< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

99/06/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع/ خارج بیع/ تقسیم ابواب فقهی/ اشکال به تقسیم مفتاح الکرامه

خلاصه جلسه گذشته

برای اینکه مشخص شود جایگاه بیع در مباحث فقهی چیست یک تقسیم بندی از همه مباحث فقهی را ارائه کردیم. محقق حلی در شرایع یک تقسیم بندی دارد که تقسیم بندی مشهور است محقق ابواب فقهی را به عبادات و عقود و ایقاعات و احکام تقسیم کرده اند. جلسه گذشته کتاب ها را گفتیم. سید جواد عاملی صاحب مفتاح الکرامه تقسیم بندی دیگری دارد و علت آن این است که مباحث را در جای خود قرار بدهد و پاسخ به شبهه بدهد که جای قضا و شهادات و حدود و تعزیرات و دیات در کجای فقه است؟ محقق حلی این مباحث را در قسم احکام قرار داده اند چون از عبادات و عقود و ایقاعات نیستند لذا در قسم احکام قرار داده اند. اشکال بر محقق شده است که جهاد و امر به معروف و نهی از منکر را در قسم عبادات قرار داده اند چه فرقی بین جهاد، امر به معروف و نهی از منکر با قضا و شهادات و حدود و دیات و قصاص چیست؟ اگر قضا و شهادات از احکام هستند باید جهاد و امر به معروف و نهی از منکر نیز از احکام باشد و یا اگر جهاد و امر به معروف و نهی از منکر عبادات هستند قضا و شهادات نیز از عبادات باشند. در دفاع از تقسیم بندی محقق حلی پاسخ می گوییم.

یلاحظ علیه

جهاد و امر به معروف و نهی با منکر با قضاء و شهادات و دیگر ابواب فرق دارد. قضاء و شهادات و دیگر ابواب در دیگر ملل وجود دارد و گره خورده به دین نیستند ولی جهاد و امر به معروف و نهی از منکر گره خورده به دین است. به عبارت دیگر صرف جنگیدن را جهاد نمی گویند بلکه اگر فی سبیل الله باشد جهاد است. در جنگ احد شخصی خیلی خود جنگ می کرد ولی پیامبر به جنگیدن او اعتناء نمی کرد حتی به زخمی شدن او اعتناء نمی کردند از پیامبر سوال کردند چرا اعتناء به جنگیدن او نمی کند به اصحاب فرمود از خود آن شخص سوال کنند و در پاسخ گفت به انگیزه خدایی جنگ نمی کردند.

ان قلت: هر قضاوتی هم قضاوت نیست.

قلت: اسلام مبدع جهاد و امر به معروف و نهی از منکر است. به عبارت دیگر قید فی سبیل الله به جهاد هویت دینی می دهد برخلاف قضاء، یعنی در ملل برای رفع خصومت ها قضاوت می کردند. بنابراین براین اساس جهاد و امر به معروف و نهی از منکر را در قسم عبادات قرار داده است.

اشکال به تقسیم مفتاح الکرامه

سیاست در زبان عربی و زبان فارسی به معنی مدیریت و تدبیر است. به عبارت دیگر سیاست مُلک داری است. در مجمع البحرین می فرماید: و فی وصف الائمه، انتم ساسة العباد و فیه الامام عارفٌ بالسیاسة و فیه ثم فوض الی النبی صلی الله علیه و آله امر الدین والامة لیسوس عباده، کل ذالک من سستُ الرعیة سیاسةً امرتها و نهیتها، و ساس زیدٌ سیاسةً امر و قام بامره، و فی الخبر کان بنوا اسرائیل تسوسهم انبیائهم ای تتولی امرهم کالامراء و الولات بامر الرعیة من السیاسة و هو القیام علی الشئ بما یصلحه.[1] و در لغت نامه دهخدا می گوید: سیاست پاسداشتن مُلک، نگهاداشتن، حفاظت، نگاهداری، حراست، حکم راندن بر رعیت، رعیت داری کردن، حکومت و ریاست و داروی است.[2] لکن کلمه سیاست چند مضاف الیه دارد که با آنها به معنای عقوبت می شود مانند: سیاست راندن، سیاست فرمودن، سیاست گاه، سیاست گر است. سیاست گاه به معنی زندان و سیاست فرمودن به معنای مجازات کردن و سیاست گر یعنی شکنجه گر است. در کلام سید جواد عاملی با توجه مضاف الیه های کلمه سیاست، قضاء و شهادت که مقدمه مجازات است، حدود و مانند خود مجازات است. بنابراین معنی سیاست به نحو مطلق به معنای مجازات نیست بلکه عادات که به معنی معشیت است نیز بخشی از سیاست و ملک داری است. معاملات نیز بخشی از ملک داری است. در نتیجه سیاسات اصل تقسیم بندی را از بین می برد و به هم می ریزد. آری معنی محدود مد نظر ایشان از سیاست درست است؛ لکن معنی مطلق سیاست محدود به این ابواب نیست و تقسیم را درست نمی کند. بنابراین تقسیم محقق حلی قابل دفاع و نیز از تقسیم شهید صدر در الفتوی الواضحه دقیق تر است.

 


[1] کتاب مجمع البحرین یک کتاب لغت حدیثی و عدل نهایه ابن اثیر است.
[2] لغت نامه دهخدا.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo