< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

1401/10/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/ شک در مکلّفٌ به/ تنبیهات علم اجمالی/تنبیه دوم: خروج از محل ابتلاء

تنبیه دوم؛ خروج از محل ابتلاء

اگر بعضی از اطراف علم اجمالی در محل ابتلاء نباشد، یعنی در جایی هستند که محتمل نیست دست مکلف به آن برسد، مثلا علم اجمالی دارد به نجاست یکی از دو کاسه که یکی در دریای أحمر است. گفته اند این علم اجمالی منجِّز نیست چون تنجُّز علم اجمالی مشروط به این است که متعلق به حکم فعلی باشد و در ما نحن فیه این کاسه ای که در دسترس است می تواند حکم فعلی داشته باشد اما کاسه ای که در دریای أحمر است تعلق حکم به آن محتمل نیست چون مستهجن است که مولی نهی بکند از چیزی که اصلا در دسترس مکلف نیست و خارج از محل ابتلاء است چون خودبخود منترک است و نهی از آن مستهجن است. در حالی که برای تنجُّز علم اجمالی باید حکم در هر دو طرف فعلیت داشته باشد و اگر در یک طرف نتواند به فعلیت برسد دیگر علم اجمالی منجِّز نیست پس این نهی فعلیّت ندارد.

معنای خارج از محل ابتلاء بودن این نیست که مکلف آن را انجام نمی دهد، مثلا ممکن است مکلف کاسه غصبی را هم هیچ وقت مرتکب نشود لکن کاسه غصبی را خارج از محل ابتلاء نمی دانند، موضوع بحث کاسه ای است که از طرفی در دسترس مکلف نباشد، از طرف دیگر مکلف قادر هم هست آن را تحصیل بکند اما عرفا کسی این کار را نمی کند، می تواند برود در دریای احمر کاسه را در محل ابتلای خود وارد کند اما هیچ وقت چنین کاری نمی کند، اگر قادر نباشد بحث فرق می کند. پس توانش را دارد اما به طور متعارف واقع نمی شود.

اختصاص تنبیه به شبهات تحریمیه

مثالهایی که برای این تنبیه ذکر کرده اند همه از مقوله شبهه تحریمیه هستند، چرا؟ چون استدلالشان بر عدم تنجّز علم اجمالی این است که یکی از اطراف خودش منترک است، منترک بودن خاصیت شبهات تحریمیه است و قابل انطباق بر شبهات وجوبیه نیست، پس محل کلام اعلام موارد نهی و شبهات تحریمیه است.

اما در شبهات وجوبیه مطلب به گونه ای قابل تطبیق است، اما دیگر اسمش خروج از محل ابتلاء نیست، همانگونه که در شبهات تحریمیه بعضی از اطراف ممکن است خودبخود منترک باشند در شبهات وجوبیه هم بعضی از اطراف ممکن است خود بخود محقق باشند، مثلا اگر یکی از اطراف تنفس باشد انسان خود بخود نفس می کشد، پس تنفس خودبخود حاصل است و امر به آن مستهجن است چون امر برای تحقق متعلّق است و این متعلّق خودبخود حاصل است و امر به آن لازم نیست و مستهجن است.

محقق خراسانی[1] در صدد تعمیم بحث بر شبهات وجوبیه بر آمده، ما به ایشان می گوییم مشابه این بحث استهجان را می توان بر شبهات وجوبیه هم تطبیق کرد اما اسمش خروج از محل ابتلاء نیست مثلا در همین مثال تنفِّس محل ابتلاء است، به عبارت دیگر متروکٌ بنفسه نیست بلکه واقعٌ بنفسه است؛ لذا نمی توان از این اصطلاح (خروج از محل ابتلاء) استفاده کرد، پس عنوان این تنبیه نمی تواند شبهات وجوبیه را بگیرد.

ایراد محقق خوئی به استهجان نهی

محقق خوئی[2] به طور خلاصه می فرماید این استدلال را قبول نداریم، شما می گویید خاصیت نهی ترک است و در ما نحن فیه چون خود بخود منترک است نهی از آن تحصیل حاصل است و مستهجن است. محقق خوئی می فرماید این حرف در اوامر عرفیه درست است اما در اوامر شرعیه اینگونه نیست، ممکن است مولی از چیزی که خودبخود منترک است نهی بکند و خاصیت این نهی آن است که مکلف آن را به خاطر نهی مولی ترک بکند، ولو اینکه خودبخود منترک است اما مکلف می تواند ترک را استناد به نهی و کراهت مولی بدهد، در این صورت نهی مولی لغو نیست.

در موالی عرفیه لغو است که از عملی که خودبخود منترک است نهی بشود، اما در اوامر و نواهی شرعیه هدف تقرّب الی المولی است و ترک نواهی مولی اگر مستند به نهی مولی باشد موجب تقرّب است، در اینجا هم عبد می تواند به خاطر دواعی نفسانیه آن کاسه خارج از محل ابتلاء را ترک بکند یا بگوید اصلا داعی ندارم ارتکابش بکنم، همچنین می تواند قصد تقرّب بکند و آن کاسه را از بابت نهی خداوند ترک بکند، این نهی خیلی هم خوب است و موجب تقرّب عبد است تا عبد به خاطر نهی مولی امتثالاً لنهی المولی آن را ترک بکند.

توصلیات منوط به قصد تقرّب نیستند اما اگر مکلف به قصد تقرّب الی المولی آنها را ترک بکند موجب تقرّب اند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo