< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید‌احمد خاتمی

1402/07/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: القول فی المجیز

1- جلسه پنجم فقه 10 مهر 1402

امام سجاد: …وَ وَفِّقْنِی إِذَا اشْتَکلَتْ عَلَیّ الْأُمُورُ لِأَهْدَاهَا، وَ إِذَا تَشَابَهَتِ الْأَعْمَالُ لِأَزْکاهَا، وَ إِذَا تَنَاقَضَتِ الْمِلَلُ لِأَرْضَاهَا.

مرا موفق کن در اموری که مشتبه می شوند نزدیک ترین راه را به سوی تو برگزینم، و وقتی که کارها به هم مشتبه می شوند درست ترینش را انتخاب کنند و زمانی که مذاهب مختلف شدند آنچه را که رضای توست را بیان کنم.

 

بخش دوم القول فی المجیز

بخش اول بحث اجازه و رد به پایان رسید (احکام اجازه و رد)

بخش دوم القول فی المجیز(مالکی که فضول مالش را فروخته و او باید اجازه کند) و بخش سوم القول فی المجاز هست.

شیخ این بحث را در اموری مطرح کردند، اولین امری که مطرح کردند این است که اگر مالک بخواهد این معامله را انجام بدهد چه شرایطی دارد مجیز هم این شرایط را دارد (باید بالغ باشد، عاقل باشد، رشید باشد)

الأوّل: يشترط في المجيز أن يكون حين الإجازة جائز التصرّف بالبلوغ و العقل و الرشد.

مجیز باید حین الاجازه بالغ باشد (یعنی وقتی می گوید من اجازه کردم 10 سالش نباشد مگر اینکه بالغ شده باشد)، عاقل باشد و رشید باشد (رشد در مقابل سفاهت است)

بعد شیخ در یک سطر وارد بحث منجزات مریض شدند: مثلا کسی در بستر بیماری هست و فضولی خانه اش را فروخته است، به او می گویند این بیع را اجازه می دهی؟ و او هم اجازه می دهد. آیا اجازه مریض کافیست یا کافی نیست؟

و لو أجاز المريض بُني نفوذها على نفوذ منجّزات المريض(نفوذ این اجازه بناگذاشته می شود که منجزات مریض تا کجا نافذ است، در کتاب حجر بحث کردند که منجزات مریض تا کجاست).

مقصود از منجزات چیست؟

در مقابل غیر منجزات است، یعنی کارهایی که بصورت قطعی انجام می دهد و غیر منجزات وصیت هست که می گوید بعد از من چنین و چنان کنید، منجزات کارهایی است که بصورت قطعی انجام میدهد. (شیادان در آخرین لحظات سوء استفاده می کنند و یکی از برادران از بی سوادی برادران سوء استفاده می کند و با یک امضا تمام اموال پدر مریض را به نام خود می زند و چیزی برای سایر وراث باقی نگذاشته است) شارع مقدس محدود کرده و فرموده منجزات مریض در ثلث (یک سوم) نافذ است نه در دو سوم دیگر.

مطلب دیگر ما دو نوع مرض داریم:

    1. مرضی که بعدش بهبود حاصل می شود، در چنین مرضی تردیدی نیست که تصرفاتش نافذ است نه اینکه فقط در ثلثش نافذ باشد.

    2. مرضی که منجر به فوت بشود (عامل مرگ باشد)، در چنین مرضی در ثلث نافذ است.

    3. مرضی که تا مرگ باشد ولی این بیماری سبب مرگ نباشد (مثلا کرونا گرفته ولی برق گرفتگی عامل مرگش باشد)،

آنچه که قطعی هست که منجزات در ثلث هست مرض منجر به فوت است یعنی مرضی که عامل فوت باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo