< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید احمد خاتمی

98/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مسائل مستحدثه/ تغییر جنسیت

بحث امروز درباره مردی که تغییر جنسیت داده و زن شده است. دو بحث مطرح است. یکی، بحث تزویج و نکاح. بحث دیگری، مهریه زنی که شوهر او زن شده است.

بحث اول به نظر می رسد، جای طرح ندارد. چون هویت نکاح با مذکر و مونث است؛ و با تغییر جنسیت مرد، نکاج از بین می رود. نیازی هم به سند ندارد. در طول تاریخ بشر نکاج در کنار هم قرار گرفتن مونث و مذکر بوده است و الآن دو مونث کنار هم هستند. بحث دوم، مهریه زن است. دو بخش دارد یکی، عند الدخول، و دیگری، عدم دخول است. در بخش اول لاریب تمام مهر بر عهده این مرد زن شده است. دلیل آن روایات باب 54 و 55 ابواب المهور است. یکی از انها روایت زیل است. عنوان باب که فتوای صاحب وسایل است «ان المهر یجب و یستقر بالدخول وهو الوطئ فی الفرج وام لم ینزل لا بما دونه من الاسمتماع»

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لَا يُوجِبُ الْمَهْرَ إِلَّا الْوِقَاعُ فِي الْفَرْجِ.[1]

استحقاق مهریه وقتی است که دخول صورت گرفته و دیگر روایات باب.

انما الکلام در صورتی که دخول صورت نگرفته است. این زیر مجموعه یک بحث کلان، در باب نکاح است. آن بحث کلان این است که، آیا زن به مجرد عقد نکاح مالک تمام مهر می شود، یا مالک تمام مهر نمی شود؟ این یک بحث اصلی و اختصاص به تغییر جنسیت ندارد. اتفاقی علمای شیعه است که بالعقد زن مالک تمام مهر می شود؛ و اگر دخول صورت نگرفته وجدایی حاصل شود، نصف مهر را به مرد بر می گرداند. عبارت شهید ثانی در مسالک الافهام: ج8 ص 225 «اتفق الاصحاب علی ان الوطئ الموجب للغسل یوجب استقرار جمیع المهر للمرائة». تنها ابن جنید اسکافی گفته است که زن با عقد نکاح مالک نصف مهر می شود و با وطئ مالک تمام مهر می شود. هیچ یک از فقها همراه او نیستند. مختلف الشیعه ج7 ص 160. علامه حلی کتب ابن جنید را داشته و تنها مصدر برای گرفتن فتوای ابن جنید و ابن عقیل عمانی کتاب مختلف الشیعه است. آیت الله اشتهاردی فتاوای این دو را جمع کرده بنام فتوا القدیمین چاپ کرده است. عبارت مختلف الشیعة: «و ابن الجنید قال الذی یوجبه العقد من المهر المسمی النصف و الذی یوجب النصف الثانی من المهر بعد الذی وجب بالعقد منه هو الوقاع او ما قام مقامه من تسلیم المرئة نفسها لذالک». البته کلام ابن جنید توجیه شده است. که مقصود کلام ابن جنید زن مالک می شود ولی استقرار آن با وطئ است. بنابراین سخن این است اگر مرد با تغییر جنسیت زن بشود و دخول نکرده است، زن مالک تمام مهر است. به عبارت دیگر بر این زن لازم است نصف مهر را برگداند یا لازم نیست؟ در طلاق لازم است نصف را برگرداند و در تغییر جنسیت استصحاب عدم لزوم برگرداندن نصف مهر جاری می شود. مانند صورتی که زن با تغییر جنسیت تمام مهر را مالک می شود. عبارت امام راحل چنین است:« و كذا لو تزوجت امرأة برجل فغير جنسه بطل التزويج من حين التغيير، و عليه المهر مع الدخول، و كذا مع عدمه على الأقوى.» بنابراین یک مدعی اتفاق الاصحاب است و مدعی دیگر قرآن کریم است ﴿وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِنْ طِبْنَ لَكُمْ عَنْ شَيْ‌ءٍ مِنْهُ نَفْساً فَكُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً[2]

صدُقات جمع صدُقَ است و به معنای مهر است. مهریه زنان در حقیقت هدیه و نحله است. راغب اصفهانی می گوید: این نحله از ریشه نحل زنبور عسل است گویا زنبور عسل انچه را دارد مجاناً تقدیم مردم می کند و از ین جهت نحله گفته می شود. و اضافه صدُقات به «هنّ» یعنی هدیه ملک آنها است. آری اگر با طیب نفس زنان این هدیه را ببخشند مصرف آن برای مردان حلال خواهد بود. نکته ای که اینجا هست چرا صدُقاتهن آمده؟ در کنز العرفان فی فقه القرآن ج2 ص 201 در پاورقی آن از سید رضی درباره معنی وَ آتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً نقل می کند. آیه می گوید مهر ملک زن است « فکان هبةً منه سبحانه لهنَّ و کان الآباء یاخذون ذالک لانفسهم الی تری الی قوله تعلی فی قصة موسی ان ارید ان انکحک احدی ابتی هاتین علی ان تاجرنی ثمانیة حجج» در گذشته مهر را پدر زن می گرفته که تعبیر به شیر بها از آن تعبیر می کردند. سید رضی یک مساله فقهی را مطرح می کند که قبلا مهر برای پدر دختر بود و در شریعت اسلام برای زن قرار داده شده است و از طرف خداوند هدیه ای برای زن داده شده است. بنابراین از اضافه صدُقات و مهر به زنها می استفاده کرد که زن مالک مهر است. ان قلت: از اطلاقات و عمومات قرآن نمی توان احکام را استنباط کرد چون در مقام بیان نیست. و از اضافه صدُقات نمی تواند ملک مهر برای زن را استفاده کرد. قلت: از اضافه اتیناس را استفاده می کنیم و در صدد استباط اینکه بواسطه اضافه ملک زن برای مهر را استفاده کنیم نیستیم.

 


[2] سوره نساء، آیه 4.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo