درس خارج فقه استاد موسوی جزایری
98/07/30
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: رمی جمرات و ذبح/واجبات وقوف در منی/وقوف در منی/اعمال حج تمتع/کتاب الحج ؛
عدم اجتزاء رمی به مقدار اضافه شده بر جمرهمسألة ۳۷۹: إذا زيد على الجمرة في ارتفاعها ففي الاجتزاء برمي المقدار الزائد إشكال، فالأحوط أن يرمي المقدار الذي كان سابقاً، فان لم يتمكن من ذلك رمى المقدار الزائد بنفسه و استناب شخصاً آخر لرمي المقدار المزيد عليه، و لا فرق في ذلك بين العالم و الجاهل و الناسي.[1]
در رمی جمره سنگ باید به همان مقدار سابق از جمرهها برخورد کند. لذا اصابت سنگ با مقداری که در تجدید بنا به ارتفاع جمره اضافه شده کافی نیست. میزان در این بحث، قیاس به جمرهایست که در زمان نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) وجود داشته؛ چرا که حجت ما عمل ایشان است.
هرچند مطلب فوق صحیح است. لکن در عصر کنونی جمرات نسبت به سی یا چهل سال پیش تغییر کردهاند و قطعاً آن زمان نیز نسبت به پیش از آن تغییراتی داشتهاند. در هرصورت مقدار معتبر برای ما همان اندازه جمره در ازمنه ائمه معصومین(ع) است که ما راهی برای اطلاع از آن نداریم و در این موضوع باب علم منسد و امتثال یقینی غیر ممکن است.
البته باید به این نکته نیز توجه داشت که خود ائمه هم گاهی عملی را از روی تقیه انجام میدادند و بعضی امور را برای عدم مخالف با عامه و عموم مردم اتیان مینمودند. در این حال ما نیز باید همانگونه که عموم مردم عمل میکنند، عمل نماییم. در روایات نیز به این مطلب اشاره شده که انسان نباید به چیزی جدای از سایرین عمل کند؛ مثلاً امام رضا(ع) فرمود: "اقرئوا کما قرأ الناس"؛[2] همانطور که مردم قرآن میخوانند، شما نیز بخوانید. در رمی جمره عقبه هم حضرت(ع) فرمود: در گذشته در روز عید هر سه جمره را میزدند؛ راوی گفت من هم هر سه را میزنم. اما حضرت(ع) در پاسخ فرمود: مثل من عمل کن، طبق همین عملی که مردم انجام میدهند؛ تو هم یکی بزن؛ لازم نیست بیشتر بزنی. سپس فرمود: "اما ترضی ان تکونَ مثلی" دلت نمیخواهد مثل من باشی.[3] در روایتی دیگری هم میفرماید: همانطور که علی بن ابیطالب(ع) عمل کرده است، عمل نما.
تعجب ما از این است که چرا محقق خویی فقط به تغییر ارتفاع جمره اشکال کرده و فرموده است: "إذا زيد على الجمرة في ارتفاعها"؛ ایشان هیچ اشارهای به تعریض جمره ندارد. سابقاً (45 سال پیش) جمره ستون گردی بود و که پهنایش از دو متر تجاوز نمیکرد. ولی حالا عرض آن 10 یا 15 متر شده و نمیدانیم که محل جمرهای که قبلاً بود، در وسط یا سمت راست یا سمت چپ دیوار کنونیست. پس اشکال محقق خویی(ره) در ترفیع جمره، به طریق اولی در تعریض آن جریان دارد.
بعد از ذکر این نکات محقق خویی(ره) میگوید: باید احتیاط کرد و اگر کسب اطمینان ممکن نیست، باید شخص دیگری را به عنوان نائب و کمک گرفت تا او هم قدری به بالا، پایین، این طرف و آن طرف سنگ بزند تا محل جمره اصلی با کمک نائب مورد اصابت قرار گیرد.
همانطور که اشاره شد، محقق خویی(ره) در مساله می فرماید: "إذا زيد على الجمرة في ارتفاعها ففي الاجتزاء برمي المقدار الزائد إشكال."
ایشان در شرح مساله ابتدا بحثی در مورد زوال ابنیه و ساختمانها -بعد از گذشت عمری معین مثل 50 یا 100- دارد. میفرماید: قطعاً جمرهای که در زمان نبی اکرم وجود داشت، باقی نمانده است. همچنین در ادامه میگوید: البته ممکن است این عمارتها تجدید بنا شوند و باقی بمانند. ولی در تجدید بنا لازم است که آن بنا سرجایش و به همان اندازه سابق باشد. هرچند لازم نیست که از همان سنگ یا خاکی که قبلا بوده استفاده شود.[4] لذا میپذیرد که اصل تجدید بنا مضر نیست.
لکن به نظر ما اشکالی ایشان در مرورد ترفیع جمره نیز وارد نیست؛ زیرا ما نسبت به اندازه آن در عهد پیامبر اطلاعی نداریم. تنها میتوانیم آن را با قبل از تجدید بنا مقایسه کنیم و بفهمیم که مثلاً انداز آن در 50 سال قبل چقدر بوده و البته آن هم اعتباری ندارد. پس باب علم بر ما کاملا منسد است.
محقق خویی(ره) میفرماید: و لكن إذا فرض أنه بني على الجمرة بناء آخر مرتفع أعلى من الجمرة السابقة الموجودة في زمانهم (عليهم السلام) (البته ما نمیدانیم بنای جمره در عصر معصومین چه اندازه بود.) كما في زماننا هذا، فلا يجتزئ يرمي المقدار الزائد المرتفع، لعدم وجود هذا المقدار في زمانهم (عليهم السلام) فلم نحرز جواز الاكتفاء برمي هذا المقدار.[5]
اختلاف حضرت امام(ره) و محقق خویی(ره)حضرت امام(ره) -به خلاف محقق خویی- در محل بحث تحقق عنوان را کافی میداند. لذا ایشان در همه مسجد الحرام کنونی که نسبت به مسجد الحرام زمان پیامبر(ص) تقریبا ده برابر شده، احکام خاص این مکان را جاری مینماید.[6] اما در مقابل، محقق خویی(ره) میفرماید: ما باید بفهمیم مسجدالحرام در زمان پیامبر(ص) تا کجا بود.[7] همچنین در احکامی که راجع به شهر مکه داریم اختلاف است که باید فقط تا مسجد الجن و مقداری بیشتر که مساحت آن در زمان نبی اکرم بوده ملاحظه شود یا شیشه و عزیزیه و تا نزدیکی منا. نظر مرحوم سیدنا الاعظم(ره) این است که " کل مایقال له مکه" یا " کل ما یقال له مسجدالحرام"، (یعنی عنوان) میزان است و اگر این مکان ها اتساع پیدا کنند، اشکالی ندارد.[8] در مقابل نیز سیدناالاستاد(ره) میگوید: در احکام مکه احتیاطاً باید به مکه قدیمی -یعنی تا اطراف مسجدالجن- تجمد نمود.[9]
لذا بنابر مبنای حضرت امام(ره) باید بگوییم: میزان در رمی جمره عقبه، اولی و وسطی، صدق عنوان و اسم است و چون الآن این اسم و عنوان صدق مینماید، بزرگ و کوچک شدنشان تاثیری ندارد.
به هر حال در اینجا احتیاط هم ممکن نیست؛ زیرا در فرض احتیاط باید هر متر از جمره را در ارتفاع زیر دو تا دو نیم متر، 7 سنگ بزنیم. پس چون احتیاط ممکن نیست؛ حداقل میگوییم: اولاً باید در طبق پایین رمی کرد و همچنین سعی نمود که ارتفاع کمتر از دو یا سه متر از جمله مورد اصابت قرار گیرد.
مساله تغییر مساحت در مورد احرام در مسجد شجره نیز وجود دارد. مسجد شجره فعلی نسبت به مسجد شجرهای که ما در 45 سال پیش دیدیم، شاید 50 برابر شده، اصلاً معلوم نیست مسجد شجره قدیم الآن در کدام قسمت از مسجد جدید است. از این باب اصلاً معلوم نیست که باید از کجای مسجد شجره احرام بست. این اشکال اشکال عام البلوایی است.
ترک رمی روز عید جهلاً و نسیاناًمسألة ۳۸۰: إذا لم يرم يوم العيد نسياناً أو جهلًا منه بالحكم لزمه التدارك إلى اليوم الثالث عشر حسبما تذكّر أو علم، فان علمأو تذكّر في الليل لزمه الرمي في نهاره إذا لم يكن ممّن قد رخّص له الرمي في الليل. و سيجي ء ذلك في رمي الجمار.[10]
اگر انسان رمی را در روز عید فراموش کند یا به واسطه عدم اطلاع از حکم -که البته این چیز عجیبی است؛ چون که حجاج همه باهم هستند و همدیگر را می بینند که چه میکنند- رمی ننماید، باید پس از تذکر آن را قضا کند. لذا در روز بعد ابتدا قضای عمل منسی و بعد اعمال روزی که در آن است را انجام میدهد. البته روز سیزدهم اختیاریست و میتواند عصر روز دوازدهم پس از تکمیل اعمال از منا برود. اما اگر در روز سیزدهم هم در آنجا بماند، باید جمرات ثلاث را رمی کند.
دلیل این مطلب صحیحه عبدالله بن سنان است. مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَفَاضَ مِنْ جُمَعٍ (مشعر الحرام) حَتَّى انْتَهَى إِلَى مِنًى فَعَرَضَ لَهُ عَارِضٌ فَلَمْ يَرْمِ حَتَّى غَابَتِ الشَّمْسُ (چیزی پیش آمد و تا مغرب رمی نکرد.) قَالَ يَرْمِي إِذَا أَصْبَحَ (رمی در شب به در نمیخورد و باید فردا صبح، دوباره رمی کند.) مَرَّتَيْنِ مَرَّةً لِمَا فَاتَهُ وَ الْأُخْرَى لِيَوْمِهِ الَّذِي يُصْبِحُ فِيهِ (یکبار قضای روز قبل و بار دیگر رمی همان روز را انجام میدهد.) وَ لْيُفَرِّقْ بَيْنَهُمَا (این اعمال نباید متصل باشند و لازم است میانشان فاصلهای قرار گیرد.) يَكُونُ أَحَدُهُمَا بُكْرَةً وَ هِيَ لِلْأَمْسِ وَ الْأُخْرَى عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ.[11] (اولی را اول صبح بزند که این قضای روز گذشته است و رمی همان روز را نزدیک ظهر انجام دهد.)
اما اگر فرصت تنها به اندازه یک رمی باقیست، ظاهراً باید فقط رمی همان روز انجام شود و رمی قضای روز قبل را به روز بعد واگذار نماید. دلیل این است که در دوران بین الفائتة و الحاضرة و عند التزاحم، وقت، اختصاص به حاضره دارد. مثل کسی نماز روز قبلش قضا شده و در هنگام غروب هنوز نماز امروز را هم بهجا نیاورده باشد؛ در اینجا تقدیم نماز حاضر لازم است.
در روایت تعبیر "عرض له عارض" آمده؛ یعنی مشکلی برایش پیش آمد. این تعبیر اطلاق دارد و شامل همه اعذار میشود. پس به صرف عدم عمد نباشد، موضوع مشمول روایت است. خود صحیحه هم از جهت دلات بر مطلب کافیست و لذا اصحاب به آن فتوا دادهاند. ما نیز بحثی در آن نداریم.
استدلال محقق خویی(ره) به صحیحه جمیل در محل بحث و رد آنمحقق خویی(ره) در بحث دیگری میفرماید: ممکن است به صحیحه جميل استدلال کنیم.[12] این صحیحه میفرماید: وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَزُورُ الْبَيْتَ قَبْلَ أَنْ يَحْلِقَ قَالَ لَا يَنْبَغِي إِلَّا أَنْ يَكُونَ نَاسِياً (با توجه به بعدیت اعمال مکه نسبت به منا، کسی که اعمال منا در روز عید -یعنی رمی جمره عقبه، قربانی و حلق- را انجام دهد، حق دارد به مکه رفته و اعمال آنجا را به جا آورد. همچنین در مورد کسی که حلق را به واسطه نسیان فراموش نموده، حضرت(ع) فرمود: اگر یادش رفته عیب ندارد.) ثُمَّ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَتَاهُ أُنَاسٌ يَوْمَ النَّحْرِ فَقَالَ بَعْضُهُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي حَلَقْتُ قَبْلَ أَنْ أَذْبَحَ وَ قَالَ بَعْضُهُمْ حَلَقْتُ قَبْلَ أَنْ أَرْمِيَ فَلَمْ يَتْرُكُوا شَيْئاً كَانَ يَنْبَغِي أَنْ يُؤَخِّرُوهُ إِلَّا قَدَّمُوهُ فَقَالَ لَا حَرَجَ.[13] (اشخاصی پیش رسول خدا(ص) رفتند. یکی از آنها گفت: من اشتباه کردم و اول سرم را تراشیدم و بعد ذبح کردم. دیگری گفت که قبل از رمی، سر را تراشیدم. حضرت(ع) فرمود: عیبی ندارد. این تقدیم و تاخیر در صورت عذر، بیاشکال است.)
سند روایت مسلّم است و اصحاب به آن فتوا دادهاند. از این روایت معلوم میشود که ترتیب، شرطی ذُکریست که عدم رعایت آن در حال عذر، خللی وارد نمیکند.
لکن به نظر ما این روایت دلالتی به محل بحث ندارد. ما نحن فیه بحث از فراموشی رمی در روز عید است. ولی روایت از کسی بحث میکند که علی رغم اتیان همه اعمال، ترتیب را بهم زده است. لذا استناد محقق خویی(ره) به صحیحه جمیل درست نبوده و موجب تعجب ماست.
نسیان رمی تا بعد از ایام تشریقبحث دیگر در عدم تذکر نسیان تا بعد از ایام تشریق است. اما صحیحه عبدالله بن سنان در موردیست که تذکر این مورد قبل از اتمام همه رمیها و در ایام تشریق باشد.[14]
روایت دیگر -یعنی روایت عمر بن یزید- نیز مبتلا به ضعف سندیست. در این روایت فرموده: "لا رمی الا فی ایام التشریق"؛[15] یعنی رمی، فقط در ایام تشریق مشروع است. حال اگر این شخص، بعد از ایام تشریق متوجه نسیان شود، -بنا بر قول اصحاب- باید رمی را تا سال بعد به تاخیر اندازد. اگر در سال بعد خودش در ایام تشریق به مکه آمد، قضایش را بهجا میآورد ولی اگر خودش نیامد، نائب او باید قضای رمی را در ایام تشریق آورد. این فتوای مشهور، به استناد همین روایت است.
اما محقق خویی(ره) به درستی میفرماید: سند این روایت ضعیف است. محمد بن عمر بن یزید که نامش در سند وجود دارد، فاقد توثیق است.[16] البته در متن عنوان "محمد بن یزید" آمده؛ لکن اشتباه است.
این روایت هرچند ضعف سندی دارد؛ اما منجبر به عمل اصحاب است؛ چرا که اصحاب -حتی شیخ(ره)- با علم به عدم توثیق محمد بن عمر بن یزید، به آن عمل کردهاند.[17] لذا فتوای همه یکیست و مخالفی در این زمینه وجود ندارد. پس اگر بعد از ایام تشریق متذکر شود، -خودش یا نائبش- باید قضای منسی را در سال بعد تدارک نماید.
اما محقق خویی(ره) با توجه به ضعف سندی روایات مذکور به دستهای دیگر از روایات تمسک میکند.
صحیحه معاویة بن عمار میگوید: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَقُولُ فِي امْرَأَةٍ جَهِلَتْ أَنْ تَرْمِيَ الْجِمَارَ حَتَّى نَفَرَتْ إِلَى مَكَّةَ قَالَ فَلْتَرْجِعْ فَلْتَرْمِ الْجِمَارَ كَمَا كَانَتْ تَرْمِي وَ الرَّجُلُ كَذَلِكَ.[18]
مفاد روایت دیگر معاویة بن عمار نیز همین است. وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ رَجُلٌ نَسِيَ الْجِمَارَ حَتَّى أَتَى مَكَّةَ- قَالَ يَرْجِعُ فَيَرْمِيهَا يَفْصِلُ بَيْنَ كُلِّ رَمْيَتَيْنِ بِسَاعَةٍ قُلْتُ فَاتَهُ ذَلِكَ وَ خَرَجَ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ ءٌ الْحَدِيثَ.[19]
در صحیحه سوم نیز میفرماید: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ النَّخَعِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ نَسِيَ رَمْيَ الْجِمَارِ قَالَ يَرْجِعُ فَيَرْمِيهَا قُلْتُ فَإِنَّهُ نَسِيَهَا حَتَّى أَتَى مَكَّةَ قَالَ يَرْجِعُ فَيَرْمِي مُتَفَرِّقاً يَفْصِلُ بَيْنَ كُلِّ رَمْيَتَيْنِ بِسَاعَةٍ قُلْتُ فَإِنَّهُ نَسِيَ أَوْ جَهِلَ حَتَّى فَاتَهُ وَ خَرَجَ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ أَنْ يُعِيدَ.[20]
حضرت در مورد کسی که تا بازگشت به شهر و خانه خود متذکر نسیان نمیشود فرموده: رمی ساقط و حلق موجب خروج از احرام است. لذا عدم انجام رمی، مخل نمیشود.
محقق خویی(ره) درباره این روایات میفرماید: و هذه الصحاح و إن كان موردها رمي الجمار و لكن يثبت الحكم في رمي الجمرة العقبة بالأولى، لأنه من أعمال الحج بخلاف رمي بقية الجمار فإنه واجب مستقل، فلو كنّا نحن و هذه الصحاح لالتزمنا بلزوم الرجوع و لو بعد أيام التشريق.[21]
اما از سوی دیگر ایشان قصد مخالفت با فتوای مشهور را هم ندارد. لذا با قول به احتیاط در صدد جمع برآمده است. ایشان میفرماید: حاجی حتی اگر بعد از ایام تشریق متوجه نسیان رمی شود، باید از مکه به منا آمده و عمل را تدارک نماید. همچنین در ایام تشریق سال بعد نیز باید خودش یا نائبش قضای رمی فراموش شده را به جا آورد.
میبینیم که قسمت اول کلام محقق خویی به خاطر روایات و قسمت دوم آن برای رعایت فتوای مشهور است؛ چرا که روایات فرمودند: اگر در مکه متذکر نسیان شد، باید آن را جبران کند. این روایات در مورد زمان تدارک -که ایام تشریق باشد یا بعد از آن- ساکت بودند.
اما قول مشهور با تقیید روایات میگوید: مراد این است که تذکر در مکه باشد تا اگر در ایام تشریق -ولو در روز سیزدهم- است، عمل را جبران نماید. ولی رمی خارج از ایام تشریق، مشروعیت ندارد. لذا باید در سال بعد قضای آن را بهجا آورد. مستند این قول، همان روایت عمر بن یزید است که فرموده: "لا رمی الا فی ایام التشریق". لهذا همه روایات را مقید کرده و گفتهاند: در ایام تشریق باید از مکه به منا آمده و رمی کند. درحالی که بعد از این ایام رمی صحیح نیست.
محقق خویی(ره) -که بسیار به سند اهمیت میدهد و به شهرت توجهی نمیکند- میفرماید: با توجه به سند ضعیف، این روایت نمیتواند مقید باشد. پس ما باید به اطلاق روایات صحیحه کنیم؛ لذا حاجی به محض تذکر، باید برگردد و رمی را تدارک کند؛ چه در ایام تشریق باشد و چه نباشد. این وظیفه خودش است. ولی احتیاطاً و احترازاً از مخالفت مشهور، او یا نائبش در ایام تشریق سال بعد هم قضای رمی را بهجا آورند.[22]
عدم اتیان رمی جهلاً او نسیاناً در روز عید و تذکر آن بعد از طوافمسألة 381: إذا لم يرم يوم العيد نسياناً أو جهلاً فعلم أو تذكّر بعد الطّواف فتداركه لم تجب عليه إعادة الطّواف، وإن كانت الإعادة أحوط، وأمّا إذا كان الترك مع العلم والعمد فالظاهر بطلان طوافه فيجب عليه أن يعيده بعد تدارك الرمي.[23]
مسئله دیگر بررسی وجوب اعاده طواف در صورتی است که رمی فراموش شده، پس از طواف و رجوع از مکه -در ایام تشریق یا غیر- تدارک شود. وجه وجوب اعاده طواف، رعایت ترتیب است. طواف، نماز طواف، سعی و طواف نساء، همه بعد از اعمال روز عیدند و لذا رمی، ذبح و حلق که در روز عید انجام میشوند بر آنها مقدم هستند.
اما محقق خویی(ره) با استدلال به صحیحه میگوید: این اعاده لازم نیست. به نظر ما نیز استناد ایشان به عموم صحیحه صحیح و بیاشکال است؛ زیرا در این صحیحه آمده که بههم خوردن ترتیب به واسطه عذر، مضر نیست.[24]
این صحیحه میفرماید: "قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَزُورُ الْبَيْتَ قَبْلَ أَنْ يَحْلِقَ قَالَ لَا يَنْبَغِي إِلَّا أَنْ يَكُونَ نَاسِياً..."[25] این شخص، زیارت خانه خدا را قبل از حلق انجام داد؛ در حالی که حلق از اعمال مناست. حضرت(ع) فرمود: "لَا يَنْبَغِي إِلَّا أَنْ يَكُونَ نَاسِياً" اگر متعمد بوده، طوافش باطل و اگر ناسی بوده، صحیح است. میبینیم که نیازی در رجوع به اطلاق نبوده و خود نص صریحاً میگوید: طوافی که نسیاناً قبل از اتمام اعمال روز عید واقع میشود، صحیح است.
رمی الجمار که آمده مثل طبیعت رمی الجمره است و شامل همه رمیها از جمله رمی جمره عقبه در روز عید میشود.
در نتیجه اگر حاجی حین نسیان رمی، طواف به جا آورده، طوافش صحیح بوده و نیازی به اعاده بعد از تدارک رمی ندارد.
ذبح و نحر در منیمطلب بعدی حول ذبح و نحر در مناست . این عمل پنجمین واجب از واجبات حج تمتع به حساب میآید.
در آیه شریفه میفرماید: ﴿وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّىٰ يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَٰلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[26] این آیه راجع به حج تمتع است. در حج تمتع، هَدی -یعنی قربانی- در روز عید، در منا لازم است.
همچنین در روایات چنین وارد شده که وَ عَنْهُ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي الْمُتَمَتِّعِ قَالَ وَ عَلَيْهِ الْهَدْيُ قُلْتُ وَ مَا الْهَدْيُ (هدی به معنی قربانی است و سوال در اینجا از نوع هدی است.) فَقَالَ أَفْضَلُهُ بَدَنَةٌ وَ أَوْسَطُهُ بَقَرَةٌ وَ آخِرُهُ شَاةٌ.[27] (فرمود: بهترینش شتر، حد وسط گاو و دست کمش این است که گوسفندی باشد.)
وجوب هَدی بر اهل مکه در حج تمتع"فالمشهور شهرة عظيمة بل لم ينقل الخلاف من أحد في وجوب الهدي على المكي إذا تمتع."[28]
در مطلبی دیگر وظیفه اهل مکه نسبت به حج تمتع بررسی میشود. البته قول مشهور حج تمتع را بر اهل مکه واجب نمیداند. آیه شریفه میفرماید: ﴿ذَٰلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ﴾. وظیفه اهل مکه دو نوع دیگر از حج، یعنی حج قران و افراد است. در هر صورت حج تمتع برای همه حتی اهل مکه مستحب است و در صورت انجام آن توسط ایشان انشاءالله عملشان صحیح خواهد بود.
فرع مطلب بالا، بحثی حول بررسی لزوم هدی در فرض انجام حج تمتع توسط اهل مکه است. قول به عدم وجوب هدی بر اهل مکه در حج تمتع، منسوب به شیخ طوسیست. در دلیل این قول گفته شده: چون آیه شریفه میفرماید: ﴿فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ﴾...﴿ذَٰلِكَ لِمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ﴾ منظور از "ذلک" هدی است؛ یعنی وجوب هدی فقط برای غیر اهل مسجد واجب است. اما بر اهل مسجد الحرام هدی واجب نیست. به بیان دیگر مشارالیه "ذلک" فقط قضیه هَدی است.[29]
لکن این دلیل صحیح نبوده و "ذلک" مشیر به خود حج تمتع و اصل تشریع آن است. لذا ﴿فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحج﴾ وظیفه نائی و شخص دور از مسجد الحرام است.[30]
امور معتبر در ذبح"و يعتبر فيه قصد القربة و الإيقاع في النهار، و لا يجزئه الذبح أو النحر في الليل و إن كان جاهلًا."[31]
میفرماید: در ذبح هدی چه شتر، چه گوسفند و گاو، قصد قربت معتبر است؛ زیرا ذبح از اعمال حج بوده و مسلماً حج از عبادات است. لذا همه اجزایش عبادی و محتاج به قصد قربتند.
معتبر است که ذبح در روز باشد. زیرا ذبح بعد از رمی انجام میشود و قبلاً گفتیم که رمی جمره عقبه باید بین طلوع و غروب خورشید اتیان شود. لذا ذبح نیز قهراً در روز انجام میشود. این مسلم است.
"و يستدل له بالسيرة القطعية الجارية بين المسلمين المتصلة بزمان النبي (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلم) و الأئمة (عليهم السلام) و لو كان إيقاع الذبح في الليل جائزاً لوقع أو نقل من أحد المعصومين أو من أحد من الأصحاب أو من سائر المسلمين".[32]
میفرماید: اگر ذبح در شب جایز بود، از ائمه(ع) یا اصحاب ایشان نقل می شد و حال آنکه چنین نقلی وارد نشده است.
"و يستفاد اعتبار ذلك أيضاً من تعبير يوم العيد بيوم النحر في النصوص"[33] (یوم العید را یوم النحر هم میگویند؛ بنابراین زمان نحر در وقت روز است.)
در روایاتی مثل صحیحه معاویة بن عمار نیز چنین آمده است؛ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا رَمَيْتَ الْجَمْرَةَ فَاشْتَرِ هَدْيَكَ.[34] بعد از اینکه رمی ججره عقبه کردی و آفتاب هم طلوع کرد، هدی را بخر چون نوبت به ذبح میرسد.
لذا مسلم و به اجماعات ثابت است که این سه عمل -حتی حلق-، اعمال روز عيد بوده و نباید در شب واقع شوند.
"و يجب الإتيان به بعد الرمي، و لكن لو قدّمه على الرمي جهلًا أو نسياناً صحّ و لم يحتج إلى الإعادة."[35]
در ترتیب معتبر است که پس از رمی ذبح و بعد از آن حلق انجام شود. اما فرضی که ذبح و قربانی نسیاناً یا جهلاً قبل از رمی یا بعد از حلق انجام شوند، مشمول دلالت صحیحه جمیل خواهند بود. این صحیحه فرمود: بههم خوردن ترتیب اگر بهواسطه عذری مثل نسیان باشد، اشکال ندارد. این بیان کار مار را آسان کرد.