< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جواز بدار در تیمم/تیمم/کتاب الطهارة؛

بررسی روایت معارض در محل بحث

روایاتی را ذکر کردیم که مؤید عدم جواز بدار بود و اینکه باید صبر کند تا ببیند چه می شود؟ البته گفتیم که اگر می خواهد همان اول وقت رجاءا انجام دهد، عیب ندارد و اگر عذر برطرف شد، دوباره‌ اعاده اش کند.

ولی در اینجا روایت معارضی هم هست که صحیحه حلبی است‌.

عَنْ عُبَیْدِ اللَّهِ بْنِ عَلِیٍّ الْحَلَبِیِّ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ إِذَا أَجْنَبَ وَ لَمْ یَجِدِ الْمَاءَ قَالَ یَتَیَمَّمُ بِالصَّعِیدِ فَإِذَا وَجَدَ الْمَاءَ فَلْیَغْتَسِلْ وَ لَا یُعِیدُ الصَّلَاةَ.[1]

آب که دید، تیمّم باطل است. بنابراین باید برای اعمال بعدیش غسل کند. اما اعاده آن نمازی که خوانده است، لازم‌ نیست. وقتی اعاده اش لازم نیست، پس بر جواز بدار دلالت دارد.

نوشته‌ ایم که‌ چون در مقابلش ده دوازده روایت هست که بر عدم جواز بدار دلالت دارند، و مشهور هم به همان ها عمل کرده اند. دیگر آن، سنت قطعیه است. بنابراین این روایت را می‌توانیم به صورت علم حمل کنیم؛ چون چند صورت دارد‌. گفتیم اگر علم و یقین دارد که عذر تا آخر ادامه دارد، بدار برایش جایز است. پس بر این صورت حملش می‌کنیم.

سؤال: اسمی از علم در روایت نیامده است.

جواب: روایت، اطلاق دارد و اطلاقش را بر این صورت حمل می‌کنیم.

سؤال: علم، طریقی نبود؟ با کشف‌ خلاف ...

جواب: نه؛ اگر کسی علم داشت و یقین کرد و انجام داد، چون بدار برایش جایز است، دیگر اعاده واجب است.

سؤال: اگر کشف خلاف شد، مجزی نیست.

جواب: بله؛ مجزی نیست.

 

به هر حال این روایت، خلاف روایات مسلمه از سنت قطعیه است. بنابراين نمی‌توانیم به این روایت عمل کنیم. حالا گفتيم که: "محمولة علی صورة العلم بعدم وجدان الماء". اگر این را گفتیم باید بگوییم که مجزی است و حال آنکه‌ قطع، چون طریقی است و اگر آدم قطع پیدا کرد و بعد دید اشتباه است، باید ببینیم که اصحاب چه فتوا داده اند. ولی ظاهرش این است که مجزی نیست. ‌پس به این روایت نمی‌توانیم عمل‌کنیم؛ به خاطر اینکه مخالف با سنت قطعیه است.

بررسی جواز بدار بعد الفحص در صحرا

یک موارد اختصاصی داریم که اگر آدم در بیابان است، مثلا با قافله در صحرا راه می رود و خواست نماز بخواند، وظیفه اش چیست؟ این همان بحث غلوة سهم أو سهمین است. آب هم ‌نیست؛ اما باید بگردد و بر او واجب است به اندازه غلوة سهم أو سهمین فحص‌کند. غلوة سهم یعنی پرتاب یک تیر که به اندازه سیصد متر است و این در جایی است که زمین ناهموار است و پستی و بلندی دارد. غلوة سهمین یعنی پرتاب دوتیر که به اندازه ششصد متر است و این در جایی است که زمین مسطح است. باید به این اندازه فحص کند. آن وقت اگر فحص کرد و آب هم ندید، تیمم می‌کند و نماز می خواند. این در مورد صحراست و تکلیفش این است. دیگر قضیه بدار و عدم بدار هم نیست. این کار را می کند‌؛ اگر آب دید که دید و اگر ندید، تیمم می کند و نماز می‌خواند و صحیح‌ است.

سؤال: ولو در وقت، آب پيدا کرد.

جواب: يقینا آنجا تاثیر ندارد.

باید از هر چهار طرف جست و جو کند و کار کمی نیست و طولانی است. باید انجام دهد و آن وقت نماز بخواند و اگر نماز خواند، صحیح است ولو بعد هم ‌آب پیدا شود، ضرر ندارد.

سؤال: ولو بداند که به جایی می رسد که آب هست؟

جواب: اگر علم دارد که نیم ساعت دیگر به آب می رسد، از بحث خارج‌ است.

سؤال: در شرح‌ فرموده‌اید که در اينجا هم‌ باید تأخیر بیندازد. فرموده اید: "و لکنّه لا ينافي ما تقدّم من وجوب التأخير في صورة رجاء زوال العذر في غير مورد وجوب الفحص غلوة سهم أو سهمين" ... .

جواب: "لا ينافي ما تقدم"‌ از آنجا استثناست‌. یعنی این صورت،‌ وضعی اختصاصی برای خودش است.

 

مسأله: جواز نماز قضا بر کسی که وظیفه اش تیمم است و عذرش تا آخر عمر باقی است

مسألة ۷۰ من لا یقدر علی الوضوء أو الغسل و كانت وظيفته التيمّم، جاز له قضاء الصلوات السابقة بالتیمّم إن تيقّن ببقاء العجز إلى آخر عمره. و أمّا إن احتمل ارتفاع العذر وجب تأخير القضاء إلى ارتفاعه.

کسی الآن‌ عاجز است و نمی‌تواند غسل کند یا وضو بگيرد. اگر مریض است یا آب نیست، باید برای نمازش تیمم کند. نسبت به قضای نمازهای قبلی چه؟ از سابق در ذمه اش‌ نماز قضا هست. اينجا توضيح دادیم که برای نماز ادا وقتش معین‌ است؛ مثلا اگر نماز ‌صبح است، وقتش ما بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب است و اگر نماز ظهر و عصر است، وقتشان در بین زوال آفتاب تا غروب، معین‌ است. در زمان ‌معین، ‌همان بحثی بود که‌ قبلا گفتیم. اما در مورد قضا، وقتش موسّع است تا بمیرد. این‌ قضای نمازش را لازم‌ نیست انجام دهد و اگر مثلا تا یک یا دو ماه ديگر تاخیر اندازد، اشکالی ندارد. نباید تهاون باشد. صدق تهاون یعنی بی اعتنایی نشود. مثلا اگر احتمال می دهد که بمیرد و اعتنا نمی‌کند، این‌ تهاون است. تهاون از هاون گرفته نشده و معنايش سستی و تسامح است. پس اگر بدون‌ تهاون باشد، اشکالی ندارد. می‌تواند ‌تأخیر کند و تا آخر عمر وقت دارد.‌

بنابراین این وقت [قضاء]، با وقت نماز ادا فرق دارد.‌ نماز ادا همان یک‌ ساعت قبل از طلوع آفتاب در نماز صبح و از ظهر تا غروب در نماز ظهر و عصر است. اما در نماز قضا تا آخر عمر وقت دارد. بنابراين آن بحثی را که‌گفتیم که آیا می‌تواند تیمم کند یا نه، مبنی بر عجز تا آخر عمر است؛ چون تا آخر عمر وقت دارد. باید تا آخر عمر از وضو و غسل عاجز باشد که آن وقت، به تیمم تبديل می شود. اما اگر می داند که تا آخر عمرش بر وضو قادر خواهد بود، بدار جایز نیست. مثلا اگر می داند که تا چند ماه دیگر این مرض برطرف می شود و خواهد توانست که وضو بگیرد یا غسل کند یا حتی احتمالش را می دهد، باید تاخیر کند و قضا وجوب‌ فوری ندارد. وقت قضا مثل وقت نماز ادا، معین ‌نیست و تا آخر عمر است. از این جهت باید در اينجا توجه کرد که وقتی آن سه صورت را می گوییم که می داند یا نمی داند یا شک می‌کند یا علم دارد که عذر برطرف می شود یا نمی شود، موضوعش تا آخر عمر است.

سؤال: ممکن است که تا یک ساعت دیگر آخر عمرش باشد ...

جواب: نه؛ به حسب احتمالات متعارفه است. هر لحظه ممکن است که موت بیاید. این خارج از متعارف است. به حسب احتمالات متعارفه مقصود است.

سؤال: وجوب فوری ندارد؛ ولی جایز است قضا کند.

جواب: واجب است قضا کند؛ نه اینکه جایز است. بحث سر وضو و تیممش است.‌

سؤال: وقتی تیمم، رافع حدث بوده، می‌تواند با همان‌ رافع حدث، قضای نمازش را بخواند.

جواب: برای قضا چنین نیست‌؛ چون وقتی فور نبود و احتمال می دهد عذرش برطرف شود و وقتش هم‌ موسع است، نمی‌تواند بخواند و باید صبر کند تا وضو بگیرد. این به دلیل احتمالی است که می دهد.

سؤال: اگر وقتش آن قدر آن طرف تر است که صدق تهاون می کند.

جواب: عیب ندارد. این تهاون نیست. این تأخير، از مصادیق تهاون ‌نیست؛ چون بر حسب تکلیف شرعی است.

سؤال: بیماری ای دارد که چهار پنج‌ سال ديگر خوب می شود.

جواب‌: باید صبر کند و تا چهار پنج‌ سال دیگر نمی‌ تواند قضا کند.

این بحث تمام شد.

مسأله: جواز اتیان نوافل با تیمم بر کسی که وظيفه اش تیمم است

مسألة ۷۱۰. من کانت وظیفته التيمّم جاز له أن يأتي بالنوافل بالتیمّم مثل الفرائض حتی‌ في أوّل الوقت بشرط أن یعلم باستمرار العذر إلی آخر الوقت.

اگر کسی الآن‌ مریض است و وظیفه اش تیمم است و با تیمم نماز واجبش را خواند، با آن نوافلش را هم می‌تواند بخواند؛ چون دلیل بدلیت، اعم‌ است ... . این ديگر الآن که مریض است، وظیفه اش تیمم است و برای هر عملی از جمله نماز و نوافل و قرائت قرآن، هرچه باشد، باید تیمم کند و فرق نمی‌کند. التراب أحد الطهورین. طهور است و در حال عذر، حالش حال وضوست.

سؤال: ... استثنا کردید و گفتید جريان ضیق وقت فرق می‌کند.

جواب: آن بحث دیگری است. این ضیق وقت نیست. ضیق وقت برای همان کسی که می خواهد نافله همان ‌نماز را بخواند، صدق می‌کند؛ چون همان طور که خود نماز، ضیق وقت دارد، نافله اش هم ضیق وقت دارد. مثلا نافله ظهر یا عصر است. وقت اینها همراه با وقت خود نماز واجب است. چه فرق می‌کند.

سؤال: برای ‌نماز قضا که فرمودید وجوب فوری ندارد و باید صبر کند، چطور برای نماز مستحبی ...

جواب: مستحبی مطلق نیست. نافله همراه با نماز واجب، وقت معین دارد‌. وقت نافله ظهر، همراه با خود ظهر و محدود است. شما مستحبی مطلقی می گویید که ربطی به بحث ما ندارد.

سؤال: قید هم کرده اید و مشخص است و فرموده اید: "بشرط أن یعلم باستمرار العذر إلی آخر الوقت".

جواب: وقت نافله، همان وقت نماز واجب و مقداری جلو و عقبش است. مثلا نافله ظهر، همراه با نماز ظهر است؛ اما وقتش از نماز ظهر کمتر است. وقت‌ نماز ظهر تا غروب است؛ ولی وقت نافله، این طور نیست و در همان اول وقت است و مقداری وقتش ادامه دارد و زیاد نیست. وقت خود نماز، خیلی طولانی است؛ اما این به اندازه قدم یا ذراعی یا چه است و اگر گذشت، وقت نافله گذشته است و خيلی کمتر است.

 

مسأله: بطلان تیمم بعد از ارتفاع عذر

مسألة ۷۱۱. إن تیمّم لعذر من الأعذار کفقدان الماء أو غیره فبعد ارتفاع العذر یبطل تیمّمه.

کسی آب نداشت و به خاطر فقدان آب، تیمم کرد. بلافاصله تا آب پيدا شد ولو در نماز باشد، تیممش باطل است و باید رها کند و وضو بگیرد.

سؤال: فقط مال فقدان الماء است یا مثل ضیق وقت را هم شامل می شود؟

جواب‌: در ضیق وقت معقول نیست. ضیق وقت است و تا بخواهد دوباره وضو بگیرد، نمازش قضا می شود و این‌ نمی شود. اما مثلا کسی مریض بود و تیمم گرفت، پس اگر مرضش برطرف شد، آن‌ تیمم باطل است و باید وضو را تجدید کند.

سؤال: اگر نماز ظهر را با تیمم خواند و سپس عذر برطرف شد و برای نماز عصرش وضو می‌گیرد.

جواب: نه؛ این همان بحث‌ اجزاء است. برای نماز عصر وضو می گیرد. اما نماز ظهر را اعاده نمی‌کند.

سؤال: اگر عذرش بیماری نبوده چطور؟ جواب: بالأخره عذری داشته است. اگر آب نداشت و تیمم کرد و نماز ظهر را خواند و بعد آب پيدا کرد، فقط برای نماز عصر وضو می‌گیرد. این در صورتی است که آب را بعد از نماز پیدا کرد. اما اگر آب را در اثنای نماز پیدا کرد، نمازش باطل است.

سؤال: برای نماز بعدی در صورتی که از وقت خارج نشده باشد. جواب: بله.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo