< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

1401/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/ تنبیهات برائت/ تنبیه سوم، اخبار من بلغ

مقدمه

گفتیم در اخبار من بلغ سه احتمال وجود دارد که اولی حکم اصولی، دومی حکم فقهی و سومی ثواب انقیادی بود. اولی را کنار می گذاریم اما حکم فقهی و ثواب انقیادی چه تفاوتی دارند و در واقع چه ثمراتی [بر هر یک] مترتب می شود؟

تفاوت فقهی قول به استحباب و قول به ثواب انقیادی

ثمره اول

یک موردی که نتیجه بحث [از مفاد] اخبار من بلغ در حکم آن دخیل است، درباره کسی است که در اثنای وضو آب کف دستش خشک شود، چطور مسح بکشد؟ روایاتی داریم که باید از بلل وضو رطوبت بگیرد، روایاتی هم داریم که مستحب است از بلل لحیه اش رطوبت بگیرد، حالا اینجا یک بحثی پیش می آید که اگر ریشش بلند باشد، آیا می تواند از تمام ریش رطوبت بگیرد؟ یا فقط از محدوده حد واجب [غَسل] یعنی قرص صورت عرضاً (ما دارت علیه الابهام و الوُسطی و طولاً من قصاص الشعر الی الذقن)؟ یادم می آید که صاحب جواهر و مشهور فقط از حد صورت را قائل هستند.

حالا اگر روایت ضعیفی آمد و گفت [در وضو] تمام ریش حتی قسمت مسترسل اللحیۀ را بشویید، در این صورت شستن مسترسل اللحیۀ ثواب دارد، اما آیا برای جبران رطوبت می توان از مسترسل اللحیۀ رطوبت گرفت؟

تظهر الثمره بین القول بالثواب الانقیادی و القول بالاستحباب،

اگر منظور اخبار من بلغ ثواب انقیادی باشد، در این صورت ریش بلند جزء وضو نمی شود ولو آنکه شستنش آن از باب انقیاد خوب است، اما اگر گفتیم اخبار من بلغ دلالت بر استحباب می کند در این صورت آن قسمت زیادی ریش، جزء اجزاء مستحبی وضو می شود و از این جزء صورت هم مانند سایر اجزاء وضو می توان رطوبت گرفت و وضویش صحیح است.

پس اگر اخبار من بلغ دلالت بر ثواب انقیادی بکند استحباب شرعی غَسل مسترسل اللحیه ثابت نمی شود، تا بگوییم جزء مستحب در شستن وضو است، برای همین آبی که در مسترسل اللحیۀ است صدق آب وضو نمی کند و نمی توان از آن برای مسح استفاده نمود، اما اگر گفتیم اخبار من بلغ دلالت بر استحباب شرعی می کند در این صورت غَسل مسترسل اللحیۀ جزء مستحب در غَسلات [وضو] است و آب آن آب وضو است و می توان از آن برای مسح نیز استفاده نمود.

ثمره دوم

قول مشهور این است که وضو استحباب نفسی دارد و فی نفسه مستحب است، اما یک قول دیگر این است که وضو استحباب نفسی ندارد بلکه عمل غیری است و باید به خاطر یک چیز دیگری (مانند نماز یا قرائت قرآن یا زیارت مقابر) انجام بشود، پس وضو نیاز به غایت دارد تا استحباب غیری پیدا کند.

حالا اگر دلیلی که بر آن غایت دلالت می کرد، معتبر بود در این صورت قطعا وضو استحباب پیدا می کند و رافع حدث است و میتوان با آن وضو نماز خواند و اعمال مشروط به وضو را انجام داد. اما اگر خبر ضعیفی دلالت بر غایت کرد در این صورت آیا این وضو مستحب می شود؟ اگر گفتیم اخبار من بلغ، فقط دلالت بر ثواب انقیادی می کند در این صورت این وضو فقط ثوابی بر آن مترتب است نه بیشتر؛ لذا رافع حدث نیست که مثلا بشود با آن نماز خواند یا مسّ کتاب الله کرد، اما اگر از اخبار من بلغ استحباب شرعی را فهمیدیم معلوم می شود این وضو برای این عمل مستحب می شود و رافع حدث است لذا با آن وضو می تواند نماز بخواند و مسِّ قرآن بکند.

ایراد عدم تلازم میان استحباب و رافعیّت حدث

برخی اشکال کرده اند که وضو ممکن است استحباب شرعی داشته باشد اما رافع حدث هم نباشد زیرا مواردی داریم که وضو مستحب است اما رافع حدث نیست، مانند وضوی حائض و وضوی جُنب که مستحب هستند اما رافع حدث نیستند، یا وضوی تجدیدی «الوضوء علی الوضوء نورٌ علی نور» در وضوی تجدیدی وضوی دوم مستحب است اما رافع حدث نیست.

محقق خوئی جوابی داده اند که انشاء الله خواهیم گفت.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo