< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

1401/07/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/ تنبیهات برائت/ تنبیه سوم، اخبار من بلغ

مقدمه

بحث ما در یکی از ثمرات اخبار من بلغ بود که اگر خبر ضعیفی رسید مبنی بر استحباب وضو برای فلان عمل، این وضو ثواب دارد اما آیا ثواب انقیادی است یا استحباب هم پیدا می کند؟ اگر ثواب انقیادی باشد رافع حدث هم می شود اما اگر ثواب انقیادی باشد دیگر رافع حدث نیست.

بعد اشکال کردند که حتی با فرض استحباب هم معلوم نیست این وضو رافع حدث باشد؛ زیرا ما وضوهای مستحبی داریم که رافع حدث نیستند، مثلا بر حائض نماز واجب نیست اما مستحب است وضو بگیرد و بر سجاده اش بنشیند و ذکر بگوید خوب این وضو رافع حدث نیست، همچنین بر جُنب مستحب است برای غذا خوردن وضو بگیرد و این وضو هم رافع حدث نیست، همچنین وضوی تجدیدی که مستحب است اما رافع حدث نیست زیرا حدث به واسطه وضوی اول رفع شده است. پس در ما نحن فیه اگر استحباب این وضو[وضو برای عملی خاص] به واسطه اخبار من بلغ ثابت بشود باز هم معلوم نیست رافع حدث باشد تا بتوان با آن نماز خواند یا مسّ قرآن نمود.

جواب محقق خوئی از ایراد

ایشان می فرماید[1] ما دلیل داریم که وضو عین الطهارۀ است و رافع حدث هست مطلقا؛ چون خودش عین طهارت است «ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین» همچنین «لا صلاه الا بطهور» و این «طهور» خود وضو است، بنابراین مطهِّر بودن وضو همیشه هست، اما اگر در موردی دلیل بیاید و ثابت بشود که در آن مورد خاص رافع حدث نیست مانند حائض و جنب و وضوی تجدیدی اینها استثناء می شوند که دلیلی و قرینه ای بر آن قائم شده است، اما این استثنائها باعث نمی شود وضو را از مطهِّریت ساقط بدانیم.

بعد می فرماید اصل اشکال این است که در این مسئله ما احتیاجی به اخبار «من بلغ» نداریم چه ثواب انقیادی باشد چه استحباب فقهی، چون وضو استحباب نفسی دارد و در استحبابش نیاز به غایت ندارد، لازم نیست وضو حتما برای مسجد یا قرائت قرآن و امثال اینها باشد چون اینها در فرضی لازم می بود که استحباب وضو غیری باشد حال آنکه استحبابش نفسی است و انسان به صِرف اینکه محدِث است می تواند وضو بگیرد تا طهارت داشته باشد ولو اینکه وقت نماز هم نشده عمل مشروط به طهارت هم نمی خواهد انجام بدهد، به همین دلیل همیشه هم رافع حدث هست، پس ما در این مسئله نیازی به اخبار من بلغ نداریم.

استدلالی از محقق نائینی بر دلالت اخبار من بلغ بر استحباب

نظر محقق نائینی نظر آخوند است و می فرماید اخبار من بلغ دلالت بر استحباب دارند لکن استدلال دیگری دارد که قدری عجیب است، می فرماید در روایت آمده «من بلغه شيء من الثواب على عملٍ فعمله كان له أجر ذلك» در این روایت «فعمله» إخبار در مقام انشاء است، یعنی جمله خبریه است اما اراده امر از آن می شود، مانند اینکه بگوید «اگر فلان مبطِل را انجام دادی نمازت را اعاده می کنی» یعنی نمازت را اعاده بکن اما امر را به صورت انشاء گفته است، درروایات هم زیاد است «یتوضَّأ» «یغتسل» «أعادَ صلاتک» در ما نحن فیه هم «فعمله» فعل ماضی است اما اراده امر شده است به معنای «فلیعمله» و این امر استحبابی است.

و فیه

این فرمایش به نظر ما حرف عجیبی است زیرا جمله خبریه و إخبار که در مقام انشاء به کار می رود إخبار قطعی است مانند «أعادَ صلاته» اما اگر این جمله خبری تلوِ شرط قرار گرفت و جزء جمله شرطیه باشد دیگر قطعی نیست، در «مَن بلغه..» «مَن» شرطیه است و «فعمله» جواب شرط است، پس «فعمله» یعنی اگر عمل کرد، وقتی خبر شرطی شد، دیگر مصطلح و متعارف نیست که از آن اراده إنشاء بشود.

إخبار در مقام إنشاء درست است یعنی وقتی حضرت فرمود «أعاد صلاتَه» منظور امر به إعاده است یعنی باید إعاده بکند، چرا؟ چون این نوع استعمال کنایی است و مولی از بس شوق به عمل دارد به جای اینکه امر بکند به گونه ای صحبت می کند که انگار عبد اعاده را انجام داده است، این شدت شوق مولی به عمل ملازمه دارد با امر به عمل، پس اینکه می گوییم خبر در مقام إنشاء به کار می رود ازین بابت است که آن عمل از بس مطلوب مولی است انگار أمر به آن کرده است.

در ما نحن فیه اگر خبر ما قطعی بود استدلال ایشان قابل تطبیق است، اما اگر خبر شرطی باشد دیگر این حرف منطبق نمی شود و این خبر نمی تواند در مقام إنشاء و امر به کار برود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo