< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

99/06/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خارج بیع/ عقد و عهد/ الفاظ عقود و اقسام آن

بخشی از فقه عقود است. عقد و عهد را معنی کردیم و شرایط کلی عقود را گفتیم. و بیان شد عقود معمولا نیاز به لفظ دارد و عمدتا با لفظ انجام می گیرند. مطالبی که فقها درباره لفظ می فرمایند عبارت از

الفاظ عقود

اولاً، لفظ بایدصریح باشد. ثانیاً، گویای آنچه قصد شده باشد، مثلا با لفظ بیع قصد بیع کند. ثالثاً، لفظ عقد باید ماضی باشد و غیر آن ماند امر و مضارع معتبر نیست. در هر عقدی بحث می شود که نیازمند لفظ است یا معاطات در آن کفایت می کند.

اقسام عقد

عقود به دو قسم لازم و جایز تقسیم می شوند؛ عقد جایز به پنج قسم تقسیم می شود.

عقد لازم به عقدی گفته می شود که اقتضای لزوم دارد، هو الذی بطبعه اللزوم لدی العرف و العقلاء؛ مانند بیع و اجاره و مساقات. دو طرف عقد لازم نمی توانند عقد را نفی با بر هم بزنند مگر بر اثر یک عارض خارجی مانند خیار و اقاله.

عقد جایز عقدی است بطبعه الجواز لدی العرف و العقلاء یعنی عقد جایز از ابتداء که بسته می شود جایز است و می توان آن را نقض کرد. عقد ودیعه مصداق بارز عقد است؛ امانت گذاشتن و انشاء استنابه فی الحفظ است. ودیعه نیاز به ایجاب و قبول دارد برخلاف عاریه که عبارت از اباحة الانتفاع بلاعین و لاعوض است، که لفظ خاصی لازم ندارد.

آیا عقد جایز عرفاً و لغةً عقد است؟ اگر عقد به معنای اوکد العهد باشد، در لغت تاکیدی در عقد جایز نیست و در عرف به پیمان های جایز پیمان گفته نمی شود مثلا اگز چیزی را هبه کند به آن پیمان نمی گویند، لکن از جهت فقهی به آن عقد می گویند. در این گونه موارد شارع مقدس از عرف جدا شده است یعنی عرف عقد جایز را عقد نمی داند بر خلاف عقد لازم که آن را عقد می داند، ولی شرع آن را عقد می داند و اطلاق عقد به آن می کند. وفاء در آیه« یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود» به معنای حفظ ما یقتضیه العقد و انیانه تاماً؛ یعنی اگر مستحب است مستحب بجا آورد و اگر لازم است لازم بجا آورد، بنابراین شامل عقد جایزمی شود.

کلام محقق نائینی

محقق نائینی می فرماید آیه شریفه شامل عقد جایز نمی شود.« و قوله عزّ من قال، اوفوا بالعقود لایشمل هذه العقود لخروجها عنه تخصصاً»

یلاحظ علیه

گرچه عقد جایز لغةً و عرفاً عقد نیست، ولی آیه می گوید به مضمون عقد ملتزم شود در نتیجه شامل عقد جایز می شود.

محقق نائینی برای اینکه چهارچواب دقیق برای عقد ارایه دهد عقود را به دو قسم عقد اذنی و عقد عهدی تقسیم می کند و نیز عقد عهدی را به دو قسم تنجیزی و تعلیقی تقسیم می کند.

عقد اذنی عرفا و لغة عقد نیست چون نقش آن فقط ایجاد ارتباط است « و تمسی عقودا لانها ترتبط بشخص لا ان فیها عقدا و عهدا» اما عقد عهدی صرف اذن نیست بلکه پیمان است که بر دو قسم تعلیقی و تنجیزی است.

عقود تعلیقی آن است که منشاء ان معلق بر چیزی است مانند سبق و رمایه تعلیقی گویند یعنی در صورتی برنده شود جایزه را مالک می شود. بر خلاف آن در عقود تنجیزی که منشاء آن معلق بر چیزی نیست مانند بیع و اجازه بلکه منشاء آن منجز است.

یلاحظ علیه

با توجه به تقسیمی که ارائه شد دیگر نیازی به تقسیم محقق نائینی نیست. همه عقود واجب است به آن وفاء کند اگر لازم باشد وفا لازم است و اگر جایز باشد وفای به آن جایز است.

اقسام عقود جایز

عقد جایز پنج نوع است و بهتر از همه فاضل مقداد اقسام عقد جایز را بیان کرده است.

قسم اول- عقد جایز دو طرفی( از ناحیه موجب و قابل) است مانند ودیعه و عاریه.

قسم دوم- از طرف راهن لازم و از طرف دیگر جایز است مانند راهن، از طرف مرتهن جایز و از طرف راهن لازم است.

قسم سوم- در ابتداء جایز اما در ادامه لازم می شود، مانند هبه بعد القبض.

قسم چهارم- در ابتداء لازم ولی در ادامه جایز است مانند بیعی که دارای خیار است.

با اضافه عقد لازم اقسام عقود پنج قسم می شوند.

بعد از بیان مقدمات وارد تعریف بیع می شویم

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo