< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

1402/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/ شک در مکلّفٌ به/ دوران بین الاقل و الاکثر

دوران بین الاقل و الاثر

مقدمه

گفتیم گاهی شک در اصل تکلیف است و گاهی در مکلف به، در شک در مکلف به هم گفتیم یا شک در متباینین است و یا در اقل و اکثر، شک در متباینین مانند اینکه مکلف نمی داند وظیفه اش قصر است یا تمام، اما شک در اقل و اکثر مانند اینکه مکلف در تسبیحات اربعه نمی داند وظیفه اش یک مرتبه است یا سه مرتبه.

انواع اقل و اکثر

اقل و اکثر دو قسم است، یا استقلالی است و یا ارتباطی.

وجه این تقسیم، به استقلالی یا ارتباطی بودن اجزاء یک واجب مربوط است، استقلالی این است که اجزاء ثبوتا و سقوطا به هم مربوط نیستند، مانند اینکه مکلف بدهکار است اما نمی داند یک تومان یا دو تومان بدهکار است. در بدهی، همه اجزاء (تومان به تومان) در تعلق تکلیف، جدای از هم هستند، در سقوط تکلیف و امتثال هم ارتباطی به هم ندارند یعنی اگر مکلف یک تومان را پرداخت کرد به همان اندازه تکلیفش ساقط شده و ارتباطی به آن یک تومان دوم ندارد.

اما در واجبات ارتباطی اجزاء ثبوتا و سقوطا به هم مرتبط هستند، تکلیف به همه با هم تعلق می گیرد و در مقام امتثال هم وقتی تکلیف ساقط می شود که همه با هم باشند، مانند اجزاء نماز که یا تکلیف به همه با هم تعلق گرفته یا خیر. در امتثال نماز هم تا همه نماز با هم خوانده نشود امتثالی حاصل نمی شود و مکلف نمی تواند بگوید حمد و سوره را خواندم بقیه اش را بعد می خوانم.

اقل و اکثر استقلالی و خروجش از محل نزاع

در اقل و اکثر استقلالی که مکلف نمی داند یک تومان بدهکار است یا دو تومان. یک علم تفصیلی به وجود می آید به اینکه قطعا یک تومان را بدهکار است و نسبت به یک تومان دوم شک دارد. وقتی در اطراف علم اجمالی علم تفصیلی پیدا شد و یک مقدار از اطراف معلوم بالتفصیل شد، علم اجمالی منحل می شود به علم تفصیلی و شک بدوی نسبت به مازاد. آن یک تومان معلوم بالتفصیل را امتثال می کند و آن یک تومان دوم مشکوک به شک بدوی و مجرای اصاله البرائه می شود.

پس اقل و اکثر استقلالی از بحث خارج می شود زیرا مآلش همیشه به انحلال علم اجمالی است.

اقل و اکثر ارتباطی

مانند نماز که نمی دانیم ده جزء است یا یازده جزء مثلا نمی دانیم آیا سوره واجب و جزء نماز است یا خیر، در اینجا سه قول وجود دارد:

قول اول منسوب به شیخ طوسی و سید مرتضی است [1] که می گویند اصاله الاحتیاط جاری است و اصلا برائت جاری نیست.

قول دوم منسوب به شیخ انصاری است که می فرماید برائت جاری است هم عقلیه و هم نقلیه.

قول سوم منسوب است به آخوند و محقق نائینی است که می فرمایند برائت عقلیه جاری است اما برائت نقلیه جاری نیست.

مبنای شیخ انصاری

می فرماید وقتی ما علم داریم به وجوب نماز و تعلق وجوب به ده جزء و شک داریم در جزئیت جزء یازدهم در واقع ما نسبت به ده جزء علم تفصیلی داریم اما نسبت به جزء یازدهم شک داریم، خود بخود علم ما به وجوب ده جزء علم تفصیلی است و شک در وجوب جزء یازدهم شک بدوی است، لذا اصاله البرائه در وجوب جزء یازدهم جاری می شود.

چرا؟ علم اجمالی منحل می شود؟

چون قوام علم اجمالی به تردید است، اینکه بگوییم «یا این یا آن» حالا در ما نحن فیه آیا می توانیم بگوییم «یا این یا آن»؟ خیر، در ابتدا تردید هست و می گوییم نماز واجب یا ده جزئی است و یا یازده جزئی، اما وقتی بررسی کردیم می بینیم نسبت به ده جزء یقین به وجوب داریم و فقط نسبت به جزء یازدهم شک داریم که آیا وجوب به آن تعلق گرفته است یا نه. لذا می بینیم که ملاک انحلال در این علم اجمالی هم هست.

به اینجا که می رسد شیخ برای انحلال دو بیان دارد، در یکی از وجوب اقل تعبیر به وجوب غیری می کند و در بیان دوم تعبیر به وجوب ضمنی می کند.

بیان اول شیخ برای انحلال

می فرماید[2] نتیجه علم اجمالی ما در اقل و اکثر ارتباطی این است که به وجوب اقل، علم تفصیلی داریم (یا از قسم وجوب نفسی و یا از قسم وجوب غیری). وقتی بعضی از متعلق علم اجمالی ما معلوم بالتفصیل شد علم اجمالی ما منحل می شود.

ایراد آقایان به بیان اول شیخ

ایراد اولی که وارد شده این است که شما تعبیر به وجوب غیری کرده اید یعنی وجوب یا تعلق گرفته به همین (اجزاء اقل) و یا تعلق گرفته به همین (اجزاء در ضمن یک کل بزرگتر)، و از این تعبیر به وجوب غیری کرده اید حال آنکه در واجبات، اجزاء وجوب غیری ندارند و اجزاء عین کل هستند، وجوب غیری مال مقدمه است و مقدمیّت احتیاج دارد به مغایرت و اثنینیّت، مانند وضو برای نماز که غیر نماز است، همیشه مقدمه مغایر با ذی المقدمه است و باید اثنینیت داشته باشند، اما در حمد و سوره آیا می توانیم بگوییم مقدمه نماز است؟ خیر، چون اجزاء اقتضای مغایرت ندارند.

ایراد دوم این است که سلمنا که بپذیریم وجوب غیری است. علم تفصیلی به جامع بین وجوب نفسی و غیری موجب انحلال نمی شود، زیرا تکلیف وجوب نفسی است اما چیزی که الان علم تفصیلی به آن داریم جامع بین نفسی و غیری است، این علم موجب انحلال نمی شود چون احتمال انطباق نمی رود و قوام انحلال علم اجمالی به احتمال انطباق معلوم بالاجمال با معلوم بالتفصیل است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo