< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید‌احمد خاتمی

1401/10/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: خارج بیع/ شروط متعاقدین/ بیع فضولی/ ادله قول صحت بیع فضولی/ ادله خاصه بر صحت بیع فضولی

از جمله سیزده دلیل که بر صحت بیع فضولی اقامه شده اند دلیل« اتجار با مال یتیم» است.

اتجار با مال یتیم مباحث گسترده ای دارد که روایات آن در ابواب مختلف مانند:کتاب المتاجر، کتاب الزکاة، کتاب المضاربه آمده، بدین جهت به صورت مجموعی شیخ طوسی آن را مطرح کرده ند، در میان فقهای معاصر سید محمد حجت آن را تبیین کرده است.

مطلب اول: هیچ یک ازروایات اتجار به مال یتیم، بیع فضولی را مطرح نکرده اند:

    1. برخی از این روایات که در مورد اتجار وصیّ مأذون من الولی است؛ در باب اتجار وصی ماذون من الولی می گوید«ربح بینهما» است.(بین عامل و یتیم)

    2. عامل ناظر (به معنای مدیر) است در این صورت نیز ربح بینهما است.

    3. اگر عامل ماذون باشدو ناظر نیست ربح برای یتیم می باشد.

    4. آنجا که عامل (ولی یا وصی ) فقیر و از مال یتیم استقراض می کند، چون مال برای یتیم است ربح برای یتیم است.

    5. اگر عامل غنی باشد و مال یتیم را استقراض می کند، در این صورت ربح و وضیعه برای کسی است که تجارت می کند.

در هیچ یک از این صور بیع فضولی مطرح نیست؛ بنابراین جا ندارد دلیل اتجار با مال یتیم در بیع فضولی مطرح شود.

صور استقراض با مال یتیم

اگر مال یتیم را استقراض و با آن تجارت کند دو صورت دارد

صورت اول: عامل (ولی یا وصی) فقیر باشد.

اینجا روایات می گویند ربح برای صبی است و اگر مال یتیم از بین رفت ولی ضمان است.

قاعده اش این است که اینجا که مصلحت نیست استقراض باطل است (در جایی که به نفع ولی باشد). در اینجا چون استقراض از مال طفل یتیم است سود هم برای او است پس «الربح للیتیم» طبق قاعده است و الضمان علی الولی هم طبق قاعده است، چون مضاربه نیست که ضامن نباشد بلکه تجارتی است که برای خودش انجام داده و مصلحت طفل را در نظر نگرفته است.

اما روایات باب 75 ما یکتسب به ، ج 17 ص 257 ح 3:

وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: فِي رَجُلٍ عِنْدَهُ مَالُ الْيَتِيمِ- فَقَالَ إِنْ كَانَ مُحْتَاجاً- وَ لَيْسَ لَهُ مَالٌ فَلَا‌ يَمَسَّ مَالَهُ- وَ إِنْ هُوَ اتَّجَرَ بِهِ فَالرِّبْحُ لِلْيَتِيمِ وَ هُوَ ضَامِنٌ.[1]

سند روایت

« وعن محمّد بن إسماعيل» یعنی کلینی از محمد بن اسماعیل که از مشایخ کلینی است نقل می کند. ربعي بن عبد الله، جارود العبدی، بصری و ثقه است. فضیل بن یسار بسیار روایت از او دارد.

دلالت روایت

در مورد مردی که مال یتیم نزد او است امام صادق علیه السلام سئوال شد- این شخص حمل بر وصی شده است- امام علیه السلام می فرماید: اگر فقیر است و مالی ندارد، حق دست زدن به مال را ندارد،و اگر هم تجارت کرد ربح برای یتیم است و عامل هم ضامن است.

دلیل بر ضمان مضاربه نبودن است اما اگر مضاربه بود دیگر ضامن نبود از طرف دیگر استقراض هم باطل است چون مصلحت یتیم در نظر گرفته نشده است، بنابراین همه چیز طبق قاعده است.

پس ربح للیتیم است چون از مال اوست و ضمان هم بر عهده عامل است چون فقیر است به عبارت دیگر شارع خود را ولی یتیم می داند و به گونه ای حکم می کند که یتیم در این میان زیان نبیند.

فلا يمسّ ماله: ظاهر این است که مس به مصلحت بوده از طرفی روایت محمدبن مسلم تصریح در این مسئله دارد. همان آدرس ح 2 باب:

وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي مَالِ الْيَتِيمِ قَالَ الْعَامِلُ بِهِ ضَامِنٌ- وَ لِلْيَتِيمِ الرِّبْحُ إِذَا لَمْ يَكُنْ لِلْعَامِلِ مَالٌ- وَ قَالَ إِنْ عَطِبَ أَدَّاهُ.[2]

سند روایت

سند روایت صحیح اعلایی است

وعن علي بن إبراهيم ، عن أبيه ، عن حمّاد بن عيسى ، عن حريز ، عن محمّد بن مسلم ، عن أبي عبد الله ( عليه السلام ) في مال اليتيم ، قال : العامل به ضامن ، ولليتيم الربح إذا لم يكن للعامل مال ، وقال : إن عطب أدّاه.(مالی که اگر هلاک شد مال عدا کند)

سند صحیح اعلایی است و فقط ان قلت روی ابراهیم بن هاشم هست که تصریح به وثاقتشان نکرده اند، ولی این ان قلت صحیح نیست زیرا ایشان شیخ القمیین بوده و فوق ثقه میدانستند ایشان را و این چیزی که بدیهی بوده را ثبت نکردند و ثقةٌ راجع به ایشان ننوشته اند مثل اینکه کسی برای امام خمینی که معروف هستند ثقةٌ ننویسند، این ننوشتن آسیب و جرحی نسبت به امام نیست.

بنابراین طبق این روایت در صورت استقراض ربح برای یتیم است.

صورت دوم: جایی که عامل غنی هست، اینجا ربح برای خودش است و وضیعه هم برای عامل است. و دلیلش هم روایت منصور صیقل است.

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مَنْصُورٍ الصَّيْقَلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مَالِ الْيَتِيمِ يُعْمَلُ بِهِ- قَالَ فَقَالَ إِذَا كَانَ عِنْدَكَ مَالٌ وَ ضَمِنْتَهُ- فَلَكَ الرِّبْحُ وَ أَنْتَ ضَامِنٌ لِلْمَالِ- وَ إِنْ كَانَ لَا مَالَ لَكَ وَ عَمِلْتَ بِهِ- فَالرِّبْحُ لِلْغُلَامِ وَ أَنْتَ ضَامِنٌ لِلْمَالِ.[3]

سند روایت

درباره بنوفضال گفته شده (خُذُوا بِمَا رَوَوْا وَ ذَرُوا مَا رَأَوْا . العبّاس بن عامر بن رباح، الشریف، الصدوق، الثقه است. أبان بن عثمان الاحمر است، کان من القادسیه ولی مستنسخ نوشته کان من الناووسیه.

دلالت روایت

منصور صیقل از مال یتیم سئوال می کند امام علیه السلام پاسخ می دهند، إذا كان عندك مال وضمَّنتَه از کلام امام فهمیده می شود به صورت مضاربه مال یتیم نزد او نبوده است چون در مضاربه ضمان نیست لذا امام می فرماید فلك الربح وأنت ضامن للمال ، و اگر فقیر بودی و با مال یتیم تجارت کردی ربح برای او تو ضامن هستی.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَسْبَاطِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع كَانَ لِي أَخٌ هَلَكَ- فَأَوْصَى إِلَى أَخٍ أَكْبَرَ مِنِّي- وَ أَدْخَلَنِي مَعَهُ فِي الْوَصِيَّةِ- وَ تَرَكَ ابْناً لَهُ صَغِيراً وَ لَهُ مَالٌ- أَ فَيَضْرِبُ بِهِ أَخِي- فَمَا كَانَ مِنْ فَضْلٍ سَلَّمَهُ لِلْيَتِيمِ- وَ ضَمِنَ لَهُ مَالَهُ فَقَالَ- إِنْ كَانَ لِأَخِيكَ مَالٌ يُحِيطُ بِمَالِ الْيَتِيمِ- إِنْ تَلِفَ فَلَا بَأْسَ بِهِ- وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مَالٌ- فَلَا يَعْرِضْ لِمَالِ الْيَتِيمِ.[4]

سند روایت

أسباط بن سالم، توثیق خاص ندارد اما محمدبن ابی عمیر که از مشایخ ثقات است از او روایت دارد.

دلالت روایت

به امام صادق می گوید برادری داشتم که فوت کرد، برادر بزرگترم را وصی خودش کرد و من را هم در این وصیت سفارش کرد، فرزند کوچکی دارد و سرمایه هم دارد، أفيضرب به أخي ؟ ای یُسافر می تواند با این پول مسافرت کند برای تجارت سود را به یتیم بدهد و ضامن او شود؟ مضاربه نیست چون در مضاربه ضمانت معنا ندارد و بعد از امام میپرسد که چه فرقی می کند بین پولدار و غیرپولدار ، امام علیه السلام علت را می فرماید: إن كان لأخيك مالٌ يُحيط بمال اليتيم إن تلف فلا بأس به ، وإن لم يكن له مال فلا يعرض لمال اليتيم.(برای تضمین مال یتیم هست)

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo