< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

1401/12/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/ شک در مکلّفٌ به/ تنبیهات علم اجمالی/تنبیه نُهم؛ ملاقی شبهه محصوره

تنبیه نهم؛ ملاقِی شبهه محصوره

اقول در مسئله

اگر علم اجمالی به نجاست یکی از دو کاسه داشته باشیم سپس چیزی با بعض اطراف شبهه محصوره ملاقات کند ملاقِی چه حکمی دارد؟ اگر با هر دو ملاقات کرده باشد نجس است قطعا اما اگر با یکی بر خورد کرد حکمش چیست؟ سه قول وجود دارد، یکی وجوب اجتناب مطلقا، دوم عدم وجوب اجتناب مطلقا، سوم تفصیلی که خواهد آمد.

قول اول وجوب الاجتناب مطلقا و ادله آن

اما قول به وجوب اجتناب مطلق، چند دلیل می تواند داشته باشد:

دلیل اول؛ سرایت حقیقیه

دلیل اول قول به سرایت حقیقیه است یعنی بگوییم عین آن نجاستی که در ملاقَی هست به ملاقِی منتقل شده است، کأنه نجاست ملاقَی توسُّع پیدا کرده است، یعنی نجاست ملاقِی نجاست جدیده ای نیست بلکه همان نجاست ملاقَی است مانند اینکه کاسه ملاقَی دو نیم شده باشد، همانطور که از ابتدا به خاطر علم اجمالی واجب الاجتناب بوده الان هم که دو نیم شده باز هر دو نیمه ی آن واجب الاجتناب هستند چون نجاست جدیدی نیست و همان نجاست سابق است، در ما نحن ، ملاقِی هم، همین گونه است و نجاست جدیدی نیست و اصاله الطهاره ای که در ملاقَی جاری می شود همراه با ملاقِی شامل می شود و بعد تعارض و تساقط کرده علم اجمالی از یک سو در ملاقَی و ملاقِی و از سوی دیگر در طرف الآخر منجز می شود.

و فیه

اگر نجاست ملاقِی نجاست جدیدی نباشد حرف شما درست است لکن صغرای مسئله غلط است و وقتی فتاوی علما را در موضوعات مختلف می بینیم متوجه می شویم که همه، نجاست ملاقِی را نجاست جدیدی می دانند.

مثلا اگر کاسه ای به ولوغ الکلب نجس شده باشد تعفیر در آن واجب است اما در ملاقِی آن تعفیر واجب نیست، اگر نجاست ملاقِی عین نجاست ملاقَی باشد باید تعفیر واجب باشد حال آنکه هیچ کس تعفیر را واجب نمی داند و نجاست ملاقِی را نجاست جدیدی می دانند.

مورد دیگر اگر مثلا پارچه ای با بول نجس شده باشد برای تطهیر با آب قلیل دو بار باید آب کشی بشود اما اگر این پارچه با چیزدیگری ملاقات کرد تکرار تغسیل در ملاقِی لازم نیست. این هم نشان می دهد نجاست ملاقِی عین نجاست ملاقَی نیست.

بررس فتاوای مختلف همه همین مطلب را نشان می دهد که نجاست ملاقِی نجاست جدیدی است و عین نجاست ملاقَی نیست و لذا نمی توانیم بگوییم نجاست ملاقِی عین نجاست ملاقَی است و اینها فتاوای مسلّم فقهی هستند و خود مستدِل هم قطعا اینها را قبول دارد لکن در اینجا متذکّر به مطلب نبوده است.

دلیل دوم؛ وحدت حکم وجوب الاجتناب از ملاقِی و ملاقَی

می گویند سرایت نجاست از ملاقَی به ملاقِی سرایت حقیقیه نیست لکن بحث در وجوب الاجتناب است که حکم شارع است، وجوب الاجتناب عن الملاقِی از شئون وجوب الاجتناب عن الملاقَی است، اجتناب از ملاقَی وقتی حاصل می شود که از ملاقِی آن هم اجتناب بکنیم کأنه وجوب الاجتناب از ملاقِی متمّم وجوب الاجتناب از ملاقَی است و اجتناب از ملاقَی حاصل نمی شود مگر با اجتناب از ملاقِی آن.

و فیه

این مطلب را تایید نمی کنیم زیرا وجوب الاجتناب از ملاقِی متفاوت است با وجوب الاجتناب از ملاقَی چون دو اطاعت و دو عصیان دارند، مثلا اگر مکلف از ملاقَی اجتناب بکند اما از ملاقِی اجتناب نکند اولی را اطاعت و دومی را معصیت کرده، نمی گویند چون از ملاقِی اجتناب نکرده نسبت به ملاقَی هم عاصی است.

دلیل سوم، استدلال شیخ به روایت عمر بن شمر برای تایید قول اول

عمر بن شمر خودش توثیق نشده لکن روایات جابر بن یزید جعفی عمدتا از طریق عمر بن شمر است، جابر ازاکابر اصحاب امام باقر علیه السلام و از خصیصین است.

«قال : أتاه رجل فقال له : وقعت فأرة في خابية فيها سمن ، أو زيت ، فما ترى في أكله؟ قال : فقال له أبو جعفر عليه‌السلام : لا تأكله ، فقال له الرجل : الفأرة أهون عليَّ من أن أترك طعامي من أجلها ، قال : فقال له أبوجعفر عليه‌السلام : إنّك لم تستخف بالفأرة ، وإنما استخففت بدينك ، إن الله حرم الميتة من كل شيء»[1]

کسی آمد خدمت حضرت و عرض کرد موشی در ظرف روغنی افتاد، امام(ع) فرمود از روغن دست بکش و آن را نخور، عرض کرد این موش کوچکتر از آن است که به خاطر آن دست از خوراکم بکشم، حضرت فرمود: « إنّك لم تستخف بالفأرة ، وإنما استخففت بدينك» تو موش را کوچک ندیدی بلکه دینت را کوچک دیدی، سپس فرمود:«إن الله حرم الميتة من كل شيء» و همین جمله آخر محل استدلال شیخ است.

سوال سائل از خوردن فاره نبوده بلکه از ملاقِی فاره بوده که سمن باشد، حال آنکه امام علیه السلام جواب به فاره داده که ملاقَی است، پس امام از ملاقَی به ملاقِی تعدّی کرده و این تلازم ملاقِی و ملاقَی در حکم است و چون حضرت تحریم سمن را از باب تحریم فاره بیان کرده اند معلوم می شود ملاقِی از شئون ملاقَی است و اجتناب از ملاقَی تمام نمی شود مگر با اجتتناب از ملاقِی آن.

لکن این استدلال قابل مناقشه است که در جلسه بعد بیان می‌کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo