درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسویجزایری
1402/08/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نحوه تیمم کردن/تیمم/کتاب الطهارة؛
اقوال مختلف در نحوه تیمم کردن
بحث ما در تیمم بود. این را گفتیم که یک ضرب بود. یعنی دست هایش را بر زمین میزند و بعد پیشانی و بعد هم پشت دست راست و بعد هم پشت دست چپش را مسح می کند.
در مقابل این، احتمالات دیگری هم هستند و آن این است که دو ضربه باشد و دو ضربه را این طور فرموده اند که یک ضربه می زند و پیشانی اش را مسح می کند و یک ضربه دیگر برای مسح پشت دستهایش می زند.
احتمال دیگری هست و آن این که با همان ضربی که پیشانی اش را مسح کرده ، دستهایش را هم مسح کند. دوباره ضرب می کند و بازهم پشت دستهایش را مسح می کند.
سؤال: آیا این بر اساس روايت متعارض است؟
جواب: نه؛ اینها اقوال فقها هستند. البته روایات را هم میخوانیم.
بررسی صحیح ترین قول پیرامون نحوه تیمم صحيح
اما قوی ترین و صحیح ترین اقوال مناسب با روایات کدام است. روایات را میخوانیم.
سؤال: بدل از وضو یک ضربه یا دو ضربه است؟
جواب: میگویند فرقی نیست.
سؤال: اگر مجنب بود و نمیتواند غسل کند، چند ضربه بزند؟
جواب: این قول بعضی از فقهاست. شیخ طوسی(ره) می فرماید که بین تیمم بدل از وضو و بدل از غسل تفاوت هست. لکن سایر علما این را از او قبول نکرده اند و بین تیمم بدل از غسل و وضو فرقی نگذاشته اند.
منشأ قول به دو ضربه بر زمین در تیمم
اما منشأ قضیه دو ضربه چیست؟ منشأ دو ضربه هم روایاتی است. حالا دقت کنید که روایات را بخوانیم.
یکی از روایات صحيحه محمد بنمسلم است عَنْ أَحَدِهِمَا(ع) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّیَمُّمِ فَقَالَ مَرَّتَیْنِ مَرَّتَیْنِ لِلْوَجْهِ وَ الْیَدَیْنِ.[1]
یعنی حضرت(ع) دوبار فرمود مرتین. آیا این مرتين مرتین یعنی چهار مرتبه؟ این قطعا خلاف اجماع است و کسی هم قائل نشده است. پس چهار مرتبه نیست. این مرتین مرتین یعنی یک مرتین و حضرت(ع) از باب تأکید تکرارش کرده است. دیگر دو مرتین نداریم. مرتین للوجه و الیدین. برای وجه و یدین دو مرتبه است. پسمعنی اش این می شود که یک مرتبه برای وجه و یک مرتبه هم برای یدین.
سؤال: ... برای هر دست یک بار حساب کرده باشد. با توجه به روایت ...
جواب: دست ها باهم اند. ضرب باید با هم باشد. دیگر مرة یا مرتین آن یعنی دوتا باهم. دوتا را باهم به زمین می زنیم. یکبار که زدیم مرة می شود. دوبار زدیم می شود مرتين.
پس حضرت(ع) که فرموده است مرتین، معنی اش چه می شود؟ مرتین للوجه و الیدین. معنی اش خود به خود این می شود که یک بار برای پیشانی و بار دیگر برای دست ها بزنید. بنابراين یک قول این است.
مناقشه محقق خویی(ره) در استدلال به صحیحه محمد بن مسلم
در اینجا بعضی از آقایان مثل محقق خویی و شاید دیگران اشکال کرده و گفته اند ظهور مرتین للوجه و الیدین، در از اول است؛ نه اینکه تفکیکش کنیم. چون ما تکفیکش می کنیم و می گوییم یکبار برای وجه و بار دوم هم برای یدین. می فرمايد این خلاف ظاهر است. از اول دو بار را باید به زمین بزنید و بعد پیشانی و کف دستهایتان را با آن مسح کنید. اما این دوبار را اول انجام دهید. می گویند ظاهرش این است. لکن این خلاف اجماع است و کسی چنین نگفته است. بنابراين عمل به روایت ممکن نیست؛ چون ظاهرش خلاف اجماع است. آقای خویی(ره) چنین می فرماید.[2]
سؤال: اینکه دوبار فرموده است: مرتین مرتين للوجه و الیدین، نمی شود دوبار برای صورت و دوبار برای دست ها باشد؟
جواب: این هم خلاف اجماع است. ما چنین چیزی نداریم و کسی به آن قائل نشده است. پس آخرش این می شود که حالا محقق خویی(ره) این طور فرموده که این روایت قابل عمل نیست.
سؤال: دوبار را بر استحباب نمی توانیم حمل کنیم؟ مرتین مستحب است. یعنی به خاطر اینکه بحثی در مورد غبار داشتیم. می شود چنین استفاده ای کنیم؟
جواب: اولا امر، ظهور در وجوب دارد. اگر بخواهيم بر استحباب حملش کنیم می شود؛ اما باید قرائنی بیاوریم و کسی استحبابش را هم قائل نشده است. یعنی مثلا طبق ظاهرش که چهار مرتبه است، کسی نگفته است که چهار مرتبه مستحب است.
بنابراین ما این طور معنایش کردیم و این طور درستش کرديم که این مرتین دومی برای تاکید مرتین اول است. بنابراین یک مرتین مقصود است و چهار بار مقصود نیست.
حالا سر بعدش رفتيم. آقايان به بعدش چه ایرادی گرفتهاند؟ گفته اند اصل ظاهرش که یضرب بیده مرتین للوجه و الیدین، معنی اش ایناست که از اول دوبار بزند و حال آنکه کسی به این قائل نشده است. اينکه علما فتوا داده و تفکیک کرده و گفته اند که اول برای وجه بزنید و بعد از اینکه وجه را مسح کرديد، برای یدین بزنيد. پس ظاهرش خلاف اجماع است و به این چیزی که ظاهر است نمی توانیم پاییند شویم.
سؤال: از ظاهر دست برداريم؛ چرا روايت را طرح کنیم. میگوییم ظاهرش همان یک ضرب برای وجه و یک ضرب برای دستهاست. وقتی ظاهر، منافات دارد، روایت را کنار نزنیم.
جواب: می شود که ما این طور بگوییم.
سؤال: علامه مجلسی(ره) این قول را دارند که برای صورت و دستها هر کدام دو مرتبه باشد.
جواب: علامه مجلسی(ره) اخباری بوده است و قولشان اعتباری ندارد. کسی به این قائل نشده است. اقوال را که سیر کرديم، ندیدیم که کسی چهار بار بگوید.
در هر صورت محقق خویی(ره) به این کیفیت مطلب را تمام کرده است. عیب ندارد که ما بگوییم که حالا که این طور است، از ظاهرش صرف نظر کنیم و به خاطراینکه خلاف کلمات اصحاب نباشد، بر تفکیک حملش کنیم. یعنی مقصود این نیست که از اول دوبار بزنیم. اول یکبار برای پیشانی و بعدش یکبار دیگر برای پشت دستها بزنیم. يعنی بیاییم توجیهش کنیم و بگوییم باید از ظاهرش صرف نظر کنیم؛ چون که اصحاب قائل نشده اند و کسی نگفته است، پس بیاییم این طور توجیه کنیم. این حرف بدی نیست.
سؤال: قرینه هم باید داشته باشیم. اگر قرینه نداشته باشيم با توجه به ظهور امر، چطور می توانیم ...
جواب: نمیتوانیم؛ مگر اینکه کلمات اصحاب را [قرینه قرار دهیم] و چون خلاف است و هيچ کس قائل نشده است، این طور بگوییم. آقای خویی(ره) که قائل نشده است.
سؤال: به قاعده اعراض اصحاب، این روایت را کنار می گذاریم؟ فکر کنم خود آقای خویی(ره) این را قبول نداشتند.
جواب: به خاطر اعراض اصحاب نیست. به خاطر اینکه ظاهری دارد که کسی به آن قائل نشده است ...
سؤال: اما علامه مجلسی(ره) قائل شده است ...
جواب: آن را باید ببینیم چطور قائل شده است. چهار مرتبه بعید است. اگر علامه مجلسی(ره) چهار مرتبه گفته است، خودش تنهاست و هيچ کس قائل نشده است. حالا بايد مراجعه کنیم که علامه مجلسی(ره) چه گفته است.
سؤال: در ظاهر که تصرف می کنیم به خاطر این است که اصل روايت را طرح نکنیم.
جواب: بله.
این خيلی مهم نیست. حالا اگر فرض کنیم که توجیهش کرديم و گفتيم یعنی یک بار برای پیشانی و یک بار برای دستهاست، عیبی ندارد که خلاف اقوال اصحاب هم نباشد. اما این مطلب تمام نمی شود و هنوز بحث دارد.
بررسی صحیحه اسماعیل بن هاشم در دلالت بر لزوم دو ضربه برای تیمم
و منها صحيحة اسماعیل بن همّام الکندی عن الرضا (ع) قَالَ: التَّیَمُّمُ ضَرْبَةٌ لِلْوَجْهِ وَ ضَرْبَةٌ لِلْکَفَّیْنِ.[3]
این روايت خیلی خوب است و هیچ ایرادی ندارد. فرموده است که تیمم دو ضربه است. یک ضربه برای وجه و یک ضربه برای کفین است. معنی اش واضح است.
بازهم محقق خویی(ره) خواسته ایراد بگیرد. ولی ما با ایراد ایشان موافق نیستیم. ایشان خواسته بگويد که "التیمم ضربة للوجه و ضربة للکفین" شاید درباره دو ضربه از اول باشد.[4] این حرف زوری است و ظاهرش این است که ضربة للوجه يعنی یک ضربه می زند و پیشانی اش را مسح می کند و دوباره ضربه می زند و پشت دستهایش را مسح میکند. دوتا باهم خلاف متعارف و خلاف ظاهر کلام است. و در اینکه گفتیم ظهور بیّنی دارد و مطابق کلمات اصحاب هم هست.
بررسی صحیحه لیث مرادی در دلالت بر لزوم دو ضربه برای تیمم
روايت بعدی صحیحه لیث مرادی از ابی عبدالله(ع) است که میفرماید:
قَالَ تَضْرِبُ بِکَفَّیْکَ عَلَی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ تَنْفُضُهُمَا وَ تَمْسَحُ بِهِمَا وَجْهَکَ وَ ذِرَاعَیْکَ.[5]
این روايت هم قابل عملنیست. ما در تیمم، مسح ذراعی نداریم. لذا این روایت، بر تقیه حمل می شود.
سؤال: سنیها روی ذراع می کشند؟
جواب: نمی دانم. تقیه دلایل مختلفی دارد. گاهی به خاطر این است که آنها فتوا داده اند و گاهی تقیه از باب این است که امام(ع) خواسته است که اختلافی در فتاوا ایجادکند تا شیعه شناخته نشود. تقیه این طوری هم داریم که برای ايجاد اختلاف در مبانیشیعه است که شیعه شناخته نشود.
به هر حال می فرماید: تَضْرِبُ بِکَفَّیْکَ عَلَی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ تَنْفُضُهُمَا وَ تَمْسَحُ بِهِمَا وَجْهَکَ وَ ذِرَاعَیْکَ.
ظاهرش این است که از اول، دوبار باید به زمین بزند و سپس تکانشان می دهد. اینکه خلاف مشهور است و کسی چنین فتوا نداده است. در مورد مسح ذراع هم می گوییم که در باب تیمم، مسح ذراعی نداریم. بنابراین علم این روايت به اهلش رد می شود.
نظر نهایی در مورد دوبار بر زمین زدن
اما مقتضای قاعده چیست؟ ما روايات متعددی داریم که بعد آنها را میخوانیم که اینها بر ضربه واحده دلالت دارند. از جمله آنها روایات بيانيه اند. روایات زیاد و متعددی داريم که از امام(ع) کیفیت تیمم را سؤال کرده اند و امام(ع) ... یک بار دستش را به زمین زده است و به پیشانی و پشت دستش کشیده است. اینها را روایات بیانیه میگويند. اینها هم زیادند و غیر از اینها را هم داریم. پس روایات زیادی داریم که بر کفایت مرّه واحده دلالت دارند. وقتی که این طور شد، مقتضای قاعده چیست؟ آن گفته که یک بار کافی است و اینها دوبار را می گویند. پس باید بر استحباب حملش کنیم. چون که اینها اضافه دارند، آن یک بار واجب می شود و اضافه بر آن، بر استحباب حمل می شود.
سؤال: مثل وضو که اولی فریضه، دومی سنه و سومی بدعت است.
جواب: بله؛ خیلی جاها این طور داریم.
بنابراین فتوا می دهیم به اینکه مقدار واجب یک بار است و با آن پیشانی و کفین مسح می شود. اما اینکه بخواهیم برای کفین یک بار دیگر ضربه بزنيم، به استحبابش فتوا می دهیم.