< فهرست دروس

درس کلام استاد محمدعلی خزائلی

1400/09/27

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خطبه فدکیِّة حضرت زهرا(س)/معرفی قرآن /مستحبات ومباحات درقرآن

 

شرح خطبه فدکیه

بحث در شرح و تفسیر خطبه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) بود که در جریان غصب فدک در مسجدالنبی و در حضور مردم و خلیفه اول و دوم ایراد شد. سخن به اینجا رسید که حضرت می‌فرماید: پیامبر اکرم (ص) عترت طاهره را جانشین خود قرار داد و کتاب ناطق الهی را از خود به یادگار گذاشت که دارای ویژگی‌هایی است؛ ازجمله: پیروی از آن، راهبر انسان به بهشت رضوان خداست و گوش دادن به آن سبب نجات شماست که به واسطه آن حجت‌های نورانی خداوند دریافت می‌شود و نیز واجبات تفسیر شده و محرمات منع شده با قرآن به‌دست می‌آید: «وَ عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ وَ مَحَارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ»؛[1] «واجبات قرآن تفسیر شده و از محرماتش برحذر داشته شده است.»

عزائم جمع عزیمت است به معنای مصمم شدن برای انجام کاری و نیز به معنای جدی شدن کار آمده است. قرآن می فرماید: ﴿فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ﴾؛[2] «وقتی بعد از مشورت با اصحاب، تصمیم بر کاری گرفتی با توکل بر خداوند اقدام کن و نیز می‌فرماید: ﴿فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيرًا لَهُمْ﴾؛[3] هنگامی که کار جنگ، صورت جدی به خود گرفت اگر به خدا راست گویند (واز در صدق و صفا در آیند) برای آنها بهتر است. و تفسیر در لغت به معنی کشف قناع و پرده‌برداری و برطرف کردن پوشش آمده است و محذره به معنی برحذر داشته شده می‌باشد و محارم جمع محرم یعنی مورد حرام.

حضرت زهرا می‌فرماید: قرآن واجبات و دستوراتش تفسیر شده و از محرماتش نهی شده است. البته پیامبر(ص) و اهل‌بیت نیز در بعضی موارد که این آیات احتیاج به تفسیر دارد آنها را بیان و تفسیر کرده‌اند؛ مثلا قرآن می‌فرماید: اقیموا الصلاة؛ یعنی نماز را به پا دارید؛ اما طریقه به پا داشتن نماز توسط پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدا بیان شده است.

«بَيِّنَاتُهُ الْجَالِيَةُ وَ بَرَاهِينُهُ الْكَافِيَةُ»؛[4] «و دلیل‌های روشن الهی و برهان‌های کافی و کامل خداوند در قرآن آمده است».

بینات جمع بینه است و براهین جمع برهان و تقریبا به یک معنی هستند. مقصود از بینات و براهین ظاهر و کافی خداوند، راه‌های واضح قرآن برای بیان معارف و اصول و فروع آن است. در قرآن نیز آمده است: ﴿إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يهْدِي لِلَّتِي هِي أَقْوَمُ﴾؛[5] همانا این قرآن به استوارترین و محکم‌ترین راه، هدایت می‌کند».

«بیناته الجالیه» یعنی دلایل آن روشن است. جالیه اسم فاعل و به معنای دارای جلاء، جلوه و روشنایی است. بنابراین چنان‌چه در نحو و علم معانی آمده، این از باب تاکید است؛ چون بینات موصوف و جالیه صفت آن است و هر دو به معنی راه‌های روشن و واضح است. این مثل عبارت الامس الدابر است که هر دو کلمه به معنای دیروز و گذشته است. جمله «براهینه الکافیه» نیز این‌گونه است؛ چون برهان، دلیل قطعی و کافی است؛ پس کافیه تاکید آن است که به‌عنوان صفت آورده شده است.

مستحبات و مباحات در قرآن

«وَ فَضَائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ وَ شَرَائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ»؛[6] «و فضیلت‌های قرآن که به آن فرا خوانده شده، مستحبات هم در قرآن آمده است و نیز رخصت‌ها یا همان مباحات که خداوند به شما بخشیده است. همچنین برخی از قوانین و احکام واجب الهی هم در قرآن آمده است.

در قرآن کریم علاوه‌بر واجبات و محرمات، مستحبات و مندوبات و مباحات هم آمده است. مستحب مانند ﴿لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ﴾؛[7] «به کمال و خوبی نخواهید رسید مگر با انفاق از آنچه که دوست می‌دارید». همچنین مانند ﴿وَلْيعْفُوا وَلْيصْفَحُوا﴾[8] که درباره عفو و گذشت است. مباح هم مانند ﴿قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ﴾؛[9] البته مرحوم مجلسی در بحارالانوار فرموده: «رخصه الموهوبه» علاوه بر مباحات شامل مکروهات هم می‌شود؛[10] چون در مکروهات هم اجازه انجام وجود دارد؛ اگرچه بهتر است ترک شود. این مطلب را سید محمدتقی رضوی قمی مولف کتاب «درة‌البیضاء فی شرح خطبة الزهراء» هم دارند که می‌توان مباحات و مکروهات را از ترخیص‌های اجازه داده شده دانست. اما آیت‌الله سید عزالدین حسینی زنجانی در شرح این جمله می‌فرماید: این تفسیر درست نیست! زیرا در کلام حضرت زهرا(س) «رخصه الموهوبه» آمده است و بخشش جایی صدق می‌کند که اقتضای منع و تکلیف وجود داشته باشد. و جایی که به جهت مصلحت آسان کردن کاری پس از فعلیت یافتن حکم آن، حکم برداشته شود در چنین جایی ترخیص موهوب صدق می‌کند. به عبارت دیگرترخیص موهوب یعنی ترخیص بخشیده شده در جایی صدق می‌کند که فعل، اقتضای منع و یا ایجاب حتمی و مولوی داشته باشد ولی برای تسهیل برداشته شده باشد؛ نه‌اینکه در اصل، فعل دارای رخصت و اجازه باشد.[11] ولی همان‌گونه که مرحوم علامه محمدباقر مجلسی رخصت موهوبه را شامل مباحات هم می‌داند و به نظر حقیر می‌آید که در بخشیدن لازم نیست که اقتضای حکم و یا وجوب و یا منع باشد. چون بسیاری از بخشش‌ها ازباب لطف و ابتدا به نعمت است. مثلا کسی به فرد دیگری هبه می‌کند و چیزی به او می‌دهد. بله برخی از بخشش‌ها ازباب گذشت از جزا و مکافات و مقابله به مثل است که اقتضای جزا هست، ولی انسان می‌بخشد. «فضائله المندوبه» که حضرت می‌فرماید در قرآن آمده همان مکارم اخلاق است که پیامبر برای اتمام آنها مبعوث شدند. فضل درمقابل نقص است؛ یعنی فزونی. در قرآن کریم به اعمالی دعوت شده که در حد وجوب برای امت پیامبر نیست، ولی تاکید شدید دارد مثل نمازشب که در سوره مدثر و مزمل و سوره اسراء و سوره سجده بدان تصریح شده. در سوره سجده می‌فرماید: ﴿تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ ينْفِقُونَ؛ فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِي لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْينٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يعْمَلُونَ﴾.[12] «و رخصه الموهوبه». از فرصت‌ها و رخصت‌های داده شده باید استفاده کرد. پیامبر(ص): «إن الله يغضب على من لا يقبل رخصه»؛[13] «خداوند کسی را که رخصت‌ها(مباحات و اجازه‌ها) را قبول نمی‌کند غضب می‌کند».

 


[11] شرح خطبه حضرت زهرا(س)، آیت‌الله سید عزالدین زنجانی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo