< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/08/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط تیمم/تیمم/کتاب الطهارة؛

شرط ششم: طهارت اعضا ماسحا و ممسوحا

السادس: طهارة الأعضاء ماسحاً و ممسوحاً.

یکی از شرايط این است که اعضاء ماسحا و ممسوحا باید پاک باشند. ماسح یعنی کف دست و ممسوح هم یا جبهه یا پشت دست است که ‌اینها باید پاک باشند. این را خوب است که بگوییم علی الاحوط است؛‌ برای اینکه دلیل درستی ندارد. دلیلش اتفاق اصحاب بر آن است ظاهرا و ارتکاز متشرعه است.

و یمکن إثبات شرطیّتها بالأولویّة العرفیة من شرطیة طهارة ما یتیمّم علیه.

نسبت به ما يتيمّم علیه یعنی چيزی که بر آن تیمم می‌کنیم، دلیل داشتیم که باید پاک باشد. ﴿فتیمّموا صعیدا طیّبا﴾[1] . طیب خود به خود به معنی طاهر هم است. آن وقت به اولویت تمسک می‌کنیم. چون که اگر ما یتیمّم علیه بايد پاک باشد، پس دست که با آن تیمم می کنیم یا پیشانی که عضوی از اعضای بدنمان است، به طریق اولی باید پاک باشند. اگر نجس باشند که خود به خود تیمم عمل نمی آید. این هم یک استدلال است.

آقايان مراجع عصر و شاید ديگرانی که قبل از اینها بودند، نپذیرفته و یا گفته اند که دلیلی ندارد و بنابراین‌ در رابطه با طهارت ماسح و ممسوح از اعضای بدن، احتیاط مستحبی است. این را از باب احتياط مستحبی گفته اند.‌ مثلا ظاهرا آقای خویی[2] و امثال ایشان، به احتیاط مستحبی قائل‌ شده اند.

 

سؤال: ظاهر اعضا یا خود عضو است؟ چون اگر خود عضو باشد، وقتی زخم باشد، اینجا چگونه طهارت می شود؟

جواب: نه؛ زخم نباشد. همین طور متنجس است؛ یعنی نجاست ظاهری هم ندارد؛ اما‌ متنجس است و با یک جایی مثل دیوار نجس ملاقات‌ کرده است و این هم نجس شد. اما اثر بیّنی هم ظاهر نیست. ولی متنجس است. حالا با این تیمم، صحيح است یا اول باید تطهيرش کنیم؟ ما که گفتیم باید تطهير شود و پاک باشد. دو سه دلیل هم آوردیم. ولی عرض کردم که اعلام و مراجع، مخالفت کرده و گفته اند که ادله قاصرند و لهذا احتياط مستحبی کرده اند.

سؤال: رد دلیل اولویت به شهرت متأخرين است؟

جواب: نمی دانم بابت چیست؟ بالاخره فتوایشان این طور است. گفته اند که این ادله، کفایت‌ نمی‌کنند. ممکن است انکار کنند و بگویند که این اولویت که [شما می گویید] اولویت ندارد. اولویتش بر ما ثابت نشده است. یا مثلا راجع به اتفاق اصحاب بگویند که این بر ما ثابت نشده است. در هر صورت به احتياط مستحبی قائل شده اند.

 

سؤال: این ارتکاز متشرعه که فرمودید، خودش دلیلی محسوب می شود؟

جواب: بله؛ احتیاط ما وجوبی است. ما همین ها را خیلی محکم نمی دانیم؛ اما در حد احتیاط وجوبی اند. آقایان منکر شده و بعضیشان گفته اند که احتیاط مستحبی است.

 

شرط هفتم: مباشرت در صورت‌ امکان

السابع: المباشرة مع الإمكان.

یکی از جمله‌ شرایط، مباشرت است؛‌ يعنی خود آدم تیمم کند. این در صورتی است که ممکن باشد.‌ اما اگر امکان ندارد و مثلا دستش فلج شده است و نمی تواند با دستش تیمم کند و بالأخره ممکن نبود، شخص ديگری تیممش می‌دهد.

 

سؤال: اگر این شخص فلج است و نمی تواند تیمم کند و شخص دیگری تیممش می دهد، خودش نیت می‌کند یا کسی که تیممش می دهد، نیت می کند؟

جواب: احتياطا هر دو نیت می کنند.

 

حالا در این رابطه روایتی داریم که صاحب وسائل(ره) در باب پنجم از ابواب تیمم آورده‌ است. این روایت، صحیحه ابن ‌ابی عمیر از محمد بن سُکَین است. کما في التهذیب‌. لکن کافی، محمد بن مسکین گفته است که ضعیف است. فرموده اند که نسخه کافی مغلوط است و صاحب حدائق(ره) هم که از نسخه دیگری نقل کرده است، محمد بن سکین گفته است که صحیح است. بنابراین‌ روایت، صحیحه است. آن مقدار که ثابت شد، محمد بن سکین است؛ نه محمد بن مسکین.

سؤال: محمد بن ابی عمیر هم دارد نقل می‌کند.

جواب: بله. قول ابن ابی عمیر هم مهم است.

 

روايت چنین‌ می فرماید:

قِیلَ لَهُ (کسی به امام صادق(ع) گفت) إِنَّ فُلَاناً أَصَابَتْهُ جَنَابَةٌ وَ هُوَ مَجْدُورٌ (به مرض آبله مبتلا بود) فَغَسَّلُوهُ (چون جنب شده بود، غسلش دادند) فَمَاتَ (چون در حال آبله، آب خیلی ضرر دارد و با این غسل دادن، فوت کرد.) فَقَالَ قَتَلُوهُ أَلَّا سَأَلُوا أَلَّا یَمَّمُوهُ إِنَّ شِفَاءَ الْعِیِّ السُّؤَالُ.[3] (حضرت(ع) فرمود: اینها او را کشتند. چرا نپرسیدند که تکلیفشان چیست؟ چرا تیممش ندادند‌؟ شفای همه مرض ها این است که آدم سؤال کند. آن مطلب، با سؤال، معلوم می شود‌.)

حضرت(ع) در اينجا تکلیف کرده که لازم بود این آدم را تیمم دهند. پس معلوم می شود که در حال اضطرار، مباشرت ساقط است و ديگری هم می تواند تیمم دهد.

 

سؤال: کجایش می گوید که دیگری تیمم دهد؟

جواب‌: می فرماید: "أَلَّا یَمَّمُوهُ". "یَمَّمُوهُ" یعنی دیگران تیممش دهند.

 

سؤال: ظاهرا اصل تسبیب و این چیزها هم مفروغ عنه بوده و بحث این است که غسل یا تیمم دهند؛ نه اینکه بحث درباره مباشر یا غیر مباشر باشد.

جواب: "أَلَّا یَمَّمُوهُ" دارد. خودش نمی توانسته است تیمم کند. چرا دیگران به جای غسل تیممش ندادند‌؟ مباشرت نیست.

 

سؤال: مسأله ای در مسأله تیمم،‌ فرع است و پیش آمده است. یک قطعه ای از بدن انسان جدا شد و استخوان دارد. نوشته‌ اند که باید غسل یا تیمم داده شود. این طوری هست که قابل غسل نیست. مجروح یا زخمی است و می خواهند تیممش دهند. حالا آیا خود همان شخص باید این پایش را تیمم دهد یا اینکه اصلا تیمم لازم ندارد؟

جواب: تیمم لازم ندارد. آن قسمت، موضع تیمم‌ نیست. مثلا جایی است که ربطی به تیمم ندارد‌. تیمم در این حالت مشروع نیست. اگر انگشت قطع شده باشد، تیمم [دارد.] انگشت‌ استخوان دارد و جای تیمم هم است. تیممش دهند. اگر خودش می تواند، اولویت دارد که خودش تیمم ‌دهد.

 

سؤال: چرا نسخه کافی مغشوش است‌؟

جواب: این طور نقل کرده اند. این‌ها متخصصین هستند. صرّح الأردبیلي في جامع الرواة بأنّ نسخة الکافي مغلوطة. نسخ متعدد دارد. بعضی نسخش [صحیح‌اند] و بعضی مغلوطند که باید مواظب باشیم.

 

حالا بحث دیگر پیش می آید و آن این است که حالا که بناست کسی تیمم دهد‌، آیا نائب، دست خودش را به زمین بزند یا دست منوب عنه را که عاجز از تیمم است به زمين بزند؟ نوشته ایم که اولویت با خود منوب عنه است. چون تیمم، تکلیفی است که متوجه‌ به اوست؛ بنابراين باید با بدن خود او باشد.

مسأله: وجوب تعیین در نیت برای تیمم بدل از وضو یا غسلمسألة ۶۹۸. یجب أن یعیِّن في النیة أنّ تيمّمه هل یکون بدلاً عن الوضوء أو الغسل. و لو نوی بدلاً عن الوضوء و کان بدلاً عن الغسل أو عکس ذلك أو نوی کونه بدلاً عن غسل الجنابة و کان بدلاً عن غسل مس المیّت، بطل. نعم يكفي التعیین الإجمالي. کما إذا کان ما في ذمّته منحصراً في واحد و نواه.

چون در طبیعت تیمم، بدلیت هست. مبدل منه باید معیّن باشد که بدل از چیست. اگر بدل از وضو یا بدل از غسل جنابت یا غسل مس میت باشد، اینها فرق می‌کنند. یعنی مثلا هر کدامش این خصوصیت در آن دخیل است که این تیمم، بدل از وضوست. این خصوصيت بدلیت از وضو، در مأمور به دخيل است.

 

سؤال: اگر عن الطهارة باشد، چه؟ یعنی همان طور که در یک غسل که می گیریم، نیت عن الطهارة می کنیم و می گوییم از تمام غسل ها کافی است، ما هم می گوييم تیمم برای طهارت باشد.

جواب‌: این طور نیست. به جهت اينکه اول، مأمور به، مثلا غسل جنابت بود. اول، بر انسان واجب است که‌ غسل جنابت به جا بیاورد و کسی که از آن عاجز شد، بدل از غسل، تیمم می کند. بنابراين بدلیت از آن، جزء مأمور به است یا اینکه ابتدائا بر او وضو واجب است، به جای وضو نمی تواند غسل کند و باید وضو بگيرد. وضو واجب شد و اگر نتوانست، تیممی بدل از این وضو انجام می دهد. فلهذا آقایان این طور فهمیده‌اند که چون این بدلیت از وضو یا غسل، جزء مأمور به است و در مأمور به دخالت دارد، باید این را حتما نیت کند. اگر گفتيم آنکه بدل از غسل است، مطلق تیمم و ذات تیمم‌ است و نه تیمم‌ به بما هو بدل از وضو، آقايان این طور نفهميده اند. يعنی آقای خویی(ره) و مرحوم امام و اگر به رساله های عملیه بقیه مراجع هم مراجعه کنید، همه، این طور فهمیده اند که دخیل در مأمور به است.

 

سؤال: حالا اگر سه غسل به گردنش بود ...

جواب: آن مسأله ديگری است‌. چون که خود اغسال، تداخل می کنند. اما در تیمم، تداخل نمی کنند. من عليه أغسال متعددة يكفي غسل واحد. صحیحه زراره این را دارد و درست هم است. اما اگر می خواهد به جایشان تیمم به جا بیاورد، تیمم ها متعددند و تداخل در تیمم نیست. پس باید سه تیمم کند. اما در خود غسل، تداخل هست و یک غسل کافی است. اما اگر نوبت به تیمم رسیده است، برای هر غسلی، تیمم جدایی لازم است.

 

سؤال: یعنی طبق این فرمايش، تیمم، محبوبیت ذاتی ندارد.

جواب: محبوبيت ذاتی یعنی چه؟ محبوبیت ذاتی به وصف بدلیت دارد‌. يعنی بدلیت دارد.

 

سؤال: ولی دیگر مطلقا به نیت طهارت، نمی توانیم تیمم بگیریم. باید مشخص کنیم که‌ برای چه باشد. چون در وضو اگر قائل به محبوبیت ذاتی می شدیم، می گفتیم وضو بگیرد به عنوان کونه علی الطهارة‌.

جواب: بايد مشخص باشد که بدل از وضوست. یا اگر غسل به گردنش بوده است، بدل از غسل باشد. آقایان فرموده‌ اند که این طور است. منشأش این است که در این تیمم، خصوصیت اینکه بدل از چه باشد، مثلا بدل از وضو یا غسل باشد، در مأموربه خوابیده است. اگر در مأمور به نبود، یعنی مثلا تیممی به گردن ما بود و ... لازم نبود و تعیین هم لازم نداشت، این کار می کردیم. اما در صورتی که جزء، در مأموربه دخالت داشته باشد و این حیثیت بدلیتش از فلان عمل، وقتی در مأمور به دخيل شد، دیگر ناگزير بايد نیت شود و لذا آقایان هم این طور فهمیده‌اند. همه مراجع عصر به این مطلب قائلند.

 

سؤال: لکن همان طور که سؤال شد، زمانی که می خواهد بدل از غسل یا بدل از وضو تیمم کند، می تواند برای طهارت نیت کند یا طهارت، مجال ندارد؟

جواب: نه‌؛ کلی طهارت، مجال ندارد.

 

حالا آقایان که به همین مطلب فتوا داده اند، منشأش همین نکته است که عرض کردیم. یا شما قبول دارید یا نداريد. ممکن است قبول نکنید و بگوييد تیمم حقیقت واحده است و این خصوصیت هم‌ نیست. اگر آن را گفتیم و دیگر منکر شدیم، اشکالی ندارد.

کفایت تعیین اجمالی در صورتی که یک مأمور به در ذمه انسان باشد

اما تعيين اجمالی، کافی است. آن به این صورت است که در ذمه انسان، یک مامور به، بيشتر نیست. مشترک نیست. اگر هم تیمم بدل از غسل بر ذمه اش بود و هم بدل از وضو یا دو غسل مثل غسل جنابت و غسل مس میت به گردنش بود، راهی ندارد. اما اگر یکی در ذمه اش هست و ما في الذمه را نیت می‌کند و می گوید تیمم به جا می آورم به جای ما فی الذمه، مثلا غسل یا وضویی که در ذمه ام هست، کفایت می کند؛ چون معین است. این تعیین، اجمالی و کافی است. اما اگر هر دو در ذمه اش بودند، ما فی الذمه نمی شود و کافی نیست. علتش اين است که تعيين در نیت، لازم‌ است. اما تعیین اجمالی هم فرموده‌ اند که کافی است؛ چون که تعین، با تعيين اجمالی حاصل‌ می شود. یعنی با تعیین تفصیلی هم تعین حاصل می شود به این صورت که تصریح کند که من الان تیمم بدل از وضو به جا می آورم. این کافی و خوب است. این تعیین تفصیلی است. اما تعیین اجمالی هم کافی است؛ چون که ما تعین می خواهیم و تعین حاصل می شود‌. در ذمه اش فقط یک تیمم هست و آن تیمم بدل از وضوست و غیر از این هم در ذمه اش نیست. می گوید من ‌این تیمم را از بابت ما فی الذمه ام به جا می آورم. دیگر خود به خود، همان معین ‌می شود‌. این اشاره است‌ به یک واقع ‌معین؛ تعین و تعیین با آن حاصل می شود.

 

سؤال: در اجمال، تردد لازم است. در اینجا ترددی نیست‌.

جواب: به تفصیل، معین نکرده است. به تفصیل که معین نکرد، اجمالی می شود. این مثل علم اجمالی نیست و ربطی به علم اجمالی ندارد.

 

مسأله: وجوب درآوردن انگشتر و ازاله مانع هنگام تیمم

مسألة ۶۹ یجب نزع الخاتم من إصبعه في التیمم و کذا لو کان حاجب آخر وجب إزالته.

انسان می خواهد تیمم بگيرد و انگشتری در دستش بود. در وضو یحوّله. کافی است که آن را بچرخاند تا رطوبت برود‌. اما در تیمم امکان ندارد. باید آن را در بياورد. پس در وضو فرق می‌کند.‌ اگر حاجب ديگری باشد، حتما بايد برطرفش کند. برای اینکه تیمم، مسح بشره است. اگر انگشترش را مسح کند، تیمم حاصل نشده است و باید مسح بشره صورت بگیرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo