< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

1401/07/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/ تنبیهات برائت/ تنبیه سوم، اخبار من بلغ

مقدمه

یکی از اقوال حکم فقهی استحباب بود که قول محقق خراسانی است.[1] ایشان می فرماید: بعضی اخبار مطلق هستند و ثواب را روی عمل آورده اند و اجر را ثابت کرده اند. [چنین تعبیری دارند:] «كان له أجر ذلك» که اجر را برای عمل ثابت می کند و آن زمانی است که عمل امر داشته باشد. لازمه اش این است که عمل مستحب باشد.

احتمال تقیید اخبار «من بلغ» به قصد رجاء

بعد می فرماید یک دسته دیگر داریم که مقیّد هستند «فعمله التماس ذلک الثواب» یعنی به رجاء امید اینکه به آن ثواب برسد آن عمل را انجام می دهد، این ظهوردر انقیاد دارد، لکن احتمال دوم را رد می کند و بر می گردد سر قول اولش که ثواب روی ذات عمل است و عمل مستحب است.

رد احتمال تقیید

چرا دسته دوم دسته اول را تقیید نمی زند؟ زیرا درست است که دسته اول «فعمله» مطلق است و دسته دوم «فعمله التماس ذلک الثواب» خود مقیَّد است و حسب ظاهر نقش مقیِّد را دارد اما صلاحیّت تقیید را ندارد، چرا؟ ایشان خیلی توضیح نمی دهد و فقط می فرماید «لعدم المنافاة بینهما» اما این احتیاج به شرح دارد.

توضیح مطلب این است که در تعارض مطلق و مقیّد اگر منافاتی بین‌شان باشد، تقیید می زنیم اما اگر تنافی نداشته باشند، تقیید نمی زنیم و تنافی فقط در دو صورت ثابت است:

یکی اینکه متخالفین باشند. یعنی یکی موجبه و دیگری سالبه باشد. مثلا یکی بگوید «اکرم العلما» و دومی بگوید «لا تکرم فساق العلما» ایجاب و سلب منافات دارند؛ لذا باید تقیید بزنیم. برای همین فساق العلما را از تحت «اکرم العلما» خارج می کنیم. پس در این صوت تقیید قطعی است.

دوم اینکه متوافقین باشند یعنی یا هر دو موجبه هستند یا هر دو سالبه. اما حکم برصِرف الطبیعه آمده باشد. مانند «اعتق رقبه» و «اعتق رقبه مومنه» هر دو مثبت هستند و تخالفی هم در میان نیست. اما چون متعلق حکم صِرف الطبیعه است؛ لذا علم به وحدت حکم پیدا می کنم؛ زیرا می دانیم یک عتق رقبه بیشتر واجب نیست و این یک رقبه امرش دایر است بین اینکه (مومن) باشد یا (اعم از مومن و غیر مومن). پس نسبت به قید ایمان آن رقبه ای که می خواهیم عتق کنیم میان دو دلیل تنافی پیدا می شود؛ لذا باید تقیید بزنیم و «اعتق رقبه» را حمل بر صورت مؤمنه می کنیم، پس در این صورت هم تقیید قطعی است.

اما صورت سوم صورتی است که متوافقین هستند و حکم هم برای صرف الطبیعه نیست، بلکه برای طبیعت استغراقی است. در چنین جایی هر کدام از دو حکم افراد خود را دارد و منافاتی ندارند تا برای رفع آن لازم باشد تقیید بزنیم. مثلا در یک دلیل آمده «احل الله البیع» و در دلیل دوم آمده «احل الله البیع العربی» اینجا جای تقیید نیست؛ زیرا «احل الله البیع» برای طبیعت استغراقی و به معنای امضای همه بیوع عالم است و بیع افراد زیادی دارد به خلاف «اعتق رقبه» که یک رقبه است. پس «احل الله البیع» همه بیوع را می گیرد اما «احل الله البیع العربی» برای تاکید بیشتر در یک دسته از بیوع وارد شده است. مثلا به این جهت که عربی بودن تاکیدی و اولویتی دارد، در این خبر دوم آمده «احل الله البیع العربی»

حالا در ما نحن فیه دلیل اول می گوید «من بلغه ثواب من عمل فعمله» آیا استغراقی است یا صِرف الطبیعه؟ استغراقی است؛ زیرا همه مصادیق خود را می گیرد. برای همین در خبر دوم که آمده «فعمله التماس ذلک الثواب» نمی تواند خبر اول را تقیید بزند.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo