< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/ شک در مکلّفٌ به/ الزیادۀ فی الصلاه/ فروع و اقسام مسئله

مقدمه

گفتیم که زیاده در نماز معقول است زیرا جزء صلاتی بصورت بشرط لا ماخوذ نیست بلکه بصورت لا بشرط ماخوذ است، لا بشرط هم یا طبیعت سعی است یا صرف الطبیعه، اگر طبیعت سعی باشد باز هم زیاده صدق نمی کند اگر صرف الطبیعه باشد زیاده صدق می کند چون صرف الطبیعه با فرد اول صدق می کند و اگر بر آن اضافه بکند مازاد بر وظیفه است و دیگر امر ندارد، لذا خود بخود زیاده تصویر می شود.

اناطه صدق زیاده به قصد

حالا که زیاده تصویر شد قبل از ورود در بررسی ادله اثباتی ابتدا باید این را اضافه کنیم که زیاده متوقف بر قصد جزئیّت است، چرا؟ زیرا اینها مرکبات اعتباریه هستند و چیزی جزء محسوب می شود که جزئیّتش قصد بشود، مثلا کسی که بدنش را می خاراند آیا جزء نماز محسوب می شود؟ خیر، کسی که در اثنای نماز بگوید لا اله الا الله آیا جزئی بر نماز اضافه کرده؟ خیر، زمانی می گویند فلان عمل جزء محسوب می شود که قصد جزئیّتش را کرده باشد، وقتی قصد کرد آن موقع به عنوان جزء در ماهیت محسوب می شود که باید ببینیم آیا زیاده هست یا نه.

مقتضای قاعده اولیه عدم بطلان مگر در صورت صدق مانعیت

حالا اگر با قصد جزئیّت جزئی را وارد در ماهیت صلاه کرد مقتضی القاعده چیست؟آیا بطلان نماز است یا خیر؟ مقتضی القاعده بطلان نیست، چرا؟ چون فرض این است که مکلف ماهیت مامور به را امتثال کرده اما چیزی را اضافه بر آن انجام داده چیزی کم نشده است، بطلان از بابت صدق مانعیّت است، یک سری مبطلات داریم که مانعیت از برای نماز دارند اگر بر این زیاده صدق مانعیت بکند مبطل است و الا مبطل نیست.

اگر عدمش شرط باشد باز هم نوعی مانعیت است.

حالا اگر شک کردیم که آیا فلان زیاده مانعیت دارد یا ندارد؟ مقتضای اصل عملی در شک در مانعیت اصاله البرائه است و حتی در صورت عمد مبطل نیست.

بطلان از بابت منشأیت برای مانعی دیگر

گاهی این زیاده خودش مانع نیست اما مبطل می شود از بابت اینکه منشأ از برای یک مبطل دیگری است، مثلا در نماز حمد و سوره را خوانده سپس شروع به خواندن یک سوره طولانی می کند، خواندن سوره مبطل نیست اما داخل می شود در عنوان فصل مخل و خلل به موالات، همچنین اگر حمد و سوره را بخواند بعد پنج دقیقه ساکت بایستد، اشکالی ندارد انسان در اثنای نماز سکوت بکند لکن همین سکوتی که خودش مخل و مانع نیست منشأ می شود برای فوات الموالات و نمازش از این جهت باطل می شود.

مثال دیگری قِران بین السورتین است یعنی دو سوره با هم در نماز خوانده بشود، برخی قائل به کراهت هستند برخی از فقها آن را مبطل نماز می دانند، حالا وقتی مکلف سوره اول را خواند و شروع به خواندن سوره دوم کرد ولو اینکه قصد جزئیّت نداشته باشد اما صدق عنوان قِران می کند و قِران بین السورتین برای نماز مانعیت دارد و از این بابت نمازش باطل است.

اقسام جزء مکرر از نظر شیخ

شیخ تفصیلی دارد[1] ، می فرماید این زیاده و تکرار جزء اقسامی دارد:

قسم اول آن است که جزء مکرر را به عنوان جزء مستقل با قصد جزئیت بیاورد، لا شک و لا شبهۀ که این نماز باطل است چون همان اولی جزء است و دومی نمی تواند جزء باشد.

قسم دوم این است که دومی را به عنوان مکمل اولی انجام می دهد، یک سوره خوانده و نمی خواهد دو سوره بخواند اما می گوید دومی را می خوانم که اگر نقصی در اولی بوده با این جبران بشود، شیخ می فرماید اشکال این قسم کمتر است چون قصد تشریع نداشته و قصد امتثال هم داشته است، لذا اگر از سر جهل باشد قطعا اشکالی ندارد اگر عمدا باشد هم به منزله جزء اضافه نیست لذا به قصد امتثال ضرری وارد نمی کند.

قسم سوم آن است که دومی را بدل از اولی انجام می دهد، یک سوره خوانده اما می خواهد دومی را به جای اولی بیاورد، پس قصد اضافه کردن در نماز را ندارد بلکه بدل است و بدل و مبدلٌ منه هم یکی هستند، این قسم هم شبیه قبلی است و شیخ می فرماید با قصد امتثال منافاتی ندارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo