< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

99/12/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: چند مساله درباره استفاده از ظروف طلا و نقره/مطهرات/احکام آبها/کتاب الطهارة؛

بحث ما در احکام اوانی یعنی ظروف بود. یکی از احکام، در رابطه با ظروف طلا و نقره است.

حکم استفاده از ظروف طلا و نقره

مساله الاکل و الشرب من اوانی الذهب و الفضة و استعمالها حرام. لکن التزین بها فی الغرف و النوادی حلال و اقتنائها ایضا لیس بحرام.

خوردن و آشامیدن از ظروف طلا و نقره، حرام است. لکن اگر کسی بخواهد از آنها در اتاق ها و مراکز اجتماع، به عنوان زینت استفاده کند، اشکالی ندارد. همچنین نگهداری این ظروف هم اشکالی ندارد.

گفته ایم که همه قبول دارند که اکل و شرب از ظروف طلا و نقره، حرام است. روایاتی هم بر این حکم دلالت دارند. از جمله این روایات، صحیحه محمد بن مسلم است.

وَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِیَادٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ نَهَی عَنْ آنِیَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ.[1]

این روایت می فرماید که پیامبر(ص) از ظروف طلا و نقره نهی نموده است.

صحیحه حلبی از امام صادق(ع) هم می فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَأْکُلْ فِی آنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَا فِی آنِیَةٍ مُفَضَّضَةٍ.[2]

این روایت هم می فرماید که از ظرف نقره و از ظرفی که روکش نقره شده باشد، چیزی نخور.

همچنین اهل عامه از پیامبر(ص) روایت نموده اند که:

"لا تشربوا فی آنیة الذهب و الفضة ... فانها لهما فی الدنیا و لکم فی الآخرة"؛[3] پیامبر خدا(ص) طبق روایت عامه فرمود که با ظروف طلا و نقره، چیزی نخورید و نیاشامید؛ کفار در دنیا از آنها استفاده می کنند؛ ولی شما در آخرت از آنها استفاده می کنید.

تا اینجا درباره حرمت اکل و شرب و چیزی مثل اینها در ظروف طلا و نقره، مطالبی را بیان کردیم. معمولا برای خوردن و آشامیدن، از ظرف، استفاده می شود و اگر استفاده ای هم شبیه به خوردن و آشامیدن بود، ملحق است. اما نگهداری برای تزین، اشکالی ندارد؛ چون دلیلی بر حرمت این کار نداریم.

بعضی ممکن است که تصور کنند که روایت امام باقر(ع) که فرمود: "أَنَّهُ نَهَی عَنْ آنِیَةِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ"[4] ، اطلاقی دارد که همه چیز را می گیرد؛ ولی واقعیت این است که اطلاق ندارد‌؛ برای اینکه حکم روی "آنیة" آمده است و ذهن، روی هم رفته، منصرف به ظرفیتش می شود. استفاده ای که در شان ظرف مثل کاسه، پیاله و لگن است، اکل و شرب و مشابه آنهاست. مثلا اگر در ظرف نقره ای، میوه ای بگذارند و میوه را از آن بر دارند و بخورند، خود این کار هم ملحق است؛ برای اینکه در صلاحیت ظرف است که میوه را در آن بیاورند. بنابراین هر استفاده ای که در ذهن عرف، متناسب با ظرف است، حرام است. اما هر چیزی که خارج دایره ظرفیت است، مثل اینکه ظرف را برای تزیین، در طاقچه بگذارند، دلیلی بر حرمتش نیست‌؛ چون تناسبی با ظرف بودنش ندارد.

بیشتر این روایات در بحث اطعمه محرمه در کتاب اطعمه و اشربه آمده است. مسائل، در آنجا چهار قسم شده است‌؛ اطعمه محرمه و محلله و اشربه محرمه و محلله. این روایات، در باب 61 از اطعمه محرمه ذکر شده اند.

حکم ساختن ظروف طلا و نقره و اجرت گرفتن برای ساخت آن

مساله صنع ظروف الذهب و الفضة و أجرة العمل عليه لیس بحرام.

اگر شغل کسی، ساخت این ظرف ها باشد و از این طریق، زندگی را بگذارند، حرام نیست؛ به دلیل اینکه این ظرف ها، منفعت محلله دارند و حلال بودن بیع، دائر مدار منفعت محلله است‌. اگر چیزی منفعت محلله نداشت، بیعش حرام است و اگر منفعت محلله معتد به داشت، بیعش حلال است. خود اینکه اینها را به صورت تزیینی در منزل میگذارند و قشنگ هستند، منفعت محلله ای است؛ بنابراین بيع و اجرت ساختنشان اشکالی ندارد.

حکم ملزم استکانی که از طلا و نقره ساخته شده است

مساله ملزم الاستکان الذی یصنع من الذهب او الفضة ان قیل لها الآنیة فهو حرام و الا فحلال.

چیزی در سابق وجود داشت و حالا خیلی کم است؛ دسته ای از جنس طلا داشت و استکان را در آن می گذاشتند و در زبان عربی به آن "ملزم" می گویند. استفاده از "ملزم" اگر از جنس طلا و نقره باشد، اشکالی ندارد‌؛ برای اینکه "ملزم"، ظرف نیست؛ بلکه استکانی که در آن قرار می گیرد، ظرف است‌. خصوصا اینکه "ملزم"، سوراخ سوراخ است و صلاحیتی برای ظرف بودن ندارد؛ لهذا عرفا به آن، ظرف نمی گویند.

حکم استفاده از ظرفی که روکش طلا و نقره دارد

مساله استعمال الظرف المفضّض او المطْلي لا اشکال فيه.

این مسأله، فتوای مرحوم امام است؛ ایشان فرموده که استعمال ظرفی که روکش نقره داشته باشد یا رنگی از طلا به آن زده اند، اشکال ندارد.[5] ولی به نظر ما خالی از احتیاط نیست. اگر طلا ذوب کنند و ظرفی را با مایع طلا، رنگ کنند، به آن مَطْلی می گویند. مَطْلی از طَلْی و به معنی مالیده شده است؛ یعنی با آب طلا مالیده شده و رنگ طلا پیدا کرده است. ظاهرا این بیان امان(ره)، مطابق فتوای مشهور است. اگر صحیحه حلبی نبود، اشکالی وجود نداشت؛ ولی صحیحه حلبی به خلاف این نظر، تصریح دارد و چنین فرموده است:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَأْکُلْ فِی آنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ لَا فِی آنِیَةٍ مُفَضَّضَةٍ.[6]

از ظرفی که از نقره یا روکش نقره است، نخور.

این صحیحه تصریح دارد. بنابراین اگر بگوییم که شاید اصحاب به این روایت عمل نکرده اند، حداقل، احتیاط واجب در ترک است. بالاخره وقتی چنین صحیحه ای داریم، جرأت نمی کنیم برخلافش فتوا دهیم.

حکم استعمال ظرفی که از مخلوطی از طلا و نقره با سایر فلزات ساخته است

مساله اذا خولط الذهب او الفضة بغيره من الفلزات فان قیل له الذهب او الفضة فاستعماله حرام و الا فلا.

اگر مثلا مس را با طلا مخلوط کنند و ظرفی از آن درست کنند، حرمت یا عدم حرمت استفاده از آن، تابع صدق عرفی است. اگر روی هم رفته به آن ظرف طلا بگویند، استعمالش حرام است؛ ولی اگر به آن ظرف مسی بگویند، استعمالش حلال است.

این صدق عرفی، تابع قلت و کثرت است؛ یعنی اگر درصدی که مس باشد، کم و مثلا 10 درصد باشد و باقی آن طلا ساخته شود، طلا حساب می شود‌؛ ولی اگر به عکس باشد و 10 درصد از ظرف، از جنس طلا و باقی آن از مس باشد، مس، حساب می شود.

حکم جایی که غذای موجود در ظرف طلا و نقره را در ظرف دیگر بریزیم

مساله اذا صب الطعام الموجود فی اناء الذهب و الفضة فی اناء آخر، فهذا الاستعمال لآنیة الذهب او الفضة جائ و لکن اذا اراد ان یاکل من الآنیة الثانیة و توسل لذلک بالآنیة الاولی فلا یخلو عن اشکال.

اگر غذایی در ظرفی از طلا یا نقره باشد و غذای داخل آن را در ظرف دیگری بریزیم، این کار هم استعمالی از ظرف طلا و نقره است. این استعمال از ظرف طلا و نقره، قطعا حلال است‌؛ برای اینکه این کار در مسیر تخلص از حرام و تخلص از حرام واجب است و معقول نیست که این مقدار از استعمال، حرام باشد. مضاف به اینکه ما گفتیم که استعمالی از مقوله اکل و شرب یا چیزی که مشابه اکل و شرب است، مثل پر کردن ظرف طلا از میوه و تعارف با آن، اشکال دارد. دلیل حرمت‌ این صورت دوم این است که استفاده ای از این ظرف شده که در شان یک ظرف است. اما اگر ملاقه ای از طلا را برداریم و غذا را با آن به ظرف دیگری بریزیم، چون این استفاده در شان ظرف است، بازهم اشکال دارد؛ چون استعمال غالب و شان ملاقه در غذا ریختن است که ملحق به اکل و شرب می شود. این استعمال در خود اکل و شرب نیست؛ ولی در مقدمات اکل و شرب است و حالت ظرفیتی هم دارد؛ پس این هم حرام است. اما در صورتی که بخواهیم تخلص از حرام بکنیم که واجب است، استفاده از این ظروف، اشکال ندارد و ادله، یقینا شامل این مورد نمی شوند.

اما اگر کاسه ای طلایی داشته باشیم و بخواهیم از آن به عنوان ملاقه استفاده کنیم، بازهم جایز نیست؛ چون حالش حال ملاقه است و در اینجا تخلص از حرام هم وجود ندارد.

حکم استفاده از چند چیزی که از طلا یا نقره ساخته شده اند

مساله بادجیر الشیشة (النارجیلة) و غمد السیف و السکین و الظرف الذی یجعل فیه القرآن ان کان من الذهب او الفضة، لا باس به. و کذا ما يجعل فیه العطر و یسمی بعطردان او ظرف الکحل المسمی بسرمه دان و امثال ذلک.

بادجیر یعنی بادگیر، ‌چیزی است که در آن مقداری ذغال و مختصری آتش می گذاشتند و آن را دور می دادند تا اینکه با دور دادن آن، همه زغال ها، آتش بگیرند. شیشه را نارجیله هم می گویند و به معنی غلیان است. استفاده از بادگیری که از طلا و نقره است، اشکالی ندارد.

همچنین استفاده از غلاف شمشیر، کارد و ظرفی که محل قرآن است و بعضی از اعیان و اشراف به خاطر احترام، قرآن منزلشان را در آن می گذاشتند، در صورتی که از طلا یا نقره ساخته شوند، اشکالی ندارد؛ چون اینها، استعمالات ظرفی نیست. متعارف در استعمال ظروف، استعمال در اکل و شرب و مقدمات آنهاست. لهذا همه علما فتوا داده اند که استعمال اینها اشکالی ندارد.

حکم استعمال ظروف طلا و نقره در حال ضرورت و وضوگرفتن از آنها در حال تقیه

مساله استعمال اوانی الذهب و الفضة لا باس به فی حال الضرورة و کذا التوضی منها فی حال التقیة بل قد یجب.

استعمال ظروف طلا و نقره در حال ضرورت، اشکالی ندارد‌؛ برای اینکه "ما من شیء حرّمه الله الا و قد احله عند الضرورة". مضافا به حدیث رفع که در قسمتی از آن چنین آمده است: "رفع ما اضطروا الیه".[7] اگر مورد ما از موارد تقیه باشد، مسلما استعمال ظروف طلا و نقره در این مورد، جایز است؛ برای اینکه "لا دین لمن لا تقیة له"؛[8] پس هر چیز حرامی، هنگام تقیه، حلال است. اگر خوف جانی هم وجود داشته باشد، تقیه، واجب است.

حکم استعمال ظروفی که نمی دانیم از جنس طلا و نقره است یا نه

مساله استعمال الاناء الذی لا یعلم هل هو من الذهب و الفضة او غیرهما جائ

اگر نمی دانیم ظرفی از طلا و نقره هست یا نه، جای اصالة البرائة و اصالة الحل است. در مورد اصالة البرائه، "رفع ما لا یعلمون"[9] را داریم؛ چون در اینجا به نحو شبهه موضوعيه، شک داریم و بنابراین "رفع ما لا یعلمون"، شامل می شود. همچنین در مورد اصالة الحل، دلیل "کل شیء هو لک حلال حتی تعلم انه حرام"[10] را داریم.

قبل از پرداختن به احکام باب وضو، چند مطلب داریم که یکی از آنها، تخلی و دیگری استبراء و سومی، استنجاء به معنی آب کشی است. بعد از تکميل آب کشی، نوبت به وضو می رسد؛ فلذا مباحث اینها قبل از وضو و نماز لازم است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo