< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد جزایری

1400/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اصول عملیه/ اصاله البرائه/ استدلال به روایات/ حدیث رفع/ تنبیهات

ایرادی از محقق نائینی

محقق نائینی فرموده است:

«و ان اکره المکلف علی الترک او اضطرَّ الیه او نسی الفعل ففی شمول حدیث الرفع لذلک اشکالٌ»

مثلا نذر کرده عملی را انجام بدهد اما مانع او شدند یا اضطرار به ترک پیدا کرد. آیا «رفع الاکراه و رفع الاضطرار» شاملش می شود ؟ می فرماید خیر، حدیث رفع منطبق نمی شود. خلافاً لسایر اعلام.

چرا شامل نمی شود؟ می فرماید چون اثر شرعی مترتب بر فعل است؛ لذا وقتی اکراه و اضطرار و نسیان به آن فعل تعلق گرفت، مثلا اکل میته حرام است اما به واسطه اضطرار حرمت آن فعل برداشته می شود، حتی اگر مضطر به شرب خمر هم شد همینطور. اما ما نحن فیه مکلف مکره و مضطر به ترک شده است و ترک اثر شرعی ندارد تا حدیث رفع آن را مرتفع بسازد، شأن حدیث رفع تنزیل الموجود منزلۀ المعدوم است؛ زیرا رفع است و رفع به امر موجود می خورد، اضطرار و اکراه به ترک نمی تواند مشمول حدیث ترک باشد چون رفع ترک یعنی رفع عدم.، در این صورت باید تنزیل المعدوم منزلۀ الموجود باشد چنین چیزی در حدیث رفع نیامده و شأن حدیث رفع تنزیل المعدوم منزلۀ الموجود نیست. اگر شامل بشود باید بگوییم ترک سوره بمنزلۀ الفعل است، معنی ندارد.

سپس مثال زدند به اینکه اگر کسی نذر کرده از آب فرات بخورد (البته در کلام ایشان دجله آمده اما مرادشان حتما فرات است زیرا نوشیدن آب فرات رجحان دارد نه دجله) اما ظالمی مانع شد، اگر بگوییم رفع الاکراه این مورد را می گیرد یعنی کفاره حنث نذر هم ندارد و مانند کسی است که آب را خورده، این از شأن حدیث رفع خارج است زیرا این نوعی وضع است نه رفع، یا اگر در نماز نسیانا سوره را نخواند آیا رفع النسیان شاملش می شود؟ اگر بگوییم شامل می شود رفع عدم به معنای وجود است پس مانند کسی است که سوره را خوانده است و این از شأن حدیث رفع خارج است.

اشکال أعلام بر محقق نایینی(ره)

و فیه؛ استدلال ایشان را نپذیرفته اند. اما در قضیه نسیان می گوییم نسیان همیشه به فعل تعلق می گیرد، فعل منسی است مثلا قرائت منسی است اثر شرعی هم متعلق به فعل است که برداشته می شود، خود نسیان ترک است اما منسی وجود است لذا در مورد نسیان حرفشان قطعاً اشتباه است.

اما در مورد اضطرار بله، اضطرار گاهی به فعل و گاهی به ترک تعلق می گیرد. گاهی اضطرار به اکل میته و گاهی اضطرار به ترک سوره دارد. مثلا سوره را ترک کرد؛ چون ظالمی مانع شد، موضوع اثر شرعی فعل قرائت است نه ترک قرائت، ایشان می فرماید در این مورد لازم می آید تنزیل المعدوم منزلۀ الموجود. ما جواب می دهیم در حدیث رفع اصلا تنزیلی نداریم نه تنزیل الموجود منزلۀ المعدوم و نه تنزیل المعدوم منزلۀ الموجود، رفعِ تکوینی هم گفتیم معنی ندارد بلکه رفع تشریعی است. نتیجه اینکه رفع تشریعی، رفع اثر شرعی است، اثر شرعی در اکل میته حرمت اکل است که برداشته می شود، اما در مورد ترک چطور؟ مثلا ظالمی آمد نگذاشت مکلف سوره را در نماز بخواند، آیا رفع الاضطرار این را می گیرد؟

جواب می دهیم که خیر رفع الاضطرار شامل این مورد نمی شود لکن به نظر ما داخل در عنوان «ما لا یطیقون» می شود، رفع الاضطرار شاملش نمی شود چون ترک اثر شرعی ندارد اما «ما لا یطیقون» صدق می کند چون «مالا یطیقون» به معنای این است که انسان از انجام آن عاجز است، الان هم مکلف نسبت به سوره عاجز است و فرقی ندارد که عجزش از ناحیه خود عمل باشد یا از ناحیه مانعیت یک ظالم، پس قبول داریم که رفع الاضطرار در مورد ترک منطبق نمی شود اما به هر حال مکلف از فعل عاجز شده و «ما لا یطیقون» صادق است.

پس خارج از بیان محقق نائینی خود «رفع الاضطرار» می گوید هر چیزی که متعلق اضطرار باشد اثر شرعی ندارد، وقتی اضطرار به ترک تعلق بگیرد ترک اثر شرعی ندارد، جزئیت و آثار دیگر مربوط به فعل السوره است نه ترک السوره لذا «رفع الاضطرار» شاملش نمی شود اما عنوان «ما لا یطیقون» شاملش می شود.

در مواردی که ترک متعلق اثر شرعی باشد هم باز همینطور است مثلا اگر نذر کرده سیگار را ترک بکند ترک سیگار واجب می شود، اگر مجبورش کردند سیگار بکشد آیا رفع الاضطرار شاملش می شود؟ خیر، چون اضطرار به فعل تعلق گرفته در حالی که اثر شرعی مال ترک است، اما ما لا یطیقون صدق می کند. در تروک احرام هم همینطور ترک مامور به است و اثر شرعی مال ترک است، اگر آنان را مجبور به فعل کردند از بحث رفع الاضطرار خارج می شود چون اضطرار به فعل تعلق گرفته حال آنکه اثر شرعی مال ترک است.

لذا مثال رفع الاضطرار اضطرار به شرب الخمر و اکل میته است که متعلق حکم و متعلق اضطرار یکی است، اضطرار به فعل پیدا کرده حرمت هم به همان فعل تعل گرفته است. اما این مواردی که رفع الاضطرار شاملشان نمی شود داخل در ما لا یطیقون می شوند.

سپس در ادامه فرموده فقها برای صحت نماز برای ناسی سوره و امثال آن تمسک به حدیث لا تعاد کرده اند و تمسک به حدیث رفع نکرده اند. مرحوم امام(ره) جوابهای مفصلی داده اند و گفته اند که در مورد رفع النسیان استناد به حدیث رفع شده است و استناد به غنیه ابن زهره و بعضی از متاخرین کرده اند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo