< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/09/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط تیمم/تیمم/کتاب الطهارة؛

مرور مباحث گذشته (بررسی قاعده تجاوز در تیمم)

بحث ما به جریان قاعده تجاوز رسیده بود که در وضو دلیل خاص دارد. مسأله ای که می خواندیم مسأله ۷۰۵ بود. به اینجا رسیدیم که محقق خویی(ره) فرمودند ما قبول نداریم که شک در محصِّل باشد. نسبت طهارت، به این اعمال سه گانه، نسبت عنوان به معنون است؛ نه سبب و مسبب و عنوان و معنون، اتحاد وجودی دارند. اگر محصِّل بود، نوبت به قاعده اشتغال می رسید. اما در عنوان و معنون أصالة البرائة جاری می شود؛ چون، اتحاد وجودی دارند و یک چیزند. مثلا به جای اینکه بگوییم "اکرم زیدا"، می گوییم عالم. عیب ندارد و این عنوان عالم هم عنوانی است که بر زید منطبق می شود. حالا اگر شک کرديم آیا این عالم مقید به قیدی است، أصالة البرائة جاری می شود؛ یعنی قاعده اشتغال نیست و أصالة البرائة هست. ما نحن فیه هم همین طور است. این فرمايش محقق خویی(ره) است.[1]

آن وقت وضو با نص خاص، خارج شد. نص خاص داریم که قاعده تجاوز جاری نیست. اما در غسل و تیمم، نص خاص نداریم. پس باید به قاعده، رجوع کنیم‌. مقتضای قاعده، اطلاق دلیل قاعده تجاوز است. دلیل قاعده تجاوز، بحثی ندارد و وضو، غسل و تیمم به حالش فرق نمی کند. می گوید کلما خرجت عن شیء و شککت فیه فامضه کما هو. اطلاقش حتی شامل عقود و ايقاعات هم می شود. بنابراين خلافا للشيخ و اتباعش که تیمم و غسل را به وضو ملحق کرده و فرمودند قاعده‌ تجاوز جاری نیست آن را در تیمم و غسل جاری می دانیم.

بیان دیگری بر اجرای قاعده تجاوز در تیمم و غسل

حالا ما در اینجا بیان ديگری به نظرمان آمد و اضافه کردیم. آقای خویی(ره) طهارت را عنوان [قرار داده] و می گويد محصَّل نیست. ما می گوییم که امر حتی در آیه شریفه، روی عنوان طهارت نیامده بلکه روی متطهّر آمده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ﴾[2] .. اگر گفته بود "و یحب الطاهرین"، مأموربه، خود عنوان طهارت بود و آن وقت ممکن بود بگوییم‌ محصَّل یعنی مسبَّب [مامور به است. اما امر روی نفس طهارت‌ نرفته و روی عنوان تطهّر رفته و فرموده است: ﴿وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ﴾. تطهّر یعنی تحصیل طهارت و در این صورت بر خود وضو و غسل منطبق می شود. تطهّر قطعا با تیمم و وضو حاصل می شود؛ چون تطهّر یعنی ایجاد طهارت؛ نه خود طهارت. می توانیم بگوییم نفس طهارت، معلول و مسبَّب است؛ چون صفت نفسی است. طهارت، چون صفتی نفسی است که متحصل از افعال خارجیه است، پس سبب و مسبّب می شود. اما وقتی که امر را روی تطهّر برده، تطهّر به معنی فعلی است که يؤدّی الی الطهارة. فعلی که يؤدّي إلی الطهارة، تیمم و وضو و غسل است. بنابراين آخرش این شد که افعال سه گانه، مأموربه اند؛ چون امر، در آیه شریفه به این افعال تعلق گرفته است. این هم نظر ما بود که اضافه کردیم.

 

سؤال: یعنی بیان حضرت عالی شبیه بیان حضرت امام(ره) است که فرمودید امام(ره) می فرماید که خود اعضا امر دارند.

جواب: از امام(ره) چیزی یادم نیست. امام(ره) مثل بقیه است. حرف امام(ره) با همه حرف آقايان علما یکی است.

 

لهذا اینکه عرض می کنیم این طوری شد. اگر "یحبّ الطاهرین" بگوید، امر روی طهارت رفته است‌ و طهارت صفت نفسی و متحصل از مثلا وضو یا غسل است. این درست است. اما امر روی خود طهارت نرفته و روی تطهر رفته است. تطهر بر خود فعل، منطبق می شود. فعل خارجی ما تطهر است. بنابراین این مأموربه است. مأموربه که شد، هم أصالة البرائة و هم قاعده تجاوز در آن جاری می شود و مشکلی ندارد.

 

سؤال: بر فرض اینکه همه مطالب درست باشد و اصلا جریان اشتغال باشد. آن وقت قاعده‌ تجاوز در اینجا ...

جواب: این هم اشاره کرده ایم. این بحث بعدی ماست.

اثبات قاعده تجاوز حتی با فرض مامور بودن طهارت نفسی( محصَل)

یک بحث ديگر داریم و آن این است که اگر از همه حرف هایی که زدیم، دست برداشتیم و مبنای شیخ انصاری(ره) را پذیرفتیم که امر روی طهارت رفته است و نسبتش محصِّل و محصَّل است، آن وقت می گوید قاعده‌ تجاوز جاری نمی شود؛ چون قاعده تجاوز در صورتی که این اجزای مأموربه باشند و از آن تجاوز کنی، قبول است. اما چون طهارت، صفتی نفسی است و بعد از اتمام تیمم و غسل، به وجود می آید، بنابراین‌ تجاوز صدق نمی کند؛ چون از جبهه تجاوز کرده ای و در مسح دست وارد شده ای. با جبهه، طهارت حاصل نمی شود. بنابراین تجاوز صدق نمی کند؛ چون خود طهارت، متأخر از تیمم و غسل است. باید تجاوز کرده باشی که قاعده تجاوز جاری شود. تجاوز، تجاوز از اجزاء است. از جبهه تجاوز کرده ای. در خود جبهه، طهارتی نیست. طهارت متأخر است. پس تجاوز صدق نمی کند. با عبور از جبهه، تجاوزی از مأموربه که طهارت است، حاصل نشد؛ چون طهارت‌ متأخر است. صفت نفسی است که بعد از غسل یا تیمم یا وضو حاصل می شود. پس تجاوزی نیست. این فرمایش شیخ(ره) بود.[3] حالا ما در اینجا می خواهيم بگوییم مقتضای اطلاق ادله این است که ما بین اینکه این جزء، جزء محصِّل یا جزء مأموربه باشد، فرقی نمی بینیم. اگر مأموربه باشد، خوب است و بحثی ندارد. اما اگر همین طور باشد که شيخ فرموده است، فرض کردیم که جزء، جزء محصِّل است. روایت، از اینکه‌ محصِّل یا مأموربه باشد، ذکری نکرده است. می فرمايد: کلما خرجت من شيء و دخلت في شيء، فشکّک لیس بشيء. عنوانی که داریم شیء است. عنوان شیء، هم بر اجزای مأموربه و هم بر اجزای محصِّل صدق می کند. اجزای محصِّل، شيء نیستند؟ صدق نمی کند که خرجت من شيء؟ صدق می کند. شیء اند. پس این هم یک جواب‌ ماست. بنابراین ولو فرض کنیم‌ که محصِّل باشد، باز هم قاعده تجاوز شاملش است؛ چون در موضوعش نگفته است که "في شيء من المأموربه" و گفته است که "خرجت من شيء و دخلت في شيء". این شیء، یک چيزی است. اگر از چیزی خارج شدی و در چیز دیگر رفتی، قاعده‌ تجاوز جاری کن. اجزای محصِّل هم بالاخره شیء اند. شما از شیئی خارج شده اید و در شیء دیگری داخل شده اید. این هم صدق می کند و مشکلی ندارد. خلاصه‌ این هم جواب دیگری است.

 

سؤال: تفسیر "إنّ الله یحبّ الطاهرین" غیر از "إنّ الله یحبّ المتطهّرین" است؟

جواب: ما می گوییم در ادله، "یحبّ الطاهرین" وارد نشده است. در ادله "یحبّ المتطهّرین" وارد شده است. لذا ما باید مدارسه کنیم که معنای‌ کلمه متطهّرین چیست؟ نفس فعل وضو و تیمم، تطهّر است. تطهّر بر نفس فعل، صدق می کند. یعنی بر غسل، تیمم و وضو صدق می کند؛ به خلاف عنوان طهارت. می گویند که عنوان طهارت، صفتی نفسی است که ارتباطی به وضو و غسل و تیمم ندارد و متأخرا مترتب می شود و نتيجه فعل است. آن، نتیجه فعل و این، خود فعل است.

 

مسأله: شک در صحت تیمم بعد از اتمام مسح دست چپ

مسألة ۷۰۶. إن شكّ في صحّة تيمّمه بعد إتمام مسح اليد اليسرى، صحّ تيمّمه.

معلوم است. قاعده فراغ هست. ما در صحت تیممان شک کرديم. بعد از اینکه مسح دست راست و چپ را هم انجام دادیم، شک کردیم. قاعده فراغ جاری است. إنّما الشک في شیء لم تجزه. وقتی‌ که تجاوز کردی، دیگر قاعده فراغ جاری است و تیمم صحيح است.

 

جریان قاعده فراغ در اجزاء

حالا ما حاشيه ای هم بر متن سابق اضافه کرده ایم و آن این است که قاعده‌ فراغ در خود اجزاء هم جاری است. مثلا از

مسح جبهه تعدی کردیم و در مسح دست ها وارد شدیم. حالا اگر در مسح جبهه شک کردیم، بعد از فراغ از مسح جبهه است و باز قاعده فراغ، جاری است. قاعده فراغ اعم است. مثلا اگر در نماز از کل نماز خارج شدیم و در صحت نماز شک کردیم، قاعده فراغ جاری است و اگر مثلا از حمد و سوره فارغ شدیم و نمی دانیم صحيح خواندیم یا نه، قاعده‌ فراغ جاری است.

 

سؤال: عنوان کلمه فراغ، با تجاوز خیلی فرق دارد. فراغ یعنی از کل عمل فارغ شده است.

جواب: نه از کل عمل. اطلاق دارد و فراغ از یک عملی است. اولا کلمه فراغ در روایت نیامده است. "انما الشک اذا کنت في شيء لم تجزه". "لم تجزه" صدق می کند بر اینکه کل عمل مشکوک الصحة باشد؛ مثل صلاة. مثلا به نماز شروع کردیم و حمد و سوره را هم خواندیم و به رکوع رفتیم؛ یعنی به رکوع هم نرسیده ایم؛ اما فراغ از حمد و سوره حاصل شده است. حالا شک کردیم که این حمد و سوره را که خوانده ایم، صحیح یا باطل بود. قاعده‌ فراغ هم جاری است و آقايان هم در اجزاء جاری می دانند.

 

سؤال: فراغ و تجاوز مساوی شدند.

جواب‌: نه؛ این شک در صحت و آن شک در اصل وجود است. تجاوز این است که شک کنیم که آيا حمد را خواندیم‌ یا نخواندیم.کی شک کنیم؟ باید دخول در غیر کنیم‌. وقتی که به رکوع رفتیم، شک کنیم که حمد و سوره را خواندیم یا نه. این قاعده‌ تجاوز است. اما اگر حمد و سوره را خوانده ایم، ولی شک کنیم که صحیح یا باطل بوده است، این محل قاعده‌ فراغ است.

 

مسأله: عدم جواز تیمم برای نماز، قبل از دخول وقت، برای کسی که وظیفه اش تیمم است

مسألة ۷‌۰۷. من کان وظيفته التيمّم لا يجوز على الأحوط أن يتيمّم للصلاة قبل دخول الوقت إلّا بمقدار يصدق عليه التهيّؤ للصلاة قبل الوقت. ولو تيمّم لغاية اُخرى واجب أو مستحب‌ّ جاز له أن يصلّي به.

این مسأله راجع به طهارات ثلاث است آیا می شود قبل از وقت انجامشان دهیم؟ اشکالش این است که وجوب اینها مقدمی و غیری است؛ یعنی به مناسبت‌ امتثال صلاة است و خودشان موضوعیت ندارند و تا وقت، داخل نشده است، صلاة امر ندارد. ذی المقدمه که امر نداشت، مقدمه هم به طریق اولی امر ندارد. آن وقت نمی شود که‌ قبل از وقت، نیت کنیم.

اما مشهور این است و روایتی هم داریم که قبل از وقت، به مقدار تهیّأ اشکالی ندارد. مثال می زنند که ده دقیقه قبل از وقت باشد که برای تهیّأ به دستشویی می رود و وضو می گيرد تا آماده باشد. اگر وضو یا غسلش بعد از وقت افتاد، نمازش اول وقت نیست؛ چون باید نماز در اول وقت باشد؛ یعنی همان اولین ثانیه شروع کند. پس خود به‌ خود این اعمال را باید قبل از وقت انجام دهد و لهذا امر تهیّؤی داریم. این امر تهیّؤی هم ظاهرا روایتی از امام محمد باقر(ع) را دارد که ظاهرا شهید هم در ذکری نقلش کرده و فرموده‌ است: "مَا وَقَّرَ الصَّلَاةَ مَنْ أَخَّرَ الطَّهَارَةَ لَهَا حَتَّی یَدْخُلَ وَقْتُهَا".[4] هرکه قبل از وقت، خودش را آماده نماز نکرده است، به‌ نماز احترام نگذاشته است.

 

سؤال: این تهیّأ بر وضو صدق می کند؟ ممکن‌ است‌ برای آماده شدن و ...

جواب: بله؛ صدق می کند. خود وضو هم جزئش است.

 

سؤال: میزانی هم دارد یا نه؟

جواب‌: چند دقیقه قبل از وقت باشد و طولانی نباشد.

 

سؤال: مثلا اگر کسی ساعت ده، یازده بخواهد وضو بگیرد ...

جواب‌: نه؛ معلوم است‌ که آن تهيأ نیست. در حد ده دقیقه یا ربع ساعت مثال می زنند. حالا ده دقیقه قبل باشد، اشکالی ندارد.

 

این در موردی است که بخواهد برای نماز وضو بگيرد. اما اگر وضو یا غسل را مثلا به قصد قرائت قرآن به جا بياورد، آنکه اصلا بحثی ندارد و صحیح است. هم قرآن را قرائت کند و سپس با آن نماز بخواند، مانعی ندارد. مثلا به قصد خواندن آية الكرسي یا هر آیه ديگری وضو بگیرد و قدری قرآن بخواند و بعد که ظهر شد هم نماز بخواند، اشکالی ندارد. مطلق بودن بر طهارت هم اشکالی ندارد و خوب است.

یکی دیگر این است که مخصوص خود نماز وضو می گیرد و غسل می کند و می گوید برای نماز ظهر غسل می کنم یا وضو می گیرم. در این است که بحث می آید که اگر قبل و نزدیک باشد، اشکالی ندارد و برای تهیّأ است.

سؤال: اینکه فرموديد اشکال ندارد، به دلیل امر به صلاة است یا به دلیل امر به تهيّأ است؟

جواب: به دلیل امر به تهیّأ است. امر به صلاة در اینجا نیامده است. این امر به تهيّأ است.

 

سؤال: بنا بر امر به تهيّأ وقتی که بیست دقيقه قبل از نماز می خواهم وضو بگیرم، برای طهارت یا برای نماز وضو بگیرم؟

جواب: برای طهارت وضو بگیر. اگر می خواهی برای نماز وضو بگیری، برای تهيّأ وضو بگیر. برای تهيّأ، مؤونه را تخفیف می دهد و اشکالی ندارد. اگر قبل از نماز برای طهارت وضو بگیری، بهتر است. اگر برای طهارت یا غرض دیگر مثل قرائت قرآن یا زیارت قبور ائمه(ع) وضو بگيرد، اشکال ندارد و با آن می تواند نماز بخواند؛ برای اينکه اگر نیتی را قصد کند که برای قرائت قرآن یا زیارت امام رضا(ع) وضو می گیرم که اینها اهداف مشروعی هستند، وقتی که این کار را کرد، این وضو، غسل و تیمم صحیح است؛ چون امر دارد که شما برای قرآن یا زیارت ائمه(ع) وضو بگیرید یا طهارت داشته باشید یا غسل کنید. برای اینها امر داریم. وقتی امر داشتیم و انسان به قصد امتثال آن امر انجام داد، دیگر وضو صحیح است و وضوی صحيح خود به خود رافع حدث است. حدث که مرتفع شد و طهارت حاصل شد، دیگر تمام است و با آن نماز بخواند. هر چه بعدش بخواهد انجام دهد که متوقف بر طهارت است، می تواند. چون وضو، تیمم و غسل، صحیح بود و رفع حدث شد و طهارت، محقق شد. این هم دلیلش این است و لذا هر کاری می تواند انجام دهد.

 

سؤال: ولو مستحبی بوده است، می تواند نماز را بخواند.

جواب‌: بله.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo