< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/03/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/ شک در مکلّفٌ به/ دوران بین الاقل و الاکثر - بررسی اقل و اکثر در اجزاء تحلیلیه

مقدمه

گفتیم اجزاء تحلیلیه اقسامی دارد، یک قسم شک در شرطیت بود. اما مشروط عملی است که مغایر با ذات شرط است. مانند نماز و وضو که بحثش گذشت. قسم دوم جایی است که بمنزله صفت و موصوف باشند، مانند شک بین مطلق رقبه و رقبه مومنه، آیا مراد مولی در «اعتق رقبه» رقبه مومنه بوده یا مطلق الرقبه.

در این دو قسم اصاله البرائه جاری است هم مطابق بیان محقق خوئی زیرا دوران بین لا بشرطیت و بشرط شیئیت که اصاله البرائه در آن جاری است، هم از بابت انحلال در تنجز که در این موارد صدق می کند.

بررسی قِسم سوم؛ دوران بین جنس و نوع

قِسم سوم آن است که شک می کیم و نمی دانیم آیا تکلیف تعلق گرفته است به جنس یا به نوع، نمی دانیم تکلیف تعلق به حیوان گرفته یا به خصوص انسان؛ در چنین جایی آیا می توانیم بگوییم حیوانیت معلوم است در انسانیت شک داریم اصاله البرائه از انسانیت جاری می کنیم، آیا این حرف درست است؟ در اینجا هم محقق خراسانی و هم محقق نائینی مخالفت کرده اند و برائت را در این قسم جاری نمی دانند.

ایراد محقق خراسانی بر جریان برائت در قسم سوم

محقق خراسانی می فرماید شرط در جریان برائت این است که اقل و اکثری وجود داشته باشد و تفکیک پذیر باشند تا بتوانیم بگوییم اقل معلوم بالتفصیل است و مازاد بر آن مشکوک است، ولی در ما نحن فیه این گونه نیست، جعل انسان وحدانی است مرکب نیست، وقتی انسان جعل می شود نمی توانیم بگوییم این انسان نصفش حیوانیت است و نیمه دومش انسانیّت، انسان مجعول وحدانی است، لذا دوران بین حیوان و انسان دوران بین المتباینین است زیرا نمی توانیم بگوییم یک قسمتش معلوم است و یک قسمتش مجهول است، انسانیت وحدانی است یا همه اش هست یا همه اش نیست.

مجرای برائت جایی است که بتوانیم بگوییم مقدار اقل معلوم و جزء زائد مشکوک است تا از جزء زائد برائت جاری کنیم، اما در دوران بین حیوان و انسان این قضیه قابل تقریر نیست. درست است که حیوانیت در ضمن انسان است اما تفکیک پذیر نیست و همه اش یکی است.

در رقبه و رقبه مومنه اینطوری نیست زیرا وقتی «اعتق» جعل می شود بر موضوع رقبه جعل می شود، ممکن است صفت مومنه را داشته باشد ممکن است نداشته باشد، دو حالت مطلق بودن و مومنه بودن در رقبه تفکیک پذیر هستند و شک در تعلق عنوان زائد قابل تقریر است به خلاف حیوان و انسان، در حیوان و انسان همه اش یک چیز است حیوان منطوی در ضمن انسان است و انسان یک چیز بیشتر نیست.

ایراد محقق نائینی بر جریان برائت در قسم سوم

محقق نائینی به یک بیان دیگر جریان برائت را رد می کند و می فرماید اینجا مجرای احتیاط است، چرا؟ می فرماید زیرا مآل بحث در قِسم سوم به دوران بین تعیین و تخییر باز می گردد که مجرای احتیاط است و اصاله التعیین است.

تفصیل مطلب این است که حیوانیّت جنس است و جنس تا متحصّل به فصلی نشود امکان تحقق در خارج ندارد، پس تکلیف به جنس بما هو هو تعلق نمی گیرد حیوان امکان وجود خارجی ندارد و اصلا قابلیت امتثال را هم ندارد، زمانی متعلق تکلیف می شود که در ضمن فصلی از فصول باشد، حالا یا ناطقیت یا ناهقیت یا ساهلیت یا غیر اینها.

حالا اگر در جایی تکلیف به جنس تعلق گرفت مثلا حیوان موضوع تکلیف بود چه باید کرد؟ می فرماید اگر موضوع تکلیف جنس باشد مانند «حیوان» معنایش تخییر است یعنی ما مخیّریم این حیوان را در ضمن ناطق یا ناهق یا ساهل یا فصل دیگری بیاوریم، پس موضوع تکلیف جنس به تنهایی نیست بلکه جنس به علاوه ی فصل است اما مکلف مخیّر است که خودش آن را انتخاب بکند.

نتیجه چه می شود؟ در ما نحن فیه شک در حیوانیت و انسانیت شک بین تعیین و تخییر است، زیرا ما یا مخیّر بین فصول مختلف هستیم یا اینکه فصل ناطقیّت معیَّن است، و شک داریم آیا ناطقیت معین شد یا مخیر هستیم؟ در دوران بین تعیین و تخییر مرجع اصاله التعیین و احتیاط است و مجرای اصاله البرائه نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo