< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید‌احمد خاتمی

99/12/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معاطات/ کیفیت دلالت حدیث/

 

خلاصه گذشته

آیا معاطات مفید ملک لازم یا مفید ملک متزلزل یا جایز است؟ هشتمین دلیل بر مفید ملک لازم، المومنون یا المسلمون عند شروطهم است. سند حدیث را بررسی کردیم؛ و گفتیم روایت به معنای مصطلح نیست. روایت نبوی مصطلح حدیثی است که سند ندارد و از ناحیه عامه نقل شده است. پنج روایت را خواندیم که معصوم علیه السلام استناد به المومنون یا المسلمون عند شروطهم کرده است. بنابراین روایت مستند به امامان علیهم السلام است و نیز مستند به پیامبر اکرم است چون کلهم نور واحد.

کیفیت دلالت

کیفیت دلالت حدیث به این بیان است، عقدی که بسته می شود و طرفین به آن ملتزم می شود شرط و عهدی که طرفین دارند؛ و المومنون عند شروطهم، یعنی مومنان و مسلمانان ملزم به عهد و شرط خود هستند اگر قرار بایع فسخ کند و فسخ او ممضا باشد در تنافی با المسلمون عند شروطهم است و معنای آن چنین خواهد بود که مسلمانان ملزن به شرط خود نیستند، روایت این مطلب را نفی می کند. فهنا انعقد شرطا او عهدا کبری می گوید المومنون عند شروطهم بنابراین تقریر چنین است که شرط اعم از الزام ابتدای و الزام ضمنی است. روایت می فرماید المسلمون عند شروطهم پس باید ملزم باشند. بنابراین نحوه استدلال به روایات بیان شد

یلاحظ علیه

ستون فقرات استدلال ماهو الشرط است؟ آیا شرط الزامٌ یا الزامٌ فی التزامٍ است؟ به عبارت دیگر به شرط ابتدایی شرط گفته شود این روایات دلیل است و اگر به شرط ابتدایی شرط گفته نشود دلیل بر الزام نخواهد بود.

شرط ابتدایی شرط است؟

در دو مقام پاسخ داده می شود.

مقام اول: نظر لغویین است، تنها کسی که الزام ابتدایی را شرط دانسته است. لویس ملوف صاحب المنجد است. البته او قبل از به الزام معنی کند گفته البیع نحوه گفته است، اما بقیه لغویین دیگر شرط را الزام فی التزام نامیده اند. پس می تواند گفت از نگاه لغویین شرط الزام فی التزام است. این اصل در باب شرط است. لکن مهم مقام دوم است.

مقام دوم: استعمال شرط در شرط ابتدایی در کلمات معصومین علیهم السلام است؛ خواه لغوی گفته باشد یا نگفته باشد پس اگر معصوم شرط را در شرط ابتدایی بکار برده برای ما حجت است.

 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْمُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يُوسُفَ الْأَزْدِيِّعَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي رَجُلٍ تَزَوَّجَ امْرَأَةً وَ شَرَطَ لَهَا إِنْ هُوَ تَزَوَّجَ عَلَيْهَا امْرَأَةً أَوْ هَجَرَهَا أَوِ اتَّخَذَ عَلَيْهَا سُرِّيَّةً فَهِيَ طَالِقٌ فَقَضَى فِي ذَلِكَ أَنَّ شَرْطَ اللَّهِ قَبْلَ شَرْطِكُمْ فَإِنْ شَاءَ وَفَى لَهَا (بِمَا اشْتَرَطَ) وَ إِنْ شَاءَ أَمْسَكَهَا وَ اتَّخَذَ عَلَيْهَا وَ نَكَحَ عَلَيْهَا.[1]

سند روایت

شیخ طوسی از محمد بن علی بن محبوب است. نجاشی می فرماید. الأشعري القمي أبو جعفر شيخ القميين في زمانه ثقة عين فقيه صحيح المذهب‌. محمد بن الحسین، ابی الخطاب است اسمه زید. نجاشی: جليل من أصحابنا عظيم القدر كثير الرواية ثقة عين حسن التصانيف مسكون إلى روايته. حسن بن علی بن یوسف، لم فیه مدح و لا قدح اما چون ذیل هو ابن البقاح دارد؛ بر مبنای اینکه ابن بقاح باشد، ثقه است. کسانی که ثقه بودن را نمی پذیرند حق دارد لکن معمولا در روایات گاهی شخص منسوب به پدر و گاه به جد منسوب می شود و گاه یک شخص با چند اسم از او روایت می شود. و در جلد 22 ص 36 با سند صحیح با همین مضمون نقل شده است این قابل توجه است. عاصم به حمید، نجاشی می فرماید: عاصم بن حميد الحناط الحنفي أبو الفضل مولى كوفي ثقة عين صدوق روى عن أبي عبد الله عليه السلام‌. ابن همه تعریف گویای وثاقت است. محمد بن قيس، أبو عبد الله البجلي ثقة عين كوفي. از اصحاب امام باقر و امام صادق علیه السلام است در سال 151 ه از دنیا رفت ثقه است. نوع قضاوت های امام علی علیه السلام را با این سند نقل کرده اند.

اسناد شیخ طوسی به محمد بن علی بن محبوب:

و ما ذكرته في هذا الكتاب عن محمد بن علي بن محبوب فقد اخبرنى به الحسين بن عبيد اللّه عن احمد بن محمد بن يحيى العطار عن ابيه محمد بن يحيى عن محمد بن علي بن محبوب.[2]

حسین بن عبید الله، ابن غضائری استاد شیخ طوسی است که از او روایت کرده است. احمد بن محمد بن یحیی عطار مخنلف فیه است توثیق خاص ندارد. و اینکه استاد شیخ صدوق بوده از قرائن و امارات است. محمد بن یحیی پدر احمد بن محمد بن یحیی عطار است که از اجلاء است. سند شیخ طوسی به محمد بن علی بن محبوب معتبر است.

دلالت روایت

سریة یعنی متعه باشد. شخصی با یک زن ازدواج کرد و برای او این شرط را پذیرفت که اگر تجدید فراش کند یا او فاصله بگیرد یا متعه کند زن طالق باشد؛ فهی طالق تقریبا شبیه آنچه در زمان حاضر انجام می شود که مرد به زن والت طلاق می دهد در زمان سابق شفاهی بود. امام صادق علیه السلام می فرماید خداوند اجازه تحدید فراش و متعه را داده است این شرط قبل از شرط شما است و اگر مرد برای زن شرط را پذیرفته است می تواند بر شرط خود باقی بماند و اگر بخواهد می تواند تجدید فراش کند، متن روایت دوم باب متن آن مفسر این روایت است. متن و سند روایت چنین است:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الْمِيثَمِيِّ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي رَجُلٍ قَالَ لِامْرَأَتِهِ إِنْ نَكَحْتُ عَلَيْكِ أَوْ تَسَرَّيْتُ فَهِيَ طَالِقٌ قَالَ لَيْسَ ذَلِكَ بِشَيْ‌ءٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنِ اشْتَرَطَ شَرْطاً سِوَى كِتَابِ اللَّهِ فَلَا يَجُوزُ ذَلِكَ لَهُ وَ لَا عَلَيْهِ.[3]

شرط خلاف کتاب قرآن به نفع یا ضرر شخص باشد ممضا نیست.

کیفیت استدلال

شرط خداوند تعهد یکطرفه است به عبارت دیگر شرط اطلاق به الزام ابتدای و هم اطلاق شده بر التزام فی الالزام بنابراین شرط در الزام ابتدایی که محل کلام است و در التزام ضمنی نیز اطلاق شده است.

یلاحظ علیه

اولاً، استعمال اعم از حقیقت و مجاز است چه بسا معنای حقیقی شرط همان التزام ضمنی باشد و قرینه آن قرینه مشابهت است، از آنجا که شرط ابتدایی نیز مانند شرط ضمنی است بر او شرط، اطلاق شده است. ثانیاً، الزام بنده با خداوند نیز دو طرفی است؛ خداوند می فرماید: الم اعهد یا بنی آدم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مسقیم.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ: قَالَتْ عَائِشَةُ لِرَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ أَهْلَ بَرِيرَةَ اشْتَرَطُوا وَلَاءَهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْوَلَاءُ لِمَنْ أَعْتَقَ.[4]

سند روایت

محمد بن يعقوب بن إسحاق أبو جعفر الكليني است. ابو علی الاشعری، أحمد بن إدريس از اجلائ ثقات و از مشایخ مرحوم کلینی است. محمد بن عبد الجبار، أبي الصهبان ثقة جلیل.صفوان بن یحیی بجلی است. صفوان مطلق در روایت صفوان بن یحیی است. و یک صفوان بن مهران جمال شخص دیگری بنام صفوان است که امام علیه السلام به او فرمودند: امام با او فرمودند: کل شئ منک حسن جمیل ما خلا شئا واحدا، به امام علیه السلام عرض کرد آن کدام است؟ امام فرمودند: اکرائک جمالک لهذا الرجل. این ثقه است. عیص ین القاسم امامی و ثقه است. سند روایت صحیح است.

دلالت روایت

می خواهیم از روایت استفاده کنیم که شرط در شرط ابتدایی بکار رفته است. معنای روایت چنین بریره که کنیز زن بوده عایشه او را خریده و آزاد کرده است. فروشندگان و صاحبان بریره ولاء عتق را بر عایشه شرط کرده اند پیامبر فرمود الولاء لمن اعتق، آنها ولاء عتق را ندارند. بنابراین شرط در شرط ابتدایی اطلاق شده است شاهد اشترطوا ولائها است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo