< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

1400/08/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه کاربردی/ روش های فقه کاربردی/ نقش زمان و مکان در استنباط/ بررسی شبهات

 

یک شبهه آن است قاعده ای که در صدد آن هستید عبارت از مصالح مرسله اهل سنت است، مصالح مرسله را به میان می کشد که شعبه ای از اجتهاد به رای است

پاسخ: نقش زمان و مکان با مصالح مرسله تفاوت دارد

مصالح مرسله به معنی رها و مصالحی که در چهارچوب شریعت و نصوص نیست همان اجتهاد به رای که سبب تخریب دین است امام باقر و صادق در برابر آن ایستاده است.

در پاسخ نیز بیان شد که نقش زمان و مکان کاملا در چارچوب شریعت و همان چارچوبی که اسلام تعیین کرده است یعنی تا زمانی موضوع باقی باشد حکم آن چنین است و اگر موضوع تغییر کند حکم دیگر شرعی را دارد پس نقش زمان و مکان مصالح مرسله نیست بلکه چارچوبه دین است.

مصالح مرسله اهل سنت پشتوانه قطعی ندارد و تمام مظنونات و گاهی توهمات است اما نقش زمان و مکان پتشوانه قطعی دارد

ان قلت: در هر صورت احکام دارای مصالح و مفاسد هستند(یا معتقد به مصالح و مفاسد در احکام هستید یا نیستید) به عبارت دیگر مصالح مرسله سخن از مصالح و مفاسد احکام است و این خلاف شریعت نیست

قلت: بحث از مصالح و مفاسد احکام، یک بحث کلامی است. یعنی کل ما امر الشارع به ففیه المصلحة و کل ما نهی عنه الشارع ففیه المقسدة؛ به بیان دیگر اهل بیت گاهی برخی مصالح و مفاسد را بیان کرده اند اخذ به آن حکم می شود و گاهی مصلحت یا مفسده آن را بیان نکرده اند تعبدا اخذ به حکم می کنیم مثلا در در مصحلت نماز می فرماید ﴿اقم الصلاة لذکری﴾ ذکر خداوند مصلحت نماز است ودر مصلحت روزه می فرماید ﴿یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون﴾ وجوب روزه زمینه ساز تقوا است. مصلحت وجوب روزه برای تقوا داشتن است و در مفسده می فرماید ﴿انما یرید الشیطان ان یوقع بینکم البغضاء فی الخمر و المیسر﴾ شیطان می خواهد از طریق مشورب خواری و قمار عداوت و کینه را بین شما بیندازد. پس احکام دارای مصالح و مفاسد است که گاه مصالح و مفاسد را می دانیم و گاه آنها را نمی دانیم

اگر مصلحت و مفسده را ندانستیم و حکم قطعی باشد ﴿الذین یومنون بالغیب﴾ می فرماید حکم را باید انجام داد پس معتقد به مصالح و مفاسد حکم هستیم اما معتقد به مصالح و مفاسده سلیقه ای نیستیم و با آن حکم تغییر نمی کند اگر حکم مبتنی بر مصالح مرسله و اعمال سلیقه شخصی در مصالح حکم باشد موجب هرج و مرج می شود

ان قلت- مصالح مرسله در حقیقت عمل در ما لانص فیه است امامیه نیز بر آن باور دارند

قلت- اولاً: اصلا در شریعت ما لا نص فیه نداریم چون بالخصوص فیه نص یا بالعموم فیه نص مانند یا ایها الذین افوا بالعقود که نص عام است عقد بیع و اجاره و مضاربه و بقیه عقود را نگفته است بلکه به هر چه عقد گفته می شود آیه شریفه می فرماید به آن وفا کنید مانند عقد بیمه و تامین که در زمان پیامبر نبوده با این آیه شریفه می گوییم نص دارد ولی اهل سنت می گویند نص ندارد.( یک نظریه در باب بیمه همین است) پس ما لانص فیه در شریعت نداریم. در کافی بابی دارد به این عنوان« ما من شئ الا وفیه کتاب او سنة».

ثانیاً: شارع مقدس کلیدهایی را قرار داده که یکی از آنها نقش زمان و مکان است ده شاهد را نقل کردیم که پیامبر و اهل بیت نقش زمان و مکان را تاثیر گذار می دانستند. کلید دوم احکام حکومتی است. کلید سوم احکام اولیه و احکام ثانویه است. کلید چهارم اجتهاد مستمر فقها است که در رابطه با همه مسائل بر اساس مبانی اجتهاد شیعه کنند و حکم مساله جدید با بیان کنند اهل بیت نیز این را فرموده اند « علینا القی الاصول و علیکم ان تفرعوا» یعنی بر پایه اصول تفریع کنید. اجتهاد اهل سنت ریشه در قیاس و ریشه در اعمال رای و سلیقه در دین دارد.

نکته: واژه اجتهاد و اجماع

اسم دخالت سلیقه در دین را اجتهاد نمی دانیم بلکه اجتهاد به رای باطل است. نباید سلیقه را در دین دخیل کرد.

دو واژه اصول فقه شیعی مطرح است که سابقه سنی دارد یکی واژه اجتهاد است که قبل از مطرح شدن در فرهنگ امامیه در فرهنگ اهل سنت مطرح بود. اگر مفتی آیه ای از کتاب یا سنت پیامبر پیدا نکرد می گوید اجتهد برایی و لا آلو؛ این اجتهاد مشروع نیست. این واژه در فرهنگ شیعه وارد شد اما محتوای آن را تغییر شد برای استنباط حکم شرعی از منابع آن است. اجتهاد به معنای استفراغ الوسع برای استنباط حکم شرعی از منابع آن.

واژه دوم اجماع است، در اصول اهل سنت و اصول فقه شیعه مطرح است اما محتوایی که آنها از اجماع دارند با محتوایی شیعه مطرح می کنند فاصله زیاد دارد. شیعه برای نفس اجماع اصالت قائل نیست بلکه اجماعی اصالت دارد که کاشف از نظر معصوم از طریق حس، و حدس، و لطف باشد. اجماع حسی یعنی بر این باور برسند که یکی از مجمعین امام معصوم باشد و اجماع حدسی متاخرین بر آن باورند یعنی وقتی پیروان یک امام بر یک نظر اتفاق دارند از این اتفاق حدس زده می شود این اتفاق زد ریس متفقین است. مثلا قدیمین به آن فتوا داده اند و شیخ مفید و سید مرتضی و شییخ طوسی و سید ابو المکارم ابن زهره و این حمزه طوسی و سالار بن عبد العزیز دیلمی تا محقق حلی همه یک نظر را گفته اند اجماع حدسی است و مبنای امام راحل است. مرحوم بروجردی اصول متلقات از معصومین تعبیر می کردند. اجماع لطفی،- معنای لطف مایقرب العید الی الطاعه و یبعده عن المعصیه- شیخ طوسی اگر حکمی خلاف واقع است و علما مخالفت کنند امام معصوم اگر القاء مخالفت نکردند پس این حکم اجماعی است. بنابراین اجماع اهل سنت که برای اهل حل و عقد ارزش قائل هستند ولی امامیه به اهل حل و عقد ارزش قائل نیستند اضافه بر آن معلوم نیست این اهل حل و عقد چه کسانی هستند. مبنای اجماع اهل سنت بیعت ابوبکر است و در اصول فقه آنها وارد شد و یک مبنی شد.

بنابراین نقش زمان و مکان زیر مجموعه مصالح مرسله نیست.

شبهه چهارم- عرفی کردن دین

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo