< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

99/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خارج بیع/ الکلام فی المعاطات/ موضوع در معاطات/اقوال در معاطات/ ادله مفید ملک بودن معاطات/

کلام و اشکال های بعض الاساطین به مفید اباحه بودن معطات/ قاعده العقود تابعة للقصود /و شرط فاسد مفسد عقد

خلاصه جلسه گذشته

آیا معاطات مفید ملک است یا مفید ملک نیست؟ سپس بحث شد که آیا معاطات مفید ملک متزلزل است یا مفید ملک لازم است؟ شیخ انصاری مدعی شدند معاطات مفید ملک لازم است و ادله افاده ملک لازم مانند « احل الله البیع» تجارة عن تراض»« الناس مسلطون علی اموالهم» و مهمترین دلیل سیره عقلائیه است. بعض الاساطین مرحوم کاشف الغطاء گفته بود اینکه معاطات را مفید اباحه می داند و در تصرفات مالکانه می گویید آناما قبل از تصرف مالکیت می آید، هشت اشکال به آن کردند اشکال اول قاعده العقود تابعة للقصود در هم شکسته می شود یعنی قصد ملک در معاطات کرده است ولی آنچه حاصل شده اباحه است. بنابراین العقود لیست تابعة للقصود. شیخ انصاری یک اشکال حلی کردند و پنج اشکال نقضی. در اشکال حلی گفتند ابتدا باید عقد بودن معاطات ثابت شود بعد از آن اشکالات مطرح شود. و پنج اشکال نقضی کردند به ایم بیان مواردی داریم که در آنها عقد تابع قصد نشده است. آخرین نقض در عقد متعه اگر اجل ذکر نشود عقد متعه به عقد دائم منقلب می شود. در نتیجه ما وقع که عقد دائم باشد لم یقصد و ما قصد که عقد منقطع باشد واقع نشده است.

دلیل تبدیل عقد منقطع به دائم

به چه دلیل عدم ذکر مدت عقد نکاح دائم می شود؟

چند مطلب در اینجا داریم

1- دلیل اینکه اگر در عقد منقطع اجل ذکر نشود منقلب به دائم می شود نظریه مشهور است. شهید ثانی در مسالک می فرماید: لو قصدا المتعة و اخلا بذکر الاجل فالمشهور بین الاصحاب انه ینعقد دائما و هو الذی اختاره المصنف لان لفظ الایجاب صالح لکل منهما و انما یتمحض للمتعة بذکر الاجل و للدوام بعدمه فاذا انتفی الاول ثبت الثانی و لان الاصل فی العقد الصحة و الفساد علی خلاف الاصل. یعنی اگر نگویید منقلب به دائم نشود باید قائل به بطلان عقد شد واین نیاز به دلیل دارد.

به دو روایت در اینجا بر انقلاب عقد استدلال شده است.

روایت اول:

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ بُكَيْرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ إِنْ سُمِّيَ الْأَجَلُ فَهُوَ مُتْعَةٌ وَ إِنْ لَمْ يُسَمَّ الْأَجَلُ فَهُوَ نِكَاحٌ بَاتٌّ.[1]

سند روایت

سند روایت بخاطر عبد الله بن بکیر موثقه می شود.

دلالت روایت

وجه استدلال: از منطوق روایت استفاده می شود اگر صیغه نکاح با ذکر اجل ذکر شود نکاح منقطع می شود ولی اگرصیغه نکاح خوانده شد و اجل ذکر نشود نکاح دائم می شود.

یلاحظ علیه

الف- روایت ربطی به مدعی ندارد چون مدعی آن است اگر قصد متعه کردند و اجل را ذکر نکنند عقد دائم می شود

ب- ظاهر روایت در مقام اعتبار ذکر اجل در متعه است و عدم اعتبار آن در نکاح دائم است. در حقیقت روایت در مقام بیان فرق نکاح متعه و دائم را می کند که در نکاح متعه ذکر اجل شرط است و عدم آن در نکاح دائم شرط است. بنابراین اگر قصد متعه کرده و اجل را ذکر نکند به دائم منقلب می شود روایت در مقام بیان این معنی نیست. البته این اشکال را شهید ثانی فرموده اند.« لیس فیه دلالة علی انّ من قصد المتعة و لم یذکر الاجل یکون دائما بل انما دل علی ان الدوام لایذکر فیه الاجل و هو کذالک لنکه غیر المدعی و حینئذ فالقول بالبطلان اقوی»

روایت دوم: روایت ابان بن تغلب

وَ بِالْإِسْنَادِ السَّابِقِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ فِي حَدِيثِ صِيغَةِ الْمُتْعَةِ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَإِنِّي أَسْتَحْيِي أَنْ أَذْكُرَ شَرْطَ الْأَيَّامِ قَالَ هُوَ‌ أَضَرُّ عَلَيْكَ قُلْتُ وَ كَيْفَ قَالَ لِأَنَّكَ إِنْ لَمْ تَشْرِطْ كَانَ تَزْوِيجَ مُقَامٍ وَ لَزِمَتْكَ النَّفَقَةُ فِي الْعِدَّةِ وَ كَانَتْ وَارِثاً وَ لَمْ تَقْدِرْ عَلَى أَنْ تُطَلِّقَهَا إِلَّا طَلَاقَ السُّنَّةِ.[2]

سند روایت

مراد از اسناد سابق: «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ وَ عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْفَضْلِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ». در سند عمرو بن عثمان واقع است، عمرو بن عثمان الثقفی قال النجاشی: الخزاز، ثقة و کان نقی الحدیث صحیح الحکایات. ابراهیم بن فضل، الهاشمی المدنی من رجال الصادق علیه السلام روی عنه فی الکافی و التهذیب اکثر من اثنی عشرة روایة، توثیق خاص ندارد. ابان بن تغلب از رجال امام باقر و امام صادق علیهما السلام است. بخاطر ابراهیم بن فضل نمی توانیم اسم روایت را صحیح بگذاریم. اینکه برخی بزرگان به این روایت اعتماد کرده و حساب ویژه ای برای قائل شدند درست نیست لذا تعبیر به روایت از این حدیث می کنیم. ابان شخصیت بزرگی است سی هزار حدیث از امام باقر نقل کرده است و پانزده هزار حدیث از امام صادق علیه السلام نقل کرده است مشکل ابراهیم بن فضل است و اینگونه نیست که تا سند تا ابان بن تغلب برسد روایت معتبر می شود در سند روایت از اصحاب اجماع هم واقع نشده است.

دلالت روایت

روای سئوال می کند در نکاح منقطع خجالت می کشم ایام را ذکر کنم امام علیه السلام می فرماید اگر ایام را ذکر نکنی ضرر آن برای تو بیشتر خواهد بود. روای سئوال می کند چگونه ضررش بیشتر می شود امام علیه السلام پاسخ دادند اگر اجل را ذکر نکنی نکاح دائم میشود و نفقه بر تو واجب می شود و نمی توانی جدا بشوی مگر باطلاق سنت. معنای روایت این است باید اجل را ذکر کند خواه فراموش کند یا عمدا آن را ترک کند اطلاق روایت این دو صورت را می گیرد امام علیه السلام فرمودند در صورت ذکر نکردن اجل منقلب به دائم می شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo