< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

99/07/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: خارج بیع/ تعریف بیع/ سه بحث پایانی/ اختصاص مبیع به عین/ روایات دال بر منفعت بودن مبیع/ فرق بین بیع و اجاره/ عین بودن عوض/ منفعت عوض می شود/عمل حر

خلاصه جلسه گذشته

یکی از احکام بیع، شرط است معوض عین باشد . اگر معوض عین نباشد دیگر فرم بیع نیست بلکه فرم اجاره یا صلح و مانند آن است. پس برای اینکه فرم بیع را داشته باشد معوض باید عین باشد.

عین یا منفعت بودن عوض

بحث دوم این است آیا عوض نیز همین حکم را دارد یعنی آیا عوض باید عین باشد یا می تواند منفعت باشد؟

منفعت بودن عوض مانند سکنی الدار مثلا شخصی در مقابل یک دوره کتاب بحار الانوار و کتاب های اربعه را بخرد در مقابل ثمن را سکنی الدار که منفعت است را قرار بدهد یا مثلا این کتاب را به قیمتی بخرد که عبد یک ماه در خانه فروشنده خدمت کند. شیخ انصاری می فرماید: اشکال و خلافی نیست در منفعت بودن عوض. أمّا العوض، فلا إشكال في جواز كونها منفعة، كما في غير موضع من القواعد ، و عن التذكرة و جامع المقاصد، و لا يبعد عدم الخلاف فيه.[1]

مواردی که علامه در قواعد گفته اند عوض می تواند منفعت باشد. و لو كان الثمن خدمة عبد أو سكنى دار مدّة معيّنة صحّ[2] این عبارت علامه صریح در منفعت بودن ثمن است. و كلّ ما جاز أن يكون ثمنا جاز أن يكون عوضا، عينا كان أو منفعة، ماثلت او خالفت.[3] هر دو سکنی الدار باشد یا هر دو خدمت عبد باشد و یا یکطرف سکنی باشد و طرف دیگر خدمت عبد باشد. علامه این را در باب اجاره بیان می کند یعنی هر چیزی که جایز است ثمن باشد در اجاره می تواند عوض باشد عین یا منفعت باشد.

ظاهرا این عبارت اختصاص به باب اجاره باشد و شامل بیع نباشد چون در بیع مسلم است که مثمن عین باشد و نمی تواند سکنی یا منفعت باشد.

عبارت تذکره نیاز به توضیح بیشتری دارد.

مساله 526: کلما جاز ان یکون ثمنا فی البیع جاز ان یکون عوض فی الاجارة لما بینمها من التناسب حتی ظنا واحدا فعلی هذا یجوز ان یکون العوض عینا و منفعة سواء ماثلت منفعة العین التی وقعت الاجاره علیها او خالفت کما لو استئجار دارا و جعل العوض سکنی دار آخری او استئجارا بخدمة عبد سنة لان المنفعتین المختلفتین و المتماثلتین منفعتان تجوز اجارتهما فجاز ان یستاجر احدهما بالاخری کمنفعة الدار و العبد و قد قال الله تعالی فی المختلفتین اخبارا عن شعیب انی ارید ان انکحک احدی ابتی هدتین علی تاجرینی ثمانیه حجج فجعل النکاح عوض الاجاره به قال الشافعی و احمد.[4]

شاهد در متن صدر کلام است. بنابراین چنانچه در بیع ثمن عین و منفعت می تواند باشد در باب اجاره نیز ثمن می تواند عین و منفعت باشد. در نتیجه محدودیت عین بودن در عوض را مانند معوض نداریم.

شیخ انصاری می فرماید: در این مساله می تواند گفت مخالفی در مساله نیست بعد از آن می فرماید مخالفت به بعضی از برزگان نسبت داده شده یعنی ثمن نمی تواند منفعت باشد. شیخ جعفر نجفی کاشف الغطاء استاد صاحب جواهر در شرح قواعد به آقا باقر وحید بهبهانی این مطلب را نسبت داده است. شیخ انصاری می فرماید به بعض الاعیان نسبت داده شده که مراد آقا باقر وحید بهبهانی است. ایشان رساله ای در زبان فارسی دارند بنام آداب التجاره می فرماید: از جمله شرایط آن است که مبیع و ثمن عین باشد نه منفعت چه بیع انتقال عین بازء عین است و اما منفعت پس انتقال آن به عنوان لزوم به عقد اجاره می شود یا صلح.[5]

مستند عین بودن ثمن

شیخ انصاری می فرماید: شاید وجه نظر وحید بهبهانی این است که بیه برای نقل اعیان است نه نقل منفع، لعله لما اشتهر فی کلامهم من ان البیع لنقل الاعیان، ظاهر عبارت وحید بهبهانی « چه بیع انتقال عین بازء عین است» می رساند که عوض و معوض عین باشد.

یلاحظ علیه

مقصود برزگان از عین بودن مراد معوض عین باشد نه اینکه عوض هم باید عین باشد شیخ انصاری می فرماید: و الظاهر ارادتهم بیان المبیع نظیر قولهم: ان الاجاره لنقل المنافع. وقتی می گویند اجاره برای نقل منافع باشد یعنی مقصود مورد اجاره باید منفعت باشد بنابراین عبارت ان البیع لنقل الاعیان مقصود مبیع عین باشد و مراد آن در ثمن نیست. به همین مقدار در باره کلام آقا باقر وحید بهبهانی فرمودند اکتفا می کنیم.

ثمن واقع شدن

چیزهایی که می توانند ثمن واقع شوند عبارت از 1- عین این روشن است و بحثی در آن نیست، 2- منفعت به صورت کلی که فقط آقا باقر وحید بهبهانی مخالفت کردند نقد کردیم. 3- عمل عبد می تواند ثمن واقع شود این شک و تردیدی ندارد چون ثمن باید مال باشد، بر خدمت عبد مملوک مال اطلاق می شود. عبد هر چقدر خدمت ارزش داشته باشد قیمت او هم بالاتر می شود. 4- عمل انسان حر و آزاد، مثلا بگوید کتاب را می فروشم به شرط اینکه مدت یک هفته در خانه برای او کار کند. عمل حر می تواند ثمن واقع شود؟ 5- حق را می توان ثمن قرار بدهد؟ مثلا کتاب را بفروشد در مقابل ثمن را حق الحجیر را قرار دهد.

دو مورد حق و عمل حر محل بحث و اختلاف است که آیا می توانند ثمن واقع بشوند؟

مورد اول: عمل حر

عمل حر دو صورت دارد، صورت اول، قبل از بیع بر آن معاوضه شده است. صورت دیگر اینکه بر بگوید کتاب را می فروشم و در مقابل ثمن آن مدت یک هفته در خانه برای او کار کند.

آیا قبل از معاوضه بر عمل حر مال صدق می کند؟ اگر مال بر آن صدق کند عمل حر جایز است ثمن واقع شود چون بیع مبادله مال بمال و اگر مال بر او صدق نکند ثمن واقع نمی شود.

 


[4] تذکرة الفقهاء ج18 ص31.
[5] . آداب التجاره صفحه 25.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo