؛ 2- گرامی داشتن مهمان 3- روزه در تابستان.[4]

از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده «أنّ الشيطان ليجري من ابن آدم مجرى الدّم فضيّقوا مجاريه بالجوع و العطش»[5] شیطان در رگ و پوست انسان جاری می‌شود مثل جریان خون؛ لذا راه‌های جریان او را با گرسنگی و تشنگی، تنگ کنید. کسی که بخواهد از شر شیطان در امان بماند و از وسوسه‌های او دور باشد، یکی از راه‌هایش روزه‌داری است که باعث کنترل شهوت می‌شود. روزه عامل تقوا است؛ همان‌طور که قرآن می‌فرماید: ﴿يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾.[6] البته روزه‌ای که فقط گرسنگی و تشنگی نباشد! چنان‌چه در دعای شب اول ماه رجب در ایّام و لیالی می‌خوانیم: «وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى اَلصِّيَامِ وَ اَلْقِيَامِ وَ حِفْظِ اَللِّسَانِ وَ غَضِّ اَلْبَصَرِ وَ لاَ تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ اَلْجُوعَ وَ اَلْعَطَشَ»[7] خدایا! ما را به ماه روزه برسان و بر روزه و شب زنده‌داری آن کمک کن و بهره ما را از آنفقط گرسنگی و تشنگی قرار مده.

فلسفه تشریع حج

«وَ الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ»[8] خداوند حج خانه خودش را برای تحکیم دین اسلام قرار داد. حج در لغت به معنای قصد است. یکی از فروع مهم مدین و واجبات ضروری اسلام، حج می‌باشد که منکر آن کافر و ترک‌کننده آن، هلاک‌شونده است. یکی از اعمال حج،‌ زیارت خانه خدا و طواف کعبه معظّمه است. اول ظهر، عصر، مغرب، عشا یا صبح که می‌شود، میلیون‌ها مسلمان از گوشه و کنار عالم به سمت کعبه می‌ایستند و به یک نقطه متوجه می‌شوند که این وحدت و همسویی عجیب و چنین اجتماعی همیشه زنده است. موقع ذبح باید حیوان را به سمت قبله قرار دهند تا حلال شود. محتضر را باید رو به قبله بخوابانند و در قبر رو به قبله بگذارند. هرچه هست قبله ایت که نمادی از توحید و توجه به یگانگی خداست.

کعبه سنگ نشانی است که ره گم نکنی    حاجی احرام دگر بند ببین یار کجا است

حج، یادآور مجاهدت‌های حضرت ابراهیم

این‌که حضرت زهرا (سلام الله علیها) می‌فرماید حج موجب استحکام دین می‌شود یکی از این جهت است که انسان در حج از حضرت ابراهیم (علیه السلام) پیروی می‌کند و چون ایشان همه علایق دنیوی را ترک کرد و حتّی حاضر شد فرزندش را هم در راه خدا قربانی کند و کمال توحید و خداپرستی را ظاهر کند. حالا که ما از ایشان پیروی می‌کنیم درحقیقت پایه‌های توحید و یکتاپرستی را محکم کرده و دین خود را تقویت می‌کنیم. دیگر این‌که این حج درحقیقت یک کنگره اسلامی است و مسلمانان در آنجا باید باهم تفاهم کنند و راه‌های تقویت دین را بررسی کنند که از روایات هم این جنبه استفاده می‌شود؛ پس حج، هم جنبه عبادی و شخصی دارد و هم جنبه سیاسی و اجتماعی،‌ لذا حضرت می‌فرماید: «وَ الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ».

انسان با حج و اعمال آن با بیرون آوردن لباس‌های دنیایی درحقیقت خود را از علایق و مظاهر دنیایی جدا می‌کند و لباس آخرت را به تن می‌کند و با رمی جمره، شیطان و نفس امّاره را از خود دور می‌کند و با قربانی درواقع نفس خود را می‌کشد. سعی بین صفا و مروه، پاس‌داشت شعائر دین است ﴿إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ﴾.[9] شعائر از ماده شَعر و شعور و ادراک ظریف و دقیق است که حقیقتش اعلان و آگاهی است. درحقیقت سفر حج، آمادگی برای مرگ و آخرت است و میقات و محل احرام بستن است. نمونه‌ای از سفر آخرت و بیرون آمدن از همه مظاهر دنیایی و علایق آن است. لبیک گفتن، پاسخ به ندای الهی و دستورات پروردگار و اعلان توحید و یگانگی خداوند است. طی کردن گردنه‌ةای مشعر و عرفات، یادآور پیمودن عقبه‌های مرگ و قیامت است.

بُعد فردی حج

خداوند می‌فرماید: ﴿جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرَامَ قِيامًا لِلنَّاسِ﴾؛[10] خداوند کعبه را وسیله برپایی و قیام مسلمانان قرار داد که با اتحاد و همبستگی علیه ظلم و ستم، قیام کنند.

حضرت علی (علیه السلام) در خطبه قاصعه می‌فرماید: «أَ لاَ تَرَوْنَ أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ اخْتَبَرَ الْأَوَّلِینَ مِنْ لَدُنْ آدَمَ صلوات الله علیه إِلَی الْآخِرِینَ مِنْ هَذَا الْعَالَمِ بِأَحْجَارٍ لاَ تَضُرُّ وَ لاَ تَنْفَعُ وَ لاَ تُبْصِرُ وَ لاَ تَسْمَعُ فَجَعَلَهَا بَیْتَهُ الْحَرَامَ الَّذِی جَعَلَهُ لِلنَّاسِ قِیَاماً ثُمَّ وَضَعَهُ بِأَوْعَرِ بِقَاعِ الْأَرْضِ».[11] این قسمت از فرمایش حضرت علی (علیه السلام) اشاره دارد به بُعد فردی حج که موجب اصلاح، یعنی سبب رفع تکبّر و خودبینی و پی بردن آدمی بخه کوچکی و ناچیزی خود و پیدایش حالت تسلیم در برابر فرمان‌های الهی است.

بُعد اجتماعی و سیاسی حج

اما در بعد سیاسی و فرهنگی، هشام بن حکم از امام صادق (علیه السلام) سؤال می‌کند که فلسفه حج چیست؟ حضرت می‌فرماید: «إن اللّه تعالى خلق الخلق ... و أمرهم و نهاهم ما يكون من أمر الطاعة في الدين و مصلحتهم من أمر دنياهم فجعل فيه الاجتماع من المشرق و المغرب ليتعارفوا و ليتربح كل قوم من التجارات من بلد إلى بلد و لينتفع بذلك المكاري و الجمال و لتعرف آثار رسول اللّه (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) و تعرف أخباره و يذكر و لا ينسى و لو كان كل قوم إنما يتكلون على بلادهم و ما فيها هلكوا و خربت البلاد و سقط الجلب و الأرباح و عميت الأخبار و لم يقفوا على ذلك فذلك علة الحج».[12] متأسفانه الآن با این‌که امکانات فراهم است در حج به ابعاد سیاسی و اجتماعی آن توجه نمی‌شود و مسلمانان به فلسفه مهم حج، توجهی ندارند و تنها به ظاهر اعمال توجه می‌کنند و به تعبیر قرآن: ﴿تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يعْقِلُونَ﴾.[13]

 

 


[2] بندگی، راز آفرینش، صص405 – 406.
[4] لئالی الاخبار، باب2، ص72؛ بندگی، راز آفرینش، صص407 – 408.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo