< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

99/06/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خارج بیع/ تعریف عقد وعهد، فرق بین آنها/

خلاصه جلسه گذشته

کتاب البیع در کجا قرار دارد؟ دو تقسیم بندی برای ابواب فقهی مطرح شد. یک تقسیم از محقق حلی و تقسیم دوم از صاحب مفتاح الکرامه بود که تقسیم بندی محقق را ترجیح دادیم، مباحث فقهی در تقسیم بندی محقق دقیق تر است و حتی شبهه ای که درباره قضا و شهادات و حدود و دیات از محقق حلی دفاع کردیم.

تعریف عقد و عهد

بیع زیر مجموعه عقد است محقق حلی مباحث عقود را در چند کتاب ذکر کرده است مانند: تجارت، رهن، مفلس، حجر،ضمان، شرکت، مضاربه، ودیعه، وکالت، وقف، صدقات، سکنی، حبس، هبات، سبق و رمایه، اجاره و نکاح. بنابراین بیع زیر مجموعه عقد است.

چند بحث در فرق بین عقد و عهد مطرح می شود

1- تعریف عقد و عهد و فرق بین آن دو

2- مراد از عقود در آیه وفای به عقد« یا ایها الذین آمنوا اوفوا بالعقود[1] ».

3- مراد از عقد فقهی

4- تقسیمات عقود

بحث اول: لمعنی عقد

سه واژه عقد و عهد و شدّ « و شددنا اسرهم» هم خانواده هستند. واژه دیگری که قرآن کریم در معقودات بکار برده است واژه میثاق است، که در قرآن نوعاً این واژه میثاق در قرار داده های معنوی- قرار داده هایی که از پیامبران گرفته شده و مانند آن - بکار برده شده است.

در باره معنای عقد، ابن فارس در مقائیس می گوید[2] : العین و القاف و الدال اصل واحد یدل علی شّدٍ و شدةِ وثوق والیه ترجع فروع الباب کلها. یعنی عقد دلالت بر شد به معنای محکمی است. شدّ مصدر است به معنی العقد القوی. پس فروع باب به معنای استحکام بر می گردد. کتاب ابن فارس در ریشه بابی لغات کتاب معتبری است. راغب اصفهانی در مفردات می گوید: کلمه عقد در اصل به معنی استحکام در اجسام محکم است. و یستعمل فی الاجسام الصلبة کعقد الحبل ثم یستعار ذالک للمعانی علی نحو عقد البیع و العهد، یعنی مجازا در امور معنوی و عقود مانند بیع و اجاره بکار می رود. در مجمع البحرین می گوید: اوفوا بالعقود هی جمع عقد بمعنی المعقود، مصدر مراد نیست بلکه به معنی معقود است یعنی اوفوا بالمعقود. و هو اوکد العهود؛ زیر مجموعه عهد است ولی اوکد عهود است. قوله: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ » هي جمع عقد بمعنى المعقود، و هو أوكد العهود.[3]

یلاحظ علیه

کلام راغب در معنای عقد که فقط در مادیات و در غیر مادی مجازا است بخاطر علاقه مشابهت باشد؛ صحیح نیست. به عبارت برداشت راغب اصفهانی در معنای مطابق با واقع نیست. مقاییس به عنوان یک کتاب اصل در زبان عربی است عقد را در مسائل مادی و معنوی عام دیده است. بنابراین عقد به معنای پبوند محکم است. مطلب دیگر فرق بین عهد و عقد است.

فرق بین عقد و عهد

در قرآن قریب به پنجاه مرتبه واژه عهد بکار رفته است. واژه عقد و مشتقات آن کمتر از ده بار بکار رفته است. طریحی در فرق بین این دو می فرماید: عقد دو طرفی است لکن عهد الزاماً دو طرفی نیست. در عقد معنای محکم بودن است. و الفرق بين العهد و العقد أن العقد فيه معنى الاستيثاق و الشد و لا يكون إلا من متعاقدين، و العهد قد يتفرد به الواحد، فكل عهد عقد و لا يكون كل عقد عهدا.[4]

اما عهد یک طرفی است مانند نذری که شخص می کند یک طرفی است. عهد عبارت از به عهده گرفتن است. به عهده گیرنده می تواند خود شخص باشد و دیگری باشد عاهدت الله و مانند: ﴿وَ مِنْهُمْ مَنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِنْ فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَ لَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[5] . شان نزول ثعلبة بن حاطب که بر خود لازم کرد اگر خداوند به مال و رزق زیاد بدهد حق آن را پرداخت کند اما وقتی گوسفندان او زیاد شدند پیامبر از خواستند زکات مال خود را بدهد اما او امتناع کرد این آیه در شان او نازل شد و پیامبر درباره او فرمود: ویح ثعلبه و یح ثعلبه. در اینجا ثعلبه بر خود عهد بست که زکات اموال خود را پرداخت کند.

آیه دیگر به معنای عهد دو طرفی است. در آیه زیر می فرماید التزام می تواند با طرف دیگر باشد. خداوند می فرماید: ﴿وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ أَنْ طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْعَاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ﴾[6] . خداوند متعال در این از حضرت ابراهیم و اسماعیل التزام گرفت که خانه خداوند را برای طائفین و عاکفین را پاک و طاهر کنند.

بنابراین عقد یک عهد خاص، مستحکم و مستوثق است. ولی عهد واژه ای عام است. فکل عقدٍ عهدٌ یعنی هر عقدی التزام است؛ و لیس کل عهدٍ بعقدٍ چون چه بسا التزام یک طرفه و یا التزام محکم نباشد. مانند عدل و قسط که قسط به معنای عدالت اجتماعی است و عدل، عدالت به معنای عام است. فکل قسط عدلٌ و لیس کل عدل بقسطٍ. امام راحل می فرماید: مراد از عدالت در« یملاء الارض قسطا و عدلا» به معنای عام است. با این توضیح روشن می شود کلام مرحوم سبزورای در تفسیر مواهب الرحمان که عهد اشد از عقد است قابل پذیرش نیست. کلام ایشان چنین است: ربما یستفاد من استعمال المادتین ان العهد اشد من العقد، فان الاخیر ربط بین شئین بحیث یلزمه و لاینفک عنه بینما یکون الاول ربطا بین العاهد و المعهود له. در حالی که عهد اعم از عقد است. عقد عبارت از پیمان محکم و دو طرفی در حالی عهد می تواند نیز پیمان یک طرفه باشد. تعلیلی که مرحوم سبزواری موید معنای مورد نظر از عقد و عهد است. می فرماید: کان استعمال العهد اکثر من العقد فی القرآن الکریم فقد ورد العهد فی ما یقرب فیه من خمسین موضعاً و لم یبلغ العقد العشرة و اکد القرآن علی الوفاء بالعهد. خداوند تاکید بر التزام ها کرده است خواه با خداوند یا دیگران باشد بخاطر همین اعمیت عهد در قرآن بکار رفته است. بنابراین کلام و استدلال مرحوم سبزواری بر اعمیت عهد می باشد و نمی توان گفت عهد از عقد اشد است. و توجه شود مراد از عهد یک طرفه یعنی شخص با خود عهد می بندد.

ان قلت: کاربرد زیاد دلیل بر اهمیت و اعمیت نمی باشد مانند خمس مبتلاء همه مکلفین است یعنی همه افراد دارای سرمایه اند حتی به مقدار کم اما یک بار در قرآن بکار رفته است.

قلت: اولاً قرآن کتاب هدایت است. در مساله ای که اتبلاء آن بیشتر باشد تکرار می شود. پس ابتلاء دلیل بر تکرار و اهمیت است. ثانیاً، خمس تازمان امام صادق و امام کاظم علیهما السلام با اینکه خمس ارباح مکاسب مبتلا به بوده در عین حال مطرح نبوده است. ثالثا مفسران آیه خذ من اموالهم صدقة و آیات مشابه را به وظایف مالی معنی کرده اند و اختصاص به زکات ندارد. بنابراین تکرار دلیل نمی شود در عهد از عقد اشد باشد.

خلاصه کلام

الف- عقد پیمان مستحکم است خواه در امور مادی و معنوی باشد. ب- استحکام طرفی در قرآن عقد و به معنای عقد است. مطلق التزام عهد است.

 


[2] کتاب ابن فارس در عرصه ریشه یابی لغات اصیل ترین و متن بسیار معتبری است مورد قبول اهل سنت و شیعه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo